بسم الله الرحمن الرحیم
Gears Of War3 بازگشت لوکاست های تشنه با تیغ و دشنه!
باسلام.
حتمی شنیده اید که سکوت یک انسان سرشار از ناگفتنی هاست. حال اگر سرچشمه ی این سکوت به جای انسان ، جهان باشد چطور؟چه کسی می تواند سکوتی که به یکباره در جهان حاکم شده را تفسیر کند؟ سکوت،سکوت،سکوت و ناگهان باصدای اره سکوت در هم می شکند و صداهای مختلف که همه و همه نوید جنگی عظیم را می دهند به گوش می رسد ممکن است باخود فکر کنید نه به آن سکوت و نه به این جهنم البته حق هم دارید ولی باید گفت که در دنیای فعلی همه جا غرق در سکوت است به جز مناطقی که دو نژاد در آنجا در حال جنگ هستند و به جز این دو چیز دیگری حس نمی کنید. گفتیم جنگ میان دو نژاد منظور کدام دو نژاد بود؟ یک نژاد از هم نوعان خودمان یعنی انسانها که هم اکنون بسیار کم و ناچیز هستند و یک نژاد هم از "لوکاست ها" که تقریبا باید گفت کل سیاره را احاطه کرده و بر آن چیره شده اند. هم اکنون زمان رویایی انسان ها و locustها رسیده است.
Gears Of War3 سومین شماره از IP موفق Epic است. اولین شماره از این عناوین اکشن سوم شخص در سال 2006 توسط Microsoft برای PC و کنسول XBOX360 روانه ی بازار گردید و با اینکه یک IP جدید بود و کمتر کسی با بازی آشنایی کامل داشت با استقبال گرمی روبرو شد و فروش خوبی کرد. Epic هم که به خاطر ساخت این عنوان برخود می بالید از قبل آماده ی ساخت نسخه ی دوم برای بازی شده بود ولی با فروش خوبی که بازی کرد تمایل Eipc برای ساخت ادامه برای این عنوان افزایش یافت و باعث انتشار نسخه ی دوم بازی پس از مدتی شد اما اینبار کسانی که با PC به بازی رایانه ای می پرداختند از این عنوان محروم ماندند زیرا این عنوان به انحصار XBOX360 در آمده بود! در نسخه ی دوم بازی پیشرفتهای شایانی نسبت به شماره ی اول کرده بود و بسیاری از منتقدان معتقدند که رابطه ی بین Gears Of War3 و شماره ی دوم بازی هم به همین صورت خواهد بود.
Epic،مایکروسافت و خالق این سری آقای کلیف بلیزنسکی قصد سورپرایز کردن طرفداران این عنوان را داشتند همه چیز برای این سورپرایز بزرگ و مهم آماده بود و قرار بود که آقای کلیف در برنامه ی Late Night Show (به مجری گری آقای Jimmy Fallon) پرده از این عنوان بردارد اما هنوز چند روز به این برنامه مانده بود که برنامه ی اختصاصی مایکروسافت یک هفته عقب افتاد.مسؤلین شبکه ی live هم بی خبر از این موضوع در حالی که اصلا در باغ نبودند اقدام به انتشار خبر در تاریخ از قبل معین شده کردند و خبر Leak شد با اینکه خبر حذف شد ولی ...."در دروازه را می توان بست اما در دهان مردم را نمی توان!"... با اینکه با رونمایی رسمی از بازی مردم به شدت از بازی استقبال کردند و عده ی زیادی از Leak شدن سورپرایز بی خبر بودند اما عده ای هم خبر برایشان معلوم و سورپرایز برایشان شکه کننده نبود.
اینبار نویسنده ی بازی خانم "Karen travis" است که از نوشتن سری کتاب های Star Wars آوازه ی بلندی بدست آورده است و توانایی قلم وی بر همگان اثبات شده می باشد.نوشتن کتاب "Gears of War: Jacinto's Remnant" که در کارنامه ی وی ثبت شده است نشان از آشنایی وی با سیاره ی Sera(محل اتفاقات بازی) بیگانه نیست و با فضای آن آشنایی بسیاری دارد. خانم کرن تراویس درباره ی داستانی که برای بازی در نظر دارد می گوید:به شما قول رویارویی با داستانی جذاب و پر کشش که با شخصیت پردازی های بیشتری نسبت به دو نسخه ی قبلی همراه است را می دهم. مسلما بزرگترین ایراد وارده بر دو نسخه ی قبلی شخصیت پردازی ضعیف آن است.
بخشی از داستان بازی : (هیچ قسمت از داستان نسخه ی سوم Leak نمی شود.)
سیاره ی Sera که دست خوش جنگ های مختلفی بوده است به تازگی به آرامش دست یافته و ساکنین این سیاره در محیطی آرام و بدور از هرگونه جنگ و نابه سامانی در حال تلاش برای دست یافتن به ماده ی ارزشمند و کیمیامانندی به نام "Imulsion" (امولسیون)
هستند که ناگهان در روزی که "Emergency" (اورژانسی) نامیده شد اقیانوسی از Locustها از اعماق سیاره بیرون آمده و در همان روز حدود یک چهارم از ساکنین این سیاره را از صفحه ی روزگار پاک کردند. پس از گذشت چند روز بیش از نود درصد از مردمان این سیاره ی زیبا که حالا دیگر به خرابه تبدیل شده بود بدست Locustها از بین رفتند و عده ی معدود باقی مانده به اجبار به منطقه ای به نام Jacinto رفتند. جسینتو شهری تنها شهری بود که لوکاست ها توان ورود به آن را نداشتند ودلیل آن هم سنگ های گرانیتی محکم و سختی بود که سطح و زمین شهر را تشکیل می داد. حدود چهارده سال بعد از آن روز که به عنوان روز اورژانسی از آن یاد شد COG(اتحادیه ی انسان ها) اقدام به معرفی گروهی به فرماندهی شخصی شجاع و تنومند به نام Marcus Fenix(مارکوس فینیکس) کرد. به این گروه ماموریت منفجر کردن بمبی خطرناک وقوی به نام Lightmass در پایگاه زیر زمینی Locustها داده می شود تا با این عمل Locustها و ملکه آنها را از بین ببرند. مارکوس با کمک یاران وفادار خود بالاخره موفق به انفجار این بمب در قرار Locustها می شود. اما آیا این بمب کارآمد بوده است؟یا فقط به لوکاست ها خسارت وارده کرده است؟یا...
نابودی این بمب عظیم نوری در اعماق زمین باعث تبخیر امولسیون می شود و هر انسانی که مقداری از آن را تنفس کند به بیماری عجیب Rust Lung مبتلا می شود.پس از شش ماه دست و چنجه نرم کردن انسانها با این بیماری ناگهان دو منطقه یTollen وMontevado به طرز عجیبی به اعماق سیاره کشیده و به کلی نابود می شوند! انسان ها که از این اتفاق عجیب شکه شده اند فقط به یک چیز فکر می کنند"بازگشت لوکاست ها،اینبار جدی تر"
اینبار لوکاست ها با بررسی ابعاد مختلف شکست پیشین خود پی برده اند که شهر جسینتو قرارگاه و پایگاه انسان هاست. انسان ها هم با پی بردن به اهدف شوم لوکاست ها تصمیم به حمله ی مجدد با گروه و فرمانده ی قبلی می گیرند ولی اینبار تنها یک هدف دارند "نابودی ملکه اینبار جلوی چشمان گروه" مارکوس به همراه گروهش و کل گروه به همراه ارتشی از انسان ها بر روی نفربرهای نفوذ ناپذیر و زرهی به نام Derrick سوار می شوند تا در راه رسیدن به شهر Nexus(شهر داخلی و مرکز لوکاست ها که ملکه لوکاست ها در آنجا قرار دارد) در امان باشند. مارکوس و گروهش اینبار با خشمی مضاعف آماده ی رویایی با لوکاست ها هستنند اما پس از رسیدن به شهر نکسوس پی می برند که الان دیگر شش ماه قبل نیست و لوکاست ها در حال حاضر از کوچکترین دشمنان انسان هستند! اکنون باید برای از بین بردن موجوداتی به نام Lambentها آماده شوند. لمبنت ها گرچه همان لوکاست ها هستند ولی تنفس گاز حاصل از تبخیر امولسیون آنها را به موجوداتی بسیار نیرومندتر تبدیل کرده است.لمبنت ها حالا به عنوان دشمن سوم وارد مبارزه می شوند و مبارزه سه جانبه می شود! مارکوس و گروهش در می یابند که ملکه به دنبال فرصتی مناسب برای غرق کردن شهر در آب است که با از بین بردن شهر جسینتو و جاری کردن آب در Hollow(شبکه های آبی شهر نکسوس) ممکن می شود. مارکوس هم به فکر زدن دوهدف با یک تیر می افتد و قبل از ملکه آخرین امید انسان ها یعنی شهر جسینتو را از بین برده و لمبت ها را به همراه خود لوکاست ها و ملکه آنها در شهر نکسوس غرق در آب می سازد.
اکنون 18ماه از غرق شدن نکسوس در آب می گذرد که...
دیگر هرچه از داستان این سری دانستید کافیست! خطر Leak شدن داستان بازی جدید به قدری برای ما محدودیت ایجاد کرده است که ما بیش از این نمی توانیم در این باره توضیح دهیم فقط در همین حد هم بگوییم: از آنجایی که کتاب خانم کارتن (Gears of War: Jacinto's Remnant) این سیاره را در مناطقی سرسبز بررسی می کند احتمال قدم گذاشتن این بازی به مناطق سرسبز سیاره ی Sera وجود دارد که با اطلاعاتی که تاکنون از بازی رونمایی شده است مطابقت دارد.
در این بازی شما باید به طور گروهی با اعضای تیم خود به نبرد و مبارزه با لوکاست ها بپردازید.در بخش تکنفره ی بازی،بازیکن کنترل مارکوس را بدست می گیرد و باید با اعضای گروه خود پیش برود که ما در اینجا به معرفی اعضای گروه می پردازیم: (برای جلوگیری از حجیم شدن بیش از حد صفحه تنها از مهمترین افراد بازی تصویر قرار می دهیم)
Marcus Fenix
کاراکتر اصلی بازی که شما کنترل آن را به دست می گیرید. وی دارای شخصیتی استوار و روحیه ای تضعیف ناپذیر است.مارکوس قهرمان جنگهای پاندولی (Pandulum) و فردی سابقه دار محسوب می شود. در یکی از ماموریت ها مارکوس متوجه ارتباط پدرش و لوکاست ها می شود وی برای نجات پدرش از ماموریت اصلی خویش غافل می شود و علارقم عدم نجات پدرش به جرم خیانت و سرپیچی از دستور به چهار سال حبس محکوم می شود. صدا پیشگی این شخصیت را آقای "John Di Maggio" بر عهده دارد.
Doming Santiago
شاید در اولین نگاه او را نشناسید. این شخص همان دوست و یار قدیمی مارکوس فینیکس است. نام کوچک کامل او دامینگ است ولی مارکوس و سایر اعضای گروه وی را دام خطاب می کنند. دام اینبار به خاطر لطمه ی روحی که در دو عنوان قبل خورده است به نظر پیرتر جلوه می کند و موهای صورت خود را اصلاح نمی کند. وی به اجبار همسر و برادر خود را که توسط لوکاست ها مورد آزمایش قرار گرفته بودند کشته است و اکنون تنها امید زندگی او گرفتن انتقام برادر و همسرش است.
Anya Stroud
آنیا در نسخه های قبلی به نوعی واسط میان ارتباط گروه شما و COG بود و شما تنها تصویر کوچکی از آن را با کمک جک می دید و با وی مکالمه می کردید. اما اکنون دیگر زمان جنگ برای آنیا فرا رسیده است و از آنجایی که اطلاعات زیادی هم در باره ی سیاره ی Sera دارد مارکوس و گروهش از پیوستن آن به گروه استقبال می کنند. وی با لباس زرهی که برتن کرده و حالت مویی که دارد کاملا با نسخه ی قبلی تفاوت دارد و دیگر شما با دیدن چهره ی او یاد بانوی مهربان عنوان قبلی نمی افتید زیرا دیگر آنیا نیز مانند مارکوس و بقیه لباس جنگ پوشیده و به میدان رزم آمده است وی شخصیتی زود رنج و به تعبیری "غرغرو" دارد که در میدان جنگ وظیفه ی خرد کردن اعصاب شما را دارد!
Jack
جک یکی از تجهیزات گروه به شمار می رود. جک نام روبات پرنده ای است که باعث ایجاد ارتباط میان COG و گروه می شود. توانایی بازکردن انواع درها نیز ازجمله کاربردهای آن هست.
Damon Baird
وی شخصیتی از خود راضی دارد و نیش و کنایه زدن به دیگران برای وی بسیار لذت بخش است. وی متخصصی و مکانیک گروه می باشد و همیشه از کارها و تصمیمات مارکوس ایراد گرفته و خود را در امر فرماندهی نسبت به مارکوس لایقتر و مناسبتر می داند.
Richard Prescott
رئیس تشکیلات COG می باشد که از کودکی در خانواده ای کاملا سیاسی پرورش یافته و در نسخه ی دوم بازی به گروه ما می پیوندد ولی در ابتدای نسخه ی سوم به طور مرموزی ناپدید می شود و به گفته ی سازندگان وی نقش مهمی در داستان این عنوان ایفا خواهد کرد.
Augustus Cole
قهرمان قدیمی ورزشی به نام Trashball می باشد. وی شخصیتی شوخ طب و اعتماد به نفسی بالا دارد و بر این عقیده است که بر انجام هر کاری تواناست. وی به نقشه کشی و استراتژی قبل از جنگ اعتقادی ندارد و معتقد است که باید حمله کرد و مشکلات هنگام نبرد خود به خود حل می شود.
Jason Startton
شخصیتی پررو دارد. وی در نسخه های پیشین علاقه ای به مارکوس نداشت ولی پس از همراهی با مارکوس و شناخت او، مارکوس را به عنوان بهترین سرباز و فرمانده می شناسد و او را الگوی زندگی خویش قرار داده است.
خوب اکنون شما شخصیت های این بازی را می شناسید حالا به بررسی سایر قسمت های GamePlay بازی می پردازیم.
Gears Of War3 گیم پلی خوب و همراه با قابلیت های جذاب و بدرد بخور دارد. از جمله ی این قابلیت ها کاور گیری می باشد که نسخه ی اول این عنوان از اولین عناوینی بود که این قابلیت را در حد اعلا داشت در نسخه ی دوم این عنوان هم از اولین بازیهایی بود که قابلیت استفاده از دشمنان به عنوان سپر و پناه گرفتن در پشت آنها را به خوبی فراهم می کرد.
کاور گیری در این سری فوق العاده است!
یکی از نقاط ضعف بازی که در نسخه های قبل دیده می شد و این طور که معلوم است احتمالا در عنوان جدید بر طرف شده است عدم وجود اسلحه های زیاد در بازی می باشد و یکی از نکات مثبت بازی هم بسیار عالی و کارآمد بودن همین اسلحه های کم در بازی می باشند.سلاح مخصوص گروه COG که لنسر نام دارد به طرز فوق العاده ای کارآمد می باشد و علاوه بر قدرت و دفت بالایی که دارد اره ای به سر آن متصل می باشد و شما با استفاده از آن اره توان نصف کردن دشمنان را دارید. در نسخه ی جدید علاوه بر وجود لنسرهای اره ای یک نوع لنسر وجود دارد که یک سرنیزه بر سر خود دارد که در تریلر بازی مشاهده کردیم مارکوس می تواند از راه دور به سمت دشمنان حمله ور شده و آنان را با نیزه از پای در آورد.به گفته ی سازندگان بخش چهار نفره هم به بازی اضافه شده است.همینطورهم دیگر خبری از مصیبت هایی که برای بخش Multiplayer برای برخی به وجود می آمد خبری نیست و سازندگان قول سرورهای اختصاصی و قوی را داده اند هم چنین آنان اظهار داشته اند که این تاخیر بازی باعث بهبود بخش Multiplayer می شود.تصویری از اسلحه ی لنسر(اره دار):
نسخه ی اول بازی در زمان خد گرافیکی عالی و بی سابقه را ارئه کرد.نسخه ی دوم نیز در زمان خود خوب بود. و حالا نسخه ی سوم از همان روزهای اول رونمایی با اینکه هنوز حدود یکسال تا عرضه ی بازی مانده بود ولی گرافیک بازی به طرز خارق العاده ای بالا و با جزئیات می باشد. درنسخه های قبلی ما شاهد محیطی مرده بودیم که نور پردازی آنچنانی هم نیاز نداشت و سبک بازی با این رنگ ها مخلوط شده بود ولی حالا محققان و کارشناسان Epic پس برده اند که طبیعت شئ عجیب و زیبایی به نام درخت دارد که رنگ آن سبز است! اینبار بازی در مناطق جنگلی و خوش آب و هوا دنبال می شود و با دیدن نور پردازی این محیط ها و طراحی عالی و چشم نواز نباتات و درختها در پشت کنسول خود میخکوب می شوید. اینبار طراحان سختی بیشتری به خود داده اند و باید گیاه و چمن و درختان مختلف را طراحی کنند که البته به لطف موتور قدرتمند Unreal Engine3 این کار به خوبی انجام شده است و گرافیکی لذت بخشی به ما تحویل خواهند داد. از روی اطلاعات و تریلرهایی که تا کنون منتشر شده اند در میابیم که AA بازی پیشرفت چشم گیری نسبت به نسخه های قبلی کرده است از نظر نور پردازی هم که بازی حرفی برای گفتن باقی نگذاشته است مثلا در یکی از تریلرهایی که در E3 سال 2010 به نمایش در آمد شاهد بودیم که مارکوس و یارانش در جنلی زیبا و سرسبز مشغول نبر با لوکاست ها و لمبنت ها هستند و در کناره ی صفحه هم لوکاستی دست یکی از انسان ها را از جای می کند و به قدری بر سر آن می کوبد که... در این صحنه ما به بهبود افکت خون پی می بریم که متاسفانه طراحی نامناسب افکت خون یکی از نکات ضعف گرافیکی عنوان قبلی بود. در ادامه ی تریلر مارکوس پس از نبرد با لوکاست ها وارد درختزاری در جنگل شد و نور پردازی عالی بازی در این قسمت چشم همه را نوازش داد باد به زیبایی شاخه ها راتکان می داد و نور از لابه لای شاخه های متحرکه به ما می تابید و سایه ها بر روی زمین در حال تغییر بودند!
نور پردازی!(این تصویر از اولین تصاویر منتشر شده از بازی است!)
صداگذاری بازی بسیار عالیست و اگر روح خشونت طلبی داشته باشید ممکن است با شنیدن صدای اره در بازی روحتان جلا پیدا کند و به آرامش برسید.دیالوگ و لبخوانی ها دربازی بسیار هماهنگ هستند و حرکت چهره و بدن با هر دو هماهنگی دارد و این نکته را نمی توان از نکات مثبت عنوان سوم شمرد زیرا این نقطه ی قوت بازی از شماره ی اول هم موجود بوده است. شما صدای دشمنان و افراد گروهتان را کاملا واضح و بدون هیچگونه خش خش اضافی می شنوید و هنگامی که تیرهایتان به پایان می رسد با شنیدن تق تق آخر خشاب متوجه این قضیه خواهید شد.در هنگام اره کردن دشمنان هم شنونده ی صدای نصف شدن دشمنانتان و پاشیده شدن خون از آنها هستید. اگر به صورت تن به تن با اسلحه هایتان به دشمن ضربه ی مستقیم بزنید صدای اصابت اسلحی با بدن دشمنان شما را هیجان زده و متعجب می کند گاهی هم دشمنان شما از اسلحه ی لنسر استفاده می کنند در این صورت اگر برای اره کردن آنها بروید ممکن است با دفاع شدید از سوی دشمن روبرو شوید اینجاست که شما و دشمنتان اره به اره می شوید و به شما فرصت گرفتن یک انتقام جانانه داده می شود در همین حالت هم شنیدن صدای حاصل از برخورد دو اره ی فعال به هم بسیار عالیست.آهنگ ها و موسیقی ها هم در بازی بسیار عالی و بی نقص اند به طوری که به نبردهای شما طعم دیگر و لذت بیشتری می بخشند و شما را برای هرچه جوگیر تر شدن کمک می کنند تا حس حماسی بازی به شما دست بدهد.
کلام آخر
در انتها باید گفت که این عنوان یکی دیگر از شاهکارهای سری Gears Of War می باشد که به دست Epic ساخته و به دست مایکروسافت منتشر می شود.این بازی در انحصار XBOX360 است و طبق معمول و رسم همیشگی قبل از عرضه ی بازی های این سری ما منتظر بازی هستیم تا داستان این مجموعه را به عرصه ی جدیدی هدایت کند.توصیه می کنم که این بازی رو از دست ندهید.
آخرین ویرایش: