نتایج جستجو

wow چه فضای خارق العاده ای. همون چیزی که هممون به اسم رزیدنت اویل میشناسیم. حسو حال و ماهیت نسخه های کلاسیک، چیزیه که من بهش میگم رزیدنت اویل. ادمایی که تو یه فاجعه گرفتار شدن ، شکار هستن و قصدشون survive هست نه ابر قهرمان بازیای فضایی که شکارچی ابر زامبی هان مثل نسخه های بعدی! ( از این منظر...

هرکسی این تصور رو داشته باشه واقعا در اشتباهه. بین تمامی نسخه های رزیدنت, هیچکدوم از نظر فضای مرده, حس تنهایی, ترس و ناامیدی که گوشه گوشه ی یک شهر که بوی مرگ ازش میباره, به پای رزیدنت: نمسیس نمیرسن. در مورد داستان و روایت و مرموز بودن و البته منطق داشتن(تعادل بین غنای داستان و منطقی بودن...

نکته اینه بهزاد که Pt به لحاظ گیمپلی داشت silent hill رو معرفی میکرد, و میدونیم که ژنر اون قرار بود ترس بقا باشه, کلا سایلنت هیل تو این ژنر قرار داره. نمته بعدی اینه که برای اولین بار این استایل رو به این شدت ارايه داد و خب دموی رزیدنت هم شدیزا مشابهت داره که بحثتقلید رو شددت نیبخشه. در هر صورت...

کلا تمامی دوستداران بازی های ترسناک باید بگریند که بازی ای به اسم سایلنت هیلز کوجیما کنسل شد. حس میکنم بازی ای میتونست باشه با استایل انحصاری و منحصر به فرد خودش که میتونست سبک ترس بقا رو احیا کنه و استانداردهای جدیدی تعریف کنه. دموی TGC که نشون دادن هیلی مریض بود! اصلا تصور این که ادمی مثل...

کلا من میگم ای کاش هیچوقت به سمت هیرو ساختن نمیرفت سری, داستان هایی مانند 4 5 برا من جذابیت کمتری دارن چون دوس دارم کاراکترها ادم های عادی باشن در برابر یه فاجعه عظیم. یه دختر عادی, پلیس, یه نیروی ویژه چه قدرتی در برابر یه شهر پر از زامبی دارن؟ هیچی. این خیلی باور پذیرتره و لذتش تو اون حس فاجعه...

هر بازی یه روح و یه فلسفه ای داره, شاید دقیقا نشه توضیحش داد, اما اون چارچوب کلی و حسو حال و منطقی که بازی بر اساس اون شکل گرفتع (داستان,فلسفع, طراحی, ساختار, گیمپلی.. ) همه اینا یه هویتی به اسم رزیدنت, سایلتت, متال گیر, اسسینز کرید و. رو تشکیل میده که تا یه محدوده ای تلورانس تغییر داره و...

Pt دموی قابل بازی ای بود که خیلی همه رو شوکه کرد, به لحاظ اتمسفر بازی, طراحی روانشناسانه محیطا ومعماها, ترس بسیار بالا و مفاهیم و داستان عجیب و مرموزی که کلی سوال ایجاد کرد برای همه و. در پایان این دمو یکدفعه مشخص شد که درحقیقت مقدمه ای برای معرفی سایلنت هیل جدید با نام سایلنت هیلز و به...

واقعا اگه از.pt الهام گرفته باشه به بزرگی و نبوغ کوجیما بیش از همیشه باید سر تعظیم فرود بیاریم که دو تا عنوان غول توی سبک ترس و بقا, سایلنت هیل و رزیدنت اویل, کاملا ادامه بقاشونو به ایده های این مرد گره زدن,هرچند کونامی احمق سر تغییر استراتژی و اختلافات با کوجیما, سایلنت هیلز کوجیما رو در...

درمورد نظرسنجی: من بیشتر از کاراکتر تمرکزم بر داستان هست, داستانی مرتبط با داستان های قبلی (نه لزوما ادامه دهنده,بلکه مرتبط, مثل یک حلقه که میتونه مال زمان های قبل باشه و بین داستان ها و نقاط ابهام لینک ایجاد کنه به ویژه جریان سازکان مد نظرم هست ) با این وصف در مورد کارکتر هم چون میگیم داستان...

سلام درک درست شما از وجود دو خط روند اصلی یا حداقل یک پتانسیل بسیار مهم (که در داستان ایدا وجود داره) در کنار خط داستانی امبرلا و وسکر واقعا ستودنی هست. مطابق با همین نظر, من علاوه بر انتظار برای تکمیل و غنا بخشیدن به داستان الکس, انتظار داستان مهم تری که توسط "سازمان" میتونه رقم بخوره رو دارم...

زنده شدن مجدد وسکر وضع رزیدنت رو از اینی که هست خیلی احمقانه تر میکنه. جا داشت از پتانسیل هایی که وجود داشت برای لینک کردن خط های داستانی بازی مثل ارتباطی که بین وسکر و ایدا شکل گرفته بود و باز کردن ماجرای سازمان و تلفیق ماجرای کریس و لیون و ایجاد همزمان دوتا ضد قهرمان (وسکر و مزدوراش-سازمان) به...

ایضا این پست رو هم به شدت اعتقاد دارم، بازی شاید حفره خالی داشته باشه اما تم اصلی و اورژینالیتی داستان از بین رفته، و بدتر این که بازی رو بیشتر صرفا بر اساس این که فلان کرکتر نوبتشه کش میدن تااین که خود جو بازی کشش داشته باشه. یه بحث هم مطرح شد در مورد کش دادن رزیدنت تو بعد زمان و جغرافیا و...

اقا هرچی پست های بیشتری میذاری بیشتر منطقی و بدون تعصب و منصف میزنی =D> فقط امیدوارم همین دید همه جانبه نگر که علایق یا برداشت خاصی رو فکت مسلم نمیدونی و به انعطاف اعتقاد داریو حفظ کنی :-bd این تیکه که بولد کردمو منم گفتم ولی .... بیخیالش

سلام. از نظرات شما که همه ی ابعاد رو با هم در نظر میگیره و صرفا بخش های مورد علاقه شخصی رو اصل نمیدونه واقعا متشکرم.

اقا پای سایلنت هیل رو وسط نکشین تروخدا, با سری کلاسیک رزیدنت همکلامش کنین, اخه با پنج؟ 8-| دوسش میداریم ^:)^

خلاصه نظرم اینه: مشکل و معضل رزیدنت نه گیمپلی هست و نه داستان و نه کاراکتر مشکل اینه که فاز و زمینه ی بازی عوض شده, یعنی ما الان با مفهوم گسترش رزیدنت در فاز زمان (2014،2020،2100!) و گسترشش در فاز جغرافیا (افریقا, چین, ..) و عمومی سازی این قضیه روبرو هستیم. (هر روز سازمان های تروریستی سه انگل یا...

ببینید! راه ادامه دادن زیاده چه پتانسیل های ناتموم قبلی(استیو, الکس, سازمان مبهم که کلی پتانسیل داره, ایدا و شخصیت و اربایان اصلیش,هانک, نیکولای, ...) و چه داستان های جدیدی که یه تیم نویسنده خلاق به راحتی میتونه ایجاد کنه. امکان داستان سازی زیاد هست و شدنی اما! از اینجا به بعد شما منطق داستانت...

در این مورد خیلی بحث شده و درستم هست, اما فرض کنید چهار وجود نداره, ما الان قسمت های 123 ورونیکا و.. رو داریم. اوکی, حالا چیکار باید کرد؟ باید باز بیایم داستان رو بسط بدیم دیگه؟ مثلا تو پنج قصه ی وسکر رو ببندیم , حالا بعدش؟ داستان دیگه تموم شد, میشه ادامش داد اما لازمش اینه که بیایم سازمان های...

رزیدنت اویل بازی ای بود که با یک ایده ی شاهکار شکل گرفت, وقایع یک و دو رو بیارید تو ذهنتون, بر پایه ی,این ایده ورونیکا و نمسیس هم ساخته شدن. بازی به این دلیل مشهور و محبوب شد که ایده و داستان بازی خیلی قوی و باابهت بود جوری,که گیمر جلوی ابهت این جریانات و استیصال خودش واقعا بهت زده میموند...

نیما جان گفتی نقل قول نکن ولی من میکنم! این پست هم در مورد اون مباحث نیس اولا بگم که من از نظر اطلاعات رزیدنتی خیلی قبولت دارم دوما تمام نظراتت رو میخونم و محترمه برام خیلیاشم قبول دارم سوما تعصب رو من در مورد یه تیکه کوچیم حرفات برداشت کردم اونم جایی بود که دیگه کلا لیون رو از بیخ شهید کردی که...

دقیقا با این بحث سواستفاده و محبوبیت و تجاری سازی موافقم علی جان, بحث من نهایتا تا پایان پنج هست که هنوز رزیدنت اویلی وجود داشت. از اون به بعد که کلا تو افسایده و به شخصه علاقه ای به قسمت های جدید ندارم و اصلا منتظرشون نیستم. لین رو هم بگم خدا شاهده طرفدار کاراکتر خاصی نیستم, چرا اگه بگم بیشتر...

نیما جان با تمام احترامی که برات قايل هستم باید بگم که تعصب روت اثر گذاشته و نظراتت کاملا واضحه چشم بسته بیرون میاد! من منطق رو میبینم و علاقه ی خاصی هم به کاراکتر یا قسمتی ندارم که بخوام به خاطرش پافشاری کنم روی نظرم یا چیزی که هست رو بگم نیست! جایی به نظرم خوب باشه میگم خوبه بد هم باشه مبگم...

نیما جا تو دفاعی که کردی خیلی حرفایی که من میخواستم بزنمو زدی :)) بله, وقتی دو تا قطب داریم پس دو تا خط داستانی داریم.شما سازمان رو قبول داری اما خط داستانیش رو نه! یادمه همیشه میگفتی دو تا خط طاستانی وجود داره, اما الان کلا منکر خط لیون و سازمان میشی این چرخش هم جالبه :D سازمان رو کامل باز...

بله, داستان چهار خیلی از اون موارد شرح داده نشده البته در این حدی که شما میگید هم نیست, تو خود بازی اطلاعات به حد کفایت داده میشه و شاید بیش از اون نیازی هم نباشه و ضمن اینکه این رویکرد خیلی چیزاش جدید بود و واضحه که میتونست تو قسمت های بعدی گپ هاش با اشاراتی پر بشه,تو پنج اولا خیلیش بر پایه...

نیما جان در مورد بحثی که مطرح کردی به سادگی میشه این جواب ها رو داد: 1. بله هموز آمبرلا تموم نشده بود, اما به وضوح داستان آمبرلا در حال ته کشیدن بود و دیگه کشش زیادی نداشت, و از امبرلا مهمتر بحث سازمان بود که با توجه به ماهیت نقشی که برای لیون تعریف کردن و نقش ایدا به عنوان جاسوس سازمان, کاملا...

خب, کامنت های جدید باعث شد که راغب بشم یه پست دیگه بذارم! یه قسمتی از پست علی رو جواب میدم: در مورد رزیدنت 4، حرف شما قسمتیش درسته, نقطه قوت اصلی این قسمت تحول فوق العاده توی گیمپلی, دوربین, محیط ها, کات سین ها و... بود, اما این نباید مارو به اشتباه بندازه در مورد داستان! اگر گفته بشه 4...

کامل خوندم کلمه به کلمه! هم پست قبلیت هم جدید هم پست احد هم پست علی هم پست پیشتاز :D میشه نقاط مشترک دو تا نظر رو بررسی کرد, تفاوت ها و اختلافات و... اما خیلی طولانی و فرسایشی میشه .اصلش همین بیان نظرات و بررسی از دیدگاه ها مختلفه,, اصولا هدف اصلی مباحثه رسیدن به یک نظر مشترک نیس , هدف بررسی و...

پس خوبع ک پس خوبه که تو بوف کور حداقل هم نظریم , میشه بهمون امید داشت :)) فعلا :)>-

نه من از این بابت به کل متن تو و احد بیشتر نپرداختم چون نظر اصلیمو تو دو تا کامنت نسبتا طولانی مستدل گفته بودمو گفتم که بیشتر از این ادامه نمیدمش. اون هم خلاصه و جان نظرم بود: نیکولای مثالی یرای شخصیت پردازی بود و مقایسه پریچهر و بوف کور مثالی برای نحوه نگارش و عمق بخشیدن به داستان! :D انشالله...

ببخشید من یه ویرایش رو نوشتم زدم بلافاصله بعد لایکتون, عمدی نبود :) در کل بحث خوبی بود از همگی ممنونم

نه نیما جان, شخصیت پردازی ها اندازه همون نیکولای هم نبود, داستان رو سعی کرده بودن هی لینک بدنو مثلا جذابش کنن اما قدرتمند و عمیق نبود. داستانی مانند پریچهر از مودب پور حدود چهارصد صفحه هستو کلی اتفاقات ریز و درشت, اما خیلی سطحیو پوسته ای کار شده و اثر ماندگاری نیست, داستانی مثل بوف کور فک کنم...

اخ اخ , اسم گیم او ترونز اوردی, قسمت اول از فصل 6 رو دیدم دیوانه شدم. تو کفم واسه قسمت هفته بعد :((

سعی میکنم کوتاه و موردوار پاسخ بدم احد جان و برای جلوگیری از تکراری شدن بحث و ملال اور شدن احتمالی برای سایر دوستان, احتمالا این اخرین پست من در مورد این بحث باشه. 1. همونطور که گفتم تو این بحث قصد واکاوی و بازکردن نوع داستان 4 و مقایسه اون با 5 رو ندارم, بحث صرفا بر این بود که شماره 4 قصد...

نیما جان من تمامی کامنت های شمارو میخونم و واسه وقت و دقتی که میذاری احترام زیادی قائلم, اما با حرفت موافق نیستم. فرق چهار و پنج اینه که تو چهار تیم تهیه کننده تصمیم نگرفته خط قبلی داستان رو ببنده و اتفاقا یه جورایی شجاعانه سعی کرده مسیرهای جدیدی برای سری ترسیم کنه تا از ورطه ی تکراری که الان...

با سلام پنج داستان بدی نداشت اما با سری کلاسیک به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و میان این دو فرسنگ ها فاصله هست. اگه پنج موفقیتی هم داره به واسطه اعتباری هست که از اصالت سری کلاسیک داره, یک آن فرض کنید سری کلاسیکی وجود نداره و پنج بازی مستقلی هست, چی واسه گفتن داره؟ هیچی. این تفریبا درمورد تمام قسمت...

بسیار عالی, مطلب خیلی خوبی بود (نه این که بگم مطالب رو تایید یا رد میکنم, بلکه به خاطر رویکرد موشکافانه ای که داشتی و سعی کردی لینک بدی مطالبو به هم. و دوم این که من کلا عنوان های فرعی و قهرمانای ناشناخته سری رو خیلی دوس دارم بعضی وقتا بیشتر از قهرمانای اصلی!! یعنی کلا دوس دارم تو رزیدنت...

اگه منظور در صنعت گیم هست بله، داستانی که برای اولین بار نوشته شد داستان هوشمندانه و جذابی بود، البته باز هم من نظرم حالت اورژینال داستان هست که همون سه گانه اول میشه، نه داستان هایی که بعدا اومدن و هی اسکی های بی مزه رفتن. اما اگه منظور در جایگاه ادبیات هست اونقدرها شاید داستان خاصی نشه، نمونه...

با سلام, این مطلبو یه جا دیگم گفتم حالا تو تاپیک های رزیدنت اویل و سایلنت هیل میذارمش, اصلا میتونید نظرسنجی مشترک دو تا تاپیک بذاریدش! سوال: به نظر شما کدامیک احمق تر است؟ 1. کپکام 2. کونامی :tearsofjoy:

اره, قشنگ پتانسیل های ایدا رو شهید کردن این وسط! میشد با پی ریزی یه داستان پیچیده و تو در تو برای سازمان حداقل سه چهار قسمت قدرتمند دیگه ایجاد کنن, حتی هیچ اشکالی نداشت پای بقیه شخصیت ها نظیر کریس رو هم به سمت سازمان باز میکردن. در نبود البرت وسکر میشد با یه یرنامه ریزی هوشمندانه یک یا چند شخصیت...

الان رزیدنت به مرحله ای رسیده که مدت هاست از لحاظ داستانی کشش نداره, خیلی شاید فرقی نکنه کدوم کاراکتر حضور داشته باشه, با این سیستم داستانی که پیش میرن رزیدنت شبحی از اون عنوان قدرتمند هستش. تمیدونم شاید یه ریبوت, یه نقطه صفر مجدد و پایه ریزی داستان از اول, یه چرخش مهن داستانی.. نمیدونم...