برای وقفه متاسفم.(گرچه میدونم کسی ناراحت نشده!!)
یه فکری به ذهنم رسید.اونم اینه که دیالوگها رو توی حبابهای کامیک بذارم.ولی یکم خسته کننده است.و ممکنه دیگه اینکار رو قطع کنم.
لیکوئید:صبر کن.وایسا.میخوام با سایکو منتیس حرف بزنم.
آسلات:من واقعا نمیخوام!!
لیکوئید:هی منتیس!!من...
منتیس:لیکوئید اسنیک هستم.از دیدنت خوشحالم.
_من واحد جدید....
_برای فاکس هاند هستم
_وای تو میدونی من میخوام
_چی بگم قبل از این که بگی.خوب البته برای اینکه من سایکو منتیس هستم
_ایول!!!فکرم رو بخون
من میبینم که تو امروز صبح بیکن(گوشت میان دنده ها)و نون تست فرانسوی خوردی.همراه با آب پرتقال.تو از صبحونه مفصل خوشت میاد.اینطور نیست؟
_وای.....راست میگی!!
آسلات:وقت رفتنه لیکوئید.
لیکوئید:ولی این شگفت انگیزه.من واقعا از صبحونه بزرگ خوشم میاد.این کار با آسلات هم بکن.
منتیس:هومممم....من میبینم که تو شنبه شب گذشته رو با تماشای (CENSORED) گذروندی.تو مرد تنهایی هستی!!!
آسلات
CENSORED) بزن بریم
_صبر کن .....
CENSORED تازه کار روسی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آسلات:فقط یه بار.بذار فقط یه بار بهش شلیک کنم.بین...اون به هر حال ازش جاخالی میده.
آسلات:این اصلا خنده دار نیست منتیس.بهش بگو که من به CENSORED نگاه نمیکردم.
منتیس:هی.کسی اینجا قضاوت نمیکنه.درسته لیکوئید؟
_باشه.من میرم بیرون!
_هه هه!! ناراحتی از ناامنی جنسی.شاید اروز شایع ترین بیماری روانی باشه.
لیکوئید:توی خیلی چیزای باحالی اینجا داری.
........حوصله تر جمه این تیکه رو نداشتم.
آسلات:هی متاسفم.من اون کدورت رو کنار گذاشتم.میدونم که تو داری فقط شوخی میکنی.یکم قهوه میخوای؟
منتیس:هوممم...میبینم که کاری باهاش نکردی.
_البته که نه.
_خوب پس متشکرم.
_من حتی درستش هم نکردم.
_صبر کن....کی درستش کرده؟
_نیومی.از RED .اونو یادت میاد؟
_یه دختر بهش دست زده؟واااااای.اون توی تمام وجودمه.من صابون اضطراریم رو میخوام.
_کار ما اینجا تموم شده.بزن بریم ولف رو ببینیم.
_تو با صابون من چیکار کردی؟!!!!!
پ.ن.:من توی فتوشاپ وقتی میخوام روی تصویر کار کنم میگه که تصویر روی کد RGB نیست و نمیشه روش کار کرد و تصویر باید فرمت بشه.چیکار کنم؟
باتشکر.....