نوشته شده توسط farzadlion:سلام
اما من موافق نیستم
بنظر من داستانش خیلی الکی بود...داستانش فقط در صداهای روی تلفن خلاصه میشد...به این که نمیگند داستان...
بیشتر میشه گفت سوژه ی جالبی داشت ...اما داستان خوب نه
بنظر من اسم اون صحنه ها را داستان نمیشه گذاشت..نه فکر می کنم داری اشتباه می کنی, داستان رو, کارهای Paxton Fettel و توهم هایی که می دیدیم پیش می برد. اینها نقش مهمتری داشتن تا Message هایی که روی تلفنها بود.
نوشته شده توسط farzadlion:فکر کن تو تا صبح تو خواب 5 بار توهم ببینی آیا میشه اسمشا گذاشت داستان :cheesygri
خوابی که ما می بینیم فرق داره, ما چیزهای مبهمی رو می بینیم که هیچ ربطی به هم ندارن و هیچی ازشون سر در نمی یاریم. فکر می کنم مثال خوبی رو نزدی.
چیزهایی که در بازی به عنوان توهم دیده میشه مربتط به هم هستن و سر نخ هایی رو ما می ده که چیزهایی از داستان بازی رو می فهمیم
بنظر من بازی FEAR نسبت به بازیهای سبک خودش مثل Doom, Quake و Half Life خیلی به واقعیت نزدیک تر بود. چون دشمن عجیب غریب تو بازی خیلی کم بود و نقش زیادی تو بازی نداشتن.نوشته شده توسط allworld:من تو بعضی از بازيها مثل devil my cray يا doom و خيلی های ديگه که
همش توشون موجودات عجيبو الخلقه هستند خيلی بدم مياد
بازی بايد به واقعيت نزديک باشه تا اون ترسه واقعی تو طرف نمايان بشه
مسلما بازی FEAR خودش رو در حد بازیهایی مثل MGS بازیهای دیگه که داستان قوی دارن نمی دونه. اما نسبتا بین بازی هایی با سبک مشابه خودش هست بهتر کار شده. حداقل حرفی برای گفتن و چیزی برای بحث کردن داره. فرضا بازی دووم داستان خاصی نداره یا همین Quake.نوشته شده توسط farzadlion:Fear هیچوقت به عنوان یک بازی دارای داستان خوب مطرح نبوده...در هیچ جایی ...حتی سوژه ی داستانش هم تکراریه و از یک فیلم گرفته شده...
حتی بنظر من نتونسته بود اون ترسی و فضایی که در اون فیلم بود را هم بخوبی القا کنه...
خوب پس باید گفت بازی نکات قوت زیادی داره و میشه امیدوار بود تو شماره های بعدی بازی نکات منفی رو جبران کنن تا بازی بهتر و موندگارتری بشه.نوشته شده توسط farzadlion:اگه از هر کس نکات قوت این بازی را بپرسی به این 3 تا اشاره میکنه
صدا گذاری...گرافیک و گیم پلی...
بزگترین ایراد این بازی هم محیط های یکنواخت..تاریک و تکراریش در طول بازیه