اما توی اساسین 2 یک مسئله ای که بود این بود که ما پیشینه اتزیو رو میدونستیم اینکه باباش اساسین بوده اینکه چیکار کرده و اینکه این کار یک جورائی وراثتی بوده ( چیزی که تا انجمن برادری سر اصل اساسین ها بود و بعد گند زدن بهش ).
اما درباره کانر، معرفی شخصیت های بازی افتضاحه، بابای کانر یهو میاد تو، بعد مامانش میاد بعد مامانش یهو میمیره بعد کانر میره پیش یه سیاه پوست بعد اساسین میشه بعد اصلن من نفهمیدم بابای کانر چه طوری فهمید که کانر پسرشه؟
؟ یهو این دوتا یه جا همدیگرو دیدن این گفت بابا اون گفت سان
. . .
تو یه مرحله میاد میگه دوستای سرخپوستت رو نکش، بعد آخرش میره با دوستش مبارزه میکنه زارت میزنه میکشتش! با بابائه درگیر میشه هی میگه بابائه رو بزن به دیوار و این آخرش یک چیزی حواله طرف میکنه و هیچی . . .
داستان خیلی سطحی هست، خیلی، یعنی داستان پر از باگ، مردن مامان کانر بیشتر حالت مثلن این سریال های طنز رو داشت.
میخواستن یک سگانه درست کنند مثل اساسین کرید 2 و کانر رو بکنند عین اتزیو ولی بعد مث اینکه بیخیال شدن گفتن ولش کن بزار سر و ته اش رو هم بیاریم تمومش کنیم بره. نبود یک شخصیت مونث شدیدن حس میشه. یعنی به بدترین شکل ممکنه آب بندی کردن بازی رو، الان سکانس 11 هستم نمیدونم لوسی پیداش میشه یا نه؟ لوسی رو حذف کردن هیچ صحبتی هم درباره اش نکردن که نکردن که نکردن، یعنی چی آخه؟
؟ حتا دزموند که اونقدر به لوسی وابستگی پیدا کرده بود دیگه الان هیچی . . . یعنی دزموند تو این گوشه موشه ها نباید ناراحت باشه ؟ یه لحظه خواب یا کابوسی از لوسی ببینه خیر سرش زده لوسیو کشته ها
. یعنی از یک سری مسائل همینطوری گذشتن بیخیال شدن که برسن به آخر، کانر هم مزخرفه شخصیتش هیچی نداره.
بابای دزموند یهو بعد سه نسخه میاد.