گزارش تصویری سایت 1UP با David Cage ( دوبله )

Mr-Game

کاربر سایت
Sep 21, 2006
2,433
نام
سعید اکبرزاده
سلام دوستان
گفته بودم قراره بترکونم
این هم گزارش تصویری سایت 1UP با David Cage کارگردان بازی heavy rain به صورت دوبله تقدیم شما دوستان گل بازیسنتر
مشاهده در سایت youtube

دوستانی که میخوان از سایت www.youtube.com دانلود کنن ، لینک مورد نظر رو در سایت زیر وارد کنن :
http://clipnabber.com
بهتون لینک مستقیم برای دانلود میده


این هم متن مصاحبه :
مصاحبه Heavy Rain

مرد با لباس سياه: من يادم مياد يه مجله آلمانی چيزی در مورد داستان يه پدر تو بازی نوشته بود،پدری که عاشق بچه هاشه. ميتونيد در اين مورد چيزی بگيد؟
مرد با لباس کرم: واقعاً نميتونم در اين مورد چيزی بگم -خنده- سؤال هايی داريد که من بتونم جواب بدم؟ -خنده-
مرد با لباس سياه: من سؤال های زيادی دارم نگران نباشيد! به اونا هم می رسيم. -خنده-
دموی بازی....
Death And Consequences
مرد با لباس سياه: ميدونيم که شخصيت ها ممکنه بميرن،قبلاً هم در اين مورد گفته بودين.
مممم….اما اگه هر کدوم بميرن بازی ادامه پيدا ميکنه تا هر چهار نفر بميرن درسته؟
مرد با لباس کرم: نه! اگه هر چهار شخصيت بميرن به آخر داستان می رسيم.اين Game Over
نيست و واقعاً آخر بازيه و شما نتايج تصميم هاتون رو می بينيد.اما اگه يه شخصيت بميره شما
با بقيه ادامه ميديد.ميدونی اين ايده از اين واقعيت سرچشمه ميگيره که هميشه Game Over
شدن اذيت کننده هست چون شما می ميريد و بايد به عقب برگرديد و دوباره اونقدر بازی کنيد
تا موفق بشيد و داستان بازی به جلو بره.ما ميخواستيم يه راهی پيدا کنيم که مردن بخشی از
داستان بازی باشه و شما مجبور نباشيد دوباره بازی کنيد بلکه نتايج کاراتون رو قبول کنيد و بازی
رو ادامه بديد.
دموی بازی...
مرد با لباس سياه: سيستم Save بازی چطور کار ميکنه؟ اگه يه اتفاقاتی افتاد که دوست نداشتيم
و خواستيم برگرديم ميتونيم يا بايد بازی رو ادامه بديم؟
مرد با لباس کرم: خوب،ما نميخوايم بازيکنا رو خسته کنيم که مدام برگردن و بازی کنن. ما اميدواريم
بازيکنا قانع بشن که نتيجه کاراشون رو قبول کنن و بازی رو ادامه بدن چون اين باعث ميشه
داستان شما منحصر به فرد باشه و با دوستتون فرق داشته باشه،شما چيزايی رو ببينيد که اون
نديده و اون چيزايی ببينه که شما نديديد.ما بيشتر سعی ميکنيم بازيکن رو قانع کنيم تا اينکه
مجبورش کنيم بازی رو اينجوری ادامه بده.
مرد با لباس سياه: خوب پس چند جا برای Save خواهيم داشت؟
مرد با لباس کرم: بله چند جا برای Save داريم.اما بازيکن رو تشويق ميکنيم بازی رو همونجوری
که هست ادامه بده.
Origins and Inspirations
مرد با لباس سياه: من کنجکاوم که بدونم که ايده ساخت اين بازی چطور به ذهن شما رسيد
آيا چيزی بود که ازش الهام گرفته باشيد و بگيد آره ميتونم از اين استفاده کنم مثلاً بازی خاصی؟
مرد با لباس کرم: ما Heavy Rain رو داريم و Indigo رو هم قبلاً.اولين مسئله اينه که ما چه چيز
جديدی برای بازار ميتونيم بسازيم نه اينکه بازار چی دوست داره.احساس من اينه که کمبود
شديدی در بازی های مخصوص بزرگسالان هست،ما بازی های زيادی برای بچه ها و نوجوون ها
ساختيم اما برای بزرگترها نه و خيليا از بازی کردن دست کشيدند چون بازی مناسبی پيدا
نمی کردن تا 20-25 سالگی بازی های خوبی براشون بود ولی ناگهان متوقف شد. وقتی
هم ازشون می پرسی چرا؟ ميگن چون بازی خوبی برای ما نبود مجبور بودیم همش بازی های شبيه
به هم رو مدام بازی کنیم و ميدونيد که سليقه ها هم عوض ميشه،شما يک کتاب يا فيلم رو در 10،15،20،30 سالگی به يه اندازه دوست نداريد.در مورد بازی ها هم عجيبه که فقط در رده سنی نوجوانان يا کودکان ساخته ميشه. ما ميخواستيم برای بزرگسالا بازی بسازيم. ميدونيد من امسال 40 ساله ميشم؟
مرد با لباس سياه: تبريک ميگم.
مرد با لباس کرم: ممنون.ميدونيد که همه به اين سن ميرسن-خنده-.اما من نتونستم محتوای مناسبی
تو بازی ها برای خودم پيدا کنم که برام جذاب باشه.مسئله ديگه در مورد محتوای بازی هاست.
من ميخواستم داستانی بگم که بيشتر نزديک به زندگی شخصيم باشه،ميدونيد که من يک
پدرم و دو بچه دارم و اين فرزند داشتن چيزای زيادی رو در زندگی شما تغيير ميده.
دموی بازی...
مرد با لباس سياه: برام جالبه بدونم آيا شما بازی خاصی رو دوست داريد؟ جدا از مسايل کاری..
مرد با لباس کرم: البته، من بازی های زيادی رو بازی ميکنم.از ديدگاه حرفه اي اگه بخواين هر بازی که منتشر ميشه رو بازی ميکنم.از نظر من بازی ها دو دسته هستند. بيشتر اونها برای سرگرمی هستند معنی و عمق خاصی ندارند فقط برای وقت گذروندن خوبن. و وقتی بازی رو تموم ميکنيد چيزی رو از دست نميديد،ميگيد بازی کردم لذت بردم خوب ديگه بسه. يه دسته ديگه بازی ها هستند که بيشتر خلاق و جاه طلب هستند،ميخوان چيزی رو به شما بگن يا باعث بشن احساس خاصی پيدا کنيد که صادقانه بگم کم تعداد هستند ولی من به اين دسته از بازی ها علاقه دارم.
مرد با لباس مشکی: بازی خاصی رو ميتونيد اسم ببريد؟
مرد با لباس کرم:ممم بله.بازی های هستند که خيلی با Heavy Rain متفاوت هستند بازی هايی مثل Ico, Shadow of Colossus, يا حتی Katamri Damacy يا Rez يا حتی بازی جديد Flower بازی های بسيار لذت بخشی هستند،خيلی با Heavy Rain فرق دارند اما ايده های ناب و خلاقانه دارند و من احترام زيادی برای اينها قايل هستم که چيزای جديدی رو ارايه ميکنند به جای اينکه يک ايده رو بارها تکرار کنند.ما نياز داريم ايده های جديد بياريم نه فقط تکنولوژی های جديد.
Pipelines and Expectations
مرد با لباس سیاه: اجازه بديد کمی هم در مورد اون دمو صحبت کنيم که قرار نيست تو بازی ببينيم.چقدر هزينه داشت که همچين دمويی فقط برای تبليغ بسازيد؟ آيا توليد کننده های بازی شاکی نشدن؟
مرد با لباس کرم: نه! خيلی هم دوست داشتند! صادقانه بگم اصلاً به درخواست سونی اون
دمو رو ساختيم ما از تجهيزات استوديو Quantic استفاده کرديم وقتی همه ابزار در استوديو هست
ساخت صحنه ها گرون در نمياد و ساخت دمو فقط شامل کارايی مثل Motion Capture ميشه و گرون در نمياد.چيزی که واقعاً گرونه موتور گرافيکی R&D هست، ابزار ها و وسايلی که بايد برای شرکت بگيريد. وقتی شرکت آماده باشه ساختن صحنه ها گرون در نمياد.
مرد با لباس سیاه: خوب بازی بعدی شما رو کی می بينيم؟
مرد با لباس کرم: - خنده - ميدونيد چيزی که الان از همه مهم تره نوشتن داستانه و من دوست ندارم شروع کنم به داستان نوشتن فقط برای اينکه خوب بايد يه داستان جديد بنويسم و کار جديدی رو شروع کنيم من توجه زيادی به داستان هام دارم چون سه،چهار سال آينده رو با اونا سر ميکنم و بايد هر صبح که بيدار ميشم بتونم با هيجان سراغ اونا برم و از اونا خسته نشم و بهشون ايمان داشته باشم. پس عجله اي ندارم...
مرد با لباس سياه: بايد ياداوری کنم که شما قبلاً گفتيد يک يا دو بازی ديگه رو داريد روش کار ميکنيد...
مرد با لباس کرم: ما چند تا بازی رو داريم روش کار ميکنيم اما تو مغز من! - خنده - که به
اندازه کافی زياد هستند. فکر ميکنم مردم با ديدن کار بعدی ما شگفت زده بشن.
مرد با لباس سياه: چند سالی طول ميکشه مگه نه؟
مرد با لباس کرم: شايد اينقدر نه.


ترجمه متن: کورش فروديان

البته کیفیت کارهای ما خیلی بالاتره این به صورت ازمایشی و رایگان در دسترس عموم قرار میگیره
اطلاعات بیشتری نمیتونم بدم چون برای دوست عزیزم اقا حسین(CyrusGreat)مشکل پیش میاد
فعلا منتظر جواب اقا کیانوش هستم تا با یه تبلیغ گستره اطلاعات بیشتری بدم

دوستان خوشحال میشم نظراتتون رو اعلام کنید
 
آخرین ویرایش:

hitman_ravani

کاربر سایت
Aug 10, 2006
1,253
نام
علی
خوب اولین نظر رو من میدم! :biggrin1:

مبارکـــه آواترش رو عوض کرده! :p

حالا شما که زحمت کشیدی و آپود کردی , چرا لینک مستقیم هم نمیزاری؟؟ یجای دیگه هم آپ میکردی!!


دیدم همه میگن کلت بزرگه به سرت نمیخوره ، شبیه افلیجا شدی :cheesygri بهم برخورد عوضش کردم

خوب راست میگفتن دیگه بنده های خدا!!!! :-" :-" :-" :p :p :p البته ببخشیدا!!
 
آخرین ویرایش:

Mr-Game

کاربر سایت
Sep 21, 2006
2,433
نام
سعید اکبرزاده
مبارکـــه آواترش رو عوض کرده!
دیدم همه میگن کلت بزرگه به سرت نمیخوره ، شبیه افلیجا شدی :cheesygri بهم برخورد عوضش کردم
 
آخرین ویرایش:

djwolf

کاربر سایت
Dec 16, 2007
1,196
نام
حسین
چند تا از سایت ها ادعا کردن که اینو ما دوبله کردیم و اینو من می دونم که این یه دروغه ولی ای کاش میشد اسم ببرم اسم این سایت ها رو
 

Mr-Game

کاربر سایت
Sep 21, 2006
2,433
نام
سعید اکبرزاده
سعيد من اونجا نظرم رو دادم ممنون خيلي كاره جالبي بود!
به نظر جالب مياد ممنون
چاکریم;)

بابا متن مصاحبه هم رو میزاشتی..شاید یکی با تیوب مشکل داشته باشه
خب چرا میزنی :((
مصاحبه Heavy Rain

مرد با لباس سياه: من يادم مياد يه مجله آلمانی چيزی در مورد داستان يه پدر تو بازی نوشته بود،پدری که عاشق بچه هاشه. ميتونيد در اين مورد چيزی بگيد؟
مرد با لباس کرم: واقعاً نميتونم در اين مورد چيزی بگم -خنده- سؤال هايی داريد که من بتونم جواب بدم؟ -خنده-
مرد با لباس سياه: من سؤال های زيادی دارم نگران نباشيد! به اونا هم می رسيم. -خنده-
دموی بازی....
Death And Consequences
مرد با لباس سياه: ميدونيم که شخصيت ها ممکنه بميرن،قبلاً هم در اين مورد گفته بودين.
مممم….اما اگه هر کدوم بميرن بازی ادامه پيدا ميکنه تا هر چهار نفر بميرن درسته؟
مرد با لباس کرم: نه! اگه هر چهار شخصيت بميرن به آخر داستان می رسيم.اين Game Over
نيست و واقعاً آخر بازيه و شما نتايج تصميم هاتون رو می بينيد.اما اگه يه شخصيت بميره شما
با بقيه ادامه ميديد.ميدونی اين ايده از اين واقعيت سرچشمه ميگيره که هميشه Game Over
شدن اذيت کننده هست چون شما می ميريد و بايد به عقب برگرديد و دوباره اونقدر بازی کنيد
تا موفق بشيد و داستان بازی به جلو بره.ما ميخواستيم يه راهی پيدا کنيم که مردن بخشی از
داستان بازی باشه و شما مجبور نباشيد دوباره بازی کنيد بلکه نتايج کاراتون رو قبول کنيد و بازی
رو ادامه بديد.
دموی بازی...
مرد با لباس سياه: سيستم Save بازی چطور کار ميکنه؟ اگه يه اتفاقاتی افتاد که دوست نداشتيم
و خواستيم برگرديم ميتونيم يا بايد بازی رو ادامه بديم؟
مرد با لباس کرم: خوب،ما نميخوايم بازيکنا رو خسته کنيم که مدام برگردن و بازی کنن. ما اميدواريم
بازيکنا قانع بشن که نتيجه کاراشون رو قبول کنن و بازی رو ادامه بدن چون اين باعث ميشه
داستان شما منحصر به فرد باشه و با دوستتون فرق داشته باشه،شما چيزايی رو ببينيد که اون
نديده و اون چيزايی ببينه که شما نديديد.ما بيشتر سعی ميکنيم بازيکن رو قانع کنيم تا اينکه
مجبورش کنيم بازی رو اينجوری ادامه بده.
مرد با لباس سياه: خوب پس چند جا برای Save خواهيم داشت؟
مرد با لباس کرم: بله چند جا برای Save داريم.اما بازيکن رو تشويق ميکنيم بازی رو همونجوری
که هست ادامه بده.
Origins and Inspirations
مرد با لباس سياه: من کنجکاوم که بدونم که ايده ساخت اين بازی چطور به ذهن شما رسيد
آيا چيزی بود که ازش الهام گرفته باشيد و بگيد آره ميتونم از اين استفاده کنم مثلاً بازی خاصی؟
مرد با لباس کرم: ما Heavy Rain رو داريم و Indigo رو هم قبلاً.اولين مسئله اينه که ما چه چيز
جديدی برای بازار ميتونيم بسازيم نه اينکه بازار چی دوست داره.احساس من اينه که کمبود
شديدی در بازی های مخصوص بزرگسالان هست،ما بازی های زيادی برای بچه ها و نوجوون ها
ساختيم اما برای بزرگترها نه و خيليا از بازی کردن دست کشيدند چون بازی مناسبی پيدا
نمی کردن تا 20-25 سالگی بازی های خوبی براشون بود ولی ناگهان متوقف شد. وقتی
هم ازشون می پرسی چرا؟ ميگن چون بازی خوبی برای ما نبود مجبور بودیم همش بازی های شبيه
به هم رو مدام بازی کنیم و ميدونيد که سليقه ها هم عوض ميشه،شما يک کتاب يا فيلم رو در 10،15،20،30 سالگی به يه اندازه دوست نداريد.در مورد بازی ها هم عجيبه که فقط در رده سنی نوجوانان يا کودکان ساخته ميشه. ما ميخواستيم برای بزرگسالا بازی بسازيم. ميدونيد من امسال 40 ساله ميشم؟
مرد با لباس سياه: تبريک ميگم.
مرد با لباس کرم: ممنون.ميدونيد که همه به اين سن ميرسن-خنده-.اما من نتونستم محتوای مناسبی
تو بازی ها برای خودم پيدا کنم که برام جذاب باشه.مسئله ديگه در مورد محتوای بازی هاست.
من ميخواستم داستانی بگم که بيشتر نزديک به زندگی شخصيم باشه،ميدونيد که من يک
پدرم و دو بچه دارم و اين فرزند داشتن چيزای زيادی رو در زندگی شما تغيير ميده.
دموی بازی...
مرد با لباس سياه: برام جالبه بدونم آيا شما بازی خاصی رو دوست داريد؟ جدا از مسايل کاری..
مرد با لباس کرم: البته، من بازی های زيادی رو بازی ميکنم.از ديدگاه حرفه اي اگه بخواين هر بازی که منتشر ميشه رو بازی ميکنم.از نظر من بازی ها دو دسته هستند. بيشتر اونها برای سرگرمی هستند معنی و عمق خاصی ندارند فقط برای وقت گذروندن خوبن. و وقتی بازی رو تموم ميکنيد چيزی رو از دست نميديد،ميگيد بازی کردم لذت بردم خوب ديگه بسه. يه دسته ديگه بازی ها هستند که بيشتر خلاق و جاه طلب هستند،ميخوان چيزی رو به شما بگن يا باعث بشن احساس خاصی پيدا کنيد که صادقانه بگم کم تعداد هستند ولی من به اين دسته از بازی ها علاقه دارم.
مرد با لباس مشکی: بازی خاصی رو ميتونيد اسم ببريد؟
مرد با لباس کرم:ممم بله.بازی های هستند که خيلی با Heavy Rain متفاوت هستند بازی هايی مثل Ico, Shadow of Colossus, يا حتی Katamri Damacy يا Rez يا حتی بازی جديد Flower بازی های بسيار لذت بخشی هستند،خيلی با Heavy Rain فرق دارند اما ايده های ناب و خلاقانه دارند و من احترام زيادی برای اينها قايل هستم که چيزای جديدی رو ارايه ميکنند به جای اينکه يک ايده رو بارها تکرار کنند.ما نياز داريم ايده های جديد بياريم نه فقط تکنولوژی های جديد.
Pipelines and Expectations
مرد با لباس سیاه: اجازه بديد کمی هم در مورد اون دمو صحبت کنيم که قرار نيست تو بازی ببينيم.چقدر هزينه داشت که همچين دمويی فقط برای تبليغ بسازيد؟ آيا توليد کننده های بازی شاکی نشدن؟
مرد با لباس کرم: نه! خيلی هم دوست داشتند! صادقانه بگم اصلاً به درخواست سونی اون
دمو رو ساختيم ما از تجهيزات استوديو Quantic استفاده کرديم وقتی همه ابزار در استوديو هست
ساخت صحنه ها گرون در نمياد و ساخت دمو فقط شامل کارايی مثل Motion Capture ميشه و گرون در نمياد.چيزی که واقعاً گرونه موتور گرافيکی R&D هست، ابزار ها و وسايلی که بايد برای شرکت بگيريد. وقتی شرکت آماده باشه ساختن صحنه ها گرون در نمياد.
مرد با لباس سیاه: خوب بازی بعدی شما رو کی می بينيم؟
مرد با لباس کرم: - خنده - ميدونيد چيزی که الان از همه مهم تره نوشتن داستانه و من دوست ندارم شروع کنم به داستان نوشتن فقط برای اينکه خوب بايد يه داستان جديد بنويسم و کار جديدی رو شروع کنيم من توجه زيادی به داستان هام دارم چون سه،چهار سال آينده رو با اونا سر ميکنم و بايد هر صبح که بيدار ميشم بتونم با هيجان سراغ اونا برم و از اونا خسته نشم و بهشون ايمان داشته باشم. پس عجله اي ندارم...
مرد با لباس سياه: بايد ياداوری کنم که شما قبلاً گفتيد يک يا دو بازی ديگه رو داريد روش کار ميکنيد...
مرد با لباس کرم: ما چند تا بازی رو داريم روش کار ميکنيم اما تو مغز من! - خنده - که به
اندازه کافی زياد هستند. فکر ميکنم مردم با ديدن کار بعدی ما شگفت زده بشن.
مرد با لباس سياه: چند سالی طول ميکشه مگه نه؟
مرد با لباس کرم: شايد اينقدر نه.


ترجمه متن: کورش فروديان
چند تا از سایت ها ادعا کردن که اینو ما دوبله کردیم و اینو من می دونم که این یه دروغه ولی ای کاش میشد اسم ببرم اسم این سایت ها رو
دو تا از اون سایت ها مال خودمونه ... بیشتر از دوتا هستن اسمشون رو بگید ببینم لطفا
وقتی نسخه اصلی تمام کنفرانس ها منتشر شد معلوم ميشه مال کيه
!! شما از کجا میدونی ؟ من این رو به کسی نگفته بودم :eek:
خیلی عالیه دوستان .
خوشم اومد از شما .
شما رو تشویق می کنم به اینکه روز به روز عالی تر بشین .
ممنون
این اولین کار ما بود ، رو نسخه اصلی ( نسخه های اصلی ) خیلی بهتر کار میکنم ;)
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر