Final Fantasy XIII Preview (پست اول ویرایش شد!، اطلاعات جدید...)
اسطوره آغاز میشود!
نزدیک به 3 سال پیش بود که شرکت Square Enix در نمایشگاه E3 سال 2006، در جریان کنفرانس شرکت سونی با یک نمایش خیره کننده و البته کوتاه در میان هیجان وصف ناپذیر حاظرین، خبر از عرضه شماره سیزدهم از سری Final Fantasy برای کنسول نسل بعد سونی یعنی PS3 داد، و اینگونه بود که بار دیگر اسطورهای جدید در دنیای بازیهای رایانهای آغاز شد...
هر چند از آن تاریخ به بعد SE محتاطانه و به آرامی با انتشار خبرهای ریز و درشت از FFXIII آتش شوق طرفداران سری را شعلهور نگه میداشت اما این پروژه دراز مدت، که اکنون چیزی نزدیک به 10 سال از شروع ساخت آن میگذرد(!) ، به خواب رفته تا بار دیگر در جریان E3 سال 2008 با شوکی عظیم، دنیای بازیهای رایانهای را به لرزه در آورده و همه نگاهها را به سوی خویش جذب کند!. آقای Youichi Wada رییس شرکت SE در میان بهت و حیرت طرفداران سرسخت مجموعه و کنسول PS3، در کنفرانس شرکت مایکروسافت خبر از عرضه این عنوان برای کنسول X360 داد تا انحصار آخرین فانتزی در آخرین شماره خود بشکند!.
البته FFXIII هنوز هم در ژاپن در انحصار کنسول PS3 است و در 17 دسامبر همین سال برای کنسول PS3 منتشر خواهد شد. شرکت سونی نیز که به خوبی از اهمیت این عنوان برای موفقیت کنسول خود در ژاپن باخبر است در جریان TGS امسال خبر از عرضه باندل مخصوص FFXIII داد تا همزمان با عرضه این بازی در ژاپن، نسخه مخصوص و سفید رنگی از کنسول PS3Slim که PS3Slim Lightning نام داشته و تصویر لایتنینگ نیز بر روی آن نقش بسته است به همراه نسخه Limited Edition بازی منتشر شود.
هر چند هنوز تاریخ دقیق انتشار نسخه انگلیسی این عنوان در غرب مشخص نشده است اما SE قول داده است که FFXIII در مارچ امسال به طور همزمان در سایر نقاط جهان برای هر دو کنسول PS3 و X360 منتشر خواهد شد. اگر SE باز هم به وعدههای خود عمل کرده و FFXIII را با تاخیرهای پی در پی مواجه نسازد، پس از سالها انتظار در عید امسال بهترین هدیه ممکن را از SE خواهیم گرفت!. پس خود را آماده قرق شدن دوباره در سرزمینهای رویایی Final Fantasy کنید، چرا که کیتاسه و دیگر همکارانش در SE قصد دارند تا ما را بار دیگر در آسمانهای سرزمین افسانهها به پرواز در آورند...
Fabula Nova Crystallis، دنیایی با ظرفیت بینهایت!
Fabula Nova Crystallis نام پروژهایست که Final Fantasy XIII با همه جزییات و گستردگی خود تنها بخشی از آن است! این پروژه که برای اولین بار در TGSسال 2005 به آن اشاره شد شامل چند بازی، فیلم و کتاب است که به تدریج برای کنسولهای شرکت سونی یعنی PS3 و PSP منتشر خواهند شد (البته همانطور که گفته شد FFXIII برای کنسول X360 نیز منتشر میشود).
در قلب این پروژه عنوان FFXIII جای دارد که بستر اصلی شروع داستان کریستالهاست. علاوه بر FFXIII FNC شامل 5 بازی دیگر نیز است که تا کنون از میان آنها دو عنوان Final Fantasy Versus XIII و Final Fantasy Agito XIII معرفی شدهاند (البته احتمال کنسل شدن سه عنوان دیگر نیز وجود دارد). هر سه این عنوانها یعنی FFXIII, Versus و Agito عناوینی مستقل با شخصیتهای مجزا هستند که نقطه اشتراک همه آنها کریستالها و خط داستانی مشترک در سرزمینهای مشابه است. هنوز مشخص نشده است که کریستالها چگونه داستان این سه عنوان به ظاهر متفاوت را به یکدیگر پیوند خواهند داد و یا آیا اصلا شخصیتهای این عناوین با یکدیگر در ارتباط هستند یا نه؟، اما چیزی که مشخص است این است که داستان هر سه این عنوانها در یک سرزمین مشخص اتفاق افتاده و به نوعی در گرههای داستانی مشخصی با یکدیگر مشترک است.
... و باز هم کریستالها!
کریستالها، عناصر چهارگانه حیات، شیاطین و دیوهایی که قصد دزدیدن و نابودی آنها را دارند و در نهایت جنگجویان روشنایی که با ظهور و فداکاری خود مانع تداوم حکومت سیاهی و پلیدی میشوند برای سالهای سال موضوع و تم اصلی داستان و شخصیتهای Final Fantasy های کلاسیک بودهاند. موضوعی که اکنون به شدت گریبانگیر کلیشه و تکرار شده است و برای همیشه از داستان بازیهای این سری کنار گذاشته شده، برای میلیونها گیمر به منزله خاطراتی خوش و دست نیافتنیست که دیگر هیچگاه تکرار نخواهد شد.
اگر چه از FFVII به بعد به دلیل ورود داستان مجموعه به مرحله جدیدی از استانداردها، دیگر کریستالها هیچ نقش اساسی در داستان FF ها نداشتهاند اما Square Enix و تیم سازنده Final Fantasy XIII اینبار اثری متفاوت ارایه داده و با بازگشت به اصول و المانهای کلاسیک و قدیمی مجموعه و ترکیب آنها با متدهای جدید داستانسرایی دست به خلق داستانی زدهاند که هم به روند مدرن داستانی FF وفادار است و هم تدایی کننده داستان عنوانهای کلاسیک مجموعه.
کریستالها در داستان FFXIII دیگر عناصر چهارگانه نیروهای جادویی در سرزمینی جادویی نیستند، چرا که اصلا در FFXIII خبری از شیاطین و جادوگران باستانی نیست! کریستالها اینبار منابع قدرت در سرزمینی مدرن و مکانیزه هستند که شخصیتهای داستان از نیروی آنها برای محافظت از شهر و تمدن خود در برابر نفوذ و حمله ساکنین دنیایی دیگر استفاده میکنند.
Magic is Might!
دعایی برای رستگاری...، میلی برای محافظت از جهان...، عهد و سوگندی برای به مبارزه طلبیدن و مخالفت کردن با تقدیر!
بعد از گذشت 13 روز از به هم پیچیدن سرنوشت... جنگ آغاز شد!
Fal'Cie (فالسی، نژاد اصلی بازی که در ابتدای معرفی به اشتباه از زبان ژاپنی به انگلیسی فارسی ترجمه شده بود!). تمدنی باستانی و هوشمند، محافظین صلح، مالکین نیروی بیپایان کریستالها!. آنها نژادی هوشمند هستند، نیروی جهان در دستان آنهاست. با کریستالها آنها خالقین جهان هستند! وظیفه پاک سازی نژاد انسان بر عهده آنهاست. نسل جدید انسانها باید متولد شود، انسانهایی آمیخته به نیروی کریستالها! I'Cie ها! مردمان جادو... کسانی که برای هدفی والا خلق شدهاند، هدفی والا که از قبل برای آنها تعیین شده است. افرادی که توسط کریستالها نشانه گذاری میشوند تواناییهای خاصی خواهند داشت، توانایی احظار Eidolon ها، بزرگترین دشمنان آیسیها!! اما سرنوشتی شوم در انتظار آنهاست!... مرگ! اما نه مرگی آسوده! مرگی هولناک و ذجرآور! مرگی که با تسلیم شدن در برابر آن، هیولای درون آیسیها آزاد خواهد شد! هیولای Cie Corpse ...
داستان FFXIII در سرزمینی به نام Cocoon (پیله) آغاز میشود، سرزمینی مدرن و مکانیزه که سیزده نسل پیش توسط نژاد فالسیها بر روی آسمانهای سرزمین Pulse ساخته شده است. بهشتی مدرن و آرمانی، مجهز به تکنولوژی و ماشینهای فوق پیشرفته برای خدمت و آسان کردن زندگی روزمره انسانها که توسط نیروی کریستالها خلق شده است. زندگی مردم ککون آمیخته به ترسیست، ترس از تماس با مردمان پست و موجودات وحشی سرزمین Pulse، ترس از روزی که سرزمین آنها از آسمانها به سرزمین پالس سقوط کند...
دلیل اصلی دوری مردم ککون از سرزمین پالس دشتهای پهناور این دنیاست که تاثیر عجیب و مرموزی بر روی انسانها برجای میگذارد. هیئت دولت اصلی ککون، حکومت مقدس آسمانها که وظیفه نظارت بر دو سرزمین ککون و پالس را داشته و Sanctum نامیده میشود، در تلاش است تا با کمک نیروهای PSICOM مردم سرزمینشان را ار تماس با مردمان و سرزمینهای پالس دور نگه دارند. هر کسی که آلوده به تاثیرات مخرب پالس شود از سوی مردم ککون ترد شده و از شهر اخراج خواهد شد.
ولی در پالس واقعا چه میگذرد؟ چه چیزی در این سیاره مرموز مخفی شده است که سران ککون تا به این اندازه از رویارویی با آن واهمه دارند؟ افسانه.... افسانههای هیجان انگیز کودکان ککون و ترس عظیم سران ککون!. ترس از روزی که زندانی مرموز آنها از بند سهمگین خود در عمیق و تاریکترین سیاهچالههای سنکتوم در پالس بیدار شده و به حکومت آسمانی آنها پایان دهد!.
اما آیا حکومت مقدس ککون واقعا حکومتی آسمانیست؟ یا این اسم تنها سرپوشی بر کارهای پلید آنهاست؟ چیزی که داستان به ما میگوید این است که سران Sanctum آن قدر که خودشان میگویند پاک و خیراندیش نیستند! آنها قصد دارند با تبدیل چند انسان خواص، که هر یک در زمینهای تواناییهای منحصر به فردی دارند، به فرم آیسی به نقشه پلیدی که سالهاست از همه مخفی نگه داشتهاند جامع عمل بپوشانند.
یکی از این افراد که در لیست سیاه Sanctum قرار دارد Lightning، شخصیت اصلی بازیست که یکی از نیروهای ویژه ارتش ککون است. اما لایتنینگ که به نحوی از نقشه شوم دولت مقدس ککون مطلع شده است برای همیشه از ارتش ککون جدا شده و قصد مبارزه با آنها و جلوگیری از نقشه پلید آنها دارد. اما جدا شدن از ارتش ککون برای کسی که تا به این اندازه از نقشههای Sanctum مطلع بودهاست به همین سادگی نخواهد بود! مساله خدمت دائم و یا مرگ است!.
ولی همه چیز برای لایتنینگ تمام شده است، او چیزی جز مرگ در مقابل خود ندارد. سرنوشت او از پیش نوشته شده است!. او باید به همراه دیگر قربانیان به هدف والای خود پایان دهد چرا که در غیر این صورت سرنوشت غمانگیزتری در انتظار آنهاست!. سرنوشتی که حتی مرگ نیز در مقابل آن خوشآیند و شیرین خواهد بود...
اما لایتنینگ در مقابل Sanctum تسلیم نخواهد شد!. او و دیگر قربانیان داستان در فکر انتقام هستند، انتقامی که هر روز آتش آن شعلهور تر خواهد شد!، چرا که Sanctum دچار اشتباهی عظیم و نابخشودنی شده است!. Serrah، خواهر کوچکتر لایتنینگ و کسی که از همه چیز برای لایتنینگ عزیز تر است نیز قربانی شرارت دولتمردان ککون شده است!. لایتنینگ حاظر است مرگ و یا حتی نفرین آیسیها را بپذیرد اما آسیبی به خواهر کوچکترش وارد نشود. او انتقام خواهد گرفت، آخرین مهره بازی هنوز در دستان آنهاست! Vanille! ونیله نباید دیگر قربانی دولتمردان ککون باشد. این تنها راه جلوگیری از عملی شدن افکار پلید حکومت ککون است...
لایتنینگ کیست؟ آی سیها واقعا چه کسانی هستند؟ هدف اصلی Sanctum چیست؟ آیا ونیله به دستان دولت ککون خواهد افتاد؟ و ...
همانطور که حتما مطلع شدهاید اینبار نیز در FFXIII با داستانی رمانتیک و عاطفی طرف هستیم که مفاهیمی چون عشق، نفرت، خشم و ... حرف اول را در آن خواهند زد. داستانی که سرشار است از ستایش ارزشهای والای انسانی که تا مدتها در ذهن گیمرها باقی خواهد ماند. البته جز این نیز از SE انتظار نمیرفت و اگر داستان چیزی غیر از این بود باید تعجب میکردیم!. داستان FFXIII بار دیگر توسط شخص Nojima، نوشته شده است که نوشتن داستان آثاری نظیری FFVII, FFVIII و FFX را در کارنامه درخشان خود دارد. واقعا زمانی که مثلث طلایی نوجیما، کیتاسه و نومورا شکل گیرد تنها میتوان انتظار شاهکاری در حد FFVII داشت!.
نکتهای که داستان FFXIII تمرکز فراوانی بر روی آن داشته و میتواند به راحتی انقلابی در روند داستان سرایی بازیهای RPG ایجاد کند روایت آن از دید همه شخصیتهاست، بدین شکل که دیگر برخلاف FF های قبلی داستان حول محور سرگذشت تنها یکی از شخصیتها نچرخیده و از دید همه آنها روایت خواهد شد. یعنی به عبارت صحیح تر FFXIII داری یک شخصیت اصلی نخواهد بود و همه شخصیتها به اندازه خود در پیشبرد داستان بازی سهیم خواهند بود.
وظیفه طراحی شخصیتهای بازی بار دیگر بر عهده استاد مسلم طراحی شخصیتها، یعنی آقای Tetsuya Nomura است که دیگر نیازی به هیچ توضیحی ندارد! تنها یک نگاه به پرونده پر افتخوار این هنرمند میانسال کافیست تا چشم بسته نمره کامل را به طراحی شخصیتهای FFXIII دهیم! تتسو با طراحیهای هنرمندانه خود بار دیگر اثباط کرده است که شهرتش به عنوان برترین طراح شخصیت بیهوده نیست و واقعا در کار خود استاد و بیرقیب است.
FFXIII شش شخصیت اصلی و قابل بازی دارد که مطابق همه عنوانهای سری FF میان هرکدام از آنها روابط و گرههای عمیق عاطفی بسیاری وجود دارد که به تدریج در داستان بازی آشکار خواهد شد. اگرچه هنوز اطلاعات زیادی از شخصیتهای بازی در اختیار نیست اما با حضور فردی به نام تتسویا نومورا میتوان باز هم منتظر شخصیت پردازیهای بینقص که مشخصه اصلی سری FF است، باشیم. همانطور که گفته شد FFXIII دارای شش شخصیت اصلی و چندین شخصیت فرعی ریز و درشت است که نقش اساسی در داستان بازی ایفا خواهند کرد که در ادامه مقاله به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
Lightning
لایتنینگ. دختری تلخ و کم حرف که هیچ گاه در مورد خود و گذشتهاش صحبت نمیکند. او پس از مرگ پدر و مادرش برای همیشه نام قبلی خود را کنار گذاشته و اسم لایتنینگ (به معنی آذرخش) را برای خود برگذیده است. لایتنینگ یکی از نیروهای سابق ارتش ککون بوده است که به دلایلی برای همیشه از آنها جدا شده و علیه آنها فعالیت میکند. وجود آرم آیسیها در وسط سینه لایتنینگ نشان دهنده رابطه مرموز او با این مردمانست، آیا او واقعا تبدیل به یک آیسی شده است؟ لایتنینگ همیشه محافظت از خواهر کوچکترش، Serah Farron، را وظیفه اصلی خویش میداند و به همین خاطر نیز دشمنی خاصی با Snow، نامزد خواهرش که در محافظت کردن از او کوتاهی کردهاست، دارد. لایتنینگ 177 سانتیمتر قد دارد و از یک سلاح مخصوص که ترکیبی از تفنگ و شمشیر است استفاده میکند.
آقای نومورا در رابطه با طراحی لایتنینگ میگوید: " لایتنینگ در واقع ورژن زنانه Cloud Strife است و من در طول طراحی این شخصیت میخواستم یک شخصیت زن خشک که زنانگی زیادی نداشته و تنها به مبارزه فکر میکند، خلق کنم". وظیفه دوبله این شخصیت را در نسخه ژاپنی خانوم Maaya Sakamoto بر عهده دارد که عمده شهرت خود را مدیون دوبله سری تلویزیونی The Vision of Escaflowne است.
Snow Villiers
اسنو ویلییرز. مبارزی جوان که در گذشته تبدیل به آیسی شده است. اسنو رهبر گروه شورشی کوچکی به نام Nora است که علیه ککون فعالیت میکند. اسنو به خاطر کفشهای بزرگش به "آقای 33 سانتی" مشهور شده است. او از قدرت جادویی بسیار بالایی برخوردار بوده و در مبارزات نیز از توان بالای فیزیکی خود بهره میبرد. البته اسنو به دلیل تبدیل شدن به فرم آیسی توانایی اجرای جادو را نیز داشته و از نیروهای مافوق طبیعی خود برای مقابله با دشمنان استفاده میکند. زندگی اسنو آکنده از غمی عمیق و بزرگ است. بر اثر اشتباه او تنها عشقش در دنیا به دست کسانی افتاده است که... . او خود را به هیچ وجه به خاطر این اشتباه و آینده شومی که برای محبوبش رقم زده است نخواهد بخشید. تنها خواستهای که اسنو در این دنیا دارد بازگرداندن سراه به زندگی عادیست، حتی اگر این کار به قیمت از دست دادن جانش و یا گرفتار شدن در نفرین آیسیها باشد... . دوبلر این شخصیت در نسخه ژاپنی بازی آقای Daisuke Ono است که به تازگی وظیفه دوبله شخصیت El Fuerte در Street Fighter IV را برعهده داشته است.
Oerba Dia Vanille
اربا دیا ونیله. دختری کوچک و مهربان با موهای قهوهای رنگ که در سرزمین پالس زندگی میکند. ونیله آخرین فردیست که Sanctum برای عملی کردن نقشهاش به او احتیاج دارد، از این رو لایتنینگ و دیگر شخصیتهای بازی در تلاش هستند تا او را از دست دولت ککون و نیروهای PSICOM دور نگه دارند. شروع داستان بازی نیز با آزاد سازی ونیله از دست نیروهای ککون توسط لایتنینگ و Sazh است که خود نشان دهنده اهمیت و نقش کلیدی این شخصیت در داستان است. به نظر میرسد ونیله کسیست که به بیماری مرموز سرزمین پالس دچار شده است. آیا اصلا همچین بیماری وجود دارد یا این بیماری تنها شایعهای ایست که دولت ککون به راه انداخته تا مرم را از پالس و پی بردن به نقشههای مرموز خود دور نگه دارند؟ اما ونیله از سوی چه کسی دستور میگیرد؟ دوبله این شخصیت بر عهده خانوم Yukari Fukui است که به خاطر دوبله شخصیت Tina Branford در عنوان Dissidia معرف حضور دوستداران مجموعه FF است.
Sazh Katzroy
ساژ کاتزروی. اولین شخصیت سیاه پوست سری FF که از گذشته و زمانی که در نیروهای ککون خدمت میکرده با لایتنینگ دوست است. ساژ نیز همانند لایتنینگ علامت آیسیها را بر روی گردن خود دارد. او دارای یک پسر شش ساله به نام Dajh است که بدون پدرش زندگی میکند. هنوز انگیزه ساژ برای پیوستن به گروه مشخص نیست اما مرگ همسرش در سه سال قبل از شروع وقابع بازی میتواند دلیل بسیار خوبی برای این کار به حساب آید. ساژ که همیشه به همراه جوجه Chocobo دست آموزش است(!) شخصیتی شوخ طبع است که به زودی به گریه خواهد افتاد!. ساژ مجهز به دو پیستول قدرتمند است و به خوبی کار با آنها را بلد است. دوبله این شخصیت برعهده آقای Masashi Ebara است که تا کنون وظیفه دوبله بازیهای بسیاری نظیر Ace Combat, Kingdom Hearts و ... را بر عهده داشته است.
Hope Estheim
هوپ اسثیم. پسری 14 ساله با موهایی به رنگ نقره که پس از مرگ مادرش به تیم ملحق خواهد شد. هنگامی که مادر هوپ برای کمک کردن به اسنو و گروه Nora بود توسط نیروهای PSICOM کشته شده و به عنوان آخرین درخواست از اسنو میخواهد که از پسرش مراقبت کند، اما هوپ که اسنو را مسوول مرگ مادرش میداند از او متنفر است. هوپ برای مبارزه با دشمنان از یک بومرنگ بزرگ استفاده میکند که به شدت یادآور شخصیت محبوب FFVII یعنی Yuffi Kisaragi است. دوبله این شخصیت بر عهده پسر کوچکی به نام Yuki Kaji است که تا به حال در چند مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است.
Oerba Yun Fang
اربا یون فنگ. دختری زیبا روی که به نظر میرسد ارتباط نزدیکی با ونیله دارد. یون فنگ نیز همانند لایتنینگ و ساژ نشان آی سیها را بر روی شانه خود داشته و برای Sanctum کار میکند. یون فنگ در مبارزات از یک Spear بلند استفاده کرده و دارای نیروی جادویی عظیمیست. یون فنگ کیست؟ آیا او نیز برای همیشه از ککون جدا شده است و یا تنها جاسوسی برای آنهاست؟ نکته جالب در مورد این شخصیت این است که در طرحهای اولیه قرار بود یون فنگ شخصیتی مذکر باشد اما بنا به دلایلی جنسیتش تغییر کرده و با فرم کنونیش وارد داستان شد!. وظیفه دوبله این شخصیت بر عهده خانوم Mabuki Ando است.
Serah Farron
سراه فارون. خواهر کوچکتر لایتنینگ که رابطه عاطفی عمیقی با اسنو دارد. به نظر میرسد در گذشته سراه به دلایلی به دست نیروهای PSICOM افتاده و به سرنوشت شوم آیسیها دچار شده است. لایتنینگ نیز که اسنو را در این امر مقصر میداند بشدت از دست او عصبانیست و همواره خود را به دلیل گرفتار شدن سراه در وضعیت پیش آمده ملامت میکند. وظیفه دوبله سراه بر عهده خانوم Minako Kotobuki است که با دوبله سری Umi Monogatari به شهرت رسیده است.
گروه Nora
گروه شورشی کوچک چهارنفره که رهبری آن را اسنو بر عهده دارد. گروه نورا به طور مستقل علیه دولت ککون و نیروهای PSICOM مبارزه میکنند. اعضای این گروه کوچک که به شدت یادآور گروه Avalanche در FFVII هستند به ترتیب از راست به چپ:
Gadot، مردی جوان با موهایی به رنگ نارنجی. گادت شخصیتی عصبی و بداخلاق داشته و از دوستان دوران کودکی اسنو به حساب میآید.
Lebreau، زنی جوان و مهربان که از کودکی با اسنو و گادوت بزرگ شده است.
Maqui، پسری جوان و با نشاط که همیشه یک هدست بزرگ بر روی گوشهایش دارد!
هر سه این شخصیتها توسط آقای Nao Ikeda، طراح شخصیتهای فرعی FFXIII، طراحی شدهاند.
Jihl Nabaat
جیل نابات. زنی باهش و بینهایت مغرور، با موهایی بلوند و عینکی بر چشم. جیل پس از اتمام تحصیلش در آکادمی نظامی ککون به نیروهای PSICOM پیوسته و به تمرین مهارتهایش مشغول میشود. مدتی بعد جیل که در دادن استراتژیهای مختلف و کارآمد مهارت بسیار زیادی دارد به عنوان فرمانده گروه PSICOM انتخواب میشود. جیل هم اکنون رهبر گروه PSICOM است و از سوی سران ککون مامور شده است تا مانع فعالیتهای لایتنینگ شود. گروه PSICOM که به شدت یادآور گروه معروف Turks در FFVII است، اصلی ترین دشمنان لایتنینگ و یارانش در بازی به شمار میرود. کلیه اعضای گروه PSICOM توسط آقای Nao Ikeda طراحی شدهاند.
Yaag Rosch
یاگ روچ. مردی خشن با موهای نقرهای و زخمی کهنه بر روی صورت که یادگار دوران سخت آموزش است. یاگ نیز یک سال پس از جیل از آکادمی ارتش ککون فارقالتحصیل شده و به نیروهای PSICOM میپیوندد. یاگ که دست راست جیل در نیروهای PSICOM به حساب میآید روزگاری فرمانده لایتنینگ در ارتش بوده است. او شخصیت بسیار متفاوتی نسبت به جیل داشته و علاقهای به کار تیمی ندارد. یاگ مردی چند بعدیست که علاوه بر همه خشونتش معتقد است برای نجات جان مردمش در حال مبارزه است. آیا یاگ در اواخر داستان و پس از مطلع شدن از هدف اصلی Sanctum به نیروهای لایتنینگ میپیوندد؟
Cid Raines
سید. این شخصیت که با FFII به حضور طرفداران معرفی شد و اصولا یا خلبان کشتیهای پرنده است و یا دانشمند(!)، یکی از وجههای مشترک تمامی FF های منتشر شده تا به امروز است که در همه آنها حضور فعالی داشته است. خوشبختانه FFXIII نیز از این قاعده مستثنا نبوده و میزبان این شخصیت دوست داشتنی است. سید رینز یکی از دوستان قدیمی فنگ است که در اوایل داستان به گروه لایتنینگ خواهد پیوست. اما خبر خوب برای طرفداران اینکه اینبار نیز سید خلبان کشتیهای پرنده خواهد بود!
Galenth Dyske
گالنس دایسکه. رهبر پیر و فرسوده حکومت مقدس و آسمانی ککون یعنی سنکتوم. پیرمردی بیمو و با ناخنهایی بلند که تنها از عکسهایش نیز پیداست در داستان نیت خوبی نخواهد داشت!. او کسیست که به نیروهای PSICOM دستور یافتن لایتنینگ و گروهش را داده است.
Rygdea
ریگدا. مبارزی خشن و ماهر که برای سنکتومو شخصی گالنس کار میکند. هر چند هنوز اطلاعات زیادی از این شخصیت در دست نیست اما به نظر میرسد ریگدا یکی از دشمنان اصلی لایتنینگ در طول داستان باشد.
؟
... اما همه این ماجراها بر سر کیست؟ زندانی مرموز سنکتوم در پالس کیست؟ این فالسی نیرومند که سنکتوم با همه عظمت خود از رستاخیز او تا به این حد واهمه دارد چه کسی میتواند باشد؟ آیا این شخص دشمنی مخوف برای بشریت است و سنکتوم واقعا قصد جلوگیری از عملی شدن نقشههای شوم و شیطانی او دارد و یا او نیز زندانی شرارتهای این حکومت شده است؟ او منجی بشریت است و یا اهریمن روز رستاخیز؟
Chocobo
باز هم چوکوبوهای دوست داشتنی و باز هم ساعتها کار در مزرعه سبز!. بله اینبار نیز این موجودات پشمالو زرد رنگ و دوست داشتنی، که از FFII به بعد به یکی از محبوبترین شخصیتهای مجموعه تبدیل شدهاند!، میهمان FFXIII شدهاند تا شما دیگر ساعتها از وقت ارزشمند خود را صرف پیاده روی در نقشههای عظیم بازی نکنید!. چوکوبوها باز هم میتوانند بدون خستگی شما را در طول بازی بر پشت خود سوار کرده، در مبارزات کمکتان کرده و یا به همراه دوستان قدیمی خود، یعنی Moogle های عجیب غریب!، واقعا بر سر دشمنان بخت برگشته بازی فرود آمده و آنها را پخش زمین کنند!. باید دید آیا اینبار نیز چوکوبوهای ما به فکر تجدید فراش و ازدواج خواهند افتاد و یا خیر؟!!
Final Fantasy XIII Novels
سری Final Fantasy همیشه به واسطه داستانی جذاب و عمیق در میان دیگر بازیها معروف بوده است و SE نیز به خوبی از این شهرت استفاده کرده و با انتشار رمانهای کوتاه و بلند، داستان و شخصیتهای عناوینش را هرچه بیشتراز قبل گسترش میدهد.
SE اینبار نیز قصد دارد همانند FFVII با ارایه چندین رمان داستان کریستالها را هرچه بیشتر از قبل بسط داده و بستر مناسبی برای روایت داستان پیچیده و جذاب آن فراهم آورد. البته اینبار دیگر قرار نیست رمانهای مذکور به صورت یکجا و پس از انتشار بازی به صورت کتاب و یا نسخههای دیجیتالی منتشر شوند، SE قصد دارد رمان عظیم FFXIII را از قبل از انتشار FFXIII به صورت سریالی بر روی اینترنت پخش کرده و به این ترتیب علاوهبر مطلع کردن گیمرها از پیش زمینه داستانی FFXIII طرفداران بیشتری برای بازی خود جذب کند. هم اکنون اولین قسمت از این رمان سریالی با نام "رویارویی" (Encounter) بر روی اینترنت منتشر شده است و SE قول داده است تا انتشار نسخه ژاپنی بازی چند بخش دیگر آن نیز بر روی سایت اصلی بازی قرار خواهد گرفت.
بازگشت به کلیشه و یا نوآوری؟
اگرچه اصولا سری FF عمده شهرت خود را مدیون داستان عمیق و شخصیت پردازیهای بینقص خود است اما SE با طراحی گیمپلی این مجموعه اثبات کرده است که در این زمینه نیز حرف اول و آخر را درمیان بازیهای این سبک زده و هیچ عنوانی توان رقابت با آن را ندارد.
گیمپلی FFXIII نیز همانطور که انتظار میرفت کماکان یکی از جذابترین قسمتهای بازیست که تغییرات و نوآوریهای بسیار زیادی نسبت به نسخههای قبلی خود داشته است. اساس گیمپلی FFXIII سرعت بخشیدن به مبارزات و خلق یک سیستم اکشن اغراق شده به سبک FFVII Advent Children است. این تغییرات در راستای سیاستهای جدید SE و با هدف پیوند دادن هرچه بیشتر سبک تقریبا فراموش شده JRPG با سبکهای محبوب تری نظیر Action است تا این بازی هرچه بیشتر از قبل مورد پسند گیمرهای غربی قرار گرفته و به نوعی این سبک را بار دیگر با آنها آشتی دهد.
در یک نگاه کلی گیمپلی FFXIII را میتوان ترکیبی از عناوین کلاسیک این سبک با شیوه مدرنی که FFXII پایه گذاری کرده است، دانست. در FFXIII همانند FFXII مبارزات دیگر به صورت تصادفی اتفاق نمیافتند و شما میتوانید درون Map ها دشمنان را با میزان HP و سایر مشخصاتشان دیده و در صورت تمایل، با آنها وارد مبارزه شوید. اما برخلاف FFXII در FFXIII مبارزات در همان منطقه دنبال نشده و همانند FF های کلاسیک مبارزات به قسمت Battle Screen منتقل خواهند شد.
گیمرها میتوانند بسته به دلخواه خود سه نفر از اعضای گروه را در تیم مبارزات جای داده و با در دست گرفتن کنترل یکی از آنها (کنترل دو شخصیت دیگر برعهده هوش مصنوعی بازی خواهد بود) مبارزات را به پایان برند. اولین تغییر و نوآوری FFXIII نسبت به FFXII و عنوانهای قبلی تغییر در فرم و روش کار سیستم Active Time Battle است. طرز کار ATB در FFXIII بدین صورت است که با شروع نوبت هر کدام از شخصیت این نوار که از سه بخش تشکیل شده است شروع به خالی شدن میکند، اما در این فرصت گیمرها میتوانند چندین ضربه مختلف را از منو دستورات انتخاب کنند. این دستورات که به ترتیب وارد شدن بر روی نوار ATB قرار میگیرند پس از پایان دستورات به سرعت اجرا شده و ضربات انتخوابی را به نمایش در میآورند. این سیستم جدید که سرعت مبارزات را به طور کاملا محسوسی افزایش میدهد، به راحتی به گیمرها اجازه اجرای کمبوهای ترکیبی را داده و اکشن بازی را به شدت نمایشی و زیبا میکنند.
اجرای ضربات، Blizzard ها، جادوهای درمانی و احظار Eidolon ها همانند گذشته به راحتی با دکمه مثلث از منو دستورات قابل انتخواب است و تغییر چندانی با گذشته نکرده است. نوار Magic Point به کلی حذف و جایگزین نوار دیگری به نام Cost Point شده است که تعیین کننده میزان و حد استفاده از هر کدام از قابلیتهاست. نوار HP نیز کماکان در بازی حضور داشته و پس از پایان مبارزات شروع به پر شدن میکند. هرچند پر شدن نوار HP پس از اتمام مبارزات اندکی باعث آسان شدن بازی خواهد شد اما از طرف دیگر با توجه به تغییر مکانیزم گیمپلی بازی وجود آن کاملا ضروری بوده و به روان تر شدن روندبازی کمک شایانی خواهد کرد.
سیستم جدیدی که FFXIII برای اولین بار معرف آن است سیستم Break State است که از هم اکنون یکی از جذاب ترین قسمتهای بازی به نظر میرسد!. سیستم BS تاکید فراوانی بر روی اجرای صحیح و طولانی کمبوها دارد، بدین صورت که با هر بار اجرای کمبوها در مدت زمانهای طولانی و مشخص دشمنان شروع به درخشیدن به رنگ قرمز خواهند کرد. در این حالت قدرت ضربات اعضای گروه چندین برابر شده و با وارد ساختن ضربات با بیشترین قدرت تخریبی به راحتی نتیجه مبارزات را به نفع شما تغییر خواهند داد. با ورود به این حالت نوار مخصوص BS شروع به خالی شدن کرده و در نهایت با اتمام کامل آن مبارزات به حالت عادی خود بازخواهد گشت. این سیستم علاوه بر اینکه کمک فراوانی به افزایش سرعت مبارزات خواهد کرد، در برابر رییسهای بازی نیز بسیار کار آمد بوده و جذابیت آنها را چندین برابر خواهد کرد.
همانطور که گفته شد در طول مبارزات تنها کنترل یکی از شخصیتها بر عهده شماست، اما FFXIII با ارایه یک سیستم بسیار جالب به نام Paradigm Shift (این سیستم در نسخه ژاپنی بازیOptima Change نام دارد) به گیمرها اجازه سوییچ کردن بر روی شخصیتهای دیگر را میدهد. این سیستم عمق بسیار مناسبی به مبارزات خواهد بخشید، چرا که شما میتوانید بسته به قابلیتهای شخصیتها تاکتیکهای مختلفی را در مقابل دشمنان اتخاذ کرده و با شیوه دلخواه خود به مبارزات ادامه دهید.
اما آخرین نوآوری گیمپلی بازی که تا به امروز مشخص شده است قابلیت احظار موجودات اساطیری بازی یعنی Eidolon هاست (این موجودات در بین گیمرهای ایرانی با نام سامون معروف شدهاند). تمامی ایدولونهای معروف سری نظیر Bahamoth, Shiva, Siren و Ifrit ... در FFXIII حضور داشته و با پیشرفت در بازی به تدریج در اختیار گیمرها قرار خواهند گرفت. تا به اینجای کار همه چیز مشابه شمارههای پیشین مجموع است اما چیزی که این قابلیت را بسیار جذاب و متفاوتتر از قبل میکند معرفی قابلیت جدیدی به نام Gestalt Mode است.
نحوی کارکرد این سیستم بدین شکل است که بعضی از شخصیتهای بازی با توجه به داستان بازی (یعنی تبدیل شدن به آیسی) با یکی از ایدولونهای بازی در ارتباط هستند و با ورود به مد GM توانایی کنترل یکی از ایدولونها و تبدیل آن به یک وسیله نقلیه را خواهند داشت! با ورود به این حالت، که Driving Mode نام دارد، سبک مبارزه شخصیت مذکور تغییر کرده و و قدرت ضرباتش بیشتر از قبل خواهد شد.
با پابان یافتن مبارزات نیز اطلاعات مربوط به مبارزه نظیر زمان، میزان کم شدن HP و ... بر روی صفحه نقش بسته و شما را از وضعیت شخصیتهایتان مطلع خواهد ساخت. با پیروزی در مبارزات و گرفتن جوایز ریز و درشت بازی بار دیگر امکان ارتقا شخصیتها به شما داده میشود اما اینبار بسیار متفاوتتر از قبل و ظاهری جدید!. FFXIII برای اولین بار سیستم Level Up اتوماتیک قبلی و کسب تجربه (EXP) را کنار گذاشته و با معرفی سیستم جدیدی به نام Crystalium به گیمرها اجازه ارتقا دستی و انتخوابی را خواهد داد.
اما نحوه کارکرد این سیستم بدین شکل است که با پیروزی در مبارزات بسته به میزان فعالیت هرکدام از اعضای گروه، مقداری Crystal Point به هر کدام از آنها تعلق خواهد گرفت. با افزوده شدن به میزان CP های دریافتی و رسیدن آن به سطحهای مختلف امکانات و آیتمهای گوناگون که مختص همان سطح است برای شخصیتها آزاد خواهد شد. مهمترین ویژگی این سیستم جدید اجازه ارتقا دادن هر کدام از شخصیتها در یک زمینه خاص است، به عنوان مثال شما میتوانید تمام CP های دریافتی برای شخصیت Fang را صرف ارتقا مهارتهای جادویی کرده و با ارتقا دادن قابلیتهای دفاعی Snow و تهاجمی Lightning یک گروه کاملا شخصی و قدرتمند برای خود تشکیل دهید.
ممکن است با خواندن این بخش این سوال برای شما پیش آید که پس تکلیف نوار HP شخصیتها چه خواهد شد؟ چرا که در عناوین دیگر سبک RPG پس از هربار Level Up شدن شخصیتها مقداری به نوار HP آنها افزوده خواهد شد اما با معرفی سیستم Crystalium دیگر افزایش نوار HP به شیوه کلاسیک غیر ممکن خواهد بود. FFXIII برای رفع این مشکل معرف آیتمهای جدیدی به نام Rock Candy است که با استفاده از آنها مقداری به HP شخصیتها افزوده خواهد شد. از آن جایی که این آیتمها به عنوان جایزه برای اجرای ضربات و کمبوهای طولانی به گیمرها تعلق خواهد گرفت، بهترین راه افزایش درجه سلامتی یا همان HP یادگیری اصول صحیح مبارزه و افزایش دقت در مبارزات است.
آیتم و سلاحهای مختلف که مشخصه اصلی تمام بازیهای RPG هستند نیز با قدرت در FFXIII حضور خواهند داشت. البته به هیچ وجه انتظار نداشته باشید تا تمام این آیتمها در سر راهتان قرار گرفته باشند!. سازندگان باز هم قول وجود آیتمهای مخفی متعددی را دادهاند که پیدا کردن همه آنها ساعتها از وقت شما را خواهند گرفت. البته اینبار یافتن تمام آیتمهای مخفی فقط جنبه تزیینی ندارد بلکه به جمع آوری کامل Trophy های بازی کمک خواهد کرد. بله درست است!. FFXIII به طور کامل از این سیستم پشتیبانی کرده و شما میتوانید مهارت خود را در FFXIII و یافتن گنجینههای پنهان به رخ دیگر دوستانتان بکشید. زمان اتمام FFXIII در صورت بازی کردن پشت سرهم آن چیزی حدود 50 ساعت پیش بینی شده است که این زمان با احتساب ماموریتهای جانبی متعدد و علاقه شما برای یافتن آیتم های مخفی و ارتقا همه سلاحها و قابلیتها به بیشتر از 200 ساعت نیز خواهد رسید!.
در مجموع با توجه به نمایشهای بازی گیمپلی FFXIII در بهترین حالت ممکنه قرار داشته و به راحتی میتواند نظر مثبت طرفداران RPG های کلاسیک و دوستداران RPG های مدرن و تازهواردان را به یک اندازه جلب کند. شاید قدیمی های مجموعه در ابتدای FFXIII اندکی با سیستم جدید بازی مشکل پیدا کنند اما پس از صرف کمی وقت و تمرین، زمانی که با سیستم جدید به شدت اخت شوند خواهند فهمید که گیمپلی جدید بازی بسیار کارآمد و لذت بخش تر از سابق است.
Summon the Legendry Creatures
احظار موجودات افسانهای و اساطیری که Eidolon نام دارند، یکی از قسمتهای جدایی ناپذیر گیمپلی سری FF است که برای اولین بار با FFIII به گیمرها معرفی شد. اگرچه این قابلیت در همه FF های منتشر شده به یک شکل و با فرمی ثابت وجود داشته است اما همه چیز در FFXIII متفاوت خواهد بود!. در FFXIII با توجه داستان بازی و ویژگی خواص آیسیها برخی از Eidolon ها نیز دست خوش تغییر شده و قابلیت تغییر و تبدیل شدن به یک وسیله نقیله نظیر موتور، ماشن، اسب و ... را خواهند داشت!. این تغییر فرم بطور مستقیم بر روی گیمپلی بازی تاثیر گذاشته و باعث تغییر در سبک مبارزه شخصیتهای احظار کننده میشود.
FFXIII تقریبا میزبان همه Eidolon های معروف مجموعه است که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
Odin، سوار مهاجمی که به همراه اسب محبوب خود Sleipnir و با کمک شمشیر خود مرگ را برای دشمنان به ارمغان خواهد آورد. ادین که همنام یکی از خدایان اساطیر اسکاندیناویایی است، یکی از محبوبترین Eidolon های مجموعه است که در اکثر FF ها به صورت یک آیتم مخفی حضور داشته است. شاید جذاب ترین حضور ادین مربوط به یافتن او در عمارت Shinra در FFVII باشد که باید برای یافتن متریای او رمز چهار رقمی یک گاو صندوق را یافت!
ادین Eidolon مخصوص لایتنینگ است و لایتنینگ میتواند با سوار شدن بر اسب او با استفاده از سلاح بزرگ و مخرب خدایان به مبارزه ادامه دهد.
Shiva، خواهران جادو به نامهای Nix و Styria که تقریبا از FFIV به بعد در همه FF های منتشر شده حضور داشتهاند. شیوا Eidolon مخصوص اسنو است که با ترکیب شدن خواهران با یکدیگر تبدیل به یک موتور خواهد شد!.
Bahamoth، فرمانروای اژدهایان که از شماره نخست به عنوان یکی از شخصیتهای بازی در FF حضور داشت و بعدها نیز اولین Eidolon ای بود که به FFIII راه یافت. باهاموت Eidolon مخصوص یون فنگ است و توسط او به یک ربات پرنده تبدیل خواهد شد.
Brynhilder، شوالیه آتش و انتقام که آتش جهنمیش تن دشمنان را خواهد سوزاند، او مهاجم دوزخ است!. برین هیلدر که همانند ادین یکی از اساطیر مردم اسکاندیناویایی است، Eidolon مخصوص ساژ است که قابلیت تبدیل شدن به یک ماشین جنگی را دارد!.
Alexander، شوالیه عدالت که به همراه آتش آسمانی خود دشمنان را به خاکستر تبدیل خواهد کرد. الکساندر Eidolon مخصوص هوپ است که پس از چندین سال به دنیای FF بازگشته است. الکساندر باز هم غولپیکر و مهیب خواهد بود!.
Hecatoncheir، یکی از عناصر آتش و هیولای مخوف آبها!. هکانتوچیر یک ایدولون جدید است که در طول بازی توسط ونیله احظار خواهد شد. هکانتو مجهز به چندین بازو مار مانند است که در هنگام مبارزات از آنها و موشکهای که شلیک خواهند کرد بهره خواهد برد.
Carbuncle، مخلوقی افسانهای که بیشتر شبیه دلقکهاست!
Ifrit، مجازاتگر و افریت دوزخ! افریت یکی از محبوبترین Eidolon های سری FF است که با آتش اهریمنی خود دشمنان را به خاکستر تبدیل خواهد کرد! هنوز مشخص نیست که افریت نیز توسط یکی از شخصیتها قابلیت تغییر فرم دارد یا خیر.
Siren، زنان زیباروی اغوا گر که بر طبق اساطیر یونان باستان با صدای زیبای چنگ خود دریانوردان را مدهوش کرده و برای همیشه به قلمرو خود خواهند کشاند. سایرن یکی از پرسانسورترین Eidolon های سری FF است!
پیش به سوی PSN و Live؟
اگرچه با گسترش شبکههای مجازی و بازیهای تحت شبکه اکثر شرکتها به ساخت و عرضه DLC های مختلف برای بازیهای خود و گسترش دادن آنها به این ترتیب، روی آوردهاند، اما آقای کیتاسه تهیه کننده بازی اعلام کردهاست که فعلا هیچ تصمیمی برای ساخت و عرضه DLC های مختلف برای FFXIII نخواهند داشت. البته با توجه به اینکه این عنوان حاوی هیچ بخش آنلاینی نیست این امر آنچنان هم دور از انتظار نبود. در نتیجه میتوان گفت FFXIII عنوانیست که به صورت کامل منتشر شده و داستان را در نسخه اصلی به طور کامل به پایان برده و هیچ جای گسترشی با استفاده از DLC های مختلف نخواهد گذاشت.
البته نبود DLC برای FFXIII بدین معنی نیست که مودمهای شما در طول انجام این بازی خاک خواهد خورد!. شما میتوانید با اتصال به شبکههای PSN و Live علاوهبر به نمایش درآوردن تروفیهای خود از آیتمهای انحصاری و مخصوص که از هرکدام از شبکهها قابل دسترسی است، لذت ببرید. هنوز آیتم انحصاری شبکه PSN مشخص نشده است اما SE قول داده است که با ورود به شبکه Live امکان استفاده از چوکوبوهای بامزه را به عنوان Avatar خواهید داشت!.
زیباتر از واقعیت!
در یک کلام شاهکار!. واقعا در رابطه با گرافیک FFXIII تنها همین حرف را می توان زد!. گرافیک این بازی چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ فنی یکی از بهترینهاست و به راحتی میتواند به عنوان یکی از هنریترین بازیهای تاریخ انتخواب شود. محیطهای طراحی شده برای FFXIII آنچنان وسیع، پرجزییات و خلاقانه است که با دیدن آنها مو برتنتان سیخ خواهد شد. شهر Cocoon یکی از زیباترین محیطهای طراحی شده در بازیهای رایانهایست که بیشک نظیر آن را در هیچ بازی رایانهای دیگری ندیدهاید.
سرزمینها و طبیعت وحشی پالس که در تضاد با محیطهای مکانیکی ککون است با بیشترین جزییات ممکنه طراحی شدهاست و تنها با مشاهده آنها در تریلرهای بازی حس قدم زدن در کره زمین در یک میلیارد سال پیش آن به شما دست خواهد داد!. موجودات عظیم چثهای که بیشباهت به دایناسورها نیستند، در تمام محیطهای پالس در حال حرکت هستند و شما میتوانید در کنار آنها به مبارزات خود ادامه دهید. بر خلاف سرزمینهای پالس محیطهای مکانیزه ککون پر از حیوانات رباتی است که غالبا دشمنان شما به حساب میآیند.
موجودات و مخلوقات بازی همانطور که انتظار نیز میرفت در خلاقانهترین حالت ممکنه طراحی شده و از تنوع بسیار خوبی بهرهمند است. یکی از نکات جالب بازی طراحی همه نژادهای بازی در استایل Humanity است و بر خلاف FFXII دیگر با موجودات عجیب و غریب خاص آقای Yoshida (طراح شخصیت آن اثر) که همگی با فرم Animality هستند، روبرو نخواهیم بود. این امر به واقعی و تاریکتر شدن جو داستان بازی کمک بسیار زیادی کرده و FFXIII را از تبدیل شدن به یک عنوان High Fantasy صرف نجات خواهد داد. در کل میتوان گفت FFXIII از لحاظ بصری به هیچوجه هیچ کم و کاستی نداشته و همانطور که اشاره شد یکی از بهترینهای تاریخ است.
FFXIII با موتور Crystal Tools، که در ابتدا با نام White Engine معرفی شد، ساخته شده است که به خوبی با سختافزار PS3 و X360 مچ شده است. از ویژگیهای اصلی این موتور خلق محیطهای باز و پرجزییات در رنگهای مختلف است که به خوبی حتی در عکسهای بازی نیز قابل مشاهده است!. برای توصیف گرافیک FFXIII همین بس که پس از انتشار اولین تصاویر بازی به صورت HD هیچ کس باور نمیکرد که این تصاویر متعلق به گیمپلی آن است!. مدل سازی شخصیتها یکی از بهترینهای این نسل است و با تمام جزییات بر روی صفحه تلویزیون نقش خواهد بست.
FFXIII در رزولوشن 720p و با نرخ ثابت فریم 30 اجرا خواهد شد و اگر شما از یک تلویزیون HD استفاده میکنید بدون شک تجربه متفاوتی از سری FF را لمس خواهید کرد. نسخه PS3 بازی بر خلاف اکثر بازیهای موجود احتیاجی به نصب بر روی هارد کنسول نخواهد داشت که خبر خوبی برای دارندگان مدلهای 20 و 40 گیگ خواهد بود. نسخه X360 بازی نیز با اینکه عملا پورتی از نسخه PS3 ایست اما هیچ تفاوت محسوسی با نسخه PS3 نداشته و از لحاظ کیفی در سطح بازی اصلیست. بنا به گفته کیتاسه، تهیه کننده پروژه، نسخه PS3 کل فضای دیسک را پر خواهد کرد (منظور فضای یک BD تک لایه است، یعنی حجمی معادل با 25 گیگ) و نسخه X360 آن نیز در دو یا سه دیسک عرضه خواهد شد.
همانطور که انتظار میرفت CG های FFXIII که توسط تیم سازنده Advent Children ساخته شدهاند(!) اینبار نیز پر تعداد و در نهایت کیفیت قرار دارند. خیالتان راحت!، SE اینبار کم کاری نکرده و اثری متفاوت و تحسین برانگیز خلق کرده است!
ملودی جادویی در سرزمین جادو!
موسیقی و قطعات رمنس یکی از بخشهای جدای ناپذیر سری FF است که تا کنون هیچ بازی توان رقابت با آن را نداشته است!. آقای Nobuo Uematsu، آهنگ ساز همه شمارههای اصلیFF، کسی که به John Wiliams صنعت بازیهای رایانهای مشهور شده است(!)، کسی است که اینبار نیز وظیفه ساخت Theme اصلی و Light Motif شخصیتها را بر عهده دارد. البته به دلیل اینکه آقای امتسو مشغول کار بر روی Final Fantasy XIV است، وظیفه ساخت و تنظیم قطعات موسیقی FFXIII برعهده آقای Masashi Hamauzu، که پیش تر هنر خود را با ساخت آهنگهای متال و متفاوت FFX و Dirge of Cerberus نشان داده است، قرار داده شده است.
البته جای هیچ نگرانی نیست!. امتسو وظیفه اصلی خود را فراموش نکرده و بار دیگر عهده دار وظیفه ساخت Theme Vocal بازیست!. این قطعه که "Because You'r Here" (چون تو در پیش من هستی) نام دارد، بار دیگر توسط خانوم Sayuri Sugawara، مشهور ترین وکالیست ژاپنی، اجرا شده است. نسخه انگلیسی Vocal Theme بازی که My Hands نام دارد نیز توسط خانوم Leona Lewis، که به خاطر آهنگ Run شهرت فراوانی کسب کرده است، اجرا شده است.
آقای هامازو نیز قول داده است که در نبود آهنگ ساز اصلی مجموعه باز هم شاهد ملودیهای رمنس و ارکستر سمفونیهای شورانگیز مجموعه باشیم. خوشبختانه هامازو در هنگام ساخت قطعات FFXIII اندکی با کارهای قبلی خود و استفاده از سازهای الکتریکی خشن فاصله گرفته و به ملودیهای رمنتیک و ساخت Adagio های خاص مجموعه روی آورده است. در کل با نمایش خیره کننده ارکستر سمفونی ژاپن در نمایشگاه TGS امسال که در طول اجرای خود چندین قطعه مختلف از FFXIII را اجرا میکردند میتوان باز هم در انتظار زیباترین ملودیهای شنیده شده در یک بازی رایانهای بود.
طبق معمول همیشه آهنگهای این شماره از مجموعه نیز حدود یک ماه پس از انتشار رسمی بازی در ژاپن در تاریخ 27 ژانویه 2010 به صورت جداگانه در یک پک برای علاقهمندان عرضه خواهد شد. این پک که حاوی 5 دیسک میباشد، شامل تمامی قطعات ساخته شده برای بازی در چهار دیسک و یک نمایش Drama مخصوص از FFXIII در دیسک آخر است. اما خبر خوب برای طرفداران FF این است که عرضه آلبوم FFXIII Piano Collection نیز از سوی SE و هامازو تایید شده است و میتوان پس از عرضه OST بازی منتظر انتشار این آلبوم نیز باشیم.
شوالیههای میز گرد!
نکتهای که اهمیت FFXIII را برای طرفداران مجموعه بیش از پیش خواهد کرد دیدن افراد سرشناسی نظیر کیتاسه، نومورا، نوجیما، تورییاما، امتسو و ... در لیست سازندگان بازیست. میتوان گفت FFXIII توسط تیم اصلی و شماره 1 سازنده FF که پیشتر بر روی شاهکارهای مجموعه یعنی FFVII, FFVIII و FFX کار کردهاند، ساخته شده است. داستان ساخته شدن FFXIII در نوع خود بسیار جالب است که بدون شک خواندن آن خالی از لطف نخواهد بود:
پس از اتمام پروژه ساخت FFX آقای ساکاگوچی، خالق سری FF، به همراه تیم خود که شامل افرادی چون کیتاسه، نومورا و نوجیما و ... میشد، بر روی ساخت شماره دوازدهم بازی مشغول به کار شدند اما با خروج ناگهانی ساکاگوچی از شرکت SE پروژه مورد نظر که حتی در E3 آن سال نیز به نمایش درآمده و حتی جایزه بهترین RPG نمایشگاه را به خود اختصاص داده بود!، کنسل شده و در عوض وظیفه ساخت بازی جدید بر عهده آقای ایتو، کارگردان FFIX، قرار گرفته و کیتاسه و تیم قبلی مسوول کار بر روی شماره بعدی بازی شدند.
کیتاسه که به عنوان تهیهکننده طرح جایگزین آقای ساکاگوچی شده بود به سرعت پروژه جدید را آغاز کرده و مراحل پیش تولید شماره سیزدهم بازی را برای کنسول PS2 آغاز کرد. در شرایطی که کل تیم مشغول طراحی کاسنپتهای اولیه FFXIII بودند، کیتاسه با نمایش خیره کننده کنسول PS3 در جریان E3 سال 2005 و دیدن قدرت این کنسول پروژه فوق را برای کنسول PS2 کنسل کرده و ساخت آن را به کنسول بعدی شرکت سونی یعنی PS3 موکول کرد و اینگونه بود که پروژه عظیم Fabula Nova Crystallis برای کنسول PS3 متولد شد...
در آخر میتوان گفت FFXIII عنوانیست که به راستی شایستگی نامیده شدن به عنوان هنر هشتم را داراست. درست در شرایطی که اکثر بازیهای رایانهای در حال پیش روی به سوی اکشن محض و کشتار و تخریب هستند (که David Cage خالق Heavy Rain نام اسباب بازی را یرای آنها انتخاب کرده است!)، این عنوان کماکان به لمس تجربهای متفاوت و انسانی تاکید داشته و سعی در ارایه چیزی متفاوت و نو دارد که واقعا در نوع خود قابل ستایش است. FFXIII از آن دسته از عنوانهاییس که بدون شک در میان داستان و شخصیتهایش غرق شده و با خندههای آنها خندیده و با اشکهایشان خواهید گریست، FFXIII دریچهایست به جهانی دیگر. جهانی که تخیل و رویا در آن حکم رانی خواهند کرد. اما فراموش نکنید که لذت واقعی تجربه این حس مجازی تنها با لمس کردن آن اتفاق خواهد افتاد، پس همه ترسهایتان را کنار گذاشته و همراه ما از دروازه ورود به سرزمین رویاها عبور کرده و غرق در افسانههای تلخ و شیرین آن شوید...
اسطوره آغاز میشود!
نزدیک به 3 سال پیش بود که شرکت Square Enix در نمایشگاه E3 سال 2006، در جریان کنفرانس شرکت سونی با یک نمایش خیره کننده و البته کوتاه در میان هیجان وصف ناپذیر حاظرین، خبر از عرضه شماره سیزدهم از سری Final Fantasy برای کنسول نسل بعد سونی یعنی PS3 داد، و اینگونه بود که بار دیگر اسطورهای جدید در دنیای بازیهای رایانهای آغاز شد...
هر چند از آن تاریخ به بعد SE محتاطانه و به آرامی با انتشار خبرهای ریز و درشت از FFXIII آتش شوق طرفداران سری را شعلهور نگه میداشت اما این پروژه دراز مدت، که اکنون چیزی نزدیک به 10 سال از شروع ساخت آن میگذرد(!) ، به خواب رفته تا بار دیگر در جریان E3 سال 2008 با شوکی عظیم، دنیای بازیهای رایانهای را به لرزه در آورده و همه نگاهها را به سوی خویش جذب کند!. آقای Youichi Wada رییس شرکت SE در میان بهت و حیرت طرفداران سرسخت مجموعه و کنسول PS3، در کنفرانس شرکت مایکروسافت خبر از عرضه این عنوان برای کنسول X360 داد تا انحصار آخرین فانتزی در آخرین شماره خود بشکند!.
البته FFXIII هنوز هم در ژاپن در انحصار کنسول PS3 است و در 17 دسامبر همین سال برای کنسول PS3 منتشر خواهد شد. شرکت سونی نیز که به خوبی از اهمیت این عنوان برای موفقیت کنسول خود در ژاپن باخبر است در جریان TGS امسال خبر از عرضه باندل مخصوص FFXIII داد تا همزمان با عرضه این بازی در ژاپن، نسخه مخصوص و سفید رنگی از کنسول PS3Slim که PS3Slim Lightning نام داشته و تصویر لایتنینگ نیز بر روی آن نقش بسته است به همراه نسخه Limited Edition بازی منتشر شود.
هر چند هنوز تاریخ دقیق انتشار نسخه انگلیسی این عنوان در غرب مشخص نشده است اما SE قول داده است که FFXIII در مارچ امسال به طور همزمان در سایر نقاط جهان برای هر دو کنسول PS3 و X360 منتشر خواهد شد. اگر SE باز هم به وعدههای خود عمل کرده و FFXIII را با تاخیرهای پی در پی مواجه نسازد، پس از سالها انتظار در عید امسال بهترین هدیه ممکن را از SE خواهیم گرفت!. پس خود را آماده قرق شدن دوباره در سرزمینهای رویایی Final Fantasy کنید، چرا که کیتاسه و دیگر همکارانش در SE قصد دارند تا ما را بار دیگر در آسمانهای سرزمین افسانهها به پرواز در آورند...
Fabula Nova Crystallis، دنیایی با ظرفیت بینهایت!
Fabula Nova Crystallis نام پروژهایست که Final Fantasy XIII با همه جزییات و گستردگی خود تنها بخشی از آن است! این پروژه که برای اولین بار در TGSسال 2005 به آن اشاره شد شامل چند بازی، فیلم و کتاب است که به تدریج برای کنسولهای شرکت سونی یعنی PS3 و PSP منتشر خواهند شد (البته همانطور که گفته شد FFXIII برای کنسول X360 نیز منتشر میشود).
در قلب این پروژه عنوان FFXIII جای دارد که بستر اصلی شروع داستان کریستالهاست. علاوه بر FFXIII FNC شامل 5 بازی دیگر نیز است که تا کنون از میان آنها دو عنوان Final Fantasy Versus XIII و Final Fantasy Agito XIII معرفی شدهاند (البته احتمال کنسل شدن سه عنوان دیگر نیز وجود دارد). هر سه این عنوانها یعنی FFXIII, Versus و Agito عناوینی مستقل با شخصیتهای مجزا هستند که نقطه اشتراک همه آنها کریستالها و خط داستانی مشترک در سرزمینهای مشابه است. هنوز مشخص نشده است که کریستالها چگونه داستان این سه عنوان به ظاهر متفاوت را به یکدیگر پیوند خواهند داد و یا آیا اصلا شخصیتهای این عناوین با یکدیگر در ارتباط هستند یا نه؟، اما چیزی که مشخص است این است که داستان هر سه این عنوانها در یک سرزمین مشخص اتفاق افتاده و به نوعی در گرههای داستانی مشخصی با یکدیگر مشترک است.
... و باز هم کریستالها!
کریستالها، عناصر چهارگانه حیات، شیاطین و دیوهایی که قصد دزدیدن و نابودی آنها را دارند و در نهایت جنگجویان روشنایی که با ظهور و فداکاری خود مانع تداوم حکومت سیاهی و پلیدی میشوند برای سالهای سال موضوع و تم اصلی داستان و شخصیتهای Final Fantasy های کلاسیک بودهاند. موضوعی که اکنون به شدت گریبانگیر کلیشه و تکرار شده است و برای همیشه از داستان بازیهای این سری کنار گذاشته شده، برای میلیونها گیمر به منزله خاطراتی خوش و دست نیافتنیست که دیگر هیچگاه تکرار نخواهد شد.
اگر چه از FFVII به بعد به دلیل ورود داستان مجموعه به مرحله جدیدی از استانداردها، دیگر کریستالها هیچ نقش اساسی در داستان FF ها نداشتهاند اما Square Enix و تیم سازنده Final Fantasy XIII اینبار اثری متفاوت ارایه داده و با بازگشت به اصول و المانهای کلاسیک و قدیمی مجموعه و ترکیب آنها با متدهای جدید داستانسرایی دست به خلق داستانی زدهاند که هم به روند مدرن داستانی FF وفادار است و هم تدایی کننده داستان عنوانهای کلاسیک مجموعه.
کریستالها در داستان FFXIII دیگر عناصر چهارگانه نیروهای جادویی در سرزمینی جادویی نیستند، چرا که اصلا در FFXIII خبری از شیاطین و جادوگران باستانی نیست! کریستالها اینبار منابع قدرت در سرزمینی مدرن و مکانیزه هستند که شخصیتهای داستان از نیروی آنها برای محافظت از شهر و تمدن خود در برابر نفوذ و حمله ساکنین دنیایی دیگر استفاده میکنند.
Magic is Might!
دعایی برای رستگاری...، میلی برای محافظت از جهان...، عهد و سوگندی برای به مبارزه طلبیدن و مخالفت کردن با تقدیر!
بعد از گذشت 13 روز از به هم پیچیدن سرنوشت... جنگ آغاز شد!
Fal'Cie (فالسی، نژاد اصلی بازی که در ابتدای معرفی به اشتباه از زبان ژاپنی به انگلیسی فارسی ترجمه شده بود!). تمدنی باستانی و هوشمند، محافظین صلح، مالکین نیروی بیپایان کریستالها!. آنها نژادی هوشمند هستند، نیروی جهان در دستان آنهاست. با کریستالها آنها خالقین جهان هستند! وظیفه پاک سازی نژاد انسان بر عهده آنهاست. نسل جدید انسانها باید متولد شود، انسانهایی آمیخته به نیروی کریستالها! I'Cie ها! مردمان جادو... کسانی که برای هدفی والا خلق شدهاند، هدفی والا که از قبل برای آنها تعیین شده است. افرادی که توسط کریستالها نشانه گذاری میشوند تواناییهای خاصی خواهند داشت، توانایی احظار Eidolon ها، بزرگترین دشمنان آیسیها!! اما سرنوشتی شوم در انتظار آنهاست!... مرگ! اما نه مرگی آسوده! مرگی هولناک و ذجرآور! مرگی که با تسلیم شدن در برابر آن، هیولای درون آیسیها آزاد خواهد شد! هیولای Cie Corpse ...
داستان FFXIII در سرزمینی به نام Cocoon (پیله) آغاز میشود، سرزمینی مدرن و مکانیزه که سیزده نسل پیش توسط نژاد فالسیها بر روی آسمانهای سرزمین Pulse ساخته شده است. بهشتی مدرن و آرمانی، مجهز به تکنولوژی و ماشینهای فوق پیشرفته برای خدمت و آسان کردن زندگی روزمره انسانها که توسط نیروی کریستالها خلق شده است. زندگی مردم ککون آمیخته به ترسیست، ترس از تماس با مردمان پست و موجودات وحشی سرزمین Pulse، ترس از روزی که سرزمین آنها از آسمانها به سرزمین پالس سقوط کند...
ککون شهری در آسمان های پالس
دلیل اصلی دوری مردم ککون از سرزمین پالس دشتهای پهناور این دنیاست که تاثیر عجیب و مرموزی بر روی انسانها برجای میگذارد. هیئت دولت اصلی ککون، حکومت مقدس آسمانها که وظیفه نظارت بر دو سرزمین ککون و پالس را داشته و Sanctum نامیده میشود، در تلاش است تا با کمک نیروهای PSICOM مردم سرزمینشان را ار تماس با مردمان و سرزمینهای پالس دور نگه دارند. هر کسی که آلوده به تاثیرات مخرب پالس شود از سوی مردم ککون ترد شده و از شهر اخراج خواهد شد.
ولی در پالس واقعا چه میگذرد؟ چه چیزی در این سیاره مرموز مخفی شده است که سران ککون تا به این اندازه از رویارویی با آن واهمه دارند؟ افسانه.... افسانههای هیجان انگیز کودکان ککون و ترس عظیم سران ککون!. ترس از روزی که زندانی مرموز آنها از بند سهمگین خود در عمیق و تاریکترین سیاهچالههای سنکتوم در پالس بیدار شده و به حکومت آسمانی آنها پایان دهد!.
اما آیا حکومت مقدس ککون واقعا حکومتی آسمانیست؟ یا این اسم تنها سرپوشی بر کارهای پلید آنهاست؟ چیزی که داستان به ما میگوید این است که سران Sanctum آن قدر که خودشان میگویند پاک و خیراندیش نیستند! آنها قصد دارند با تبدیل چند انسان خواص، که هر یک در زمینهای تواناییهای منحصر به فردی دارند، به فرم آیسی به نقشه پلیدی که سالهاست از همه مخفی نگه داشتهاند جامع عمل بپوشانند.
یکی از این افراد که در لیست سیاه Sanctum قرار دارد Lightning، شخصیت اصلی بازیست که یکی از نیروهای ویژه ارتش ککون است. اما لایتنینگ که به نحوی از نقشه شوم دولت مقدس ککون مطلع شده است برای همیشه از ارتش ککون جدا شده و قصد مبارزه با آنها و جلوگیری از نقشه پلید آنها دارد. اما جدا شدن از ارتش ککون برای کسی که تا به این اندازه از نقشههای Sanctum مطلع بودهاست به همین سادگی نخواهد بود! مساله خدمت دائم و یا مرگ است!.
ولی همه چیز برای لایتنینگ تمام شده است، او چیزی جز مرگ در مقابل خود ندارد. سرنوشت او از پیش نوشته شده است!. او باید به همراه دیگر قربانیان به هدف والای خود پایان دهد چرا که در غیر این صورت سرنوشت غمانگیزتری در انتظار آنهاست!. سرنوشتی که حتی مرگ نیز در مقابل آن خوشآیند و شیرین خواهد بود...
اما لایتنینگ در مقابل Sanctum تسلیم نخواهد شد!. او و دیگر قربانیان داستان در فکر انتقام هستند، انتقامی که هر روز آتش آن شعلهور تر خواهد شد!، چرا که Sanctum دچار اشتباهی عظیم و نابخشودنی شده است!. Serrah، خواهر کوچکتر لایتنینگ و کسی که از همه چیز برای لایتنینگ عزیز تر است نیز قربانی شرارت دولتمردان ککون شده است!. لایتنینگ حاظر است مرگ و یا حتی نفرین آیسیها را بپذیرد اما آسیبی به خواهر کوچکترش وارد نشود. او انتقام خواهد گرفت، آخرین مهره بازی هنوز در دستان آنهاست! Vanille! ونیله نباید دیگر قربانی دولتمردان ککون باشد. این تنها راه جلوگیری از عملی شدن افکار پلید حکومت ککون است...
لایتنینگ کیست؟ آی سیها واقعا چه کسانی هستند؟ هدف اصلی Sanctum چیست؟ آیا ونیله به دستان دولت ککون خواهد افتاد؟ و ...
همانطور که حتما مطلع شدهاید اینبار نیز در FFXIII با داستانی رمانتیک و عاطفی طرف هستیم که مفاهیمی چون عشق، نفرت، خشم و ... حرف اول را در آن خواهند زد. داستانی که سرشار است از ستایش ارزشهای والای انسانی که تا مدتها در ذهن گیمرها باقی خواهد ماند. البته جز این نیز از SE انتظار نمیرفت و اگر داستان چیزی غیر از این بود باید تعجب میکردیم!. داستان FFXIII بار دیگر توسط شخص Nojima، نوشته شده است که نوشتن داستان آثاری نظیری FFVII, FFVIII و FFX را در کارنامه درخشان خود دارد. واقعا زمانی که مثلث طلایی نوجیما، کیتاسه و نومورا شکل گیرد تنها میتوان انتظار شاهکاری در حد FFVII داشت!.
نکتهای که داستان FFXIII تمرکز فراوانی بر روی آن داشته و میتواند به راحتی انقلابی در روند داستان سرایی بازیهای RPG ایجاد کند روایت آن از دید همه شخصیتهاست، بدین شکل که دیگر برخلاف FF های قبلی داستان حول محور سرگذشت تنها یکی از شخصیتها نچرخیده و از دید همه آنها روایت خواهد شد. یعنی به عبارت صحیح تر FFXIII داری یک شخصیت اصلی نخواهد بود و همه شخصیتها به اندازه خود در پیشبرد داستان بازی سهیم خواهند بود.
وظیفه طراحی شخصیتهای بازی بار دیگر بر عهده استاد مسلم طراحی شخصیتها، یعنی آقای Tetsuya Nomura است که دیگر نیازی به هیچ توضیحی ندارد! تنها یک نگاه به پرونده پر افتخوار این هنرمند میانسال کافیست تا چشم بسته نمره کامل را به طراحی شخصیتهای FFXIII دهیم! تتسو با طراحیهای هنرمندانه خود بار دیگر اثباط کرده است که شهرتش به عنوان برترین طراح شخصیت بیهوده نیست و واقعا در کار خود استاد و بیرقیب است.
FFXIII شش شخصیت اصلی و قابل بازی دارد که مطابق همه عنوانهای سری FF میان هرکدام از آنها روابط و گرههای عمیق عاطفی بسیاری وجود دارد که به تدریج در داستان بازی آشکار خواهد شد. اگرچه هنوز اطلاعات زیادی از شخصیتهای بازی در اختیار نیست اما با حضور فردی به نام تتسویا نومورا میتوان باز هم منتظر شخصیت پردازیهای بینقص که مشخصه اصلی سری FF است، باشیم. همانطور که گفته شد FFXIII دارای شش شخصیت اصلی و چندین شخصیت فرعی ریز و درشت است که نقش اساسی در داستان بازی ایفا خواهند کرد که در ادامه مقاله به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
Lightning
لایتنینگ. دختری تلخ و کم حرف که هیچ گاه در مورد خود و گذشتهاش صحبت نمیکند. او پس از مرگ پدر و مادرش برای همیشه نام قبلی خود را کنار گذاشته و اسم لایتنینگ (به معنی آذرخش) را برای خود برگذیده است. لایتنینگ یکی از نیروهای سابق ارتش ککون بوده است که به دلایلی برای همیشه از آنها جدا شده و علیه آنها فعالیت میکند. وجود آرم آیسیها در وسط سینه لایتنینگ نشان دهنده رابطه مرموز او با این مردمانست، آیا او واقعا تبدیل به یک آیسی شده است؟ لایتنینگ همیشه محافظت از خواهر کوچکترش، Serah Farron، را وظیفه اصلی خویش میداند و به همین خاطر نیز دشمنی خاصی با Snow، نامزد خواهرش که در محافظت کردن از او کوتاهی کردهاست، دارد. لایتنینگ 177 سانتیمتر قد دارد و از یک سلاح مخصوص که ترکیبی از تفنگ و شمشیر است استفاده میکند.
آقای نومورا در رابطه با طراحی لایتنینگ میگوید: " لایتنینگ در واقع ورژن زنانه Cloud Strife است و من در طول طراحی این شخصیت میخواستم یک شخصیت زن خشک که زنانگی زیادی نداشته و تنها به مبارزه فکر میکند، خلق کنم". وظیفه دوبله این شخصیت را در نسخه ژاپنی خانوم Maaya Sakamoto بر عهده دارد که عمده شهرت خود را مدیون دوبله سری تلویزیونی The Vision of Escaflowne است.
Snow Villiers
اسنو ویلییرز. مبارزی جوان که در گذشته تبدیل به آیسی شده است. اسنو رهبر گروه شورشی کوچکی به نام Nora است که علیه ککون فعالیت میکند. اسنو به خاطر کفشهای بزرگش به "آقای 33 سانتی" مشهور شده است. او از قدرت جادویی بسیار بالایی برخوردار بوده و در مبارزات نیز از توان بالای فیزیکی خود بهره میبرد. البته اسنو به دلیل تبدیل شدن به فرم آیسی توانایی اجرای جادو را نیز داشته و از نیروهای مافوق طبیعی خود برای مقابله با دشمنان استفاده میکند. زندگی اسنو آکنده از غمی عمیق و بزرگ است. بر اثر اشتباه او تنها عشقش در دنیا به دست کسانی افتاده است که... . او خود را به هیچ وجه به خاطر این اشتباه و آینده شومی که برای محبوبش رقم زده است نخواهد بخشید. تنها خواستهای که اسنو در این دنیا دارد بازگرداندن سراه به زندگی عادیست، حتی اگر این کار به قیمت از دست دادن جانش و یا گرفتار شدن در نفرین آیسیها باشد... . دوبلر این شخصیت در نسخه ژاپنی بازی آقای Daisuke Ono است که به تازگی وظیفه دوبله شخصیت El Fuerte در Street Fighter IV را برعهده داشته است.
Oerba Dia Vanille
اربا دیا ونیله. دختری کوچک و مهربان با موهای قهوهای رنگ که در سرزمین پالس زندگی میکند. ونیله آخرین فردیست که Sanctum برای عملی کردن نقشهاش به او احتیاج دارد، از این رو لایتنینگ و دیگر شخصیتهای بازی در تلاش هستند تا او را از دست دولت ککون و نیروهای PSICOM دور نگه دارند. شروع داستان بازی نیز با آزاد سازی ونیله از دست نیروهای ککون توسط لایتنینگ و Sazh است که خود نشان دهنده اهمیت و نقش کلیدی این شخصیت در داستان است. به نظر میرسد ونیله کسیست که به بیماری مرموز سرزمین پالس دچار شده است. آیا اصلا همچین بیماری وجود دارد یا این بیماری تنها شایعهای ایست که دولت ککون به راه انداخته تا مرم را از پالس و پی بردن به نقشههای مرموز خود دور نگه دارند؟ اما ونیله از سوی چه کسی دستور میگیرد؟ دوبله این شخصیت بر عهده خانوم Yukari Fukui است که به خاطر دوبله شخصیت Tina Branford در عنوان Dissidia معرف حضور دوستداران مجموعه FF است.
Sazh Katzroy
ساژ کاتزروی. اولین شخصیت سیاه پوست سری FF که از گذشته و زمانی که در نیروهای ککون خدمت میکرده با لایتنینگ دوست است. ساژ نیز همانند لایتنینگ علامت آیسیها را بر روی گردن خود دارد. او دارای یک پسر شش ساله به نام Dajh است که بدون پدرش زندگی میکند. هنوز انگیزه ساژ برای پیوستن به گروه مشخص نیست اما مرگ همسرش در سه سال قبل از شروع وقابع بازی میتواند دلیل بسیار خوبی برای این کار به حساب آید. ساژ که همیشه به همراه جوجه Chocobo دست آموزش است(!) شخصیتی شوخ طبع است که به زودی به گریه خواهد افتاد!. ساژ مجهز به دو پیستول قدرتمند است و به خوبی کار با آنها را بلد است. دوبله این شخصیت برعهده آقای Masashi Ebara است که تا کنون وظیفه دوبله بازیهای بسیاری نظیر Ace Combat, Kingdom Hearts و ... را بر عهده داشته است.
Hope Estheim
هوپ اسثیم. پسری 14 ساله با موهایی به رنگ نقره که پس از مرگ مادرش به تیم ملحق خواهد شد. هنگامی که مادر هوپ برای کمک کردن به اسنو و گروه Nora بود توسط نیروهای PSICOM کشته شده و به عنوان آخرین درخواست از اسنو میخواهد که از پسرش مراقبت کند، اما هوپ که اسنو را مسوول مرگ مادرش میداند از او متنفر است. هوپ برای مبارزه با دشمنان از یک بومرنگ بزرگ استفاده میکند که به شدت یادآور شخصیت محبوب FFVII یعنی Yuffi Kisaragi است. دوبله این شخصیت بر عهده پسر کوچکی به نام Yuki Kaji است که تا به حال در چند مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است.
Oerba Yun Fang
اربا یون فنگ. دختری زیبا روی که به نظر میرسد ارتباط نزدیکی با ونیله دارد. یون فنگ نیز همانند لایتنینگ و ساژ نشان آی سیها را بر روی شانه خود داشته و برای Sanctum کار میکند. یون فنگ در مبارزات از یک Spear بلند استفاده کرده و دارای نیروی جادویی عظیمیست. یون فنگ کیست؟ آیا او نیز برای همیشه از ککون جدا شده است و یا تنها جاسوسی برای آنهاست؟ نکته جالب در مورد این شخصیت این است که در طرحهای اولیه قرار بود یون فنگ شخصیتی مذکر باشد اما بنا به دلایلی جنسیتش تغییر کرده و با فرم کنونیش وارد داستان شد!. وظیفه دوبله این شخصیت بر عهده خانوم Mabuki Ando است.
Serah Farron
سراه فارون. خواهر کوچکتر لایتنینگ که رابطه عاطفی عمیقی با اسنو دارد. به نظر میرسد در گذشته سراه به دلایلی به دست نیروهای PSICOM افتاده و به سرنوشت شوم آیسیها دچار شده است. لایتنینگ نیز که اسنو را در این امر مقصر میداند بشدت از دست او عصبانیست و همواره خود را به دلیل گرفتار شدن سراه در وضعیت پیش آمده ملامت میکند. وظیفه دوبله سراه بر عهده خانوم Minako Kotobuki است که با دوبله سری Umi Monogatari به شهرت رسیده است.
گروه Nora
گروه شورشی کوچک چهارنفره که رهبری آن را اسنو بر عهده دارد. گروه نورا به طور مستقل علیه دولت ککون و نیروهای PSICOM مبارزه میکنند. اعضای این گروه کوچک که به شدت یادآور گروه Avalanche در FFVII هستند به ترتیب از راست به چپ:
Gadot، مردی جوان با موهایی به رنگ نارنجی. گادت شخصیتی عصبی و بداخلاق داشته و از دوستان دوران کودکی اسنو به حساب میآید.
Lebreau، زنی جوان و مهربان که از کودکی با اسنو و گادوت بزرگ شده است.
Maqui، پسری جوان و با نشاط که همیشه یک هدست بزرگ بر روی گوشهایش دارد!
هر سه این شخصیتها توسط آقای Nao Ikeda، طراح شخصیتهای فرعی FFXIII، طراحی شدهاند.
Jihl Nabaat
جیل نابات. زنی باهش و بینهایت مغرور، با موهایی بلوند و عینکی بر چشم. جیل پس از اتمام تحصیلش در آکادمی نظامی ککون به نیروهای PSICOM پیوسته و به تمرین مهارتهایش مشغول میشود. مدتی بعد جیل که در دادن استراتژیهای مختلف و کارآمد مهارت بسیار زیادی دارد به عنوان فرمانده گروه PSICOM انتخواب میشود. جیل هم اکنون رهبر گروه PSICOM است و از سوی سران ککون مامور شده است تا مانع فعالیتهای لایتنینگ شود. گروه PSICOM که به شدت یادآور گروه معروف Turks در FFVII است، اصلی ترین دشمنان لایتنینگ و یارانش در بازی به شمار میرود. کلیه اعضای گروه PSICOM توسط آقای Nao Ikeda طراحی شدهاند.
Yaag Rosch
یاگ روچ. مردی خشن با موهای نقرهای و زخمی کهنه بر روی صورت که یادگار دوران سخت آموزش است. یاگ نیز یک سال پس از جیل از آکادمی ارتش ککون فارقالتحصیل شده و به نیروهای PSICOM میپیوندد. یاگ که دست راست جیل در نیروهای PSICOM به حساب میآید روزگاری فرمانده لایتنینگ در ارتش بوده است. او شخصیت بسیار متفاوتی نسبت به جیل داشته و علاقهای به کار تیمی ندارد. یاگ مردی چند بعدیست که علاوه بر همه خشونتش معتقد است برای نجات جان مردمش در حال مبارزه است. آیا یاگ در اواخر داستان و پس از مطلع شدن از هدف اصلی Sanctum به نیروهای لایتنینگ میپیوندد؟
Cid Raines
سید. این شخصیت که با FFII به حضور طرفداران معرفی شد و اصولا یا خلبان کشتیهای پرنده است و یا دانشمند(!)، یکی از وجههای مشترک تمامی FF های منتشر شده تا به امروز است که در همه آنها حضور فعالی داشته است. خوشبختانه FFXIII نیز از این قاعده مستثنا نبوده و میزبان این شخصیت دوست داشتنی است. سید رینز یکی از دوستان قدیمی فنگ است که در اوایل داستان به گروه لایتنینگ خواهد پیوست. اما خبر خوب برای طرفداران اینکه اینبار نیز سید خلبان کشتیهای پرنده خواهد بود!
Galenth Dyske
گالنس دایسکه. رهبر پیر و فرسوده حکومت مقدس و آسمانی ککون یعنی سنکتوم. پیرمردی بیمو و با ناخنهایی بلند که تنها از عکسهایش نیز پیداست در داستان نیت خوبی نخواهد داشت!. او کسیست که به نیروهای PSICOM دستور یافتن لایتنینگ و گروهش را داده است.
Rygdea
ریگدا. مبارزی خشن و ماهر که برای سنکتومو شخصی گالنس کار میکند. هر چند هنوز اطلاعات زیادی از این شخصیت در دست نیست اما به نظر میرسد ریگدا یکی از دشمنان اصلی لایتنینگ در طول داستان باشد.
؟
... اما همه این ماجراها بر سر کیست؟ زندانی مرموز سنکتوم در پالس کیست؟ این فالسی نیرومند که سنکتوم با همه عظمت خود از رستاخیز او تا به این حد واهمه دارد چه کسی میتواند باشد؟ آیا این شخص دشمنی مخوف برای بشریت است و سنکتوم واقعا قصد جلوگیری از عملی شدن نقشههای شوم و شیطانی او دارد و یا او نیز زندانی شرارتهای این حکومت شده است؟ او منجی بشریت است و یا اهریمن روز رستاخیز؟
Chocobo
باز هم چوکوبوهای دوست داشتنی و باز هم ساعتها کار در مزرعه سبز!. بله اینبار نیز این موجودات پشمالو زرد رنگ و دوست داشتنی، که از FFII به بعد به یکی از محبوبترین شخصیتهای مجموعه تبدیل شدهاند!، میهمان FFXIII شدهاند تا شما دیگر ساعتها از وقت ارزشمند خود را صرف پیاده روی در نقشههای عظیم بازی نکنید!. چوکوبوها باز هم میتوانند بدون خستگی شما را در طول بازی بر پشت خود سوار کرده، در مبارزات کمکتان کرده و یا به همراه دوستان قدیمی خود، یعنی Moogle های عجیب غریب!، واقعا بر سر دشمنان بخت برگشته بازی فرود آمده و آنها را پخش زمین کنند!. باید دید آیا اینبار نیز چوکوبوهای ما به فکر تجدید فراش و ازدواج خواهند افتاد و یا خیر؟!!
Final Fantasy XIII Novels
سری Final Fantasy همیشه به واسطه داستانی جذاب و عمیق در میان دیگر بازیها معروف بوده است و SE نیز به خوبی از این شهرت استفاده کرده و با انتشار رمانهای کوتاه و بلند، داستان و شخصیتهای عناوینش را هرچه بیشتراز قبل گسترش میدهد.
SE اینبار نیز قصد دارد همانند FFVII با ارایه چندین رمان داستان کریستالها را هرچه بیشتر از قبل بسط داده و بستر مناسبی برای روایت داستان پیچیده و جذاب آن فراهم آورد. البته اینبار دیگر قرار نیست رمانهای مذکور به صورت یکجا و پس از انتشار بازی به صورت کتاب و یا نسخههای دیجیتالی منتشر شوند، SE قصد دارد رمان عظیم FFXIII را از قبل از انتشار FFXIII به صورت سریالی بر روی اینترنت پخش کرده و به این ترتیب علاوهبر مطلع کردن گیمرها از پیش زمینه داستانی FFXIII طرفداران بیشتری برای بازی خود جذب کند. هم اکنون اولین قسمت از این رمان سریالی با نام "رویارویی" (Encounter) بر روی اینترنت منتشر شده است و SE قول داده است تا انتشار نسخه ژاپنی بازی چند بخش دیگر آن نیز بر روی سایت اصلی بازی قرار خواهد گرفت.
بازگشت به کلیشه و یا نوآوری؟
اگرچه اصولا سری FF عمده شهرت خود را مدیون داستان عمیق و شخصیت پردازیهای بینقص خود است اما SE با طراحی گیمپلی این مجموعه اثبات کرده است که در این زمینه نیز حرف اول و آخر را درمیان بازیهای این سبک زده و هیچ عنوانی توان رقابت با آن را ندارد.
گیمپلی FFXIII نیز همانطور که انتظار میرفت کماکان یکی از جذابترین قسمتهای بازیست که تغییرات و نوآوریهای بسیار زیادی نسبت به نسخههای قبلی خود داشته است. اساس گیمپلی FFXIII سرعت بخشیدن به مبارزات و خلق یک سیستم اکشن اغراق شده به سبک FFVII Advent Children است. این تغییرات در راستای سیاستهای جدید SE و با هدف پیوند دادن هرچه بیشتر سبک تقریبا فراموش شده JRPG با سبکهای محبوب تری نظیر Action است تا این بازی هرچه بیشتر از قبل مورد پسند گیمرهای غربی قرار گرفته و به نوعی این سبک را بار دیگر با آنها آشتی دهد.
در یک نگاه کلی گیمپلی FFXIII را میتوان ترکیبی از عناوین کلاسیک این سبک با شیوه مدرنی که FFXII پایه گذاری کرده است، دانست. در FFXIII همانند FFXII مبارزات دیگر به صورت تصادفی اتفاق نمیافتند و شما میتوانید درون Map ها دشمنان را با میزان HP و سایر مشخصاتشان دیده و در صورت تمایل، با آنها وارد مبارزه شوید. اما برخلاف FFXII در FFXIII مبارزات در همان منطقه دنبال نشده و همانند FF های کلاسیک مبارزات به قسمت Battle Screen منتقل خواهند شد.
گیمرها میتوانند بسته به دلخواه خود سه نفر از اعضای گروه را در تیم مبارزات جای داده و با در دست گرفتن کنترل یکی از آنها (کنترل دو شخصیت دیگر برعهده هوش مصنوعی بازی خواهد بود) مبارزات را به پایان برند. اولین تغییر و نوآوری FFXIII نسبت به FFXII و عنوانهای قبلی تغییر در فرم و روش کار سیستم Active Time Battle است. طرز کار ATB در FFXIII بدین صورت است که با شروع نوبت هر کدام از شخصیت این نوار که از سه بخش تشکیل شده است شروع به خالی شدن میکند، اما در این فرصت گیمرها میتوانند چندین ضربه مختلف را از منو دستورات انتخاب کنند. این دستورات که به ترتیب وارد شدن بر روی نوار ATB قرار میگیرند پس از پایان دستورات به سرعت اجرا شده و ضربات انتخوابی را به نمایش در میآورند. این سیستم جدید که سرعت مبارزات را به طور کاملا محسوسی افزایش میدهد، به راحتی به گیمرها اجازه اجرای کمبوهای ترکیبی را داده و اکشن بازی را به شدت نمایشی و زیبا میکنند.
اجرای ضربات، Blizzard ها، جادوهای درمانی و احظار Eidolon ها همانند گذشته به راحتی با دکمه مثلث از منو دستورات قابل انتخواب است و تغییر چندانی با گذشته نکرده است. نوار Magic Point به کلی حذف و جایگزین نوار دیگری به نام Cost Point شده است که تعیین کننده میزان و حد استفاده از هر کدام از قابلیتهاست. نوار HP نیز کماکان در بازی حضور داشته و پس از پایان مبارزات شروع به پر شدن میکند. هرچند پر شدن نوار HP پس از اتمام مبارزات اندکی باعث آسان شدن بازی خواهد شد اما از طرف دیگر با توجه به تغییر مکانیزم گیمپلی بازی وجود آن کاملا ضروری بوده و به روان تر شدن روندبازی کمک شایانی خواهد کرد.
سیستم جدیدی که FFXIII برای اولین بار معرف آن است سیستم Break State است که از هم اکنون یکی از جذاب ترین قسمتهای بازی به نظر میرسد!. سیستم BS تاکید فراوانی بر روی اجرای صحیح و طولانی کمبوها دارد، بدین صورت که با هر بار اجرای کمبوها در مدت زمانهای طولانی و مشخص دشمنان شروع به درخشیدن به رنگ قرمز خواهند کرد. در این حالت قدرت ضربات اعضای گروه چندین برابر شده و با وارد ساختن ضربات با بیشترین قدرت تخریبی به راحتی نتیجه مبارزات را به نفع شما تغییر خواهند داد. با ورود به این حالت نوار مخصوص BS شروع به خالی شدن کرده و در نهایت با اتمام کامل آن مبارزات به حالت عادی خود بازخواهد گشت. این سیستم علاوه بر اینکه کمک فراوانی به افزایش سرعت مبارزات خواهد کرد، در برابر رییسهای بازی نیز بسیار کار آمد بوده و جذابیت آنها را چندین برابر خواهد کرد.
همانطور که گفته شد در طول مبارزات تنها کنترل یکی از شخصیتها بر عهده شماست، اما FFXIII با ارایه یک سیستم بسیار جالب به نام Paradigm Shift (این سیستم در نسخه ژاپنی بازیOptima Change نام دارد) به گیمرها اجازه سوییچ کردن بر روی شخصیتهای دیگر را میدهد. این سیستم عمق بسیار مناسبی به مبارزات خواهد بخشید، چرا که شما میتوانید بسته به قابلیتهای شخصیتها تاکتیکهای مختلفی را در مقابل دشمنان اتخاذ کرده و با شیوه دلخواه خود به مبارزات ادامه دهید.
اما آخرین نوآوری گیمپلی بازی که تا به امروز مشخص شده است قابلیت احظار موجودات اساطیری بازی یعنی Eidolon هاست (این موجودات در بین گیمرهای ایرانی با نام سامون معروف شدهاند). تمامی ایدولونهای معروف سری نظیر Bahamoth, Shiva, Siren و Ifrit ... در FFXIII حضور داشته و با پیشرفت در بازی به تدریج در اختیار گیمرها قرار خواهند گرفت. تا به اینجای کار همه چیز مشابه شمارههای پیشین مجموع است اما چیزی که این قابلیت را بسیار جذاب و متفاوتتر از قبل میکند معرفی قابلیت جدیدی به نام Gestalt Mode است.
نحوی کارکرد این سیستم بدین شکل است که بعضی از شخصیتهای بازی با توجه به داستان بازی (یعنی تبدیل شدن به آیسی) با یکی از ایدولونهای بازی در ارتباط هستند و با ورود به مد GM توانایی کنترل یکی از ایدولونها و تبدیل آن به یک وسیله نقلیه را خواهند داشت! با ورود به این حالت، که Driving Mode نام دارد، سبک مبارزه شخصیت مذکور تغییر کرده و و قدرت ضرباتش بیشتر از قبل خواهد شد.
با پابان یافتن مبارزات نیز اطلاعات مربوط به مبارزه نظیر زمان، میزان کم شدن HP و ... بر روی صفحه نقش بسته و شما را از وضعیت شخصیتهایتان مطلع خواهد ساخت. با پیروزی در مبارزات و گرفتن جوایز ریز و درشت بازی بار دیگر امکان ارتقا شخصیتها به شما داده میشود اما اینبار بسیار متفاوتتر از قبل و ظاهری جدید!. FFXIII برای اولین بار سیستم Level Up اتوماتیک قبلی و کسب تجربه (EXP) را کنار گذاشته و با معرفی سیستم جدیدی به نام Crystalium به گیمرها اجازه ارتقا دستی و انتخوابی را خواهد داد.
ممکن است با خواندن این بخش این سوال برای شما پیش آید که پس تکلیف نوار HP شخصیتها چه خواهد شد؟ چرا که در عناوین دیگر سبک RPG پس از هربار Level Up شدن شخصیتها مقداری به نوار HP آنها افزوده خواهد شد اما با معرفی سیستم Crystalium دیگر افزایش نوار HP به شیوه کلاسیک غیر ممکن خواهد بود. FFXIII برای رفع این مشکل معرف آیتمهای جدیدی به نام Rock Candy است که با استفاده از آنها مقداری به HP شخصیتها افزوده خواهد شد. از آن جایی که این آیتمها به عنوان جایزه برای اجرای ضربات و کمبوهای طولانی به گیمرها تعلق خواهد گرفت، بهترین راه افزایش درجه سلامتی یا همان HP یادگیری اصول صحیح مبارزه و افزایش دقت در مبارزات است.
کاکتوس های متحرک و همیشه متعجب FFVIII نیز به FFXIII راه یافتند!!!
آیتم و سلاحهای مختلف که مشخصه اصلی تمام بازیهای RPG هستند نیز با قدرت در FFXIII حضور خواهند داشت. البته به هیچ وجه انتظار نداشته باشید تا تمام این آیتمها در سر راهتان قرار گرفته باشند!. سازندگان باز هم قول وجود آیتمهای مخفی متعددی را دادهاند که پیدا کردن همه آنها ساعتها از وقت شما را خواهند گرفت. البته اینبار یافتن تمام آیتمهای مخفی فقط جنبه تزیینی ندارد بلکه به جمع آوری کامل Trophy های بازی کمک خواهد کرد. بله درست است!. FFXIII به طور کامل از این سیستم پشتیبانی کرده و شما میتوانید مهارت خود را در FFXIII و یافتن گنجینههای پنهان به رخ دیگر دوستانتان بکشید. زمان اتمام FFXIII در صورت بازی کردن پشت سرهم آن چیزی حدود 50 ساعت پیش بینی شده است که این زمان با احتساب ماموریتهای جانبی متعدد و علاقه شما برای یافتن آیتم های مخفی و ارتقا همه سلاحها و قابلیتها به بیشتر از 200 ساعت نیز خواهد رسید!.
در مجموع با توجه به نمایشهای بازی گیمپلی FFXIII در بهترین حالت ممکنه قرار داشته و به راحتی میتواند نظر مثبت طرفداران RPG های کلاسیک و دوستداران RPG های مدرن و تازهواردان را به یک اندازه جلب کند. شاید قدیمی های مجموعه در ابتدای FFXIII اندکی با سیستم جدید بازی مشکل پیدا کنند اما پس از صرف کمی وقت و تمرین، زمانی که با سیستم جدید به شدت اخت شوند خواهند فهمید که گیمپلی جدید بازی بسیار کارآمد و لذت بخش تر از سابق است.
Summon the Legendry Creatures
احظار موجودات افسانهای و اساطیری که Eidolon نام دارند، یکی از قسمتهای جدایی ناپذیر گیمپلی سری FF است که برای اولین بار با FFIII به گیمرها معرفی شد. اگرچه این قابلیت در همه FF های منتشر شده به یک شکل و با فرمی ثابت وجود داشته است اما همه چیز در FFXIII متفاوت خواهد بود!. در FFXIII با توجه داستان بازی و ویژگی خواص آیسیها برخی از Eidolon ها نیز دست خوش تغییر شده و قابلیت تغییر و تبدیل شدن به یک وسیله نقیله نظیر موتور، ماشن، اسب و ... را خواهند داشت!. این تغییر فرم بطور مستقیم بر روی گیمپلی بازی تاثیر گذاشته و باعث تغییر در سبک مبارزه شخصیتهای احظار کننده میشود.
FFXIII تقریبا میزبان همه Eidolon های معروف مجموعه است که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
Odin، سوار مهاجمی که به همراه اسب محبوب خود Sleipnir و با کمک شمشیر خود مرگ را برای دشمنان به ارمغان خواهد آورد. ادین که همنام یکی از خدایان اساطیر اسکاندیناویایی است، یکی از محبوبترین Eidolon های مجموعه است که در اکثر FF ها به صورت یک آیتم مخفی حضور داشته است. شاید جذاب ترین حضور ادین مربوط به یافتن او در عمارت Shinra در FFVII باشد که باید برای یافتن متریای او رمز چهار رقمی یک گاو صندوق را یافت!
ادین Eidolon مخصوص لایتنینگ است و لایتنینگ میتواند با سوار شدن بر اسب او با استفاده از سلاح بزرگ و مخرب خدایان به مبارزه ادامه دهد.
Shiva، خواهران جادو به نامهای Nix و Styria که تقریبا از FFIV به بعد در همه FF های منتشر شده حضور داشتهاند. شیوا Eidolon مخصوص اسنو است که با ترکیب شدن خواهران با یکدیگر تبدیل به یک موتور خواهد شد!.
Bahamoth، فرمانروای اژدهایان که از شماره نخست به عنوان یکی از شخصیتهای بازی در FF حضور داشت و بعدها نیز اولین Eidolon ای بود که به FFIII راه یافت. باهاموت Eidolon مخصوص یون فنگ است و توسط او به یک ربات پرنده تبدیل خواهد شد.
Brynhilder، شوالیه آتش و انتقام که آتش جهنمیش تن دشمنان را خواهد سوزاند، او مهاجم دوزخ است!. برین هیلدر که همانند ادین یکی از اساطیر مردم اسکاندیناویایی است، Eidolon مخصوص ساژ است که قابلیت تبدیل شدن به یک ماشین جنگی را دارد!.
Alexander، شوالیه عدالت که به همراه آتش آسمانی خود دشمنان را به خاکستر تبدیل خواهد کرد. الکساندر Eidolon مخصوص هوپ است که پس از چندین سال به دنیای FF بازگشته است. الکساندر باز هم غولپیکر و مهیب خواهد بود!.
Carbuncle، مخلوقی افسانهای که بیشتر شبیه دلقکهاست!
Ifrit، مجازاتگر و افریت دوزخ! افریت یکی از محبوبترین Eidolon های سری FF است که با آتش اهریمنی خود دشمنان را به خاکستر تبدیل خواهد کرد! هنوز مشخص نیست که افریت نیز توسط یکی از شخصیتها قابلیت تغییر فرم دارد یا خیر.
Siren، زنان زیباروی اغوا گر که بر طبق اساطیر یونان باستان با صدای زیبای چنگ خود دریانوردان را مدهوش کرده و برای همیشه به قلمرو خود خواهند کشاند. سایرن یکی از پرسانسورترین Eidolon های سری FF است!
پیش به سوی PSN و Live؟
اگرچه با گسترش شبکههای مجازی و بازیهای تحت شبکه اکثر شرکتها به ساخت و عرضه DLC های مختلف برای بازیهای خود و گسترش دادن آنها به این ترتیب، روی آوردهاند، اما آقای کیتاسه تهیه کننده بازی اعلام کردهاست که فعلا هیچ تصمیمی برای ساخت و عرضه DLC های مختلف برای FFXIII نخواهند داشت. البته با توجه به اینکه این عنوان حاوی هیچ بخش آنلاینی نیست این امر آنچنان هم دور از انتظار نبود. در نتیجه میتوان گفت FFXIII عنوانیست که به صورت کامل منتشر شده و داستان را در نسخه اصلی به طور کامل به پایان برده و هیچ جای گسترشی با استفاده از DLC های مختلف نخواهد گذاشت.
البته نبود DLC برای FFXIII بدین معنی نیست که مودمهای شما در طول انجام این بازی خاک خواهد خورد!. شما میتوانید با اتصال به شبکههای PSN و Live علاوهبر به نمایش درآوردن تروفیهای خود از آیتمهای انحصاری و مخصوص که از هرکدام از شبکهها قابل دسترسی است، لذت ببرید. هنوز آیتم انحصاری شبکه PSN مشخص نشده است اما SE قول داده است که با ورود به شبکه Live امکان استفاده از چوکوبوهای بامزه را به عنوان Avatar خواهید داشت!.
زیباتر از واقعیت!
در یک کلام شاهکار!. واقعا در رابطه با گرافیک FFXIII تنها همین حرف را می توان زد!. گرافیک این بازی چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ فنی یکی از بهترینهاست و به راحتی میتواند به عنوان یکی از هنریترین بازیهای تاریخ انتخواب شود. محیطهای طراحی شده برای FFXIII آنچنان وسیع، پرجزییات و خلاقانه است که با دیدن آنها مو برتنتان سیخ خواهد شد. شهر Cocoon یکی از زیباترین محیطهای طراحی شده در بازیهای رایانهایست که بیشک نظیر آن را در هیچ بازی رایانهای دیگری ندیدهاید.
سرزمینها و طبیعت وحشی پالس که در تضاد با محیطهای مکانیکی ککون است با بیشترین جزییات ممکنه طراحی شدهاست و تنها با مشاهده آنها در تریلرهای بازی حس قدم زدن در کره زمین در یک میلیارد سال پیش آن به شما دست خواهد داد!. موجودات عظیم چثهای که بیشباهت به دایناسورها نیستند، در تمام محیطهای پالس در حال حرکت هستند و شما میتوانید در کنار آنها به مبارزات خود ادامه دهید. بر خلاف سرزمینهای پالس محیطهای مکانیزه ککون پر از حیوانات رباتی است که غالبا دشمنان شما به حساب میآیند.
موجودات و مخلوقات بازی همانطور که انتظار نیز میرفت در خلاقانهترین حالت ممکنه طراحی شده و از تنوع بسیار خوبی بهرهمند است. یکی از نکات جالب بازی طراحی همه نژادهای بازی در استایل Humanity است و بر خلاف FFXII دیگر با موجودات عجیب و غریب خاص آقای Yoshida (طراح شخصیت آن اثر) که همگی با فرم Animality هستند، روبرو نخواهیم بود. این امر به واقعی و تاریکتر شدن جو داستان بازی کمک بسیار زیادی کرده و FFXIII را از تبدیل شدن به یک عنوان High Fantasy صرف نجات خواهد داد. در کل میتوان گفت FFXIII از لحاظ بصری به هیچوجه هیچ کم و کاستی نداشته و همانطور که اشاره شد یکی از بهترینهای تاریخ است.
FFXIII با موتور Crystal Tools، که در ابتدا با نام White Engine معرفی شد، ساخته شده است که به خوبی با سختافزار PS3 و X360 مچ شده است. از ویژگیهای اصلی این موتور خلق محیطهای باز و پرجزییات در رنگهای مختلف است که به خوبی حتی در عکسهای بازی نیز قابل مشاهده است!. برای توصیف گرافیک FFXIII همین بس که پس از انتشار اولین تصاویر بازی به صورت HD هیچ کس باور نمیکرد که این تصاویر متعلق به گیمپلی آن است!. مدل سازی شخصیتها یکی از بهترینهای این نسل است و با تمام جزییات بر روی صفحه تلویزیون نقش خواهد بست.
FFXIII در رزولوشن 720p و با نرخ ثابت فریم 30 اجرا خواهد شد و اگر شما از یک تلویزیون HD استفاده میکنید بدون شک تجربه متفاوتی از سری FF را لمس خواهید کرد. نسخه PS3 بازی بر خلاف اکثر بازیهای موجود احتیاجی به نصب بر روی هارد کنسول نخواهد داشت که خبر خوبی برای دارندگان مدلهای 20 و 40 گیگ خواهد بود. نسخه X360 بازی نیز با اینکه عملا پورتی از نسخه PS3 ایست اما هیچ تفاوت محسوسی با نسخه PS3 نداشته و از لحاظ کیفی در سطح بازی اصلیست. بنا به گفته کیتاسه، تهیه کننده پروژه، نسخه PS3 کل فضای دیسک را پر خواهد کرد (منظور فضای یک BD تک لایه است، یعنی حجمی معادل با 25 گیگ) و نسخه X360 آن نیز در دو یا سه دیسک عرضه خواهد شد.
همانطور که انتظار میرفت CG های FFXIII که توسط تیم سازنده Advent Children ساخته شدهاند(!) اینبار نیز پر تعداد و در نهایت کیفیت قرار دارند. خیالتان راحت!، SE اینبار کم کاری نکرده و اثری متفاوت و تحسین برانگیز خلق کرده است!
ملودی جادویی در سرزمین جادو!
موسیقی و قطعات رمنس یکی از بخشهای جدای ناپذیر سری FF است که تا کنون هیچ بازی توان رقابت با آن را نداشته است!. آقای Nobuo Uematsu، آهنگ ساز همه شمارههای اصلیFF، کسی که به John Wiliams صنعت بازیهای رایانهای مشهور شده است(!)، کسی است که اینبار نیز وظیفه ساخت Theme اصلی و Light Motif شخصیتها را بر عهده دارد. البته به دلیل اینکه آقای امتسو مشغول کار بر روی Final Fantasy XIV است، وظیفه ساخت و تنظیم قطعات موسیقی FFXIII برعهده آقای Masashi Hamauzu، که پیش تر هنر خود را با ساخت آهنگهای متال و متفاوت FFX و Dirge of Cerberus نشان داده است، قرار داده شده است.
البته جای هیچ نگرانی نیست!. امتسو وظیفه اصلی خود را فراموش نکرده و بار دیگر عهده دار وظیفه ساخت Theme Vocal بازیست!. این قطعه که "Because You'r Here" (چون تو در پیش من هستی) نام دارد، بار دیگر توسط خانوم Sayuri Sugawara، مشهور ترین وکالیست ژاپنی، اجرا شده است. نسخه انگلیسی Vocal Theme بازی که My Hands نام دارد نیز توسط خانوم Leona Lewis، که به خاطر آهنگ Run شهرت فراوانی کسب کرده است، اجرا شده است.
آقای هامازو نیز قول داده است که در نبود آهنگ ساز اصلی مجموعه باز هم شاهد ملودیهای رمنس و ارکستر سمفونیهای شورانگیز مجموعه باشیم. خوشبختانه هامازو در هنگام ساخت قطعات FFXIII اندکی با کارهای قبلی خود و استفاده از سازهای الکتریکی خشن فاصله گرفته و به ملودیهای رمنتیک و ساخت Adagio های خاص مجموعه روی آورده است. در کل با نمایش خیره کننده ارکستر سمفونی ژاپن در نمایشگاه TGS امسال که در طول اجرای خود چندین قطعه مختلف از FFXIII را اجرا میکردند میتوان باز هم در انتظار زیباترین ملودیهای شنیده شده در یک بازی رایانهای بود.
طبق معمول همیشه آهنگهای این شماره از مجموعه نیز حدود یک ماه پس از انتشار رسمی بازی در ژاپن در تاریخ 27 ژانویه 2010 به صورت جداگانه در یک پک برای علاقهمندان عرضه خواهد شد. این پک که حاوی 5 دیسک میباشد، شامل تمامی قطعات ساخته شده برای بازی در چهار دیسک و یک نمایش Drama مخصوص از FFXIII در دیسک آخر است. اما خبر خوب برای طرفداران FF این است که عرضه آلبوم FFXIII Piano Collection نیز از سوی SE و هامازو تایید شده است و میتوان پس از عرضه OST بازی منتظر انتشار این آلبوم نیز باشیم.
شوالیههای میز گرد!
نکتهای که اهمیت FFXIII را برای طرفداران مجموعه بیش از پیش خواهد کرد دیدن افراد سرشناسی نظیر کیتاسه، نومورا، نوجیما، تورییاما، امتسو و ... در لیست سازندگان بازیست. میتوان گفت FFXIII توسط تیم اصلی و شماره 1 سازنده FF که پیشتر بر روی شاهکارهای مجموعه یعنی FFVII, FFVIII و FFX کار کردهاند، ساخته شده است. داستان ساخته شدن FFXIII در نوع خود بسیار جالب است که بدون شک خواندن آن خالی از لطف نخواهد بود:
پس از اتمام پروژه ساخت FFX آقای ساکاگوچی، خالق سری FF، به همراه تیم خود که شامل افرادی چون کیتاسه، نومورا و نوجیما و ... میشد، بر روی ساخت شماره دوازدهم بازی مشغول به کار شدند اما با خروج ناگهانی ساکاگوچی از شرکت SE پروژه مورد نظر که حتی در E3 آن سال نیز به نمایش درآمده و حتی جایزه بهترین RPG نمایشگاه را به خود اختصاص داده بود!، کنسل شده و در عوض وظیفه ساخت بازی جدید بر عهده آقای ایتو، کارگردان FFIX، قرار گرفته و کیتاسه و تیم قبلی مسوول کار بر روی شماره بعدی بازی شدند.
کیتاسه که به عنوان تهیهکننده طرح جایگزین آقای ساکاگوچی شده بود به سرعت پروژه جدید را آغاز کرده و مراحل پیش تولید شماره سیزدهم بازی را برای کنسول PS2 آغاز کرد. در شرایطی که کل تیم مشغول طراحی کاسنپتهای اولیه FFXIII بودند، کیتاسه با نمایش خیره کننده کنسول PS3 در جریان E3 سال 2005 و دیدن قدرت این کنسول پروژه فوق را برای کنسول PS2 کنسل کرده و ساخت آن را به کنسول بعدی شرکت سونی یعنی PS3 موکول کرد و اینگونه بود که پروژه عظیم Fabula Nova Crystallis برای کنسول PS3 متولد شد...
در آخر میتوان گفت FFXIII عنوانیست که به راستی شایستگی نامیده شدن به عنوان هنر هشتم را داراست. درست در شرایطی که اکثر بازیهای رایانهای در حال پیش روی به سوی اکشن محض و کشتار و تخریب هستند (که David Cage خالق Heavy Rain نام اسباب بازی را یرای آنها انتخاب کرده است!)، این عنوان کماکان به لمس تجربهای متفاوت و انسانی تاکید داشته و سعی در ارایه چیزی متفاوت و نو دارد که واقعا در نوع خود قابل ستایش است. FFXIII از آن دسته از عنوانهاییس که بدون شک در میان داستان و شخصیتهایش غرق شده و با خندههای آنها خندیده و با اشکهایشان خواهید گریست، FFXIII دریچهایست به جهانی دیگر. جهانی که تخیل و رویا در آن حکم رانی خواهند کرد. اما فراموش نکنید که لذت واقعی تجربه این حس مجازی تنها با لمس کردن آن اتفاق خواهد افتاد، پس همه ترسهایتان را کنار گذاشته و همراه ما از دروازه ورود به سرزمین رویاها عبور کرده و غرق در افسانههای تلخ و شیرین آن شوید...
آخرین ویرایش: