Syphon Ғilтer را اكثر كساني كه پلياستيشن يك و دو داشتند را به خوبي به ياد ميآورند و با كاركتر لوگان و اين بازي سومشخص تيراندازي دوراني سپري كردهاند و PSP داران همچنين!
خيليها اين بازي را به خاطر اكشن سوم شخص بودن و تا حدودي استفاده از عنصر مخفيكاري تقليدي از متالگير ساليد ميدانند اما با اين وجود توانست افراد زيادي را زير پرچم خو قرار دهد و طرفداران بيشماري در آن زمان، وقتي كه سوني پلي استيشن در دوران شكوه خود بود، بدست آورد و نظر منتقدان را به خود جلب نمايد به طوري كه توانست در 25 بازيبرتر تمامي دوران IGN قرار گيرد و امتياز بالاي 9.5 از 10 را از منتقدين اين سايت دريافت نمود، امتياز گيم اسپات هم به اين بازي 9 از 10 بود كه نشان از پرقدرت ظاهر شدن اين بازي ميدهد.
كساني كه با اين سري آشنايي دارند ميدانند كه داستان هر نسخه بسيار غني و قوي كارشده و يكي از نقاط قوت سايفون فــيــلــتـر محسوب ميشود حال تصميم ما بر اين است كه شرح كاملي از داستان تكتك نسخههاي عرضه شده را براي شما بگذاريم تا با اين بازي جذاب آشنايي بهتر و كاملتري پيدا كنيد.
Syphon Ғilтer
اين نسخه در سال 1999 منتشر شد كه اولين نسخه از اين سري محسوب ميشود، گفتنيست اين بازي در 4 دسامبر 2009 براي PS3 در PSN و كنسول دستي PSP منتشر شده.
گابريل لوگان (Gabriel Logan) كه به اختصار گيب خوانده ميشود و ليان زينگ(Lian Xing) دو مأمور ويژه كه به دنبال تروريست بينالمللي اريش رومر(Erich Rhoemer) هستند، اما قبل از آنها اليس(Ellis) كه مأموري كم تجربه است به مخفيگاه رومرو و انبار مواد مخدر او واقع در كاستاريكا نفوذ ميكند، اما در هنگام جاسوسي مخفيگاه اليس لو رفته و توسط مارا آرامو يكي از مأموران زبدهي رومر شناسايي و دستگير ميشود، پس از دستگيري اليس رومر احساس خطر كرده و دستور سوزاندن مخفيگاه را به آنتون گيردكس، كه يك تروريست فرانسويست، ميدهد تا با اين كار تمامي آثار و شواهد مربوط به يك پژوهشهاي علمي را كه مشغول به انجام آن بودند را از بين ببرند، اين پژوهشها به سايفون فيـلـتر معروف است.
اين واقعه به واشنگتن ديسي، ادوارد بنتون كه معاونت آژانس را دارد، ارسال ميشود و ادوارد پيگيري رخداد اخير را به توماس ماركينسون، چهرهاي نه چندان آشنا، واگذار ميكند و او هم دو مأمور كاركشته اين آژانس، گيب و ليان را براي انجام اين كار برميگزيند.
گيب و ليان در ابتدا به هيماليا اعزام ميشوند تا در مورد ويروسي مرموز و ناشناخته اطلاعاتي از تنها بازمانده در اثر حملهي اين ويروس بدست آورند، با توصيفاتي كه بازمانده از ويروس شرح ميدهد، ليان آنرا حقيقتي غيرممكن توصيف ميكند.
هنگامي كه بازي آغاز ميشود، رومر و يك تروريست ديگر با راهاندازي حملهاي در واشنگتن ديسي قصد دارند تا اهداف خود را پيش برده و عملي سازند، اما گيب متخصص ارتباطات رومر پاولكارويچ را دستگير كرده و مانع از هرگونه اقدام ديگري از جانب او ميشود، پس از آن گيب به دنبال آرامو كه چند نمونه از آن ويروس خطرناك را در دست دارد ميرود، آرامو به سمت پارك فرار ميكند و گيب احساس خطر ميكند و از دنبال كردن آرامور منصرف ميشود تا مبادا جان افراد بيگناه ديگر به خطر بيافتد و آرامور با اين ترفند موفق به فرار ميشود. گيب پس از عدم موفيت در دستگيري آرامور سراغ دو تن از افراد مهم رومر از جمله جورج ماركوس و آنتون گيرديوس كه متخصصين بمب هستند رفته و آنها را از بين ميبرد. پس از آزمايش نمونههاي بدست، نتايج آزمايشگاهي نشان ميدهد كه سايفون فيـلـتر يك سلاح بيولوژيكي كشنده در آينده بوده و قادر است اهداف مهم و گونههاي خاصي از يك نژاد را مورد هدف قرار بدهد، با برنامه ريزي اين سلاح ميتوان يك گونهي خاصي از افراد يك منطقه را از بين برد، بدونه اينكه به ساير نژادها و گونهها آسيبي برسد.
جاناتان فاگان مدير عامل و موسس شركت داروسازي PHARCOM با حضور در يك جشن به خاطر تأسيس شركتش توسط آرامو و بنتون كه يك مأمور دو جانبه است دستگير و به گروگان گرفته ميشود، گيب سريعاً وارد عمل شده و با كشتن جان، آرامو را متوقف كرده و او را دستگير ميكند، گيب، جاناتان را آزاد كرده و باز هم آرامو موفق به فرار ميشود، اما نيروهاي گيب او را گرفته و طي بازجوييهاي كه از او به عمل ميآيد آنها مكان اختفاي رومر را كه در قزاقستان است را كشف ميكنند.
گيب ميرود تا مكان اصلي اختفاي رومر را در قزاقستان پيدا كند، گيب در اين راه موفق ميشود اما ليان توسط رومر به اسارت گرفته ميشود، در همين اثنا گيب، ولاديسلاو گابرگ از فرماندههان رومر را كشته و موفق به مهدم ساختن هيليكوپتر رومر ميشود، اما رومر موفق به فرار همراه گروگانها ميشود، رومر به پايگاه ديگر خود واقع در اوكراين ميرود.
گيب به محل اختفاي رومر كه در يك دژ مستحكم، متعلق به كليساي جامع گوتك است، نفوذ ميكند. در آنجا بيماراني ناشي از ويروس نگه داري ميشود و براي بهبودي آنها به ظاهر پادزهر تزريق ميكنند، گيب به عمق كليسا نفوذ ميكند تا ليان را نجات دهد و در طي اين عمل متوجه ميشود كه هنوز پادزهري براي ويروس كشف نشده و در ادامه جسد فاگان را پيدا مي كنند كه توسط آرامو كشته شده، اما پس از آن آرامو تغيير پيدا كرده و تصميم ميگيرد كه گيب و ليان را كمك كند.
گيب باري ديگر به قزاقستان و PHARCOM واقع در آلماتي برميگردد، چراكه رومر و افرادش در آنجا هستند، واقعهي مهمي رخ ميدهد، رومر متوجه مذاكرات كارگينسون با رومر شده و از گفتههاي وي برميآيد كه خواستار استفاده سايفون فــيــلــتـر براي سازمان است، اما رومر با گفتهي ماركينسون مخالفت كرده و او را ميكشد. پس از آن، اقدام به پرتاب موشك حاوي ويروس ميكند، اين موشك قرار است كه در بالاي جو قرار گيرد كه نتيجهي اين عمل بسيار گران تمام خواهد شده و افراد زيادي جان خود را از دست ميدهند، اما رومر نميتواند جلوي پرتاب موشك را بگيرد و در نتيجه موشك پرتاب شده و رومر چارهاي جز فعال كردن چاشني انفجار موشك ندارد، بنابراين موشك را در آسمان قزاقستان منفجر كرده و بدين صورت از وقوع جنگجهاني سوم جلوگيري ميكند. رومر از دخالت لوگان در اين امر بسيار خشمگين شده و به قصد كشتن او روانه ميشود كه در اين امر موفق نشده و توسط لوگان كشته ميشود در اينجا شاهد صحنهاي خواهيم بود كه شبحي به همراه آرامور نمونهاي از سايفون فــيــلــتـر را به مقر سازمان ميبرند و در نهايت خندهي شيطاني آرامور را ميشنويم.
Syphon Ғilтer 2
اين نسخه دومين نسخه از اين سري بوده كه در سال 2000 براي كنسول پلياستيشن منتشر شد.
داستان بازي درست پس از وقايع سايفون فيـلـتر1 روايت ميشود.
گابريل لوگان، ليان زينگ و عوامل CBDC(گروهي از ارتش ايالات متحده) در تلاش براي ترك قزاقستان و مبادله اطلاعاتي درباره واكسن ويروس هستند.
گيب به همراه مأموران CBDC با هواپيماي جنگده بر فراز كوههاي راكي در حركت هستند و قرار است كه با نماينده سابق آزانس تريسا ليپان ملاقات نمايند. در همين اثنا هواپيماي آنان مورد هجوم دو جنگنده قرار ميگيرد، در حالي كه هواپيما دچار سانحه شده آنها به پرواز ادامه ميشود و پس از رسيدن به مقصد مورد نظر گيب به همراه مأموران CBDC با چتر به زمين فرود ميآيند، اما آنها فراموش ميكننده كه ديسكت اطلاعاتي را كه جاناتان فاگان به آنها داده بود را بياورند و در هواپيما باقي ميماند، هواپيما كه در اثر حملهي جنگندهها دچار صانحه شده با رشته كوههاي راكي برخورد ميكند، حال گيب به همراه ستوان جيسون چنس به مكان برخود هواپيما رفته و موفق ميشوند كه اطلاعات حياتي در مورد سايفون فــيــلــتـر را كه درون ديسك قرار دارد، بدست آورند، اما در آنجا با نيروهاي دشمن برخورد ميكنند، آنها سعي دارند تا با ايجاد بهمن گيب و همراهانش را از بين ببرند اما گيب موفق به فرار ميشود و در ادامه چنس و دو تن از يارانش را مييابد و با آنها همراه ميشود، پس از مدتي به پلي ميرسند اما باز هم نيروهاي دشمن رسيده و پل را منفجر ميكنند كه باز هم گيب جان سالم به در ميبرد. در همين حال ليان در McKenzie پايگاه هايي كلرادو سعي در كسب اطلاعاتي در مورد ويروس سايفون فيـلـتر دارد و در طي اين جستجو به اطلاعات مهمي از جمله زنده بودن فاگان و تزريق ويروس سايفون فيـلـتر به بدن خود بدست ميآورد، فاگان كه با دكتر ويسنجر در ساخت اين پروژه همكاري نزديگي داشته از جانب "ديلان مورگان" مأمور است كه قسمتهايي از ويروس كه در خون فاگان است را استخراج نمايد. ليان پس از بدست آوردن اين اطلاعات با هليكوپتري به دنبال گيب ميرود و او را نجات ميدهد. پس از آن گيب به همراه ليان به دنبال ديسك به عمق دره ميروند اما آرچر قبلاً به آنجا رسيده و ديسك را در دست دارد و از دادن ديسك به آنها مبادرت ميورزد و گيب با او درگير شده و موفق ميشود كه ديسك را از او پس بگيرد و آرچر را بكشد، پس از آن آنها به پايگاه Teresa واقع در آريزونا ميروند.
با وجود داشتن ديسك آنها نميتوانند به اطلاعات آن دست پيدا كنند، چرا كه ديسك رمزنگاري شده و بدون داشتن كد رمز ديسك بيفايده ميباشد، ناگهان ليان به ياد ميآورد كه از توماس هالمن محل نگهداري كد رمز را شنيده، كد رمز در Pharcom واقع در نمايشگاهي در مركز نيويورك است. پس از آنكه آنها به مكان مورد نظر ميرسند، شاهد محاصرهي اطراف ساختمان توسط نيروهاي امنيتي سازمان ميشوند و تنها راه باقي مانده براي بدست آوردن كد رمز مبارزه كردن است، گيب وارد عمل شده و با اين روش به محل نگه داري رمز ميرسد، اما ديلان مورگان قبلاً كد رمز را بدست آورده و با كار گذاشتن بمبي سعي در گم كردن رد خود دارد كه با مداخله گيب در اين امر ناكام مانده و توسط گيب كشته ميشود و در آخر او با كمك ترزا موفق به خنثي كردن بمب و بدست آوردن كد رمز ميشوند، آنها پس از بدست آوردن كد رمز به مشكل ديگري برخورد ميكنند، پس از انكه ديسك را تجزيه و تحليل ميكنند در ميانهي كار متوجه ميشودن كه تنها نيمي از دادهها در اين ديسك قرار دارد و براي دستيابي كامل به اطلاعات نياز به ديسك دومي هم هست، ليان حدس ميزند كه ديسك دوم نزد يوري گريگروف باشد. گريگروف در يك كلوپ شبانه واقع در مسكو ميباشد، پس از ورود به كلوپ آنها غافلگير مي شوند چرا كه آرامو در آنجاست و با شليكهاي پياپي قصد كشتن گريگوف را دارد. گريگوف براي نجات جان خود از كلوپ گريخته و در خيابان براي نجات جان خود فرار ميكند و ليان وي را تعقيب كرده و در گوشهاي تسليم خود ميكند اما در همين حين مأموران SVRسر رسيده و گيب، ليان و ترزا را به مقر فرماندهيشان منتقل ميكنند.
در مقر فرماندهي آنها متوجه ميشوند كه گريگوف واقعي در Aljir زنداني دور افتاده در سيبري نگهداري ميشود و گريگوف فعلي فردي گريم شده ميباشد كه شباهت زيادي با گريگوف اصلي دارد. گريگوف با همكاري سازمان مأموران ويژه اقدام به فروش اسلحه و تجهيزات نظامي به گروههاي تروريستي به زندان افتاده و آخرين معامله وي با يك ژنرال سركش چيني با نام شي هائو بوده و كالايي كه در اين معامله به فروش رفته ويروس سايفون فيـلـتر بود! او در تلاش است تا رهبري يك شورش در شهر Heilongjiang را بر عهده بگيرد و اين كار او باعث تحريك ارتش روسيه خواهد شد، چرا كه روسيه و جمهوري خلق چين بر سر اين منطقه منازعاتي داشتند و اين كار شي هائو مطمئناً به جنگ خواهد انجاميد.
پس از بدست آوردن اين اطلاعات ليان به زندان Aljir نفوذ ميكند تا گريگوف را از زندان فراري دهد، ليان با قطع برق موفق مي شود كه خود را به سلول گريگوف برساند. پس از آزادسازي او در خارج از زندان با مأموران درگير شده و تيراندازي آغاز ميشود در اين بين آرامو نيز به كمك آنها آمده و راه را براي فرار آنها باز ميكند! آنها پس از فرار نزد گيب رفته تا با تجزيه و تحليل ديسك دوم بتوانند به اطلاعاتي در مورد ويروس دست بيايند، پس از اينكه آنها به طور كامل و جامع اطلاعات را بدست آوردند گيب در تلاش است تا با يكي از سران مأموران ويژه ليل استيونس مذاكرهي انجام دهد. گيب ترتيب يك جلسهاي در آزمايشگاه جديد واقع در نيويورك را ميدهد، اين آزمايشگاه در زير زمين ساخته شده و بر روي ساخت واكسن ويروس كار ميكنند. گيب احتمال ميدهد كه به او سوء قصد شود بنابراين خود را براي هر گونه حركتي ناهنجاري آماده ميكند. در آنجا دكتر وايسجنر به او مادهاي تزريق ميكنده كه باعث كند شدن گيب ميشود او قصد دارد پلاسمايش را استخراج كند، اما با اين حال گيب ميتواند آزادانه حركت كند. در حالي كه تمامي راهها مسدود شدهاند او با پوشيدن لباس پزشكي تا حدودي از تعرض نيروهاي دشمن جلوگيري ميكند، در نهايت او دكتر وايسنجر ميبيند و دكتر تنها راه زنده ماندنش را تحويل واكسن بيان ميكند، گيب كه چارهاي جز اين ندارد واكسن را تحويل داده و راه خروج را در پيش ميگيرد اما مدتي بعد آژيرها به صدا درآمده و وضعيت در حالت آماده باش قرار ميگيرد، گيب با احتياط تمام و اجتناب از گروه ضربت خود را به آسانسور رسانده و از طريق كابل آسانسور خود را به تراس يك آپارتمان ميرساند او در آنجا با يك مأمور روبرو ميشود كه قصد دارد دو تك تيرانداز را بكشد، گيب به او كمك ميكند اما پس از آن وي سعي در دستگيري گيب دارد اما در اين كار ناگام مانده و توسط گيب كشته ميشود. گيب ساير تيراندازها را از بين برده و راه خود را باز ميكند و براي يافتن استيونس راهي پاركينگي ميشود، او در راه ترزا را ديده و با هم براي دستگيري استيونس روانه ميشوند، اما آنها در پاركينگ با استوينس و نيروهايش مواجه ميشوند و تنها راه باقي مانده جنگيدن است، انها افراد استيونس را از بين برده ولي استوينس موفق به فرار ميشود اما در طبقهي بالاي پاركينگ گير افتاده و توسط گيب كشته ميشود، آنها گمان ميكننده كه ماجرا پايان يافته اما در ادامه با چنس روبرو ميشوند، در حالي كه فكر ميكردند او مرده، چنس با نشانه گرفتن گيب قصد كشتن وي را دارد اما با مداخله ترزا گيب زنده مانده اما خود او مورد اصابت گلوله قرار ميگيرد، حال چنس اقرار ميكند كه تمامي نقشه ها و اتفاقات اخير از جمله حمله در كوهستان، ماجراي آزامايشگاه و... زير سر او بوده. گيب پس از شنيدن اعترافات به شدت عصباني شده و در يك فرصت مناسب چنس را خلع سلاح كرده و با او وارد مبارزه ميشود و در يك لحظه او را با تفنگ ساچمهاي ميكشد.
در آخر گيب پس از مداواي ليان كه به ويروس آلوده شده بود و برگزاري مراسم سوگواري ماجرا را پايان ميدهد، اما كار به همينجا ختم نميشود چرا كه وزير امور خارجه وينس هادن خواستار حمله به گيب و زينگ قبل از شهادت آنها در كنگره ميشود و اين به معناي آغاز ماجرايي ديگر براي مأمور كاركشته ما ميباشد.
آخرین ویرایش: