Mortal Kombat Series

Mohammad

Aquatic Guru
Administrator
Sep 23, 2005
675
نام
محمد
سلام
سینا جان اتفاقاً خوشحال شدم که کسی اومده و روی مطالبی که نوشتم بحث کرده ...
انتظارش رو هم داشتم ... چون همونطور که میدونید داستان مورتال کامبت ابهامات و گاهی تناقضاتی هم داخلش دیده میشه و اگه دربارش بحث بشه به روشن شدن مطالب کمک میکنه.
البته من هنوز وقت نکردم خیلی از قسمت های داستان رو بررسی کنم چون اطلاعات خیلی پراکنده هست و در ضمن داستان شخصیت ها کاملاً بهم وابسته هست و باید همه در کنار هم بررسی بشه که کار وقتگیری هستش ...
من فعلآً برنامه زمانیم فشردست و نمیتونم خوب به این کار برسم اما تا جایی که اطلاعات دارم سعی میکنم جواب بدم

1-وفاداران به Dragon king خودکشی نکردند بلکه از تنها تخم اژدهای باقیمانده محافظت کردند ولی بعد که Blaze رو پیدا کردن با یک طلسم اونو نگهبان این تخم کردن و با آزاد شدن تخم Blaze هم آزاد شد اما مریدهای Onaga کچا رفتن معلوم نیست .
بنده هم عرض نکردم که همگی خودکشی کردند ... تا جایی که من میدونم عده زیادی از اونها با تشریفات زیاد خودکشی کردند چون معتقد بودند که بعد از بازگشت Onaga از مرگ او دوباره اونها رو زنده میکنه و میتونند دوباره بهش خدمت کنند. بله درسته عده ای از اونها هم به محافظت از تخم پرداختند که در اون مطلبی که گفتم قصد پرداختن به این مسئله رو نداشتم.
2-Edenia در مورتال کامبت نابود شد ، چون طبق قرارداد خدایان اعظم برای اینکه یک سرزمین زیر سلطه ی سرزمین دیگری بره باید سرزمین مهاجم 10 تورنمنت پیاپی رو ببره که هر 50 سال یک بار این تورنمنت برگزار میشه (سن و سال در مورتال کامبت معنی نمی ده مثلا کیتانا 10000 سال داره.
تا جایی که من میدونم مردم Edenia همواره در حال مبارزه بودند تا سرزمین خودشون رو دوباره از جهان خارج جدا کنند و بعد شکست ShaoKahn از Liu kang موفق شدند استقلال خودشون رو دوباره بدست بیارن.
سن و سال در مورتال کامبت معنی نمی ده مثلا کیتانا 10000 سال داره.
بله اطلاع دارم که مردم بعضی سرزمین ها عمرشون به چندین و چند قرن میرسه مثل Edenia که کیتانا با 10000 سال هنوز هم در اونجا خیلی جوان محسوب میشه ... اما در مورد انسان های عادی مثل کانگ لائو، جکس، سونیا و ... عمرشون به بیش از 70-80 سال نخواهد رسید.
3-سیندل در زمان مورتال کامبت 3 بهش تلقین شد که خودکشی کنه تا روح او در زمین زنده بشه (این قولی بود که Shinok داده بود) و بدلیل ارتباط بین شاه و ملکه Portal ی بین زمین و دنیای خارج باز بشه تا بتونن بدون مورتال کامبت همواره این ارتباط روحفظ کنن مثل ارتباط بین Edenia و Outworld

از اینکه بهش الهام شده خبر نداشتم اما در کل نوشته های من با این حرف شما تناقضی نداره ...
4-Shang Tsung شاگرد ShaoKahn نبود بلکه یکی از جادوگران Outworld بود که تبدیل شده بود به مشاور
Shaokahn اون قرار بود در 10 تورنمنت مورتال کامبت در زمین پیروز بشه تا بتونه فرمانروایی Edenia رو بدست بیاره .
منظورم از شاگرد کسی بود که در خدمت شائوکان هست.
5- Goro فرمانروای Shokan نبود بلکه فرزند King Gorbak پادشاه Shokan بود .
بله درسته Goro پرنس سرزمین شوکان هست و من اشتباهاً گفتم فرمانروا.
6-Baraka و سربازان Tarkatan به شائولین حمله کردند تا مبارزان زمین رو به OutWorld بکشونن ولی در پایان LiuKang و KongLao تونستن یکی از بدل های ShaoKahn و Kintaro رو نابود کنن اما در همون لحظه فهمیدن این همه مدت توسط ShangTsung رهبری میشدن .
فعلاً در مورد بدل یا غیر بدل بودن اطلاعی ندارم اما در کل قضیه اینجوری هست :
بعد از اینکه Goro کانگ لائوی بزرگ رو شکست داد نوار پیروزی های Outworld بر زمین شروع شد و بعد از 500 سال در دهمین تورنومنت که حکم پیروزی کامل Outworld بر زمین رو داشت و زمین زیر سلطه Outworld میرفت Liu kang اومد و Goro رو شکست داد و نگذاشت 10 پیروزی پشت سر هم تکمیل بشه، تسونگ هم از لیو کانگ شکست خورد. بعد تسونگ این نقشه رو کشید که یه تورنومنت در Outworld برگزار کنن و جنگجویان زمین رو به اونجا کشوندن ( با فرستادن Baraka و ... ) اما این فقط یک حقه بود، از اونطرف تسونگ سیندل رو در زمین احیا کرد و با پورتالی که بین زمین و جهان خارج ایجاد شد شائوکان تونست روح همه مردم زمین رو در اختیار خودش بگیره و میرفت که کاملاً سلطنت زمین رو هم بدست بیاره اما Raiden که از روح یک عده از جنگجویان از جمله کانگ لائو و لیو کانگ محافظت میکرد ابتدا کانگ لائو رو بجنگ شائو کان فرستاد اما شکست خورد بعد لیو کانگ شائو کان رو شکست داد و باعث شد کان نتونه کارش رو به اتمام برسونه، کان و افرادش مجبور به عقب نشینی به سرزمین خودشون شدند و زمین به حالت عادی برگشت در ضمن کیتانا و سیندل هم تونستن Edenia رو دوباره از Outworld جدا کنن.
7-Deadly Alliance یه لقب بود که Raiden به اون دو تا داد .
بله در نتیجه ما هم همکاری اون 2 تا رو به اسم Deadly Alliance میشناسیم !
8-در مبارزه با Deadly Alliance فقط چهار نفر نابود شدن (کونگ لائو ، سونیا، جکس و جانی کیج) وبقیه زنده موندن و در مورد اون چهار نفر گفته می شه که توسط Onaga زنده شدن و دارن براش خدمت می کنن.
اصلاً مگه بقیه ای هم درکاره ؟ :)
بنده چی ذکر کرده بودم :
" دوباره رایدن و قهرمانان زمین وارد جهان خارج شدند تا Deadly Alliance را متوقف کنند اما موفق نشدند و همگی کشته شدند و فقط رایدن خدای رعد زنده ماند. "
جنگجویان زمین که همراه رایدن اومده بودند همین هایی بودند که شما گفتی همشون هم کشته شدند. ( لیوکانگ که قبل از اینها توسط تسونگ کشته شد ساب زیرو هم همراه رایدن نیومده بود )

9-Raiden خودکشی کرد نه اینکه به سمت Onaga نیرو فرستاد.
رایدن تمام نیروش رو به سمت Onaga آزاد کرد، اینکار به منزله خودکشی بود ... در واقع خودش رو فدا کرد تا بلکه بتونه جلوی Onaga رو بگیره که نتونست. این نکته رو میتونید بوضوح در دموی اول بازی MK: Deception ببینید.
10- Scorpion در حقیقت از NetherRealm هست چون در اونجا مجددا متولد شده و محل تولد یعنی ملیت.
من هم به این نکته اشاره کردم که Scorpion در Nethrrealm دوباره زاده شده اما به هر حال او زمانی انسانی بوده که در زمین متولد شده.
11- این Sub-Zero نبود که خانواده ی Scorpion رو نابود کرد بلکه Quan chi بود که این کار رو کرده بود این تنها دلیلی بود که باعث اتفاقات Deadly Alliance شد .
بله کاملآً حق با شماست. خانواده اسکورپین توسط کوان چی کشته شدند و کوان چی برای از بین بردن ساب زیرو به دروغ به اسکورپین گفت که ساب زیرو اونها رو کشته ...
12- برادران Sub-Zero متولد زمین هستن به همین دلیل که برادر کوچکتر برای زمین می جنگه و پیروزهاش به اسم زمین هست.
درسته در زمین متولد شدند اما انسان عادی نیستند و از نژاد Cryomancer هستند که در Outworld بوجود آمده ... در کل حق با شماست باید اونها رو زمینی قلمداد کرد.


موفق باشید.
محمد
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
سلام ممد جون خوب شد من یکی اومد در مورد داستان بحث کرد من برگشتم به اون حال و هوای پارسال که دسپشن اومده بود (با مانک های شائولین زیاد حال نکردم)
فعلاً در مورد بدل یا غیر بدل بودن اطلاعی ندارم اما در کل قضیه اینجوری هست :
بعد از اینکه Goro کانگ لائوی بزرگ رو شکست داد نوار پیروزی های Outworld بر زمین شروع شد و بعد از 500 سال در دهمین تورنومنت که حکم پیروزی کامل Outworld بر زمین رو داشت و زمین زیر سلطه Outworld میرفت Liu kang اومد و Goro رو شکست داد و نگذاشت 10 پیروزی پشت سر هم تکمیل بشه، تسونگ هم از لیو کانگ شکست خورد. بعد تسونگ این نقشه رو کشید که یه تورنومنت در Outworld برگزار کنن و جنگجویان زمین رو به اونجا کشوندن ( با فرستادن Baraka و ... ) اما این فقط یک حقه بود، از اونطرف تسونگ سیندل رو در زمین احیا کرد و با پورتالی که بین زمین و جهان خارج ایجاد شد شائوکان تونست روح همه مردم زمین رو در اختیار خودش بگیره و میرفت که کاملاً سلطنت زمین رو هم بدست بیاره اما Raiden که از روح یک عده از جنگجویان از جمله کانگ لائو و لیو کانگ محافظت میکرد ابتدا کانگ لائو رو بجنگ شائو کان فرستاد اما شکست خورد بعد لیو کانگ شائو کان رو شکست داد و باعث شد کان نتونه کارش رو به اتمام برسونه، کان و افرادش مجبور به عقب نشینی به سرزمین خودشون شدند و زمین به حالت عادی برگشت در ضمن کیتانا و سیندل هم تونستن Edenia رو دوباره از Outworld جدا کنن.
البته چیزی که من گفتم تا پایان نسخه ی دو بود ولی شما تا پایان نسخه ی 3 داستان رو گفتید
و یک چیز دیگه اینکه کونگ لائو و لیو کانگ با هم با شائو جنگیدن

اصلاً مگه بقیه ای هم درکاره ؟ :)
بنده چی ذکر کرده بودم :
" دوباره رایدن و قهرمانان زمین وارد جهان خارج شدند تا Deadly Alliance را متوقف کنند اما موفق نشدند و همگی کشته شدند و فقط رایدن خدای رعد زنده ماند. "
جنگجویان زمین که همراه رایدن اومده بودند همین هایی بودند که شما گفتی همشون هم کشته شدند. ( لیوکانگ که قبل از اینها توسط تسونگ کشته شد ساب زیرو هم همراه رایدن نیومده بود )
بله من اشتباه کردم چون کیتانا و بو رای چو رو زمینی حساب کردم


سیندل در زمان مورتال کامبت 3 بهش تلقین شد که خودکشی کنه تا روح او در زمین زنده بشه (این قولی بود که Shinok داده بود) و بدلیل ارتباط بین شاه و ملکه Portal ی بین زمین و دنیای خارج باز بشه تا بتونن بدون مورتال کامبت همواره این ارتباط روحفظ کنن مثل ارتباط بین Edenia و Outworld

از اینکه بهش الهام شده خبر نداشتم اما در کل نوشته های من با این حرف شما تناقضی نداره ...
تو این یه مورد هم اشتباه کردم چون سیندل خودکشی نکرده بلکه در همون ابتدای ازدواج با شائوکان مرده ولی این شیناک بود که اون رو زنده کرد چطوریش رو دقیق نمی دونم (شاید نوب سایبات و اسکور پیون رو برا همین فرستاده بود ) و اینکارو در قبال Amulet انجام داد

در مورد مورتال کامبت ادنیا خودمم گیج شدم فقط یادمه اول تریلوژی می گفت که شائوکان ادنیا رو در مورتال کامبت خودشون شکست داد و کینگ جرود رو کشت


راستی شخصیتای مورد علاقه ی من :
1-Rain
2-Reiko
3-Scorpion
4-Sub-Zero
5-Goro
و شخصیت هایی که بدم میاد:
1-Liu Kang
2-Kai
3-Kintaro
4-Motaro
5-NightWolf (دلیل ویژه داره)
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
خوب چون هر کی اینو می گرفت منو می برد حتی کسی که بار اولش بود تو دسپشن هم همین آش و همین کاسه بود من جلو این می باختم چون تو بچگی بابام با این منو می برد
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
در شهر کوتان معاهده ای در حال امضا شدن بود که زیاد مزاج سنتار ها خوش نیومده بود و بدجوری جر و بحث داشت بالا می گرفت و کیتانا هم تقریبا کنترل جلسه رو از دست داده بود .
یه سنتار : پادشاه شائو کان این سرزمین رو بما داده .
کیتانا : برای ملکه مهم نیست شائوکان چی کار کرده.این سرزمین باید بهه شوکان ها برگرده.
اون سنتار بطرف کیتانا حمله برد ولی یه قامت 4 دست بزرگ اونو نقش بر زمین کرد .بله مدعی اول پادشاهی شوکان برگشته بود و اون کسی جز گورو نبود .
گورو : این پیمان نامه امضا می شه وهر کی به پرنسس آسیبی برسونه با من طرفه .
اما صدای انفجار عظیمی اومد و یکی از سربازای کیتانا اومد و گفت که انفجار در پایتخت رخ داده و کیتانا گفت که ملکه در خطره ما باید خودمو رو به پایتخت برسونیم و گورو گفت شوکان هم پشت اونه و.........

ولی در پایتخت سفیری از یک سرزمین دیگه اومده بود تا با ملکه سیندل در مورد تبادل مهاجر صحبت کنن اون با دخترش باسم تانیا اومده بود. اون سفیر می گفت مردم ما از نظر هنر بسیار قوی هست بهمین دلیل یه گوی به ملکه تقدیم کرد که ملکه هم اونو پذیرفت اما بعد از مدتی اون گوی تغییر کرد و تبدیل شد به یه پورتال تا شیناک بعد از میلیون ها سال از ندرریلم (جهنم) آزاد بشه و اون مبارزان قدرتمندش رو مثل ریکو و نوب سایبات و رپتایل و میلینا(که در جهنم دوباره زنده شده بود) و البته لشکر شیاطینش رو با خودش آورد . بعد از این اتفاقات ماهیت اصلی سفیر مشخص شد و اون کسی جز کوانچی نبود و تانیا هم نقش دختر اون رو بازی کرده بود یه ماموریت جدید پیدا کرده بود .
مدت کمی طول کشید تا ادنیا بطور کامل بدست دست نیرو های جهنم افتاد اما شیناک تمام تلاشش رو کرده بود تا انتقامش رو از خدایان اعظم بگیره چون اون رو سال ها محبوس کردن بهمین دلیg تعدادی از ارتشش رو در اونجا باقی گذاشت و به بهشت حمله کرد . در اونجا مبارزه با خدایان با قدرت تمام انجام شد و تعداد زیادی از خدایان اعظم نابود شدن و یکی از خدایان به زمین پرتاب شد و او کسی جز فوجین خدای باد نبود . در نبرد هایی که در بهشت انجام شد یک نفر بود بسیار آشنا که با خدایان همکاری می کرد و او کسی جز جانی کیج نبود (او بعد از مدتی از ریدن خواست اونو به بدنش برگردونه تا به بقیه دوستاش کمک کنه ) . البته جهنم هم بدون تلفات نبود و ژنرال ارتش خودش ریکو رو از دست داد .
اما از قهرمانان مورتال کامبت بشنویم :
ساب-زیرو بعد از نابودی شائوکان دیگه کسی دنبالش نبود چون لین کوئی متلاشی شده بود.کماکان دنبال نشانه های برادرش بود و در آخرین تلاش هاش به نزدیکی معبد عناصر رسید ولی صدای طبل کوفتن از اونجا شنید برای همین با سرعت بیشتر به اونجا حرکت کرد.
اما لیو کانگ داشت با یکی از دوستان قدیمیش بنام کای که به تازگی در آمریکا ملاقات کرده بود صحبت می کرد که صدای اون طبل رو شنید پس با کای بسمت معبد عناصر حرکت کرد .
از طرفی سونیا هم بدنبال جرک آخرین فرد باقیمونده از بلک دراگون(این اسم نام گروهی است که دست به جنایت های برنامه ریزی شده می زدن) بود اما بعد از دستگیری اون مجبور شد به سمت معبد عناصر حرکت کنه . جکس هم مرکز فرماندهی آژانس تحقیقات ضد دنیای بیرون رها کرد و خودش رو به معبد عناصر رسوند .
اونجا اونا سه نفر رو دیدن فوجین ، جانی کیج و ریدن که داشت به طبل می کوفت. ریدن شروع کرد به گفتن اینکه چی شده و از مبارزای زمینی خواست که به ادنیا برن و اونجا را نجات و بعد او فوجین رفتن .
از طرفی جرک هم با تمام بد ذاتیش قول داد که به مبارزای زمین کمک کنه . سونیا و جکس که عضو آژانس تحقیقات ضد دنیای بیرون بودن نه با جادو بلکه با علم (یک راکتور هسته ای ) یه پورتال به ادنیا درست ولی وقتی قهرمان ها به ادنیا رسیدن کاری از پیش نبردن پس برای دفاع از زمین به زمین برگشتن.
اما بشنویم از نیروهای جهنم
اونا تعداد زیادی از خدایان رو کشتن و حالا وقت نقشه ی نهایی بود حمله به زمین و از اینجا بود که ماموریت تانیا شروع شد اون باید با فریب دادن لیو کانگ اونا مرکز فرماندهی شیناک در زمین می کشوند . از طرفی کوانچی هم می خواست نقشه ی خودش رو عملی کنه . نقشه ی اون این بود که بعد از نابودی زمینی ها شیناک رو نابود کنه اما اون به کمک احتیاج داشت بهمین دلیل به اسکورپیون قول داد که اگر ساب زیرو رو نابود کنه اون رو به زنگی بر می گردونه و اسکورپیون هم قبول کرد اما دیگر متحد کوانچی باراکا که بعد از نابودی شائوکان تمام سرزمین ها رو گشته بود در ادنیا با کوانچی ملاقات کرد و کوانچی بهش قول داد که اگه بهش کمک کنه بعد از تموم شدن ماجرا در کنار هم حکومت کنن . یک مبارز زمینی هم بود که در خفا جا گرفته بود و اون کونگ لائو و وقتی خبر بازگشت گورو رو شنید اومد تا انتقام جدش رو بگیره و گورو هم اومده بود تا مقام خودش رو از لیو کانگ پس بگیره .
اما بعد از اینکه همه نیروهای جهنم ادنیا رو ترک کردن کیتانا تونست خودش رو آزاد کنه و بدنبال مادرش گشت اما اونو پیدا نکرد ولی عجیبترین اتفاق افتاد اون با کسی روبرو شد که خودش کشته بود میلینا .
میلینا گفت که اون سلطنت ادنیا رو می خواد اما کیتا نا گفت اونا خواهر نیست بلکه فقط همخون هستن و میلینا نتیجه ی جادوگری شانگ تسونگ برای شائوکان و میلینا عصبانی شد و با یه آپرکات کیتانا رو روی تخت سلطنت پرتاب کرد و کیتانا با فشار یک دکمه اونو به یکی ز ندان های زیر زمینی قصر منتقل کرد .
اما به زمین برگردیم
در اونجا ژنرال ارتش شیناک یعنی ریکو برگشته بود و قدرت شیناک دو چندان شده بود و زمینی ها راهی جز اعتماد به دختری که خودش رو از بازمانده های ادنیا معرفی میکرد (تانیا) نداشتن . پس قرا شد تانیا لیو کانگ رو بسمت مقر شیناک راهنمایی کنه و بقیه با نیرو های جهنم بجنگن اما متاسفانه ساب زیرو دوباره تحت تعقیب قرار گرفته بود بله لین کوئی دوباره تشکیل شده اونا سایرکس رو دوباره پیدا کردن و صدمات اونو ترمیم کردن و برای کشتن ساب زیرو فرستادن اما اون تغییر کرده بود حالا اون صحرا چه بلایی سر اون آورده بود معلوم نبود پس لین کوئی سکتور رو برای مراقبت از اعمال اون فرستادن ولی یکی دیگه هم به دنبال ساب زیرو و اون اسکورپیون بود . چرا چون کوانچی اونو متقاعد کرده بود این همون سابزیرویی هست که کشته . بهر حال مبارزه بین این دو شروع شد و سابزیرو شکست خورد و ....
از طرفی شیناک و کوانچی باهم نشسته بودن تو اتاق سلطنتشون نشسته بودن که رپتایل اومد از اونا خواست بقولشون عمل کنن اما اونا رپتایل رو به جهنم برگردوندن اما در این لحظه کوانچی در مقابل شیناک قرار گرفت و شیناک اونو زد اما ضربش هیچ اثری رو کوانچی نکرد بله کوانچی طلسم شیناک رو دزدیده بود کوانچی ناپدید شد وتانیاهم لیو کانگرو آورد و بعد فرار کرد شیناک براحتی نابود شد و زمین آزاد شد .
سونیا هم در بالای یک کوه از جرک خواست که تسلیم بشه اما اون به سونیا حمله کرد با جا خالی سونیا اون به قعر دره رفت.
اگر یادتون باشه اسکورپیون سابزیرو رو شکست داد
اسکورپیون: با شکست دادن تو من انتقام خانواده ام رو گرفت بالاخره روح من می تونه آروم بگیره
سابزیرو: روح تو هرگز آروم نمی شه لین کوئی فقط تو رو کشت و قاتل حقیقی خانواده ی تو هنوز زندس .
اسکورپیون : اگه تو قاتل نیستی پس کیه ؟
کوانچی: من ، برای شکست دادن سابزیرو من بتو نیاز داشتم حالا هم که کارت انجام شده به جهنم می ری.
اون در حال تله پورت کردن اسکورپیون هست که اسکورپیون می گه هرگز و خودش رو به کوانچی می کوبونه واونا با هم به پنجمین بخش جهنم می رن و ددلی آلیانس شروع به شکل گرفتن می کنه .
از طرفی سایرکس چون یه تصاویری از گذشته ی انسانی خودش دیده بود پیش جکس وسونیا می ره واز اونا می خواد که روحشو بهش برگزدونن و اونا هم اینکارو می کنن و سایرکس به نیروای ویژه ملحق می شه و مامور اونا تو دنیای بیرون می شه .
از طرفی سکتور هم که حافظه ی دستگاه تو این مبارزه ها آسیب دیده میره و ارباب لین کوئی رو می کشه.
و بالاخره معلوم می شه ریکو واقعی مرده بوده و اونی که خودش رو جای ریکو جا زده بوده شائوکان بوده واین خبر به دو مبارز بی ارباب یعنی نوب سایبات و رپتایل می رسه واونا میرن که به خدمت شائوکان در بیان.
ریدن بخاطر کارهای عالیی که کرده بود به مقام خدای اعظم رسید و قرار شد فوجین جای اون محافظ زمین بشه .
دو مبارز دیگه ی ما کای و باراکا بودن که کای تصمیم در دنیا به جست و جو پردازه و باراکا هم به نزد تارکاتان ها رفت و داستان حمله شیناک به پایان رسید اما برزگترین تهدید در راه بود.......


اینو بدلیل اینکه ممد جان داستان نسخه ی 4 رو نگفته بود گذاشتم
 
  • Like
Reactions: Miniature Rose

poison ivy

کاربر سایت
Feb 2, 2006
96
نظر شما راجب اینکه توی هر شماره چند نفر بمیرند و توی شماره های بعدی یه جوری زنده بشن چیه؟
به نظر من که این اصلا کار جالبی نیست.
 

parham_safa

Rossonero
مدیر انجمن
Sep 24, 2005
8,310
نام
پرهام
سلام
آقا سینا خیلی عالی بود .
ولی ای کاش ویراستاریش میکردی .
بعضی از غلط نوشتنات معنی کل جمله رو تغییر داده .
منتظر بعدیش هستیم .
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
آقا آخر یکی نمیخواد داستان کامل shang tsung رو بگه؟
چشم ولی بی مزه می شه .


نظر شما راجب اینکه توی هر شماره چند نفر بمیرند و توی شماره های بعدی یه جوری زنده بشن چیه؟
به نظر من که این اصلا کار جالبی نیست.
هیچ شخصیتی بی مورد و بی قاعده زنده نشده ولی اگه وجود داره بگو تا من ثابت کنم بی خودی زنده نشدن
 

Mohammad

Aquatic Guru
Administrator
Sep 23, 2005
675
نام
محمد
داستان شانگ تسونگ رو من چند وقت پیش نوشتم ... آمادست اما فعلاً بدلایلی اینجا قرار ندادم.
خیال داریم یه کار اساسی کنیم ... یه کم وقت لازمه
پس فعلاً اقدامی نکنید بهتره ;)
 

poison ivy

کاربر سایت
Feb 2, 2006
96
هیچ شخصیتی بی مورد و بی قاعده زنده نشده ولی اگه وجود داره بگو تا من ثابت کنم بی خودی زنده نشدن
سینا جان منم اینو میدونم ولی منظورم این بود که نمی شد نکشون که بخوان دوباره زندشون کنن؟
 

Dinosaur

Loyal Member
Sep 29, 2005
17,064
نام
آریا
سلام
چند تا شخصیت توی Mk بودن که فکر کنم کسی راجع بهشون حرفی نزده.میخواستم ببینم این شخصیتها مهم نبودن یا اصلآ داستان خاصی نداشتن ؟
استرایکر : یکی بود که لباسش برعکس بیشتر شخصیتها امروزی بود و بمب و تفنگ و ... داشت.
شیوا : یه زنه بود که 4 تا دست داشت.
اسموک : یه روبات خاکستری بود.
رین : یه نینجای بنفش ( اگه اشتباه نکرده باشم ) بود.
اگه کسی از این شخصیتها اطلاعاتی داره لطفآ بذاره.
موفق باشین.
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
سلام
چند تا شخصیت توی Mk بودن که فکر کنم کسی راجع بهشون حرفی نزده.میخواستم ببینم این شخصیتها مهم نبودن یا اصلآ داستان خاصی نداشتن ؟
استرایکر : یکی بود که لباسش برعکس بیشتر شخصیتها امروزی بود و بمب و تفنگ و ... داشت.
شیوا : یه زنه بود که 4 تا دست داشت.
اسموک : یه روبات خاکستری بود.
رین : یه نینجای بنفش ( اگه اشتباه نکرده باشم ) بود.
اگه کسی از این شخصیتها اطلاعاتی داره لطفآ بذاره.
موفق باشین.
البته اونایی که زمینی بودن لباساشونم امروزی بود ولی خوب استرایکر امرزویتر بود اون یه پلیس بود که در هنگام تهاجم نیروهای شائوکان به زمین تبدیل شد به یکی از مبارزان انتخاب شده و حالا قرار تو آرماگدون برگرده

شیوا هم یه مبارز بود از شوکان که بعنوان محافظ سیندل انتخاب شده بود اون بعد از اینکه فهمید شائوکان با سنتار ها همکاری کرده اول موتارو رو کشت بعد خواست که بره خود شائوکان رو بکشه و کانو که بیرون اتاق شائوکان بود قول داد اگه شیوا آزادش کنه به اون کمک می کنه اون رفت وشیوا رو لو داد و وقتی شیوا وارد اتاق شائوکان شد دوتا شمشیر تو سینه اش فرو رفت.

اسموک ور دست سابزیرو بود وقتی اینا از دنیای بیرون برگشتن فهمیدن که همه ی نینجا ها باید رباتی بشن اما این دو قبول نکردن منتها اسموک دستگیر شد و بعد تبدیل به ربات شد و ماموریتش این بود که سابزیرو رو بکشه اما در مبارزه ی نهایی گذشتش رو بیاد آورد به سابزیرو در مبارزه با سکتور و سایرکس کمک کرد بعد ها نوب سایبات اونو در یکی از زندانهای دنیای بیرون پیدا کرد اون هیچی بخاطر نداشت و نوب سایبات اونو برای خودش برنامه ریزی کرد حالا این دو چی کار می خوان بکنن معلوم نیست

رین پسر یکی از ژنرال های ادنیا بود که توسط شائوکان کشته شده بود اون مدتها در زمین بود ونمی دونست اصلتا کجایی هست بهمین دلیل وقتی که نیروهای شائوکان اونو گرفتن حاضر شد با هاشون همکاری کنه ولی بعد کیتانا جریان رو بهش کفت در کنار زمینها با شجاعت جنگید و سرنوشت اون برای همه نا معلومه

امیدوارم کمک کرده باشه
 

Sasy360

کاربر سایت
Dec 5, 2005
858
نام
ساسان
دوستان مطالبتون خیلی جالب بود من که خیلی حال کردم! سینا جان شما دیگه کی هستی!
من که رفتم تو توهم مورتال کومبت!
چطوری اسکورپیون؟!!:p
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر