وقتی که شنیدم دنیل گریک قرار شده به جای پیرس برازنان نقش جیمز باند را در بازسازی کازینورویال بازی کند خیلی تعجب کردم ولی بعد از مدتی فهمیدم که این قضیه فقط شامل حال من نمی‌شود بلکه مخالفان بسیاری پیدا کرده است اما وقتی بازی بسیار زیبای او را در کازینورویال دیدیم به همه ثابت شد که دنیل بهترین انتخاب بوده است حالا هم که Quantum of solace که تقریباً از فروش خوب فیلم قبلی برخوردار بود روی پرده سینما رفت از روی کازینورویال هیچ بازی ساخته نشد ولی حال Activision دست به ساخت بازی از روی QOS زده است این بازی که تقریباً داستان هر دو فیلم کازینو و QOS را پوشش می‌دهد متاسفانه چیزی که داستان بازی را کمی شکر آب می‌کند بهش بین داستان دو فیلم است و این که داستان QOS بعد از کازینو اتّفاق می‌افتد باعث ایجاد دوگانگی در ذهن می‌شود که وضع را خراب تر می‌کند.
داستان از این قرار است که جمیز که از طرف (وِسپر) زنی که به او علاقه داشت مورد خیانت قرار گرفت قصد برکشف حقیقت دارد و خشمی پایان ناپذیر وجودش را فراگرفته خشمی که تا حد زیادی مأمور M را هم نگران کرده است جمیز به جستجوی حقیقت به کشورهای استرالیا ایتالیا و آفریقا سفر کرده است تا بفهمد که پراوسپر به او خیانت کرده و ... همانطور که می‌بینیم داستان فیلم خوب است ولی در بازی دچار مشکلاتی شده است QOS برای پردازش از موتور معروف call of duty استفاده می‌کند به طوری که در همان شروع بازی متوجه شباهت‌های زیاد دو بازی می‌شویم به لطف این موتور انتظار می‌رفت که شاهد یک گرافیک بی‌نظیر مانند cod 5 باشیم ولی خیر Qos نتوانسته خود را به پای cod برساند و این مشکل بزرگی برای بازی روز به حساب می‌آید.
چون به طور حتم وقتی کسی برای خرید بازی به مغازه می‌رود اگر کمی از تعریف دوبازی را شنیده باشد غیر ممکن است که بین دو سبک تیراندازی اول شخص cod و Qos را انتخاب کند بگذارید کمی موضوع گرافیک را باز کنیم نمی‌توان گفت که QOS گرافیک نوین ندارد و همین نمی‌توان به عنوان بازی با گرافیک اولیه به آن نگاه کرد به خاطر اینکه شما نقاط قوت و ضعف یکسانی را در بازی می‌بینید به طوری که در مقابل هر نکته مثبت گرافیکی می‌توان یک نکته منفی پیدا کرد برای مثال گرافیکی اب‌ها بسیار زننده و غیر طبیعی اند ولی در مقابل رنگ بندی‌های فضا خوب است دکوراسیون بازی طبیعی و خوب جلوه می‌دهد ولی نکات گرافیکی این دکوراسیون چنگی به دل نمی‌زند یا مثال دیگر سایه زنی جذابی را در بازی مشاهده نمی‌کنیم ولی کارکترها به خصوص خود جیمز در هنگام پناه گرفتن با جزئیات و فیزیک ذوبی کار شده‌اند این بازی از نظر گیم پلی جذابیت‌های خود را دارد.
QOS دارای یک سبک سریع و بی وقفه است و در برخی مراحل سرعت واکنش جای خود را با مخفی کاری عوض می‌کند نمای پیشین فرض اول شخصی است و پس از پناه گرفتن دوربین به حالت سوم شخص تغییر می‌کند در دمای سوم شخص قابلیت هایی از جمله هدف‌گیری یا شلیک کورکورانه و یا حرکت از پناهگاه به پناهگاه دیگری وجود دارد تغییر حالت دوربین از سوم شخص به اول شخص کمی با سرعت انجام می‌شود به همین دلیل مدتی طول می‌کشد تا به آن عادت کنید از دیگر امکانات می‌توان به مخفی‌کاری اشاره کرد که باید در آن با نشستن پنهان شدن نگاه به نقشه و حرکات سریع و آرام بدون دیده شدن دشمنان را از پای درآورید که البته این از بپای در آوردن هم قابلیتهای خود را دارد که با زدن دکمه‌هایی خاص جیمز حرکات و کمبودهای به دشمنان می‌زد ولی در این قسمت هم گرافیک و هوش مصنوعی کم از جذابیت این حرکات می‌کاهد همچنین استفاده از تخریب پذیری محیط ازدیگر امکانات گیم پلی بازی است که مثلاً با شلیک به کپسولهای آتش‌نشانی بسوی دیدی دشمنان گرفته می‌شود و شما به راحتی می توانید به آنها نزدیک و آنها را از پا درآورید. صداهای بازی حرفی برای گفتن ندارد ما که تا پایان بازی نقطه قوتی در صدای بازی ندیدیم اگر شما دیدید ما را در جریان بگذارید.
ولی جریان برای موسیقی کمی متفاوت است به لطف تم‌های جذاب و دلنشین جمیز باند و کازینورویال موسیقی‌های بازی در یک کلمه بسیار (جمیز باندی )است و حس یک 001 بودن را به شما انتقال می‌دهد در کل اگر از بازی منفی کاری خوشتان می‌آید و در عین حال خواهان درگیریهای گاه به گاه هم هستید QOS را از دست ندهید
نقاط قوت : هوش مصنوعی متعادل- گرافیکی نسبتاً خوب- موسیقی عالی
نقاط ضعف : خط داستان گمراه کننده - صدای غیر قابل قبول
Google