بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

[Silent Dream]

​

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:
«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

Spoiler: داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل ۱ و ۲ به صورت ویدیویی

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

​

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

تحلیل داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

​

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

تحلیل داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

Spoiler: خلاصه داستان به صورت متن

​

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

Spoiler: برای درک عمیق تر و بیشتر در مورد بازی مطالعه ی مطالب زیر کمک کننده خواهد بود:

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد

 

[sad but true]

فقط من نمیدونم چرا بعضی از بچه ها Japanese horror و psychological horror رو یکی میدونند؟!:d
سایلنت هیل یه عنوان psychological horror هست! و psychological horror هم چیزی نیست که فقط ژاپنی ها بتونند خلقش کنند.
و به نظر بنده سایلنت هیل بیشتر تحت تاثیر کارهای غربی بوده تا شرقی...

بله! فرمایش شما متین، سری سایلنت هیل یه psychological horror تمام عیاره، یعنی دقیقا از اسلوب و ساختارهای‌ یه psychological horror پیروی میکنه. از طرف دیگه Japanese horror هم نوعی psychological horror به شمار میاد، یعنی ذاتا یکی هستند ولی J-Horror علاوه بر المانهای روانشناختی P-Horror در ایجاد ترس، از نمادها و افسانه‌های ترسناک شرقی و استعاره‌هایی از باورهای دینی‌شون هم استفاده میکنه. من نمیگم سایلنت هیل (تا شماره 4) J-Horror خالصه. چیزی بین این دوتاست که بیشتر به سمت J-Horror تمایل داره. (از نظر بنده :d ) و حاضرم روش بحث کنم:d
چون نمیتونم تو آینه تو چشای خودم نیگا کنم در حالی که Homecoming , Alan Wake , Downpour (لااقل از لحاظ ساختار) رو با قبلی‌ها یکی بدونم !!!

 

[Devil-Girl]

حرفای آرش تأیید میشه به علاوه ی اینکه alan wake یه p.horror هست اما می بینیم تأثیری که سایلنت هیل روی مخاطب می زاره رو هرگز نداشت
رگبار یا بازگشت به خانه از نظر من یکی که حتی در زمره ی p. horror هم جا نداره چه برسه که بخواد j horror داشته باشه

 

[mohamadr6]

بازیهای silent hill origins و shatered of memories هم توسط تیم سایلنت هیل ساخته شدن؟

 

[silent hill72]

---------- نوشته در 10:46 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:45 PM ارسال شده بود ----------

بازیهای silent hill origins و shatered of memories هم توسط تیم سایلنت هیل ساخته شدن؟

نه هر دو توسط استدیو climax ساخته شدن

 

[Silent Dream]

بله! فرمایش شما متین، سری سایلنت هیل یه psychological horror تمام عیاره، یعنی دقیقا از اسلوب و ساختارهای‌ یه psychological horror پیروی میکنه. از طرف دیگه Japanese horror هم نوعی psychological horror به شمار میاد، یعنی ذاتا یکی هستند ولی J-Horror علاوه بر المانهای روانشناختی P-Horror در ایجاد ترس، از نمادها و افسانه‌های ترسناک شرقی و استعاره‌هایی از باورهای دینی‌شون هم استفاده میکنه. من نمیگم سایلنت هیل (تا شماره 4) J-Horror خالصه. چیزی بین این دوتاست که بیشتر به سمت J-Horror تمایل داره. (از نظر بنده :d ) و حاضرم روش بحث کنم:d
چون نمیتونم تو آینه تو چشای خودم نیگا کنم در حالی که Homecoming , Alan Wake , Downpour (لااقل از لحاظ ساختار) رو با قبلی‌ها یکی بدونم !!!

حرف های شما کاملاََ درست!:d
به قول مسعود جان, سایلنت هیل نگاهی ژاپنی به ترس آمریکاییه.
و یا حتی به قول خوده Akira Yamaoka

The original Silent Hill was our attempt at making classic American horror through a Japanese filllter!!

سایلنت هیل به نوعی ترکیبی از فرهنگ شرق و غرب هست و برای همین J-Horror خالص نیست! من سایلنت هیل رو یه عنوان psychological horror میدونم!:d
=====================================================================
و مورد دیگه اینکه باید ببینیم سازندگان از چه کارهایی برای ساخت بازی الهام گرفتند, از فیلمهایی که سایلنت هیل ازشون تاثیر گرفته میشه به کارهای لینچ مثل بزرگراه گمشده, مخمل آبی, کله پاک کن, توین پیکس...اشاره کرده.
از کارهای استنلی کوبریک (که فکر کنم خیلی ها بشناسند این بابا رو) میشه به غلاف تمام فلزی, لولیتا و A Clockwork Orange اشاره کرد.
یا حتی فیلمی که اعضای تیم سایلنت خیلی بهش علاقه دارند یعنی Jacob's Ladder, که حتی ماساهیرو گفته زمانی که این فیلم رو دیده برای اولین بار ترس روانشناسانه رو تجربه کرده! تاثیر خیلی زیادی روی سایلنت هیل گذاشته.
حتی اگر به صفحه این فیلم در سایت ویکی پدیا مراجعه کنید میبینید که همچین جمله نوشته شده:

Though only moderately successful upon release, the film garnered a cult following and became a source of influence for a number of other works, notably the horror media franchise Silent Hill

در مورد کتاب و داستان اینجور چیزها که سایلنت هیل ازشون الهام گرفته میشه به کارهای Stephen King, Dean.R.Koontz, Robert.R. McCammon اشاره کرد.
مطمئناََ این ها کشک حساب نمیشند و نمیشه تاثیر سایلنت هیل از این کارها رو انکار کرد.
و نکته دیگه این که کیچیرو خالق سایلنت هیل در جواب به این سوال که تاثیرات عمده‌ای که شما برای نوشتن سناریو بازی‌ Silent Hill گرفتید از چه بود؟ میگه:
"برای سایلنت هیل من از رمان Stephen King و فیلم‌های David Lynch تاثیر گرفتم. برای پس زمینه‌ی ترسناک بازی شما می‌توانید تاثیرات را از فیلم Alice به کارگردانی Jan Svankmajer و
فیلم Jacob’s Ladder به کارگردانی Adrian Lyne مشاهده کنید."
این جواب کیچیرو به خودی خود این موضوع رو رد میکنه که سایلنت هیل یه J-horror اصیله و ترس و جو اتمسفر بازی کاملاََ شرقیه!!
البته من این موضوع رو انکار نمیکنم که سایلنت هیل از کارها و فرهنگ شرقی هم الهام گرفته! حرف من اینه که سایلنت هیل بیشتر از کارهای غربی الهام گرفته!

حرفای آرش تأیید میشه به علاوه ی اینکه alan wake یه p.horror هست اما می بینیم تأثیری که سایلنت هیل روی مخاطب می زاره رو هرگز نداشت
رگبار یا بازگشت به خانه از نظر من یکی که حتی در زمره ی p. horror هم جا نداره چه برسه که بخواد j horror داشته باشه

حالا من کاری به alan wake این چیزها ندارم!
شما برو بشین فیلم هایی که در دهه 80 و 90 در آمریکا و اروپا ساخته شدن و سایلنت هیل ازشون الهام گرفته رو نگاه بکن و بعد از تاثیرش بیا بگو!:d
نمونش هم همین فیلم Jacob's Ladder هست, که دیگه خوده سازندگان سایلنت هیل این فیلم رو جزء بزرگترین منابع الهام خودشون میدونند!
و یه جمله جالبی که روی کاور این فیلم نوشته شده اینه:

The most frightening thing about Jacob Singer's nightmare is that he isn't dreaming.

 

[sad but true]

^ کلا موافقم، میشه از استیفن کینگ به عنوان کسی که بیشتر از هر کس دیگه‌ای رو سبک P-horror تاثیر داشته یاد کرد. در مورد دیوید لینچ هم، این بشر هر چی میسازه psychological از آب درمیاد، حتی تازگی‌ها زده تو کاره موسیقی! که در اون زمینه هم مو بر تن آدم سیخ میکنه:d خیلی‌ها Alan Wake رو بازی میکنند ولی نمیدونن منبع الهامش مواردی مثل سریال توین پیکس لینچ و فیلم Secret Window بودن. از کارهای کوبریک هم همرو گفتی، به جز اونی که باید میگفتی!! یعنی گل سرسبد هرچی Horror هست؛ The Shining >:d< (غلاف تمام فلزی یا لولیتا دقیقا در کدام بخش سری سایلنت هیل تاثیر گذاشتن؟! )

اینکه سازنده‌های سایلنت هیل از محصولات غربی تاثیر گرفتن مسلمه، کسی منکرش نیس. ولی حرف من، حرف از تلفیقِ ! رد پای آثار غربی در جای‌جای سایلنت هیل‌ها دیده میشه اما قلب تپنده و روحشون جنسی شرقی داره. برای یه مثال واضح میشه به موسیقی متن این سری اشاره کرد. ساختارش یه ساختار کاملا غربیه (Industrial و Rock) اما اکثرا تم و اسلوب شرقی و فولکلوریک دارن و بعضا با استفاده از سازهای سنتی ژاپنی (ماندولین) نواخته شدن. بقیه عناصرش هم همینطور. دقیقا مثل اینکه معماری یه بنا غربی باشه، ولی مواد ساختش ژاپنی!! طوری که وقتی واردش میشی، حس میکنی تو غربی اما بوی شرق به مشامت میرسه:d حالا اگه بخوام سبک سایلنت هیل نام‌گذاری کنم میشه J/p-Horror !!

تا جایی که بحث فنی مطرح هست باهات موافقم، ولی سایلنت هیل همیشه برای من حس و حال شرقی داشته. حالا میتونم با دلایل منطقی بیشتر مساله رو بازتر کنم، اما وقتی صحبت از سلایق متفاوت میشه، باید به نظرات هم احترام گذاشت، تا اینکه دنبال حرف درست یا نادرست بود

 

[Heart Broken]

درود بر همه

سلام بچه ها...یه سوال توی ذهنم بود خواستم نظر شمارو بدونم....درسته قبلا هم گفتین ولی نظر هر کس گفته شه بهتره...به نظرتون چرا بجز تیم سایلنت سازنده های دیگه نتونستن موفقیت شماره 1 تا 4 رو تکرار کنن؟ با اینکه به استدیو های گوناگونی سپرده شد ولی حتی نتونستن 50 درصد اون تم و جو اصلی 1 تا 4 رو منتقل کنن...نظر من اینه که سازنده های غربی نتونستن اون ترس و تم شرقی اصلی بازی رو درک و در نتیجه در بازی پیادش کنن...منظورم همون جو روانشناسانه و مریضه که توی کمتر بازی و فیلمی هست...

یک مثال میزنم، مثلاً تصور کنید سایلنت هیل یک ساختمانه و سازنده‌ها همون طراحان و معماران ساختمان هستند. کشیدن نقشه کلی، و شیوه معماری بر عهده سازنده‌هاست ولی سازنده‌ها می‌تونند برای بهبود کارشون از شیوه‌های معماری موفق دیگه الهام بگیرند.

سازندگان سری سایلنت هیل ایده اصلی بازی رو داشتند و از این منابعی که امیر نام برد و منابع دیگه برای گسترش و شاخ و برگ دادن ایدشون استفاده کردند، پس این طور نیست که کاملاً تحت تأثیر این منابع چیزی رو ساخته باشند.

وقتی به ساخته‌های تیم سایلنت نگاه می‌:کنیم، وقتی اتمسفر خاص بازی رو می‌بینیم به وضوح متوجه سبک شرقی ساخت بازی میشیم. موسیقی‌های عجیب، طراحی‌ محیط نامتعادل و عناصر نامعمول و بعضاً متناقض با هم و جزئیات فراوان که در نگاه اول بسیار گنگ و پیچیده به نظر می‌رسند. دقت بیش از اندازه ژاپنی‌ها به جزئیات و همچنین تأثیر اعتقادات و فرهنگ خاصشون باعث تفاوت آثارشون میشه. به همین دلیله که خیلی از افراد در مواجه با بازی‌های خاص ژاپنی مخصوصاً سایلنت هیل نمی‌‍تونند ارتباط درستی برقرار کنند.

خوب اگر دوباره مثال ساختمان رو بررسی کنیم تقریباً می‌تونیم علت از اصالت دور شدن نسخه‌های خارج از تیم سایلنت رو بررسی کنیم. این بار معمارهای جدید همون نقشه قبل رو تو دستشون دارند و ازشون خواسته میشه تا ساختمان سازی کنند ولی اون‌ها با شیوه معماری سابق آشنا نیستند. البته سعی می‌کنند که به اندازه درکشون از شیوه معماری قبلی تقلید کنند، پس با روش خودشون پیش میرن. در نهایت ساختمان ساخته میشه ولی تفاوت کار معمارهای جدید و قدیمی رو به راحتی میشه متوجه شد. البته این مورد رو هم در نظر بگیرید که به معمارهای جدید گفته میشه که برای افزایش مشتری قیمت تموم شده کار رو کمتر کنند، خوب اون‌ها هم به ناچار از مصالح نامرغوب استفاده می‌کنند و از سر و ته کار می‌زنند:d

@امیر

بحث منابع الهام رو با ترس مقایسه نکن :d

بهتره اصلاً سایلنت هیل رو یک بازی ترسناک ندونیم چون ترس محض مخالف ایده‌های اصلی سایلنت هیله! به نظر میرسه هدف سازنده‌ها در سایلنت هیل درگیر کردن هرچه بیشتر مخاطب با شخصیت‌ها و داستانشونه که لازمش هم تعامل هر چه بیشتر با محیط و عناصرشه. آیا واقعاً نیازه که تو سایلنت هیل مدام در حال فرار از دست موجودات بی سر و ته باشیم؟ آیا هدف سازنده‌ها ایجاد ترس در مخاطبه؟ جواب منفیه. ترسی رو که ما تو سایلنت هیل میبنیم در راستای ارتباط با شخصیت داستانه یعنی ما داریم ترس شخصیت بازی رو حس می‌کنیم ولی هدفمون از همراهی با شخصیت ترسیدن نیست بلکه درگیر شدن با داستانشه و دنیای بزرگ سایلنت هیل هم ایجاد شده تا ما با یک دید خاص به شخصیت‌ها و داستانشون نگاه کنیم.

این واژه J-Horror رو هم به بازی‌هایی مثل Fatal Frame و Siren انتساب میدن که هدفشون لرزه انداختن بر تن مخاطبه البته به اسلوب ژاپنی که به راستی چه بد اسلوبی هم هست:d

------------------------------

نتیجه نظر سنجی هم که خیلی جالب شده، یه لحظه دلم برای گزینه‌های دیگه سوخت:d خوب فعلاً که پیش بینیم غلط از آب دراومد با یک اختلاف رأی! چه کردند این Intro و ROA با دل ملت :d

 

[Silent Dream]

^ کلا موافقم، میشه از استیفن کینگ به عنوان کسی که بیشتر از هر کس دیگه‌ای رو سبک P-horror تاثیر داشته یاد کرد. در مورد دیوید لینچ هم، این بشر هر چی میسازه psychological از آب درمیاد، حتی تازگی‌ها زده تو کاره موسیقی! که در اون زمینه هم مو بر تن آدم سیخ میکنه:d خیلی‌ها Alan Wake رو بازی میکنند ولی نمیدونن منبع الهامش مواردی مثل سریال توین پیکس لینچ و فیلم Secret Window بودن. از کارهای کوبریک هم همرو گفتی، به جز اونی که باید میگفتی!! یعنی گل سرسبد هرچی Horror هست؛ The Shining >:d< (غلاف تمام فلزی یا لولیتا دقیقا در کدام بخش سری سایلنت هیل تاثیر گذاشتن؟! )

اینکه سازنده‌های سایلنت هیل از محصولات غربی تاثیر گرفتن مسلمه، کسی منکرش نیس. ولی حرف من، حرف از تلفیقِ ! رد پای آثار غربی در جای‌جای سایلنت هیل‌ها دیده میشه اما قلب تپنده و روحشون جنسی شرقی داره. برای یه مثال واضح میشه به موسیقی متن این سری اشاره کرد. ساختارش یه ساختار کاملا غربیه (Industrial و Rock) اما اکثرا تم و اسلوب شرقی و فولکلوریک دارن و بعضا با استفاده از سازهای سنتی ژاپنی (ماندولین) نواخته شدن. بقیه عناصرش هم همینطور. دقیقا مثل اینکه معماری یه بنا غربی باشه، ولی مواد ساختش ژاپنی!! طوری که وقتی واردش میشی، حس میکنی تو غربی اما بوی شرق به مشامت میرسه:d حالا اگه بخوام سبک سایلنت هیل نام‌گذاری کنم میشه J/p-Horror !!

تا جایی که بحث فنی مطرح هست باهات موافقم، ولی سایلنت هیل همیشه برای من حس و حال شرقی داشته. حالا میتونم با دلایل منطقی بیشتر مساله رو بازتر کنم، اما وقتی صحبت از سلایق متفاوت میشه، باید به نظرات هم احترام گذاشت، تا اینکه دنبال حرف درست یا نادرست بود

منم با حرفهای شما موافقم! :dدر مورد The Shining که فکر کنم همه بچه ها بدونند این موضوع رو, حتی پوستر این فیلم ها رو میتونی توی شهر سایلنت هیل 2 ببینی!:d
در مورد موسیقی هم در بعضی از ترک ها از سازهای ژاپنی استفاده شده ولی نه همه ساند ترک ها...
حتی خود یامائوکا هم گفته بود که توی سایلنت هیل 1, موسیقی بازی بیشتر حالت شرقی داشت و برای همین در قسمت های بعدی کمتر از اون حالت های شرقی در موسیقی استفاده میکنه!
در کل میخوام بگم که سایلنت هیل J-Horror ناب نیست. برای ساخت جو, اتمسفر و عناصری که برای ایجاد ترس در مخاطب استفاده شده و خیلی چیزها دیگه از کارهای غربی الهام گرفته شده و حالا بعضی از اون ها از یه فیل----تر ژاپنی رد شده!
و در نهایت جایگاهی که الان سایلنت هیل درش قرار داده به خاطر این نیست که سازندگان غربی نتونستند اون حالت های شرقی رو در بازی پیاده بکنند, مشکل سایلنت هیل های فعلی چیز دیگریه! (به طور کلی دارم میگم, ربطی به بحثمون نداره...:d)
در مورد فیلم هایی که سایلنت هیل ازشون الهام گرفته, قبلاََ پستهایی داده بودم, تعدادیش رو پیدا کردم, اگر دوست داشتی میتونی از اینجا بخونیشون::d
http://forum.bazicenter.com/thread55/page532/#post2164078
http://forum.bazicenter.com/thread55/page532/#post2165016
http://forum.bazicenter.com/thread55/page532/#post2167048
http://forum.bazicenter.com/thread55/page533/#post2170140
http://forum.bazicenter.com/thread55/page533/#post2173078
=====================================================================================

بحث منابع الهام رو با ترس مقایسه نکن :d

بهتره اصلاً سایلنت هیل رو یک بازی ترسناک ندونیم چون ترس محض مخالف ایده‌های اصلی سایلنت هیله! به نظر میرسه هدف سازنده‌ها در سایلنت هیل درگیر کردن هرچه بیشتر مخاطب با شخصیت‌ها و داستانشونه که لازمش هم تعامل هر چه بیشتر با محیط و عناصرشه. آیا واقعاً نیازه که تو سایلنت هیل مدام در حال فرار از دست موجودات بی سر و ته باشیم؟ آیا هدف سازنده‌ها ایجاد ترس در مخاطبه؟ جواب منفیه. ترسی رو که ما تو سایلنت هیل میبنیم در راستای ارتباط با شخصیت داستانه یعنی ما داریم ترس شخصیت بازی رو حس می‌کنیم ولی هدفمون از همراهی با شخصیت ترسیدن نیست بلکه درگیر شدن با داستانشه و دنیای بزرگ سایلنت هیل هم ایجاد شده تا ما با یک دید خاص به شخصیت‌ها و داستانشون نگاه کنیم.

باشه مقایسه نمیکنم:d
این کارهایی هم که معرفی کردم, ترس محض نیست! اون ها هم اتفاقاََ ترسی که درونشون هست در ارتباط شخصیت داستانه!:d
بهت پیشنهاد میکنم این فیلم هایی که معرفی کردم رو حتماََ ببینی(که در ژانر های مختلف هم هستند), مخصوصاََ Jacob’s Ladder...و ببینی که چه جو و اتمسفری این فیلم داره! و تاثیرش روی سایلنت هیل رو ببینی!:d
اگر این کارها نبودند شاید سایلنت هیلی که الان میشناسیم(4 نسخه اول), وجود نداشت یا حداقل در این حد نبود!(نظر شخصی! :d)

 

[Fallen-Angel]

home coming؟ از چه لحاظ فاجعه بود؟:d

از این لحاظ که اصلاً از Alex برادر کش خوشم نمیاد :d

درود بر همه



یک مثال میزنم، مثلاً تصور کنید سایلنت هیل یک ساختمانه و سازنده‌ها همون طراحان و معماران ساختمان هستند. کشیدن نقشه کلی، و شیوه معماری بر عهده سازنده‌هاست ولی سازنده‌ها می‌تونند برای بهبود کارشون از شیوه‌های معماری موفق دیگه الهام بگیرند.

سازندگان سری سایلنت هیل ایده اصلی بازی رو داشتند و از این منابعی که امیر نام برد و منابع دیگه برای گسترش و شاخ و برگ دادن ایدشون استفاده کردند، پس این طور نیست که کاملاً تحت تأثیر این منابع چیزی رو ساخته باشند.

ای آقا!!!! :-o چرا مثال دزدی میکنید؟

 

[mohamadr6]

از این لحاظ که اصلاً از Alex برادر کش خوشم نمیاد :d


ای آقا!!!! :-o چرا مثال دزدی میکنید؟

بابا خو بیچاره روانی بود سر یه انگشتر زد برادرشو کشت منم اگه بودم همین کارو میکردم:d

 

[Fallen-Angel]

بابا خو بیچاره روانی بود سر یه انگشتر زد برادرشو کشت منم اگه بودم همین کارو میکردم:d

البته ببخشیدا که اینو میگم. ولی شما خودت یه نگاه به آواتار و امضات بنداز (راستی چرا من برای امضا داشتن باید کلی صبر کنم ) معلومه اصلاً از این قیاقه تعطیلا خوشت میاد :d ناراحت نشین ولی من واقعا از شماره 5 و آلکس خوشم نمیاد تا حدی که اصلاً تمومش نکردم :d

 

[mohamadr6]

البته ببخشیدا که اینو میگم. ولی شما خودت یه نگاه به آواتار و امضات بنداز (راستی چرا من برای امضا داشتن باید کلی صبر کنم ) معلومه اصلاً از این قیاقه تعطیلا خوشت میاد :d ناراحت نشین ولی من واقعا از شماره 5 و آلکس خوشم نمیاد تا حدی که اصلاً تمومش نکردم :d

اشکال نداره داداش:d
2روز پیش به اقا دانیال گفتم واسم یه اواتار از sh4و یه امضا از sh2 و sh3 درست کنه اما هنوز اماده نشده
نمیدونم ولی باید صبر کنی:d

 

[Heart Broken]

این کارهایی هم که معرفی کردم, ترس محض نیست! اون ها هم اتفاقاََ ترسی که درونشون هست در ارتباط شخصیت داستانه!:d
بهت پیشنهاد میکنم این فیلم هایی که معرفی کردم رو حتماََ ببینی(که در ژانر های مختلف هم هستند), مخصوصاََ Jacob’s Ladder...و ببینی که چه جو و اتمسفری این فیلم داره! و تاثیرش روی سایلنت هیل رو ببینی!:d
اگر این کارها نبودند شاید سایلنت هیلی که الان میشناسیم(4 نسخه اول), وجود نداشت یا حداقل در این حد نبود!(نظر شخصی! :d)

البته منظورم این نبود که پست من فکته :d بالاخره شده بعضی وقت‌ها خودمون یه فیلم خوش ساخت رو ببینیم و یا یک کتاب تأثیر گذار رو بخونیم و بعداً با توجه به اون فیلم یا کتاب ایده‌های جدیدی تو ذهنمون ایجاد بشه. اینکه سازنده‌‍های سایلنت هیل تو ساخت سری از منابع غربی الهام گرفتند حقیقته ولی به نظر من ایده‌های اصلی خودشون درون مایه سری و داستانش رو ایجاد کرده، مخصوصاً اگر تو فلسفه وجودی مخلوقات بازی دقت بشه به راحتی میشه اعتقادات خاص خودشون (ژاپنی‌ها) رو درک کرد.
فیلم Jacob’s Ladder رو هیچ وقت توفیق نشد کامل ببینم البته به صورت گزینشی بعضی قسمت‌هاش رو دیدم. به هر حال کسی که با سری سایلنت هیل آشنا باشه (مخصوصاً نسخه دوم)، موقع دیدن فیلم متوجه حس و حال مشابه این دو اثر میشه. اما فیلم Session 9 رو دیدم و دیدن این فیلم رو هم پیشنهاد میکنم، بعضی قسمت‌های فیلم عیناً تو نسخه سوم هم دیده میشه.

از این لحاظ که اصلاً از Alex برادر کش خوشم نمیاد :d


ای آقا!!!! :-o چرا مثال دزدی میکنید؟

ای بابا، عجب اتفاق نظری! والا من پست شما رو نخونده بودم ولی الآن که مطالعه کردم دیدم دقیقاً نظرمون یه چیزه و اینکه خیلی مثال خوبی زده بودید!:d خلاصه با نظر شما موافقم.

 

[NeveRest]

هم اینک سایلنت هیل دان پور رو شروع کردم! البته فقط توی منو یه چرخی زدم و ... صبر کردم شب بشه،همه خواب باشن توی سکوت برم،یادش بخیر ps2 که خریدم از اولین بازیهایی که امتحان کردم سایلنت2 بود

سوال: از سازنده های قدیمی ، کسی هست که در دان پور نقش داشته باشه؟ یا همه بازنشسته شدن؟ :d

 

[msbazicenter]

سلام
نمی‌دونم کدوم حرفم مربوط به کدوم پست میشه پس کلی یه چیزایی میگم خودتون ربطش رو پیدا کنید.:d
اول اینکه
برنارد شاو میگه (گه اشتباه نکنم): اگه شما از یک نویسنده بدزدید اسمش میشه سرقت ادبی اما اگه از چند نویسنده به صورت همزمان بدزدید میشه تحقیق.
حالا منظور، اینه که فرقی هست بین الهام و تقلید. حتی تقلید هم به خودی خود بد نیست. شما اگه یک طراح اتومبیل باشید به طور حتم از چرخ استفاده می‌کنید. همینطور از علم احتراق. هیچ کس شما رو برای استفاده از چرخ ملامت نمی‌کنه با این بهانه که چرخ قبلاً اختراع شده و اگه راست میگی به جای چرخ یه چیز جدید اختراع کن. بنابراین هیچ عقل درست و حسابی با این موضوع کنار نمیاد که همه باید از کشف آتش شرع کنند.
این از این،‌ اما به این سوال جواب بدید که هدف از ساخت سری سایلنت هیل چی بود؟ ترس یا تفکر؟