درود

RTdzAAjT9.jpeg


به دلیل حساسیت های موجود روی داستان این بازی، صحبت در مورد هر گونه مساله ای در خصوص داستان، فقط در تگ اسپویلر مجازه. افراد خاطی بدون اخطار قبلی بن خواهند شد.

با انجام هماهنگی های لازم بنا بر این شد تمامی اخبار و حواشی MGSV از زمان معرفی تا زمان انتشار در این تاپیک به صورت طبقه بندی شده و منظم قرار خواهند گرفت. جدید ترین اخبار در ابتدای پست قرار خواهند گرفت. این پست تا انتشار بازی به روز خواهد شد.


تمامی اخبار مربوط به The Phantom Pain

Sebtember1st - World wide Release
تاریخ عرضه به شمسی
: سه شنبه 10 شهریور 1394






نکته*
رنگ آبی : عرضه شده رنگ قرمز: هنوز عرضه نشده

MGSV نسخه اصلیپلتفرمسال انتشارتاریخ دقیق انتشار
The Phantom PainPC20151 سپتامبر
The Phantom PainPS3,PS4,X360,X120151 سپتامبر

مقدمه MGSVپلتفرمسال انتشارتاریخ دقیق انتشار
Ground ZeroesPC201418 دسامبر
Ground ZeroesPS3,PS4,X360,X1201418 مارچ







دانلود دو تریلر منتشر شده MGSV در E3 2015 + چهل دقیقه دمو از گیم پلی MGSV( بدون اسپویل داستانی )
به علت استقبال زیاد از دموی 40 دقیقه ای از گیم پلی MGSV هیدئو کوجیما در توئیتر خود تاکید کرد دو ویدیو گیم پلی دیگر هم منتشر خواهد شد که به احتمال زیاد ماموریت ها شبیه به گیم پلی تازه منتشر شده هستند با این تفاوت که با حالت های دیگر و در زمان های دیگر انجام خواهند شد تا امکانات دیگر گیم پلی و آزادی عملی که بازیکنان در بازی خواهد داشت را به نمایش بگذارد.








تریلر اول Ground Zeroes به زبان ژاپنی - در 25 ـمین سالگرد متال گیر ( روز معرفی بازی ) شهریور 91
تریلر دوم The Phantom Pain در همایش VGA - تریلری که نامشخص بود به سری MGS مرتبط است یا خیر
تریلر سوم Metal Gear Solid V: The Phantom Pain - تریلری که مشخص می کند GZ و TPP در کل MGSV را تشکیل می دهند در GDC 2012 به همراه گیم پلی فرار از بیمارستان (TPP)
تریلری از گیم پلی و محتویات داستانی The Phantom Pain ذر E3 2013
دو گیم پلی از Ground Zeroes ( روز و شب ) + نسخه انگلیسی تریلر اول بازی در روز معرفی بازی در TGS2013
تریلر داستانی به همراه یک گیم پلی در نقشه افغانستان درE32014
گیم پلی افغانستان در شب به همراه قسمت مولتی پلیر ( دزدی از مادر بیس بازیکنان دیگر ) Gamescom 2014 + رونمایی از نسخه PC
تریلر داستانی + گیم پلی آفریقا + تریلری از DD سگی همراه بیگ باس در TGS 2014
رونمایی از Metal Gear Online جدید به همراه یک تریلر درVGX 2014






  • [*=right]بازی‌سنتر | اخبار | متال گیر سالید 5 ممکن است دارای Microtransaction باشد
    [*=right]Ground Zeroes مقدمه ای بر Phantom Pain خواهد بود.
    [*=right]اتفاقات بزگی در GZ رخ خواهد داد که باعث جلب توجه مخاطب شده قبل از اینکه داستان اصلی در Phantom Pain شروع بشه.
    [*=right]خوشبختانه حالت خاموش/روشن کردن برای حالت Slow Motion است و شما می توانید این آیتم را On/Off کنید.
    [*=right]در منوی بازی می توانید درجه سختی بازی را مشخص کنید Normal/Hard که شاید در انتهای بازی گزینه های دیگر هم باشد.
    [*=right]Ground Zeroes یک نوع tutorial برای Phantom Pain خواهد بود(Kojima دقیقا از واژه tutorial استفاده کرده و بنابراین هیچ شکی در این باره وجود ندارد)
    [*=right]داستان در Ground Zeroes محدود به شب های بارانی خواهد بود.البته شما میتونید زمان های دیگه ای از شبانه روز رو در ماموریت های جانبی ببینید ولی در Ground Zeroes چرخش شبانه روزی وجود ندارد.
    [*=right]در Phantom Pain طیف گسترده ای از امکانات (استخدام سرباز ها و ساختن پایگاه و ....) وجود دارد که بیشتر آنها در GZ وجود ندارند.
    [*=right]save data رو میشه از Ground Zeroes به Phantom Pain منتقل کرد و این مزایایی هم با توجه به تصمیماتی که در GZ گرفته اید در کل بازی برای شما خواهد داشت.
    [*=right]یکی از دلایلی که باعث شده Ground Zeroes به صورت جدا از بازی اصلی عرضه شود این است که بازی اصلی با توجه به گستردگی بالا زمان زیادی رو برای تکمیل نیاز داشته و تیم marketing در Konami تصمیم به عرضه این مقدمه بر بازی اصلی شده تا حداقل بازیکنان تجربه ای با MGS داشته باشند.
    [*=right]Kojima پاداشی به کسانی که هر دوی Ground Zeroes و Phantom Pain رو خرید کنند خواهد داد .البته در این مورد هیچ جزئیاتی تا به حال منتشر نشده.
    [*=right]Ground Zeroes و Phantom Pain از نمایشگر دوم مثل تبلت ها پشتیبانی میکنند که میشه مثلا برای دیدن نقشه از اونها استفاده کرد.البته کوجیما نگران عدم تمرکز بر بازی اصلی به دلیل نمایشگر دوم هست.

  • [*=right]Metal Gear Solid: Ground Zeroes به صورت رسمی در 25 ـمین سالگرد متال گیر رونمایی شد. ( شهریور 91 )
    [*=right]تریلری در مراسم VGA 2012 تحت عنوان The Phantom Pain پخش شد که کاراکتر اصلی اش شباهت زیادی با اسنیک داشت، بازی که سازنده آن را Moby Dick می دانستند اما پس از مدتی مشخص شد که TPP در واقع جزئی از MGSV است و این نمایش یکی از شوخی ها و بازی های کوجیما بوده است.
    [*=right]GZ به نظر نسخه ی فرعی از فرانچایز متال گیر بود اما در همایش VGA و با منتشر شدن تریلر The Phantom Pain و کمی سردرگمی هوادارن مشخص شد Ground Zeroes و The Phantom Pain به صورت مشترکاً Metal Gear Solid V را تشکیل می دهند.
    [*=right]تغییرات زیادی در بازی ایجاد شده محسوس ترین تغییر عوض شدن صدا پیشه معروف Snake ها David Hayter بود که جایش را به Kiefer Sutherland ( بازیگر اصلی سریال محبوب 24 ) داد. همینطور تغییر بازی از حالت خطی بود به Open World
    [*=right]این نسخه از بازی از موتور قدرتمند گرافیکی Fox Engine که ساخت کوجیما پروداکشن است استفاده می کند.
    [*=right]Ground Zeroes در سال 1974 و The Phantom Pain در سال 1984 روایت می شود.
    [*=right]هیدئو کوجیما مدتی پس از معرفی MGS:GZ در مورد تغییرات عمده در بازی صحبت کرد تغییراتی که باعث فروش بیشتر بازی در بازار می شود ( کم شدن کات سین ها و حذف مواردی چون شوخی و زیر سوال بردن مسائل سیاسی و مذهبی )
    [*=right]شعبه LA کوجیما پروداکشن افتتاح می شود و این شعبه کار بر روی نسخه آنلاین MGSV را بعهده دارد.
    [*=right]Harry Gregson Williams در MGSV حضور دارد.
    [*=right]بعد از مدتها مشخص شد MGSV: Ground Zeroes به عنوان مقدمه MGSV در بهار 2014 منتشر خواهد شد.
    [*=right]هیدئو کوجیما پاسخی درستی در مورد حضور و یا عدم حضور سالید اسنیک در MGSV نمی دهد !
    [*=right]هیدئو کوجیما سورپرایز بزرگی برای بازیکنان در MGSV دارد.
    [*=right]یه سری اطلاعات در مورد بازی منتشر شده توسط شخص کوجیما
    [*=right]یکی در مورد تریلر گیم پلی که در TGS منتشر شده و فکر نکنید بازی مثل اون تریلر آسون !‌ در واقع بازی در اون تریلر توسط کسی انجام می شده که راه و چاه بازی رو بلد بوده و خودش بازی رو ساخته !! برای همین طوری حرقه ای بازی کرده که هر کسی احساس می کنه بازی آسون که در واقع اینطور نیست
    [*=right]شما می تونید از هلیکوپتر استفاده های مختلفی کنید نجات اسیرها, فرار از کمپ و .. که محل مختلف هایی می تونید برای این گزینه انتخاب کنید که بعضی از این منطقه ها با درصد خطر بیشتری هستند که شما باید با دشمنان درگیر بشید تا هلیکوپتر را نابود نکنند و یا محل های امن تری را انتخاب کنید که احتمال دیدن شما کمتر وجود داشته باشد. شما در Ground Zeroes یک هلیکوپتر دارید اما در Phantom Pain هلیکوپترهای زیادی در اختیار دارید.
    [*=right]سیستم مارک کردن به هیچ عنوان شبیه بازی SC نیست و در واقع این آیتم باعث می شود شما برنامه ریزی و استرازی دقیقی رو برای انجام دادن Mission داشته باشید. به هر حال اگر از مارک کردن خوشتان نمی آید می توانید از این آیتم در بازی استفاده نکنید.
    [*=right]درست است که GZ یک مقدمه است و شاید چندین ساعت گیم پلی را در بر داشته باشد اما اگر بازی را کامل کنید می توانید ساعت های سرگرم شود مراحل جانبی را انجام دهید و همه چیز را کشف کنید.
    [*=right]شما می توانید موزیک های خودتون رو داخل Walkman بازی کنید

  • [*=right]اسنیک بسیار سریع تر شده و می تواند از صحره ها بالا رفته و یا به بالا برود
    [*=right]سیستم کدک بازی به طور کلی عوض شده است و باعث متوقف شدن بازی نمی شود.
    [*=right]نقشه بازی بر روی تبلتی به نام Idroid قرار دارد و این آیتم هم باعث متوقف شدن بازی نمی شود.
    [*=right]طبق گفته کوجیما این بازی سعی در شبیه سازی واقعیت را دارد، کات سین ها کمتر شده اند.
    [*=right]اسنیک با فوکوس کردن روی دشمنان می تواند آن ها را مارک کند با این آیتم شما از فاصله و محل دقیق دشمنان حتی از پشت دیوارها هم مطلع هستید.
    [*=right]رابط کاربری بازی با تغییرات عمده ای روبرو شده، منو اسلجه ها چیزی شبیه به GTAV شده است.
    [*=right]علامت تعجب در بازی در زمانی که دشمنان شما را می بیند دیده می شود از فعلاً خبری از جعبه معروف MGS نشده است.
    [*=right]فنون CQC در بازی هستند با کمی تغییرات.
    [*=right]خون اسنیک به صورت خودکار در آمده است و خبری از Ration ها نیست.
    [*=right]به گفته کوجیما امکانات اضافه شده به بازی به این معنا نیست که MGSV بازی آسانی باشد.
    [*=right]شما می توانید بین چندین سوال یکی را در حین بازجویی از دشمنان انتخاب کنید.
    [*=right]شما می توانید خودتان تصمیم بگیرید که آیا بعضی از شخصیت ها زنده بمانند و یا کشته شوند که البته این تصمیم گیری شما باعث پارادوکس در داستان نمی شود. سعی شده کات سین ها در حین بازی روایت شوند و تا جایی که می شود از توقف بازی جلوگیری شود.
    [*=right]با سیگار در The Phantom Pain می توانید سرعت بازی را زیاد کنید.
    [*=right]بازی دارای چرخه شبانه روزی است هر 6 ساعت در دنیای واقعی 24 ساعت در MGSV است، آب و هوا در بازی به صورت Real Time است
    [*=right]شما می توانید در بازی از میان میلیون ها راه که دارید حرکت کنید و استراژی خودتان را انتخاب کنید.
    [*=right]داستان GZ بلافاصله پس از Peace Walker و The Phantom Pain نه سال پس از GZ
    [*=right]در The Phantom Pain شما می توانید کنترل یک Metal Gear کوچک را بعهده بگیرید ( انتهای تریلر E3 2013 )
    [*=right]Troy Baker صدا پیشه Ocelot در MGSV:TPP خواهد بود.
    [*=right]نسخه PC بازی منتشر خواهد شد اما در الویت نیست.
    [*=right]به نظر می رسد بازی با تغییرات عمده ای مواجه شده، کمتر شدن کات سین ها، حذف کدک، تغییر رابط کاربری و .. که به گفته کوجیما این تغییرات برای بدست گرفتن بازار بیشتر است.





به زودی .. !




















Fan Made Art








"برای آشنایی بیشتر با داستان کلی سری فرانچایز Metal Gear و همچنین داستان تمامی نسخه ها تا به Ground Zeroes از مقالات زیر استفاده کنید"



مقالات مرتبط با کلیت داستان Metal Gear Solid

1." داستان کامل سری Metal gear Solid " بر روی صفحه اصلی سایت " بازی سنتر "
بعد از پیشنهاد رفتن تاپیک پایین بر روی صفحه اصلی سایت تصمیم بر این گرفته شد تا تمامی تاپیک ویرایش شود که این کار انجام شد و پس از ویرایش نهایی سردبیر محترم فردین عزیز این داستان بسیار شکیل، منظم و رعایت جمله بندی و .. بر روی سایت قرار گرفت که می توانید از آن لذت ببرید.

2. تاپیک " داستان کامل Metal Gear Solid "
زحمات زیادی برای این تاپیک کشیده شده و کاملترین مرجع در مورد داستان متال گیر سالید به زبان فارسی در سراسر اینترنت است ( به زودی نسخه ویرایش شده بر روی صفحه اصلی سایت قرار خواهد گرفت )، البته این تاپیک به کمک دوستان زیادی از جمله سیاوش و عرفان عزیز که قسمت هایی از داستان رو نوشتند کارش رو به پایان رسوند که باز هم از زحمات این عزیزان تشکر می کنم.

3.Solid Snake یا Big Boss ؟ کدامیک زجر بیشتری کشیده اند ؟!
تاپیکی سختی ها و ملالت های این پدر و پسر را در نسخه های مختلف MGS روایت می کند به همراه یک نظر سنجی ( نظر سنجی بسته شده است )

4." بهترین لحظات MGS3 به روایت تصویر "
بهترین لحظات Metal Gear Solid 3 که در قالب عکس و بدون هیچ توضیحی در این بلاگ جمع آوری شده.

مقالات مرتبط با Metal Gear Solid V


تاپیک " کامل ترین اخبار از MGSV "
تمامی اخبار در رابطه با MGSV در این تاپیک قرار خواهد گرفت، از زمان معرفی تا انتشار این تاپیک آپدیت خواهد شد.


1.نگاهی اجمالی بر تریلر MGSV
تحلیل تریلر مربوط به معرفی بازی در 25 ـمین سالگرد Metal Gear در سال 2012 و همچنین تریلر The Phantom Pain در VGA و GDC

2.تحلیل تریلر MGSV
تریلر مربوط به E3 2012 که در کنفرانس مایکروسافت پخش شد، البته تریلر اصلی مد نظر بوده ( Red Director )

3.Zero VS Big Boss جنگ اصلی و خونین
حدس و گمان در مورد دشمن اصلی در MGSV

4.بزرگترین پیشنمایش ( Metal Gear Solid V ( Ground Zeroes & The Phantom Pain
تحلیل کلی تمامی تریلر ها و گیم پلی های MGSV از ابتدا تا TGS 2013

5.کدام شخصیت های در MGSV:GZ حضور خواهند داشت؟
نظرسنجی تاپیک بسته شده

6.تحلیل داستانی MGS: Ground Zeroes
این تاپیک مدتی بعد از انتشار GZ تاسیس شد که زحمت بیشترش رو بهروز ( Behrooz) عزیز کشیده که زحمت ترجمه تمامی دیالوگ ها، کات سین ها و نوار کاست های بازی کشیده. به همراه نقد کوتاه ( داستانی ) بنده و تحلیل داستان GZ و پیش بینی ها ..

7.تحلیل تریلر E3 2014
در این تاپیک تریلر داستانی E3 2014 مورد تحلیل قرار داده شده و حدس و گمان ها بررسی شده.

8.پایان یک حماسه؟
بعد از مشخص شدن تاریخ انتشار MGSV هیدئو کوجیما اعلام کرد که دیگر قصد ساخت و ادامه سری متال گیر سالید را ندارد! در این مقاله سعی شده دلایلی که دال بر این اتفاق است را مورد بررسی قرار دهیم.

9.من یک هیولا هستم!
نگاهی به تغییراتی که ممکن است در شخصیت رئیس بزرگ در فانتوم بیافتد.

کپی تمامی مقالات بالا فقط با ذکر نام " بازی سنتر " و نویسنده " امید درکه " مجاز است.


نتایج نظر سنجی های تاپیک




وبسایت رسمی Metal Gear Solid V
این پست به مرور زمان کامل و همچنین با منتشر شدن اخبار جدید آپدیت خواهد شد.
کپی تمامی مطالب این تاپیک با ذکر نویسنده و منبع بلامانع است
 
آخرین ویرایش:

FrankinG

... Cortana
کاربر فعال
Jun 5, 2008
3,493
نام
Ali
بد ندیدم این نوشته رو اینجا هم قرار بدم ...

خب بازی هم تموم شد و متاسفانه از بُعد داستانی با وجود دقت و گوش دادن به تک تک Tape ها و وقایعشون اصلاً انتظارات من رو بر آورده نکرد ...


  • گیم پلی و کامبت سیستم :

Open-World شدن بازی واقعاً گیم پلی و المان هاش رو بشدت بالا برده ، بدون شک کوجیما دست به ریسک بالایی زد و جواب فوق العاده ای هم گرفت و حتم دارم MGS V حداقل چند قدم فراتر از بقیه بازیسازها قدم برداشت و در آینده ای نچندان دور MGS V میشه یه Build ـی که خیلی بازیسازهای برای ساختن عنوان هاشون ازش بشدت الهام میگیرن ! در طول بازی با انواع و اقسام Option ها برا پیشروی مواجه هستیم . چه یکی مثل ِ من که دوست داره آروم و بی صروصدا یه منطقه رو از وجود دشمن خالی کنه و تماماً Stealth بره چه بقیه که دوست دارن بزنن به دل دشمن و با اصلحه های سنگین و نارنجک و غیره بازی کنن تماماً دست برای پیشروی بازی باز هست . بعلاوه بیس ِ اصلی بازی یا همون Mother Base که کار باهاش بشدت لذت بخشه و دستور برای ساخت اصلحه های جدید و Outfit ها و حتی وجود یه کرکتر مثل quiet یا DD در کنار رئیس بزرگ واقعاً تنوع کامبت سیستم رو از همه نظر به بالاترین سطح خودش میرسونه و بی شک شماره پنجم بهترین و کاملترین گیم پلی و المان هاش رو در کل سری به مخاطب ارائه میده .


  • گرافیک :

1080p - 60fps ! واقعاً کوجیما و تیمش در بخش گرافیک تکنیکی بازی بی نظیر عمل کردن ! AA بسیار خوب ، نورپردازی بشدت زیبازی افغانستان در روز و رفلکسش روی صخره ها بشدت چشم رو نوازش میده و با وجود رزلیشن بالای بازی و وضوحی که ارائه میده تجربه نابی رو در کنار Open-World بودن بازی رقم میزنه اون هم برای بازی که بین نسلی تلقی میشه ! طراحی جالب و قشنگ افریقا و اون جوی حاکم برش یا طراحی خود ِ افغانستان و نوع چینش روستاها و اللخصوص جایی که با Quiet آشنا میشیم بشدت زیبا کار شده و افت فریم خاصی هم جز در یکسری موارد دیده نمیشه و بازی از این نظر صلابت خودش رو حفظ میکنه و واقعاً ایرادی نمیشه از این بخش گرفت !


  • لول دیزاین و باس ها :

در ابتدا بازی بشدت طوفانی شروع میشه و نوید یه شاهکار رو میده ، لول دیزاین 1 ساعت اول بازی بشدت طراحی عالی داره . در ادامه و جلو رفتن و دیدن افغانستان و دیزاین اصلیش و همراهیش با گیم پلی بسیار مبسوط و لذت بخشه و بازی این رو تا نیمه اول بازی حفظ میکنه اما به هیچ عنوان نمیتونم درک کنم چرا از یه جایی به بعد دوباره باید ماموریت ها رو تکرار کرد و این مدل پیشروی مراحل از یه جایی به بعد تا حدودی تکرار میشه اما به هیچ عنوان در حد نیمه دوم بازی به اون صورت تکرار مکررات نمیشه اما در کل بسیار لذت بخش هست و بُعد های مثصبتش بسیار بسیار بهتر هست . و شاید در مورد باس ها اون انتظارارتی که من داشتم بر آورده نشد و باس های بیشتری نیساز بود اما روی هم رفته راضی کننده بود .


  • داستان و پرداخت شخصیت ها ( بدون اسپویل ) :

بشخصه با دقت تمام Tape های بازی رو بهش گوش دادم و اطلاعات جالبی هم ازش در میومد اما با تموم شدن بازی شکی که داشتم برطرف شد و اون هم عنوان ضعیف ترین داستان سری هست ! شاید با دیدن تریلرهای مختلف و اللخصوص لانچ-تریلر بازی توقع همگی بسیار بالا بود . پتانسیل بالایی که کرکتر Skull face داشت و دلایلش و حرفهای فوق العاده اش و هدفش که واقعاً عالی بود اما در انتها چطور خیلی ساده به اون شکل تموم میشه و مثل وزیدن باد شدید میشه تشبیه ـش کرد که طوفانی میاد و سریع هم محو میشه و کسی هم بیادش نمیاره پرداخت خود ِ رئیس بزرگ و میلر و اسلات واقعاً ناامید کننده هست و این سوال رو تو ذهن من پیش آورد که چه به سر ِ پرداخت های قوی و جذاب کوجیما اومد اما از اونر داستان Quiet جالب و هستش و پایانش هم همون حس و حال کارهای همیشگی کوجیما رو میداد و در کنار دیالوگ های Skull face و شخصیت Codetalker از معدود نقاط مثبت داستان و کرکترها بود و در مورد Man on fire , mantis هم چیزی نگم بهتر ِ ..



  • روایت داستان :

ضعیف تر از خود ِ داستان نوع روایتش هست ! بسیار پراکنده و اللخصوص در انتها قشنگ این حس ناتموم بودن رو قشنگ به مخاطب القا میکنه . متاسفانه Open-World شدن بازی هر چقدر که از خیلی جهات یک پیشرفت و قدم رو به جلو برای دنیای گیمینگ هست اما کاملاً تاثیر بد ِ خودش رو روی داستان گذاشته . واضحاً سری MGS نیاز به روایت پیوسته داره و این گسستگی در نوع اراده داستان در کنار ِ خود داستان و اون پایان واقعاً نا امید کننده جداقل من رو مطمئن میکنه که شماره پنجم رو در انتهای لیست MGS های محبوبم قرار بدم و خیلی هم زود فراموشش کنم .



در کل به عنوان کسی که از MGS با سری آشنا شدم و هر نسخه برام یکی از خاطره انگیزترین بازیهای عمرم بودن و با شماره اول و دوم زندگی کردم ، mgs v هر چقدر به عنوان یه بازی مستقل عالی عمل کرده باشه اما به عنوان این فرنچایز برام ناامیدکننده ترین شماره از سری بوده . با اون شروع غوغا کننده اش بازیباز انتظار یه داستان و پیشروی کوجیمایی در بالاترین حد ِ خودش رو داره اما تنها چیزهایی که مطمئنم بعدها از این شماره خاطره خوبی برام به جا میزاره آشنایی با کرکتر Quiet و اتفاقاتش در طول بازی و اون پایان زیبا و احساسی اش هست و دیالوگ های Skull face در مورد هدفش . این دو جزو بهترین لحظه های آخرین MGS کوجیما بودن .
 

mammad_n5

کاربر سایت
Aug 23, 2014
148
دوستان.. شما از بازی دلسرد نشدید ؟

به نظر من نمره هایی که گرفته حقش نبوده! این همه انتظار و هایپ هم حقش نبوده...

فقط مرحله ابتدایی بازی خوب بود...
 

Ali Venom

کاربر سایت
Jul 2, 2013
6,703
نام
ali
در رابطه با ظاهر کاز
یک سوال در رابطه با کاز و بیگ باس برام پیش امدش و تو داستان هم متوجه نشدم جایی تا الان توضیح بده.چرا برای کاز هم مثل بیگ باس دست مصنوعی و پای مصنوعی نمیذارن ؟
 

La-Li-Lu-Le-Lo

کاربر سایت
Mar 9, 2012
925
نام
30avash
در رابطه با ظاهر کاز
یک سوال در رابطه با کاز و بیگ باس برام پیش امدش و تو داستان هم متوجه نشدم جایی تا الان توضیح بده.چرا برای کاز هم مثل بیگ باس دست مصنوعی و پای مصنوعی نمیذارن ؟
توی یکی از نوارها توضیح داده میشه.
 

Harry-Pedram

کاربر سایت
Jul 10, 2012
124
نام
پدرام
دوستان.. شما از بازی دلسرد نشدید ؟

به نظر من نمره هایی که گرفته حقش نبوده! این همه انتظار و هایپ هم حقش نبوده...

فقط مرحله ابتدایی بازی خوب بود...

برعكس بيشتر مراجل اول بود كه خيلي خوب نبود شما هرچي جلوتر بري مراحل بهتر و كات سين هايه بيشتري تو بازي ميبيني(خودم تموم كردم كه ميگم)مثلا مراحل اخر فصل اول عالي طراحي شده و هيجان و كات سين هايه عالي اي داره مرحله اول كيفيت يك ذره تو ذوق ميزد ولي بعدش كه وارد افغانستان ميشي ميفهمي چه گرافيكي بازي داره(روي هر دو نسل)
در كل زود قضاوت نكنيد درباره اين بازي
 

pkblog

کاربر سایت
Oct 10, 2013
680
نام
پویان
اپیزود46
دوستان یک سوال الان این اپیزود 46 دوباره داره اپیزود اول تکرار میشه میخواستم ببینم کل اپیزود یک باید بریم؟؟
 

javid48

کاربر سایت
May 2, 2014
44
درمورد man of fire
من به اون اپیزود رسیدم که جنازه اش رو برداشتم ببرم پایگاه طی یه کات سین صورتش رو نشون داد میخوام بدونم کیه و با بیگ باس چه ارتباطی داره
لطفا جواب بدین
 

Dante Never Cry

The Awakening Dragon
کاربر سایت
Oct 5, 2008
9,334
نام
Ali
MGSV: عنوان فوق العاده ای که MGS نبود.

خب چند روز پیش گفتم وقتی بازی رو تموم کردم میام نظرم رو کامل میگم و دیشب بالاخره تونستم پایان واقعی بازی رو ببینم. دو هفته ای میشه که نت پر شده از بحث و گفتگو بین گیمرا در مورد اینکه چرا V بازی فوق العاده ایه و اینکه چرا یه عده با این وجود بازم از اون ناامید شدن. یه عده ایرادات بازی رو میگن و یه عده هم از اون دفاع میکنند. با توجه به بحثایی که توی بی سی دیدم دسته دوم توی بازیسنتر بیشترن برای همین سعی میکنم این پست بیشتر پیرامون ایراداتی باشه که من به عنوان یه هوادار سری توی این نسخه دیدم و به نظرم آزار دهنده میومدن.

هرچند، قبل از اینکه بخوام برم سروقت مشکلات بازی میخوام یه موضوع رو کامل و واضح مشخص کنم، MGS V یه بازی بی نظریه. این رو جدا و با تمام وجودم میگم چون ساعتهاست با وجود اشکالات زیادی که توی سایر بخش ها داره تونسته من رو پای گیم پلی خودش نگه داره. از نکات کوچیکی و ظریفی مثل توانایی فریب دادن دشمن با کاست ها گرفته تا کنترل فوق العاده نرم و ررونش، همه و همه دست به دست هم میدن تا یکی از بهترین تجربیات ممکن رو توی سبک Stealth (و حتی اکشن) برای بازیکن به وجود بیارن. هرچند رسیدن به این بخش های گیم پلی..... اه، اینجاست که مشکلات بازی شروع میشن.

جابجایی در محیط و خستگی های ناشی از اون

چند روز پیش گفتم OW شدن بازی اون رو خراب کرده و اگر OW نبود بهتر میشد که با اعتراض دوستان مواجه شدم. الان بعد از تموم کردن بازی هنوز نظرم همونه و این سری میخوام کامل و با جزییات منظورم رو بگم. بازی از زمانی واقعا شروع میشه که شما از هلیکوپتر میاید پایین و توی دنیای اون رها میشید. دنیایی بزرگ که به شما آزادی کامل در نحوه جابجایی و نفوذ به پایگاه های دشمن رو میده. در نگاه اول این ایده فوق العاده جذاب به نظر میاد و واقعا هم همینطوره. 4-5 ساعت اول بازی یکی از بهترین تجربیاتتونه چون آزادی اینکه چطوری به بیس ها حمله کنید یا از چه سمتی و به چه صورتی بهشون نفوذ کنید کاملا در دستای خودتونه. حتی اگر مجبور بشید مدت طولانیی رو بین پایگاه ها و برای جابجایی در محیط های نه چندان جذاب طی کنید، بازم براتون مهم نیست چون وقتی به پایگاه دشمن برسید، انتخابهای فوق العاده و گیم پلی بی نظیر بازی کاملا خستگی جابجایی در محبط رو از بین میبره و اون رو با هیجان جایگزین میکنه. ولی هرچی توی بازی جلوتر برید جریان کم کم برعکس میشه.

4-5 ساعت اول همه چیز عالیه. به 20 ساعت که میرسید این جابجایی های طولانی و نسبتا تکراری کم کم شروع به اذیت کردنتون میکنه ولی بازم در حدی نیست که بخواد خیلی روی اعصابتون بره. ولی 30 ساعت که شد دیگه واقعا تحملش براتون سخته و میخواید هرچه زودتر این بخشا تموم بشه و به پایگاه برسید تا گیم پلی واقعی شروع بشه. 40 ساعت به بالا؟ اینجا نقطه ایه که واقعا این ایراد به چشمتون میاد، هر بار که یه ماموریت رو شروع میکنید باید دقیقا یه چرخه تکراری رو انجام بدید. پیاده شدن از هلیکوپتر، چندین کیلومتر جابجایی در محیطی با پس زمینه یکسان و خسته کننده، رسیدن به پایگاه و نفوذ به دشمن (که الان در این موقع دیگه به اکثرشون بارها نفوذ کردید و حس میکنید انگار دارید همه اش یه کار رو انجام میدید). متاسفانه سازنده ها اینقدر نسبت به این مورد بی اطلاع بودند که برای باز کردن ماموریت های اصلی در نیمه دوم بازی، شما رو مجبور به انجام ماموریت های تکراری میکنند. در مورد ماموریت های فرعی این تکرار وقتی بیش از اندازه میشه که میخواید توی یک محیط به انجام چندین ماموریت به صورت پشت سر همدیگه بپردازید. رفتن از یک سمت نقشه به سمت دیگه اونم برای انجام یه ماموریت فرعی (که در ذات خودش بازم انجام کارای تکراریه) و بعد رفتن به جهت دیگه برای انجام یه کار دیگه میتونه ساعت ها وقت شما رو بگیره. الان شاید بگید راه هایی برای جابجایی سریع توی محیط هست و لازم نیست که همه اش با ماشین و وسیله نقلیه اینور اونور برید. این حرفتون من رو میرسونه به دو راهی که برای Fast Travel توی بازی هست و مشکلاتی که به نظر من در اونها وجود داره.

1. اول از مشکلی که با Box Travel دارم میگم. بعضی نقاط توی پایگاه ها هستند که میشه توی اون با استفاده از جعبه بین پایگاه ها جابجا شد. این مورد قرار بوده به جابجایی سریع بازیکن توی محیط کمک کنه و جلوی خسته کننده شدن بازی رو بگیره، ولی خود این بخش یکی از مواردیه که میتونه خیلی خسته کننده و اعصاب خورد کن بشه. اول از همه اینکه توی همه پایگاهها Box Travel وجود نداره. فقط توی بعضی پایگاه های بزرگ این بخش هست که اونم اول از همه باید پیدا و فعالش کنید و بعد قابل استفاده است، یعنی حتی اگر شما از این سیستم استفاده کنید بازم لازمه برای رسیدن به پایگاه موردنظرتون مدتی رو به صورت عادی در محیط جابجا بشید. دومین مشکل که خیلی روی اعصاب بود جایگذاری این مکان هاست. اکثر اوقات جایی که میشه باهاش Box Travel انجام داد در مرکز پایگاه یا حداقل در مکانی شلوع در اون پایگاه قرار داره! یعنی بعد از استفاده از این سیستم برای رسیدن به هدفتون اول باید سعی کنید از این پایگاه جدید خلاص بشید که اگر دشمن ببینتتون کارتون زاره و نه تنها مدت زمان کمتری صرف جابجایی تون نکردید بلکه باید حالا شاید به همون اندازه ای که طول میکشید تا از نقطه اولیه به هدفتون برسید، به همون اندازه باید وقت صرف کنید تا با دشمنی که شانسی بعد از جابجایی شما رو پیدا کرده بجنگید و از دست اونا فرار کنید. نکته آخر دوباره برمیگرده به پیدا شدن شما توسط دشمن. اگر دشمن شما رو دیده باشه یا در وضعیت آماده باش، باشه این بخشها غیر فعال میشه و تا برگشتن دشمن به حالت عادی نمیشه ازشون استفاده کرد!!! یعنی رسما بازی از شما میخواد ساعت ها یه گوشه بشینید تا دشمن به وضعیت عادی برگرده تا بعد بتونید از Fast Travel استفاده کنید!!!! این مورد کلا فلسفه Fast Travel رو زیر سوال میبره چون هدف اولیه از استفاده از این قابلیت اینه که وقت کمتری صرف کارای فرعی بشه و بازیکن زودتر بتونه به مقصدش برسه. در صورتی که با این سیستم بازیکن ممکن حتی خیلی بیشتر از زمانی که صرف رفتن و رسیدن به هدفش با یه ماشین میشد رو صرف انجام Fast Travel بکنه که واقعا استاندارد نیست.

2. دومین راه استفاده از هلیکوپتر و ACC ـه که این یکی مشکلش خیلی خیلی عمیقتر از بالاییه. فرض بگیرید الان شما یه سمت نقشه هستید و برای ماموریت بعدی باید برید به سمت دیگه اون که وقت زیادی ازتون میگیره، برای همین تصمیم میگیرید از هلیکوپتر استفاده کنید. خب میرید توی منو، درخواست اومدن هلیکوپتر رو میدید. اول از همه اینکه هلیکوپتر میتونه فقط در جاهای خاصی بشینه پس مجبورید بازم توی محیط برای رسیدن به هلیکوپتر جابجا بشید، نه تنها این مورد بلکه اومدن هلیکوپتر هم باز زمان میبره. یعنی ممکنه بعد از درخواست اومدن هلیکوپتر بازی ازتون بخواد که 900 متر تا نقطه فرود پیش برید و حتی بعضی وفتا تا حدود 2 دقیقه هم منتظر بمونید تا هلیکوپتر از راه برسه. فرض میگیریم شما رفتید و هلیکوپتر هم از راه رسید و شما رو سوار کرد. حالا اینجا میرسیم به مرحله خروج از مپ که با احتساب لودینگ میتونه حتی تا یک دقیقه از وقتتون رو بگیره. از مپ خارج میشید و برمیگردید به ACC، ماموریت بعدی رو انتخاب میکنید، تجهیزات رو برمیدارید و نزدیکترین مکان فرود رو برای هلیکوپتر در نظر میگیرد. با در نظر گرفتن اینکه شما سریعا همه اینکارها رو کرده باشید و تجهیزاتتون هم آماده باشه، با احتساب لودینگ و پروسه رسیدن هلیکوپتر به مکان مورد نظر برای پیاده شدن شما چیزی حدود 1 تا 1:30 دقیقه از وقت شما گرفته میشه. همونطوری که گفتم هلیکوپتر فقط شما رو تا نزدیکی پایگاه میبره و باز مجبورید خودتون بخشی از مسافت رو طی کنید که اگر این رو هم به صورت میانگین 1 دقیقه حساب کنیم، نتیجه نهایی میشه استفاده از هلیکوپتر باعث میشه به صورت میانگین شما هر بار 4-5 دقیقه از وقتتون رو برای رسیدن به محیط جدید از دست بدید. شاید برای یه بار وقت زیادی به نظر نیاد ولی حالا در نظر بگیرید اگر بخوایید برای هر ماموریت از این سیستم استفاده کنید چه فاجعه ای به بار میاد! یعنی شما 10 دقیقه وقت میزارید تا به یه پایگاه نفوذ کنید و کارتون رو انجام بدید بعد نصف اون وقت رو باید صرف کنید تا به محیط بعدی برسید!!! نه اینکه این مشکل خودش به اندازه کافی بد نبود، وضعیت وقتی بدتر میشه که برای هربار درخواست هلیکوپتر و اعزام شدن به ماموریت باید شما کلی هم هزینه بدید!!!!! این مورد من رو میرسونه به مشکل بعدی که با بازی دارم که Mother Base و بخش های مربوط به اونه.

طراحی عجیب و غریب و Free 2 Play مانند بخش های Mother Base

از همین اول میرم سروقت اصل مطلب. طراحی بخشهای مرتبت با مادربیس افتضاحه. بازی برای هرچیز کوچیکی از بازیکن پول میگیره. از فولتون کردن یه شخص ساده گرفته تا وسیله نقلیه و کانتینر ها همشون از GMP شما کم میکنند. میدونم کوجیما سعی داره بازی رو واقع گرایانه بسازه ولی دیگه واقع گرایی هم حدی داره. مهمترین رسالت بازی اینه که فان و سرگرم کننده باشه. هربخشی از بازی که نتونه این رسالت رو به اجرا در بیاره مشخصا طراحیش یه اشکالی داره و باید در اون تجدید نظر بشه و بخش های شبیه ساز مادربیس یکی از غیر سرگرم کننده و اعصاب خوردکن ترین مثال ها برای این مورده. منوهای پیچیده و روی اعصاب که خیلی از نکاتشون رو توضیح نمیدن در کنار این حقیقت که Mather Base بیشتر و بیشتر شبیه بازیهای Free 2 Play میمونه دوتا از بزرگترین مشکلات بازی رو به خودشون اختصاص میدن.

در مورد منوها، هنوز که هنوزه من بعد از این همه بازی کردن خیلی از بخشهای اونا رو متوجه نمیشم چون بازی اصلا هیچ توضیحی به من در موردشون نداده. فرضا بیاید بخش Staff Management رو بررسی کنیم. مطمئنم دقت کردید که پایین صفحه سمت چپ در حین ماموریت هراز چندگاهی مینویسه که Level فلان تیمتون اومد پایین یا رفت بالا و هی این پروسه برای تیم های مختلف تکرار میشه. حالا جریان چیه؟ اگر دقت کنید همون پایین مینویسه که فرضا درگیری بین افراد به وجود اومد یا افراد مریض شدن و به درمونگاه برده شدن برای همین Level تیم میاد پایین. سوالی که اینجا برای بازیکن به وجود میاد و بازی به هیچ عنوان اون رو جواب نمیده و اصلا مطرحش هم نمیکنه اینه که چرا اصلا داره این درگیری ها به وجود میاد و چطوری میشه جلوشون رو گرفت؟ جواب این سوال در اعماق هزارتویی به اسم منوی Mother Base دفن شده. اگر توی منوی مادربیس به سربرگ Staff Management بریدريال میتونید لیستی از افرادتون و اینکه هر کدوم در چه بخشی مشغول فعالیت هستند رو ببینید. حالا اینجا با زدن یه دکمه میتونید نحوه نمایش افراد رو تغییر بدید و به منویی برسید که در کنار اون یکی از بخشهایی که به تصویر اضافه میشه Skill هم فرد هست. اگر الان به افرادتون نگاه کنید میبینید که بعضی از اونا Trouble Maker هستند و برای گروه دردسر درست میکنند و بعضی دیگه هم Diplomat که جلوی درگیری های داخلی رو میگیرن. دلیل اینکه این همه وقت این همه درگیری بین افرادتون وجود داشته اینه که در یک Unit تعداد Trouble Maker ها بیش از اندازه زیاد شده بوده و به اون اندازه دیپلمات توی گروهتون نبوده برای همین درگیری بینشون ایجاد میشده. بازی بدون توضیح دادن هیچکدوم از این موارد همچین چیزی رو لابلای یه عالمه منو و سربرگ قایم کرده بوده و انتظار داره خود بازیکن بتونه خود به خود به این مورد دست پیدا کنه، چیزی که واقعا توقع بیخودیه. این فقط یک نمونه از طراحی نامناسب و پیچیده برای منوهای مادربیسه که میشد خیلی راحت و با یه طراحی ساده تر به صورت کامل از بوجود اومدن همچین مشکلی در بازی دوری کرد. این طراحی بد منوها صرفا به مادربیس هم خلاصه نمیشه.

حتی در مورد استفاده از بادی ها باز این مشکل به چشم میخوره. مثلا در مورد Quiet برای دستور به Scout یا جایگیری توی نقشه باید حتما وارد iDriod بشید و بعد از اونجا بهش دستور بدید درصورتی که میشد خیلی راحت با کمی تغییر توی UI این مورد رو اصلاح و بسیار ساده تر کرد. حالا که بحث iDriod شد بزارید این رو هم بگم که نبود Mini-Map در پایین صفحه یکی از بدترین و غیرقابل درک ترین تصمیماتیه که توی طراحی UI بازی به چشم میخوره. میدونم میشه با رفتن روی مپ توی حالت اول شخص اون رو به صورت مینی مپ درآورد ولی این مورد مشکلات خاص خودش رو ایجاد میکنه، خصوصا موقع استفاده از D-horse. واقعا وجود یه Mini-Map ساده (اونم توی یه بازی Open World) فکر نکنم درخواست خیلی زیادی باشه ولی متاسفانه بازی حتی این خواسته اولیه رو هم برای بازیکن فراهم نمیکنه که این مورد باعث میشه شما بارها و بارها مجبور به استفاده پشت سر هم از iDroid بشید اونم در حالی که فقط میخواید مسیرتون رو پیدا کنید.

از بحث منو ها که دور بشیم میرسیم به نکته ای که واقعا یکی از بزرگترین مشکلات من با طراحی Mother Base و بخش های مربوط به اونه.... استفاده از سیستم های F2P مانند. اینکه مادربیس بابت همه چیز از بازیکن پول میگیره و اینکه برای رفتن و برگشتن از مادربیس به میدون جنگ کلی وقت بازیکن رو میگیره یه بحثه/مشکله، ولی اینکه بابت انجام یه آپگرید ساده یا گسترش یه بخش از بیس ازت میخواد ساعت ها منتظر بمونی واقعا مسخره است و هیچ جایی در MGS نداره! میتونم درک کنم که کوجیما میخواسته حس واقعی بودن به بازی بده و بگه ساخت آپگرید ها طول میکشه ولی اینکه 3 ساعت تموم برای یه آپگرید الافی بکشی؟!!! خداییش این مورد وحشتناک مسخره است! باز اگر بازی این زمان رو براساس گذر زمان واقعی حساب میکرد یکم این بخش قابل تحمل تر میشد ولی اینطوری نیست! فقط زمانی این 3 ساعت کم میشه که بازیکن توی بازی باشه! یعنی تو میتونی دو هفته بازی رو ول کنی و بری ولی موقعی که برگردی هنوز یه دقیقه هم آپگریدات جلو نرفتن!!! (برعکس عناوین مشابه مثل سری AC که با زمان اصلی این بخش رو حساب میکنند)

جا داره قبل از تموم کردن صحبتام در مورد این بخش اشاره ای هم داشته باشم به عجیب بودن آمارهایی که برای Combat Deployment بازی بهتون میده که همیشه درست نیستن و بعضا با درصدهای بالا بازم افراد خوبت رو از دست میدی یا با درصد پایین میتونی توی یه ماموریت خیلی سخت با افراد متوسط موفق بشی. همینطور بخش های FOB که نه تنها دست بازیکن توی گسترش منابع و فرستادن افراد به ماموریت رو میبنده بلکه با اجبار در شرکت کردن در بخشهای آنلاین بازیکن رو مجبور میکنه که توجه اش رو از SP برداره و یکم به سمت مولتی بیاد. شاید دوستان متوجه منظورم نشده باشن، ولی حتی اگر بعد از ساخت FOB شما کلا آنلاین هم نشید بازیکنا همچنان میتونند به شما حمله کنند و به محض آن شدنتون تمام منابعی که ازتون دزدیده شده رو بازی ازتون کم میکنه. حتی اگر بگید خب هیچوقت دیگه آن نمیشم بازم باید بهتون بگم که متاسفانه خود بازی Attack های Script شده به پایگاهتون میکنه و حتی در SP هم نمیتونید کاملا بیخیال این بخش ها بشید. این مورد وقتی بیشتر روی اعصاب میره که مجبورید خودتون تک تک افراد نیروی دفاعیتون رو انتخاب کنید چون اگر بزنید بازی اتوماتیک براتون افراد رو بچینه بخاطر نبود بخش دفاعیی در بخش های اصلی مادربیس بازی نیروی دفاعی شما رو صفر و کاملا نسبت به حمله دشمن آسیب پذیرتون میکنه.

در آخر اشاره ای هم بکنم به خود طراحی مادربیس که واقعا بیخودی پیچیده و بزرگ طراحی شده و فقط جابجای با ماشین بین بخش های مختلف رو الکی سخت کرده. همینطور موقعیت خیلی خوبی داشتن سازنده ها که چندتا ساختمون داخلی هم برای مادربیس طراحی کنند و به واقع گرایی اون و انتقال حس داشتن یه ارتش کمک کنند ولی متاسفانه فقط دو بخش داخلی توی کل بیس قابل دسترسی هستند و باقی بخش ها صرفا نمای بیرونی حساب میشن.


روایت داستان و آسیب های وارد شده بر اون بخاطر Open World بودن بازی

با اختلاف خیلی زیادی بزرگترین ایرادی که من به عنوان یه MGS فن توی بازی دیدم این روایت بد بازی بخاطر OW بودنش بود. من اصلا در مورد کیفیت داستان و شخصیت ها حرف نمیزنم چون این مورد کلا یه بحث جدا میطلبه و از حوصله این پست خارجه ولی چیزی که کاملا مشخصه و میشه به چشم دیدش اینه که همین داستانی هم که الان هست کاملا تحت شعاع OW بودن بازی قرار گرفته و متاسفانه توی روایتش به مشکل برخورده. اول اینکه بازی ماموریت ها رو به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم میکنه و به حساب قراره دسته اصلی در مورد داستان و اتفاقات مهم باشند، بزارید همین اول کار بهتون بگم که اینطوری نیست. خیلی وقتا ماموریت های اصلی تقریبا هیچ تفاوتی در هدفتون نسبت به یه ماموریت فرعی وجود نداره. اکثر اوقات برای دیدن یه کات سین داستانی باید چندین ماموریت نسبتا بی ربط به خط داستانی کلی رو برید که اکثرا خلاصه میشن حول و حوش آزاد کردن X یا کشتن Y. بخاطر همین اصولا بخش های داستانی و کات سین ها پشت ساعت ها ماموریت فیلر مانند قفل شدند و برای دیدن ذره ای از داستان بازی به صورت غیر مستقیم ازتون میخواد که Grind انجام بدید.

حالا نه اینکه این مورد به تنهایی بد نبود، سیستم بازی جوریه که بعضا اصلا بهتون اجازه میده یه ماموریت داستانی رو نادیده بگیرید و یکی دو ماموریت جلوترش رو برید و بعد برگردید سروقتش!!! این مورد شاید برای کسایی که فقط به دنبال گیم پلی هستند خیلی دلنواز و خوب هم باشه ولی برای منی که هوادارا MGS ـم حداقل میخوام دیگه ماموریت های اصلی و داستانی سری محبوبم پشت سر هم و منسجم باشه! اونایی که میخوان گیم پلی رو تجربه کنند و فقط دنبال اون هستند میتونند ماموریت های فرعی رو برن! ماموریت های اصلی همونطوری که از اسمشون پیداست باید در مورد داستان باشن ولی متاسفانه اینجا اینطوری نیست و نه تنها همه ماموریت ها در مورد داستان نیستن بلکه حتی بعضی ماموریتای داستانی هم پشت سر هم روایت نمیشن و میشه از روی بعضی هاشون پرید.

اگه فکر میکردید روایت داستان تا اینجای کار بد به نظر میومده پس صبر کنید تا مطلب بعدی رو بشنوید. بخش اعظمی از کات سین های بازی بر اساس ورود و خروج شما از مادربیس طراحی شدند!!! یعنی شما میتونید کلی ماموریت داستانی برید ولی تا زمانی که تعداد دفعات خاصی از مادربیس نرید بیرون و دوباره به اون برنگردید نمیتونید همه کات سین های داستانی رو ببینید!!!! خود این مورد به اندازه کافی برای روایت بازی بد هست ولی بخش بعدی دیگه واقعا مُختون رو میترکونه. بعضی از کات سین های بازی به صورت رندوم پخش میشن!!!!!

مطمئنم الان بعضی ها این حرف رو باور نمیکنند، پس براتون یه مثال میزنم:
اوایل چپتر 2 سه تا کات سین در مورد Quiet با اومدنتون به مادر بیس (سه بار رفتن و اومدن!) پخش میشن.

1. در آوردن گردنبند
2. بازی کردن زیر بارون
3. شکنجه

بماند که اون صحنه سومی واقعا افتضاح بود و بدون هیچ مقدمه ای یهو بازیکن این صحنه رو میبینه و انگاری همه عالم و آدم هم ازش خبر دارن (حتی خود بیگ باس در حالی که نه توی رادیو و نه Tape ها نه کاز و نه Ocelot هیچی در این مورد بهش نمیگن) نحوه پخش شانسی این سه صحنه واقعا تمام حس و اتمسفر بازی و شخصیت ها رو از بین میره. برای من به این صورت اتفاق افتاد که اول صحنه گردنبند و فداکاری کوایت رو دیدم که همراه شد با در آغوش گرفتنش توسط بیگ باس.(با خودم گفتم کم کم رابطه شون داره جلو میره) دوم صحنه زیر بارون که فوق العاده رومانتیک و احساسی به نظر میومد و به شخصه انتظار داشتم هر لحظه همدیگه رو ببوسن (دیگه مطمئنا رابطه عاشقانه بینشون شکل گرفته) و......

دقیقا 2 دقیقه بعد از صحنه بارون برای یه کاری به بیس برگشتم ( یعنی بعد از اون کات سین فقط رفتم ACC و برگشتم) و با کات سین شکنجه روبرو شدم که بیگ باس هیچ مشکلی با شکنجه شدن کوایت نداشت و مثل بز داشت با خیال راحت این صحنه ها رو میدید(WTF؟!) لحظه ای که این اتفاق افتاد تمام حس واقع گرایی شخصیت ها برام از بین رفت و کاملا مصنوعی بودن شخصیتا و جدا بودن این Event ها از همدیگه برام مشخص شد که مشخصا ثمره OW بودن و نمایش کات سین های مادربیس در این طراحی عجیب غریب بود.

اینطوری که من رابطه بیگ باس و کوایت رو دیدم، داشتن با همدیگه صمیمی میشدن و تقریبا رابطه عاشقانه برقرار کرده بودن که یهویی همه چیز خراب میشه و بخاطر یه سوء زن که هیچکس ازش مطمئن نبود و بیگ باس هم نمیباست ازش خبر میداشت، بیگ باس بیخیال کوایت میشه و رابطه شون به همون حالت عادی برمیگرده.

حتما حالا میخواید بپرسید این چه ربطی به شانسی بودن کات سین ها داشت؟ میخواید بدونید امیر آکیبا این اتفاقات چطوری براش پیش اومدن و به چه ترتیبی کات سین ها پخش شدن؟

1. در آوردن گردنبند
2. شکنجه
3. بازی کردن زیر بارون

یعن دقیقا رابطه شون برعکس چیزی شد که برای من اتفاق افتاد! اینطوری که امیر دید بیگ باس سر جریان شکنجه از دست کوایت عصبانی بود ولی بعدا بخاطر احساس قویی که بینشون وجود داشت اون صحنه بارون اتفاق افتاد و الان میشه به این نتیجه رسید که یه رابطه عاشقونه بینشونه.

این فقط یکی از مثال هایی بود که طراحی OW بازی به داستان، روایت و شخصیت های اون گند میزنه، مثال بعدی که واقعا بیشتر به نظر من خنده دار به نظر میومد:
بعد از جریان فرار بچه ها توی یکی از کاست ها Ocelot میگه که Eli رو به انفرادی انداختیم تا نتونه شورش درست کنه. همین موقع برگردید مادربیس و از Command Platform درخواست هلیکوپتر بدید و موقع بلند شدن با دقت بالای بزرگترین برج رو ببینید. مثل همیشه Eli خیلی راحت روی صندلیش نشسته.

حالا باز بماند که خود این کاست ها هم کم سوتی ندارن و بعضی حتی از دیالوگ های کاست ها توی کات سین ها هم استفاده میشه

بازم میگم اینا فقط بخش هایی از اشکالاتی هستند که OW بودن بازی برای داستان به وجود میاره. یه مورد دیگه که مطمئنم اگر بازی خطی بود میتونست خیلی فوق العاده تر بهش پرداخته بشه ولی اینجا یه موضوع داستانی مخفیه تبدیل شده که مطمئنا خیلی ها از دستش میدن:
خط داستانی Paz ـه.

اگر بخوام تمام اشکالاتی که بخاطر OW شدن بازی توی داستان و روایت اون به وجود اومد رو لیست کنم حالا حالاها باید بنویسم و مطمئنم تا همینجاش هم مطلبم به اندازه کافی طولانی شده پس در مورد داستان فعلا به همین توضیحات بسنده میکنم.

پتانسیل های از دست رفته

الان که به تجربه دو هفته ایم با MGS V فکر میکنم بیشتر از هرچی حسرت این رو میخورم که چقدر بازی میتونست MGS فوق العاده تری بشه اگه کوجیما بجای OW کردن اون تصمیم میگرفت تا بازی رو به همون روند خطی قبلیش ادامه بده یا حداقل بخش داستانی رو صرفا بر اساس 14-15 تا مپ درست و حسابی مثل GZ طراحی میکرد. یه لحظه Prologue بازی رو به یاد بیارید و حالا تصور کنید که چی میشد اگه کل بازی یه تجربه 30-40 ساعته به همون هیجان انگیزی و فوق العادگی بود. در طول بازی در نقاط مختلف میشد لحظه هایی از نبوغ کوجیما در داستان و کارگردانی رو که باعث شده هممون تا قبل از این عاشق اون و سری MGS بشیم دید ولی متاسفانه این بخش ها لابلای یک دنیای خسته کننده و یک عالمه ماموریت فیلر وار دفن شدن. فقط یه لحظه تصور کنید:
چی میشد اگر تمام بازی میتونست حسی مثل اپیزود 43 بهمون منتقل کنه. یه داستان خطی و منسجم که در طول اون بیگ باس مجبور میشه بعد از کلی زجر کشیدن و تحمل سختی ها به صورت کاملا تراژیکی همه چیزش رو با دستای خودش از بین ببره. روایتی که میتونست تبدیل شدن بیگ باس از یه شخصیت قهرمان به Villain رو به صورت فوق العاده حماسی و تکون دهنده ای نشون بده.

فکرش رو بکنید که بجای دیدن مناظر تکراری و انجام ماموریت های تکراری تو یه بازی OW، میتونستیم چه محیط ها و Levelهای هوشمندانه و چه کارهای فوق العاده و MGS واری توی یه بازی خطی از کوجیما ببینیم. منظورم بخش هایی مثل روبرویی سالید و لیکوید توی MGS4 ـه. رویارویی هایی مثل روبرو شدن اسنیک و باس توی MGS3. فداکاری هایی مثل جونمردی های رایدن در MGS4.

تصور کنید چه باس فایت های فوق العاده ای رو میتونستیم تجربه کنیم اگر داستان و محیط های بازی خطی و منسجم بودن. مبارزات مثل درگیری نفس گیر با Sniper Wolf یا باس فایت فوق العاده یونیک Psycho Mantis توی MGS1. باس فایت هایی مثل Sorrow, Boss, Liquid, The End و... که در یک بازی خطی میشه اونا رو خیلی بهتر و موندگارتر در آورد.

متاسفانه توی این نسخه همه اینا رو برای داشتن یه محیط باز از دست دادیم. یه جورایی بعد از تجربه MGS V حس میکنم دوران من به عنوان یه MGS فنی که با علاقه سالها نسخه های مختلف رو بازی کرده تموم شده و کوجیما با V سعی داشته نسل جدیدی از MGS ها رو برای نسل جدید گیمرها طراحی کنه. عنوانی که خود من ساعتها پاش لذت بردم (و مطمئنا بازم به بازی کردن و لذت بردن از گیم پلی فوق العادش ادامه میدم) ولی متاسفانه نمیتونه برام جای اون MGS های کلاسیک و خطی رو بگیره.

لطفا دوستانی که به هر دلیل میخوان بدون خوندن پست من به صورت کاملا متعصبانه علیه من موضع بگیرن، این نکته رو مد نظر داشته باشن که خود من سالهاست دارم MGS بازی میکنم و این حرفا بیشتر حکم درد دل یه MGS فن رو داشت که بی صبرانه منتظر اومدن MGS V بود تا حدی که حتی قبل از اومدن بازی اون رو پیش خرید کرد ولی چیزی که گیرش اومد اون MGS نبود که بهش عشق میورزید.

مطمئن باشید اگر عاشق سری MGS نبودم این همه پای V وقت نمیزاشتم که تمام این نکات ذکر شده توی پستم رو بدونم و ساعت ها به خودم زحمت نمیدادم که این پست طولانی رو بنویسم. اونم درست شب قبل از TGS که میتونستم خیلی راحت توی این یکی تاپیک بشینم و برای معرفی های فردا هایپ بشم.

پس خواهشا با تعصب رفتار نکنید و حرفام رو همونطوری که هست بخونید.

ممنون
 
آخرین ویرایش:

Medusa

کاربر سایت
Jul 6, 2008
2,735
نام
Javad
اسپویل
من تازه رسیدم به افریقا اولین ماموریت رو هم انجام دادم !
از کجا یه مترجم پیدا کنم ؟!
تو افغانستان جزء ماموریت های فرعی بود، باید جلوتر برم تا باز بشه ؟!
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر