بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,574
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 119
آخرین ویرایش:

OgIoN

کاربر سایت
Jun 7, 2012
313
نام
1 ساعت پیش ماساهیرو یه عکس ریتوییت کرد که خیلی جالب بود:



محیط وحشتناک سایلنت هیلی هست. یه حس خیلی مرموزی توی عکس وجود داره :D
هنری الان پشت پنجره نشسته داره چایی میخوره:D
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
این عکس رو چند وقت پیش که رفته بودم شمال انداختم....هر وقت نگاش میکنم یاد SH میفتم. :D


اینجا هم عالی بود...قشنگ احساس میکردم که دارم تو سایلنت هیل قدم میزنم.

حیف که دوربین درست و حسابی نداشتم/:)
===========
راستی نظرسنجی رو چه میکنید؟ قصد ندارید عوضش کنید؟ :Confused:
 

Attachments

  • 20160508_184835.jpg
    20160508_184835.jpg
    50.5 KB · مشاهده: 3

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
این عکس رو چند وقت پیش که رفته بودم شمال انداختم....هر وقت نگاش میکنم یاد SH میفتم. :D


اینجا هم عالی بود...قشنگ احساس میکردم که دارم تو سایلنت هیل قدم میزنم.

حیف که دوربین درست و حسابی نداشتم/:)
===========
راستی نظرسنجی رو چه میکنید؟ قصد ندارید عوضش کنید؟ :Confused:

خوش به حالتون

من همیشه هر وقت از در خونه میرم بیرون آرزو می کنم سر از سایلنت هیل در بیارم :D یا زامبی آپاکیلیپس بشه یا اینکه آدم فضایی ها حمله کنن راحت شیم :D
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
پس کجایید باو؟ :D
بدجوری هوس یه سایلنت هیل نسل هشتمی کردم! خدا لعنت کنه این کونامی رو...چجوری زد تو برجک ما!
----
یه سری تصویر از Year of the Ladybug...امیدوارم این یکی تبدیل به بازی بشه و بیخیال نشند.


من از این یکی خیلی خوشم میاد.... از اون دختره کریه المنظر که بگذریم, اون موجودات کتابخوان انسان نما معلق در هوا(!) بدجور ذهن رو درگیر میکنه...یه چیزه جالبه دیگه که توی تصویر زیاد مشخص نیست, موجودی هست که پشت پرده و توی تاریکی ایستاده...

این تصاویر دارن باهام حرف میزنن! اگه از سایلنت هیل الهام نگرفتن،پس بهشون وحی شده آیا ؟ :D

من از بيگانگان هرگز ننالم---كه با من هر چي كرد سايت خودمون با نرم‌افزار جديدش كرد.
میشه شرح بدی ، دقیقا چی کار کرد؟! (رسم شکل اجباری نیست :D)
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
میشه شرح بدی ، دقیقا چی کار کرد؟! (رسم شکل اجباری نیست :D)
تقریباً این کار رو
desertsmile.gif
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
در راستای عکسهای نزدیک به جو سری یاد دوباره‌ای بکنیم از پارک تاکاکونوما:
96385439889178671615.jpg

95562349601286476789.jpg

27827372528509819019.jpg

35162801614181050188.jpg

22802862835887681145.jpg

این پارک که توی فوکویامای ژاپن بوده دوسال بعد از افتتاح بسته میشه علت به نظر تعمیرات میومده ولی شایعاتی در مورد مرگ‌هایی که توی پارک رخ داده هم بوده، بعد از چند سال دوباره افتتاح میشه و دوباره بعد از سیزده سال تعطیل میشه واسه همیشه، به جای اوراق کردن و باز کردن، وسایل همینطوری به حال خودشون رها میشن و میپوسن و با محیط اغلب مه‌آلود اطراف جو خوفی به این پارک متروکه میدن.
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
متاسفانه مثل اینکه Allison Road کنسل شده :| برای اونایی که بازیو نمیشناسن بازی از PT الهام گرفته شده بود و قرار بود امسال عرضه بشه.
مثل اینکه بازی ساختن توی این سبک بدجوری طلسم شده :((

vu9wz9jwx5aa54xbnniw.jpg


پ.ن : حالا من که خیلی تو کف بازی نبودم ولی دورادور بهش یه نظری داشتم . فک کنم یکی از دوستان همین سایت یکی از بازیای موردانتظار امسالش بود :|
:)

دیگه وقتشه در این صنعت رو گِل بگیریم. بیایین اون یکی رو هم کنسل کنین. Year of The Lady Bug رو هم همینطور و کلا سرمون رو بذاریم زمین بمیریم...
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
این پارک که توی فوکویامای ژاپن بوده دوسال بعد از افتتاح بسته میشه علت به نظر تعمیرات میومده ولی شایعاتی در مورد مرگ‌هایی که توی پارک رخ داده هم بوده، بعد از چند سال دوباره افتتاح میشه و دوباره بعد از سیزده سال تعطیل میشه واسه همیشه، به جای اوراق کردن و باز کردن، وسایل همینطوری به حال خودشون رها میشن و میپوسن و با محیط اغلب مه‌آلود اطراف جو خوفی به این پارک متروکه میدن.
طبق چیزی که تو یه سایت داخلی خوندم، بیشتر علت تعطیلیش برمی‌گرده به همون مرگ‌های مشکوکی که توش رخ داده.
اینا رو هم بد نیست ببینید. توضیحات از سایت Zoomit
images

helltown-511e5b7454b97208e2001ccc.jpg

helltown2.jpg

در شمالی‌ترین نقطه اوهایو می‌توانید ترسناک‌ترین ناحیه این منطقه به نام شهر جهنمی را بیابید. در طول دهه 1970 دولت ساکنین این شهر را به دلیل طرحی برای ساخت پارک ملی دراین ناحیه اخراج کرد و به دنبال آن این شهر متروکه شد، هر چند که این طرح هیچگاه جامه عمل به خود نگرفت. بر طبق نظر کارشناسان ساخت جاده استنفورد که منتهی به پارک می‌شد متوقف شده و بعدها به نام پایان دنیا نامیده شد. جالب است اینطور نیست؟ اگر شما در پیمودن این مسیر اصرار داشته باشید سر راه‌تان با ارواحی در دل جنگل که همچون شیطان پرستان رژه می‌روند مواجه می‌شوید شاید هم دیوانه‌ای فراری به تورتان خورد. ممکن است با مارهای غول‌آسای تغییر شکل یافته و غیر طبیعی رودررو شوید که نتیجه قرص‌های شیمیایی هستند که در این ناحیه مورد آزمایش قرار گرفتند. اگر درصدد برآیید این منطقه را ترک کنید سر از گورستان بوستون در می‌آورید و درختان رقصانی که بر فراز گورها در انتظار شما هستند!
Byberry07.jpg

byberry-7.jpg

asilo3.png

اگر تنها یک بیمارستان روانی به دلیل روش‌های درمانی اش به شهرت رسیده باشد همین بیمارستان واقع در فیلادلفیا است. این بیمارستان در 1907 تاسیس شد و عمدتا با آدمکشان دیوانه‌ای که اقدام به جنایت کرده بودند سرو کار داشت. در سال 1960 ظرفیت بیمارستان به حدود 7000 بیمار رسیده بود. در سال 1990 و به دنبال وضعیت نامناسب امکانات و عدم تامین نیازهای بیماران و نیز به دلیل رفتار غیر انسانی که با آنان صورت می‌گرفت این بیمارستان به موجب قانون تعطیل شد. در سال 2006 و به دنبال گسترش اخباری مبنی بر رویت ارواح شیطانی در این ناحیه این ساختمان تخریب شد. بسیاری از این شایعات و تجربیات روحی پس از این واقعه متوقف شد اما البته این بیمارستان در زمان فعالیتش بیشتر تسخیر شده بود. کارکنان بیمارستان بیماران را مورد آزار و اذیت قرار داده و با بیماران زن رفتاری غیر انسانی داشتند. بیماران یکدیگر را به قتل رسانده و اعضاء بدن خود را قطع می‌کردند. اجساد بسیاری از آنها مدت‌ها پس از مرگ‌شان پیدا می‌شد.
:)
دیگه وقتشه در این صنعت رو گِل بگیریم. بیایین اون یکی رو هم کنسل کنین. Year of The Lady Bug رو هم همینطور و کلا سرمون رو بذاریم زمین بمیریم...
ما چرا بمیریم. خاطرات سایلنت هیل که هست. تا سرهرمی هست،‌زندگی باید کرد.
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
:)

دیگه وقتشه در این صنعت رو گِل بگیریم. بیایین اون یکی رو هم کنسل کنین. Year of The Lady Bug رو هم همینطور و کلا سرمون رو بذاریم زمین بمیریم...
حقیقتش علی منکه خیلی وقته نتیجه گرفتم تو این قبر مرده نیست و زار زدن بالاسرش رو بیخیال شدم، دیگه آینده‌ای واسه این سبک و علی‌الخصوص سری متصور نیستم... صرفا دلم به گذشته خوشه... بشینیم sh2 بزنیم دوباره دورهمی...
 

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
حقیقتش علی منکه خیلی وقته نتیجه گرفتم تو این قبر مرده نیست و زار زدن بالاسرش رو بیخیال شدم، دیگه آینده‌ای واسه این سبک و علی‌الخصوص سری متصور نیستم... صرفا دلم به گذشته خوشه... بشینیم sh2 بزنیم دوباره دورهمی...
واقعا اوضاع این سبک خراب هست. چی بود چی شد به قول شما دلمون به همون بازیهای قدیمی خوش هست
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خب کلوب ها که حذف شدند, گویا قرار هم نیست که برگردند.
یعنی دیگه بیخیال عوض کردن نظرسنجی شدید؟:D
پیشنهاد بدید خب. چه کنیم چی بذاریم؟:D
پیشنهاد بنده:
بهترین یا محبوب‌ترین هیولای سری
 

mario...RE..SH

کاربر سایت
Oct 8, 2014
251
سلام

پیشنهاد بدید خب. چه کنیم چی بذاریم؟:D
پیشنهاد بنده:
بهترین یا محبوب‌ترین هیولای سری
خو همه میگن سر هرمی مسعود x_x مفهومی ترین هیولای سری به لحاظ طراحی و ماهیت؟
فلسفی ترین یا تاثیرگذارترین دیالوگ سری؟
.........
دوس دارید شخصیت بعدی چه گناه و یا پیشینه ای توی زندگیش داشته باشه؟
این میتونه حالت یه مسابقه هم باشه, تو تاپیک. هرکسی حداکثر ده خط برای خط داستانی و بر مبنای یک کاراکتر خیالی برای سایلنت هیل موردعلاقش بنویسه,(مشابه اینو داشتیم اما نه اینجور, حداکثر ده خط, خط اصلی داستان و کاراکتر رو شرح بدید. خیلی سرگرم کننده و جذاب میتونه باشه برای تاپیک, ببینیم چنتا تیم سایلنت میشه از تو این تاپیک دراورد :D)
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر