احتمالا اکثر اعضا این بازی رو انجام دادن جز من البته به خاطر کارت گرافیک پایین برا این بازی .
تمام تنظیمات گرافیکی رو تا جایی که میشد کم کردم تونستم یکم بازی کنم و به در و دیوارا نگاه کنم.
سنگ فرش کف زمین انصافا واقعی جلوه میکنه و خیلی جالب بود . خوب در مورد اینجور چیزا خیلی گفته شده مهم اصل مطلبه .
همون طور گه گفته شده بازی در ده 1950 روایت شده . یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و شروع معماری و باز سازی بنا ها .
مثل بقیه هنر ها مثلا فیلم و سینما برای روایت یه داستان نیاز به زمان مشخصی هستش تا ما حسش کنیم باورش کنیم
که اینجا ده 50 هستش نیاز به المان ها و نشانه های از اون سال ها رو داره .جدا که چقدر خوب از آب در اومده . مثلا لودینگها .
نشون دادن آسمون خراش های بتنی بلند که بهتره بگیم دریا خراشها
زیر آب فضای داستانهای جذاب قدیم رو داره مثل داستان
ژولورن و افسانه شهر اتلانتیس که بهش اشاره شد .
اصول
در معماری قانونی هست که میگه برای ساختن یه بنا نباید طبیعت رو از بین برد بلکه باید باهاش کنار اومد . همزیستی ایجاد کرد .
مثل خونه ای که از وسطش درخت رد میشه والبته تو ایرانه حیف که تصویری ندارم نشونتون بدم
اول بازی منظره شهر رو نشون میداد که یه نهنگ ( اگه اشتباه نکرده باشم ) از لابه لای ساختمونا رد میشد . دسته های ماهی و ...
که تو شهر وول میخوردن . این یعنی احترام گذاشتن به طبیعت
که . جدای از جذابیت بودن ماهی لابه لای شهر منظور دیگه ای هم داشت . البته بعضی جاها هم که رخنه کردن تو ساختمونا.
فکر میکنم اکثرا از حال و هوای شهر های ده 50 آمریکا تجسم خوبی داشته باشن پس میدونین که چه فضای کلاسیکی داره .
برای یه شهر زیر آبی که مدرن هم هست اضافه کردن چند المان از فیلماهی فضایی اون زمان خیلی کمک کرده .
استفاده از لباس قواصی فلزی وزنگ زده همون دوران البته با تغییر کوچولو .
فلز بتن موسیقی تبلیغات با بردهای تک رنگ وگاه چند رنگی .زنگ زدگی. لباس ها: شلوارهای راه راه .
جلیغه . پیراهن های سفید . کفش ها دو رنگ مدل موها .
کفپوشهای 3 رنگ بخاری ها . لامپ ها . لوستر ها در ها
.لوگو ها( نمیگم آرم چون درست نیست ). والبته تلویزیون ها ورادیو ها هر چند تکنولوژی باعث تغییراتی شده
اما پایه همه اینها برمیگرده به همون زمان .
معمولا تو جمع ما فرقی نمیکنه فیلم باشه یا بازی
یا انیمه یا تو واقعیت چشمامون دنبال بنا هاست ولی انصافا ساختمون ها وفضا های که تو بعضی بازی ها هست واقعا لذت بخش هستن
فضا
معمولا اکثر آدما با بودن تو جاهای محدود دچار استرس میشن حالا میخواد یه کمد باشه یا یه شهر زیر آب خالی از سکنه
درست وحسابی . این میتونه خمیر مایه خوبی باشه برا شروع .
رنگ های روشن توی شهر خیلی به چشم میخوره .شاید یه سری از فیلم های چارلی چاپلین یا لورر :biggrin1: هاردی رو دیده باشید
که رنگی شده باشن و رنگهای خیلی روشن و نچسبی دارن . استدلال من اینه که در اون زمان اونقدری تکنولوژی
مثل الان پیشرفته نبود تا تیف گسترده ای از رنگ رو داشته باشن به خاطر همین یکمی محدودیت رو ایجاد میکنه اما این اصلا بد نیست
اکثر رنگهای که رپچر میبینید شاد و روشن هستن .مثلا به ایتن تصویر نگاه کنید
مگه چند تا رنگ توش میبینید که به واقعیت نزدیک باشه.عین تبلیغات رایش میمونه:biggrin1:
والبته با کمک نور و سایه ها فضای نا امنی رو به وجود آوردن مثل همیشه. ومثل بازیهای دیگه .
البته آب رو نباید فراموش کرد که واقعا خیره کننده هست حتی با پایین ترین گرافیک :biggrin1:
موسیقی وافکتها هم که تاثیر خودشون رو دارن به علاوه هیولاها و موجوداد جهش یافته و دست ساز .
مثل
غول بابا ها :biggrin1:
خوب فکر میکنم کافی باشه چون خودمم دیگه خسته شدم . قرار بود در مورد استاندارد بازیهای اول شخص یه صحبت های بکنیم
که فقط به چند مورد کوتاهش اشاره می کنم
با توجه به اینکه از موتور پایه بازی سر در نمیارم اما برام جالبه که بدونم ارتفاع همه کاراکترهای اصلی بازی یکیه یعنی
همشون در ارتفاع 1 متری از زمین اسلحه به دست هستن . میزان ارتفاع پرش و خم شدن و دراز کشیدن و دیدشون و چند مسئله دیگه
که طلبه بودید بحثی بشه .
با آرزوی موفقیت برا همه کلانتری 123 نیاورانbiggrin1: