خوب يه جورايي درست بود ديگه. يه تنه در مقابل اون همه سرباز ايستاد.:clover:
همینه.من گفتم شاید زک خودشو جلو گلوله ای چیزی میندازه :biggrin1:
همون طور که میدونی این صحنه در ff7 هست.
اتفاقا یکی از اونها می خواد به کلود شلیک کنه که کامندر اصلی میگه ولش کنید چون کلود بی هوش بود و اونها فکر می کردند اون هم در اونجا از ضعفش میمیره.
حرفی آخری هم بین کلود و زک رد بدل نمیشه و کلود باستر رو بر می داره و بعد به میدگار میره.
مهدی من خودم یک سری برداشت ها دارم. نظر شما هم بدونم:
1.درباره جنوا مطلب دیگه ای از سیاره ای که اومده وجود داره؟ که مثلا اونجا چه غلطی می کرده . واقعا فرشته زشتی بوده . چون یک جا خوندم که این تقدیر بود و اون تنها می خواست به جریان زندگی برسه.
2.کلود تو صحنه های آخر بنظرم دچار فراموشی و گنگی شدیدی شده. چون فقط حرف های زک رو تکرار می کنه؟ دلیلش رو چی بگیم آزمایش های hojo؟
3. چرا hojo کلود رو یک آزمایش شکست خورده میدونه. و چرا روی پدر مادر (جد و اباد) هر کسی حرف زده می شه حتی وینست ولی کلود چیز زیادی نیست؟
3. نویسنده loveless خود جنسیسه؟ چون خودکار بر روی یکی از برگه های کتاب loveless حرف هاش با از جریان زندگی نوشته می شه.( در صحنه آخر)
4.در صحنه های آخر به اون به زک میگه it s gift of godess.. تو چه منظوری برداشت کردی؟ منظورش کمک کپی آنجیل بود یا چیزه دیگه.