بحث و تبادل نظر در مورد سری Resident Evil

Nima Redfield

کاربر سایت
Mar 14, 2013
741
نام
Nima
اقا نیما اولا که من تو پروفایل باهات بحث کردم ثانیا شما دفعه اول رفتی تو پیغام خصوصی! در ضمن من ترجیح میدم در مورد چیزی که ثابت شده هست دیگه بحث نکنم. من رزیدنت را زمانی که کنسول پلی استیشن امد خریدم و بازی کردم.
دوجین مطلب هم در موردش دارم. در ضمن برای کسی که مثلا قرار دانشجو دکترا بشه اصلا این بچه بازیها معنی نداره..در ضمن این مطلبت را خیلی دوست داشتم. فقط میخواستم بدونم اگه واقعا اینجور بوده که میگفتی واقعا عالی هست.
در ضمن بله 4 تو همه زمینه ها جوایز زیادی برده. قطعا نسخه های قبلی هم بردند نه مثل 4.
باشه شما درست میگی!جدا دیگه حال و حوصله بحث کردن باهاتو ندارم. دیگه کسی که میگه من هیچی را قبول ندارم .....فقط خودم من باهاش وارد بحث نمیشم. خیالت راحت من تمام پیغاماتو پاک کردم.
فکر کردی من این مطلب را گذاشتم که خرابت کنم نه بابا میخواستم ببینم متنشو از کجا اوردی. چون بعضی از حرفات قطعا باید با رفرنس باشه
قابل توجهت بنده همین چندوقت پیش برای دومین بار کدورونیکا را تموم کردم. :d

برادر من،بهزاد جان.چطوری بهت بگم؟به پیر،به پیغمبر،من هیچ دشمنی باهت ندارم.دوست هم ندارم کسی از دستم ناراحت بشه.ولی مقصر خودتی.طوری رفتار میکنی که آدم عصبی میشه.اول میری صندوق پیامهات رو میبندی.بعد میای یک مطلبی رو پیدا میکنی که مثلا من خراب بشم.شاید قصدت این نبوده،ولی نوع بیانت باعث میشه که آدم اینطوری فکر کنه.بعد توقع داری آدم خونسردیش رو حفظ کنه.اینکه رفتم توی پیام خصوصی هم واسه این بود که مطلب طولانیی بود.خواستم توی پروفایل بذارم،ولی نوشت محتوای متن شما بیش از حد مجازه.

واقعا اینکه داستان 5 مهمتر از 4 است،به نظرت ثابت شده است؟اگه تا این حد به حرفت ایمان داری،من دیگه دربارش بحث نمیکنم.من اون چیزایی رو که باید میگفتم گفتم.حالا اگه شما میخوای چشمات رو روی حقیقت ببندی میل خودته.در ضمن،خدا وکیلی،وجدانا کی هر دو بار بحث رو شروع کرد؟هم اون دفعه تو اول توی پروفایلم پیام دادی که مجبور شدم جوابت رو بدم و هم این دفعه توی تاپیک اون مطلب قدیمی من رو گذاشتی.خدا وکیلی من شروع کردم؟من که دیگه این بحثها رو تموم کرده بودم.

بعدش هم تو خودت رزیدنت اویل رو مهم نمیدنی و به چشم یک مسئله ی بچه گانه بهش نگاه میکنی.یعنی چی کسی که داره واسه دکترا میخونه،این چیزا براش بچه گونه است؟اصلا شاید یکی جراح مغز و اعصاب باشه و رزیدنت اویل بازی کنه.اتفاقا یک آدم باسواده که میتونه داستان رزیدنت اویل رو درک کنه،نه یک بچه.باز این نشون میده که به رزیدنت اویل،فقط به چشم یک بازی نگاه میکنی!

بازم تاکید میکنم.من با کسی خصومتی ندارم.تو هم مثل داداش منی.مثل همه ی بچه های تاپیک.ولی همیشه خودت اول بحث رو شروع میکنی و باعث میشی که آدم عصبی بشه.بعدم طوری رفتار میکنی که انگار هیچی نشده و همه ی تقصیرا از جانب منه!

(به آخر پست قبلیم هم یک چیزایی اضافه کردم.فکر کنم اول ثبت نشده بود.پستم نیمه کاره تایپ شد!)
 

BEHZAD WESKER

کاربر سایت
Jan 13, 2014
2,053
نام
بهزاد
برادر من،بهزاد جان.چطوری بهت بگم؟به پیر،به پیغمبر،من هیچ دشمنی باهت ندارم.دوست هم ندارم کسی از دستم ناراحت بشه.ولی مقصر خودتی.طوری رفتار میکنی که آدم عصبی میشه.اول میری صندوق پیامهات رو میبندی.بعد میای یک مطلبی رو پیدا میکنی که مثلا من خراب بشم.شاید قصدت این نبوده،ولی نوع بیانت باعث میشه که آدم اینطوری فکر کنه.بعد توقع داری آدم خونسردیش رو حفظ کنه.اینکه رفتم توی پیام خصوصی هم واسه این بود که مطلب طولانیی بود.خواستم توی پروفایل بذارم،ولی نوشت محتوای متن شما بیش از حد مجازه.

واقعا اینکه داستان 5 مهمتر از 4 است،به نظرت ثابت شده است؟اگه تا این حد به حرفت ایمان داری،من دیگه دربارش بحث نمیکنم.من اون چیزایی رو که باید میگفتم گفتم.حالا اگه شما میخوای چشمات رو روی حقیقت ببندی میل خودته.در ضمن،خدا وکیلی،وجدانا کی هر دو بار بحث رو شروع کرد؟هم اون دفعه تو اول توی پروفایلم پیام دادی که مجبور شدم جوابت رو بدم و هم این دفعه توی تاپیک اون مطلب قدیمی من رو گذاشتی.خدا وکیلی من شروع کردم؟من که دیگه این بحثها رو تموم کرده بودم.

بعدش هم تو خودت رزیدنت اویل رو مهم نمیدنی و به چشم یک مسئله ی بچه گانه بهش نگاه میکنی.یعنی چی کسی که داره واسه دکترا میخونه،این چیزا براش بچه گونه است؟اصلا شاید یکی جراح مغز و اعصاب باشه و رزیدنت اویل بازی کنه.اتفاقا یک آدم باسواده که میتونه داستان رزیدنت اویل رو درک کنه،نه یک بچه.باز این نشون میده که به رزیدنت اویل،فقط به چشم یک بازی نگاه میکنی!

بازم تاکید میکنم.من با کسی خصومتی ندارم.تو هم مثل داداش منی.مثل همه ی بچه های تاپیک.ولی همیشه خودت اول بحث رو شروع میکنی و باعث میشی که آدم عصبی بشه.بعدم طوری رفتار میکنی که انگار هیچی نشده و همه ی تقصیرا از جانب منه!

(به آخر پست قبلیم هم یک چیزایی اضافه کردم.فکر کنم اول ثبت نشده بود.پستم نیمه کاره تایپ شد!)

من همیشه وقتی با کسی بحث میکنم تو پروفالیش هست.به غیر اینکه نتونم براش پیغام بگذارم. من رزیدنت را به چشم یک بازی نگاه میکنم؟! به جون خودم نمیدونی من چقدر تلاش میکنم این تم داستان رزیدنت و ان همه مفاهیمی که توش هست را برا بقیه بگم!
در رابطه با ان متنت در هر صورت من خیلی دوست داشتم. اصلا نمیخوام کسی را خراب کنم. در رابطه با مدرک و سواد هم میدونم ربطی نداره یعنی میگم اهل بچه بازی نیستم.
قطعا از متنت ازش استفاده خواهم کرد. به خصوص در بحث با بقیه افراد غیر رزیدنت اویلی.:d
 

akbar.wesker

کاربر سایت
Nov 23, 2012
219
نام
اکبر
سلام خدمت دوستان آقا نیما . بهزاد و فن های عزیز رزیدنت اویل :)
امیدوارم نماز روزه هاتون تو این روزهای داغ طاقت فرسا مورد قبول حق قرار بگیره :bighug:

آقا من یه موردی دیدم توی مطالبتون خیلی کنجکاو شدم که در موردش بیشتر بدونم آخه من زیاد اهل مطالعه و گشت و گذار تو ویکی های بازیها نیستم در مورد این نکته اطلاع زیادی ندارم بیشتر میام تو همین تاپیک های مربوطه فارسی از بحث و نظرات دوستان گلی چون شما بهره میبرم البته قبلا هم این مورد زیاد به چشمم خورده بود ولی ساده از کنارش رد میشدم
ایدا یک نمونه تقلبی به وسکر میفرسته و وسکر میاد نمونه اصلی رو از بازار سیاه تهیه میکنه؟درسته؟
یعنی این بازار سیاه از کجا میاد؟ آیا اشخاص یا گروه های خاص دیگه ای هم بودن که از ارزش این انگل با خبر بودن و برای منافع اقتصادی یا منافع دیگر خودشون بدستش آورده بودن؟ یا اینکه بعد از اینکه وسکر متوجه میشه ایدا بهش نارو زده نیروهای ویژه ی دیگه ای رو واسه بدست آوردن نمونه به منطقه میفرسته ؟
یا اینکه یک گروه تحقیقاتی آزمایشگاهی تشکیل میده واسه دوباره احیا کردنش از DNA فسیل و این جور چیزا؟ :-b
کلا این جریانش چیه؟؟ :-/ آیا مطلب واضح و کاملی در مورد بدست آوردن نمونه انگل اصلی توسط وسکر هست یا به همین یک جمله ساده و سرسری ( بازار سیاه ) اشاره شده؟

دوستان فقط در این مورد کنجکاو شدم چون اطلاعات خاصی در این مورد ندارم خواستم بپرسم از اساتید و اصلا قصد تحقیر و اشتباه گیری این چیزا نیست,,, نیایید اینطوری بگید هاااااااااااااااا .... چون قبلا هم این مطلب رو زیاد دیده بودم
 
آخرین ویرایش:

sog_eros

کاربر سایت
Jan 15, 2010
470
نام
شادی
می‌تونم بپرسم کی و کجا اشاره شده که داستان شماره 4 از 5 مهم‌تره؟ شاید بهتر بحث سلیقه باشه -که اون‌هم به هیچ عنوان یک سلیقه‌ی رزیدنت ایولی ریشه دار نیست- اما سر مهم‌تر بودنش چه بحثی بوده؟
رزیدنت ایول 4 نسخه‌ی بازبینی شده از RE3.5 هست که داشت روی سایلنت هیل رو کم می‌کرد! RE4 روی اتمسفر تمرکز داشت و یه سری مسائل استعاری. داستانش به قدری بی ریشه و تخیلی هست که S. D. Perry رمان نویسی از بازی‌ها رو از این شماره کنار گذاشت! اگر می‌خواست بنویسه خواننده‌هاش رو از دست می‌داد. شاید برای ما وقتی داریم با یک گیم پلی رویایی رو به رو می‌شیم، این تفاوتِ پی رنگ و تم داستانی اون‌قدرها آزار دهنده نباشه، اما برای خواننده‌ی رمان‌ها، بی‌سرانجام موندن داستان اصلی و ناگهان تغییر تم کلی، غیر قابل تحمل می‌بود. اکثر گیمرها زیاد با داستان سر و کار ندارن اما اگر همون گیمر شروع به خوندن رمان کنه، هرچند عاشق رزیدنت ایول 4 باشه، ادامه دادن براش غیر قابل تحمل می‌شه و زود می‌فهمه باید این کتاب کلا یه اسم دیگه بگیره.
میکامی داستان اصلی رو ناتموم گذاشت و رفت سراغ یک تم شیطانی که برخلاف کل قواعدی بود که از رزیدنت ایول به یاد داشتیم! رزیدنت ایول یک داستان علمی تخیلی بود و -همون‌طور که در مقاله‌ی نیما نوشته بود- این بود که باعث خلق چنین شاهکاری شده بود.
میکامی رفت دنبال ایده‌ی مزامین شیطانی، آدم‌هایی که از تابلو بیرون میان و عروسک‌های جاندار، اون هم به نام رزیدنت ایول 4! حتی می‌خواست Devil May Cry رو با نام رزیدنت ایول بیرون بده و صد البته اسم دانته می‌شد "لیان اس. کندی"!
تفکر میکامی عوض شده بود. دیگه نمی‌تونست تم قبل رو ادامه بده و این رو در Zero هم نشون داد. RE4 رو عرضه و اعلام کرد سری اشباع شده! سری رو ناتموم گذاشت به امان خدا.
RE4 یک شاهکار به تمام عیار شد و با این همه تمایز داستانی و گیم پلی، رزیدنت ایول رو رسما نابود کرد.
اما این وضعیت برای تیم قابل تحمل نبود.با ذره قوایی که از ریشه‌های داستانی به جا مونده بود شروع کردن و تونستن با موفقیت سرانجامی به این داستان نیمه کاره بدن. کاری که دیگه میکامی قادر به انجامش نبود. رزیدنت ایول 5 اتمسفر 4 رو نداشت چون نباید هم می‌داشت! مزامین به ریشه‌ها برگشته بود. و بنابراین ترسی در کار نبود! چون با وجود هواداران رزیدنت ایول جدید(!)، بازگشت به گیم پلی و تم قدیم ریسک بالایی می‌داشت و از طرفی قرار بود داستان اصلی به پایان برسه! پس اتمسفر 4 هم ممکن نبود. نتیجه رضایت بخش بود و رزیدنت ایول 5 یک عنوان قوی شد؛ هرچند با حرکت‌های اخیر میکامی، فاقد ترس شد و S. D. Perry هم دیگه از نوشتن زده شده بود!
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
سلام
می‌خوام رزیدنت اویل 0 رو شروع کنم
شنیدم بازیه خیلی‌ سختیه
سختیش به اندازهٔ کد ورنیکا یا رزیدنت اویل ۳ هست؟
به نظرتون نرمال شروع کنم بازی رو مشکلی‌ پیش نمیاد؟
رزیدنت زیرو سخت نیست ولی چون صندوق آیتم ها توش وجود نداره اعصاب خورد کنه :| کد ورونیکا از بقیه به نسبت سخت تر بود. ولی اگه خوب بازی کنی هیچ کدومشون زیاد سخت نیست. رزیدنت 3 روی هارد میتونی با کلی تیز مگنوم تموم کنی. اسمش را هم گذاشتن هارد مد :))
 

BEHZAD WESKER

کاربر سایت
Jan 13, 2014
2,053
نام
بهزاد
می‌تونم بپرسم کی و کجا اشاره شده که داستان شماره 4 از 5 مهم‌تره؟ شاید بهتر بحث سلیقه باشه -که اون‌هم به هیچ عنوان یک سلیقه‌ی رزیدنت ایولی ریشه دار نیست- اما سر مهم‌تر بودنش چه بحثی بوده؟
رزیدنت ایول 4 نسخه‌ی بازبینی شده از RE3.5 هست که داشت روی سایلنت هیل رو کم می‌کرد! RE4 روی اتمسفر تمرکز داشت و یه سری مسائل استعاری. داستانش به قدری بی ریشه و تخیلی هست که S. D. Perry رمان نویسی از بازی‌ها رو از این شماره کنار گذاشت! اگر می‌خواست بنویسه خواننده‌هاش رو از دست می‌داد. شاید برای ما وقتی داریم با یک گیم پلی رویایی رو به رو می‌شیم، این تفاوتِ پی رنگ و تم داستانی اون‌قدرها آزار دهنده نباشه، اما برای خواننده‌ی رمان‌ها، بی‌سرانجام موندن داستان اصلی و ناگهان تغییر تم کلی، غیر قابل تحمل می‌بود. اکثر گیمرها زیاد با داستان سر و کار ندارن اما اگر همون گیمر شروع به خوندن رمان کنه، هرچند عاشق رزیدنت ایول 4 باشه، ادامه دادن براش غیر قابل تحمل می‌شه و زود می‌فهمه باید این کتاب کلا یه اسم دیگه بگیره.
میکامی داستان اصلی رو ناتموم گذاشت و رفت سراغ یک تم شیطانی که برخلاف کل قواعدی بود که از رزیدنت ایول به یاد داشتیم! رزیدنت ایول یک داستان علمی تخیلی بود و -همون‌طور که در مقاله‌ی نیما نوشته بود- این بود که باعث خلق چنین شاهکاری شده بود.
میکامی رفت دنبال ایده‌ی مزامین شیطانی، آدم‌هایی که از تابلو بیرون میان و عروسک‌های جاندار، اون هم به نام رزیدنت ایول 4! حتی می‌خواست Devil May Cry رو با نام رزیدنت ایول بیرون بده و صد البته اسم دانته می‌شد "لیان اس. کندی"!
تفکر میکامی عوض شده بود. دیگه نمی‌تونست تم قبل رو ادامه بده و این رو در Zero هم نشون داد. RE4 رو عرضه و اعلام کرد سری اشباع شده! سری رو ناتموم گذاشت به امان خدا.
RE4 یک شاهکار به تمام عیار شد و با این همه تمایز داستانی و گیم پلی، رزیدنت ایول رو رسما نابود کرد.
اما این وضعیت برای تیم قابل تحمل نبود.با ذره قوایی که از ریشه‌های داستانی به جا مونده بود شروع کردن و تونستن با موفقیت سرانجامی به این داستان نیمه کاره بدن. کاری که دیگه میکامی قادر به انجامش نبود. رزیدنت ایول 5 اتمسفر 4 رو نداشت چون نباید هم می‌داشت! مزامین به ریشه‌ها برگشته بود. و بنابراین ترسی در کار نبود! چون با وجود هواداران رزیدنت ایول جدید(!)، بازگشت به گیم پلی و تم قدیم ریسک بالایی می‌داشت و از طرفی قرار بود داستان اصلی به پایان برسه! پس اتمسفر 4 هم ممکن نبود. نتیجه رضایت بخش بود و رزیدنت ایول 5 یک عنوان قوی شد؛ هرچند با حرکت‌های اخیر میکامی، فاقد ترس شد و S. D. Perry هم دیگه از نوشتن زده شده بود!

نکنه فکر کردی رزیدنت اویل 3.5 را میکامی ساخته! نخیر برادر! ان کار میکامی نبود! متاسفانه الان یادم نیست! ان داستان بله اصلا به درد نمیخورد! میکامی بعد از چند بار عوض و بدل شدن کارگردان قسمت 4 شد و ان چیزی را که بازی کردیم ساخت!
 
آخرین ویرایش:

BEHZAD WESKER

کاربر سایت
Jan 13, 2014
2,053
نام
بهزاد
خب دوستان میخوام جریان ساخت رزیدنت اویل 4 ، 3.5 و... را بگذارم. با تشکر فراوان از دوست خوبم محمد کاشفی.

Resident Evil 4:
تهیه کننده: Hiroyuki Kobayashi
کارگردان: Shinji Mikami
نویسنده: Shinji Mikami, Haruo Murata
آهنگساز: Misao Senbongi, Shusaku Uchiyama
سال عرضه: ۲۰۰۵
پلتفرم اصلی: Nintendo GameCube


?Resident Evil or Devil May Cry
اولین مرتبه در دسامبر سال ۱۹۹۹ به ساخت رزیدنت اویل ۴ اشاره شد، که در اصل قرار بود با این نسخه به این سری پایان دهند، در جریان روند ساخت و توسعه‌‌ی طولانی مدت، چهار بازی ساخته شده مورد قبول واقع نشدند و دور انداخته شدند. ابتدا بازی برای کنسول PS2 توسعه یافت و اولین تلاش توسط کارگردانی آقای کامیا صورت گرفت، بعد از اینکه آقای میکامی از او در خواست ساخت یک نسخه جدید از این سری را کرد. در حدود ورود به سال ۲۰۰۰ نویسنده سابق سری آقای سوگیمورا یک سناریو جدید طبق ایده آقای کامیا مبتنی بر یک بازی اکشن “جذاب” و “شیک” را برای بازی نوشت. داستان بازی بر اساس آشکار کردن راز های که بدن شخصی به نام Tony احاطه کرد بود شکل گرفته بود، مردی شکست ناپذیر با فهم و هوش فراتر از انسان های عادی که توانایی های مافوق بشری داشت. از آنجایی که آقای کامیا احساس کرد که شخصیت بازی از زاویه دوربین ثابت (Fix) در مبارزه ها خیلی قهرمان و شجاع به نظر نمی آید، تصمیم گرفت بر خلاف نسخه های پیشین از پس زمینه های از پیش رندر شده استفاده نکند و در عوض سیستم دوربین مکانیکی را (dynamic camera system) بکار گرفت. این کارگردانی جدید آنها را مجبور کرد که به اروپا سفری کنند و ۱۱ روز در کشور انگلیس اقامت کنند و از مجسمه های Gothic، بنا ها و سنگ فرش ها جهت استفاده در تکسچر گذاری عکس بگیرند. در حالی که سازندگان در تلاش برای ساختن پس زمینه های “جدیدی” برای جهان رزیدنت اویل بودند، میکامی احساس کرد که بازی بسیار سرگردان و به دور از ریشه های ترس و بقای سری است و مجبور شد که تمام کارکنان را متقاعد کند که بازی را به یک بازی مستقل دیگر تبدیل کنند. سرانجام آقای کامیا داستان را بازنویسی کرد که جهانش مملو از ارواح باشد و همچنین اسم شخصیت را به Dante تغییر داد. شخصیت های اصلی سناریو آقای سوگیمورا تا حد زیادی تا نسخه نهائی یکسان ماند، گرچه پدر و مادر قهرمان بازی با نام پادشاه Ozwell E. Spencer که بنیانگذار شرکت آمبرلا بود از داستان خارج شد. اسم بازی به Devil May Cry و یا «شیطان هم می گرید» تغییر کرد و در نوامبر سال ۲۰۰۰ برای کنسول PS2 عرضه شد و به سری بازی جدیدی تبدیل شد.
- نسخه لغو شده (“رزیدنت اویل ۳٫۵″):
ساخت رزیدنت اویل ۴ در پایان سال ۲۰۰۱ آغاز شد. اولین معرفی رسمی بازی در نوامبر سال ۲۰۰۲ صورت گرفت که به عنوان یکی از پنج بازی انحصاری Capcom Production Studio 4 برای نینتندو و کنسول گیم کیوب بود. این نسخه که به آن لقب “نسخه مه” داده شد توسط آقای Hiroshi Shibata کارگردانی شده بود و در آن زمان ۴۰ درصد بازی تکمیل شده بود.

Resident Evil 3.5

در تریلر دیده شد که لیان اس کندی بعد از نفوذ کردن به قلعه ای شبیه به پایگاه اصلی شرکت آمبرلا در اروپا به شدت برای بقا در حال تلاش است و به علاوه زامبی های کلاسیک نیز مانند نسخه های قبلی در بازی وجود داشتند. طی مراحلی از داستان که مجددا توسط استدیو Flaghship و آقای سوگیمورا نوشته شده بود لیان کندی مبتلا به ویروس می شود و نیروی خاصی دست چپ او را تسخیر می کند. تهیه کننده‌ی نسخه‌ی نهایی همچنین اشاره داشت که Ashley در آخر دوباره بر نگردد، با وجود این‌که یک دختر متفاوت هم در نظر بود که هرگز به عموم معرفی نشد. بازی همچنین قرار بود چنیدین المان نمای اول شخص را داشته باشد. در E3 سال ۲۰۰۳ دیگر نسخه ای به نام “hook man version” به نمایش در آمد که رسما Maboroshi no Biohazard 4 نامیده شد. در طول معرفی تریلر، آقای میکامی به هواداران اطمینان داد که مراحل توسعه ساخت بازی به آرامی و خونسردی در حال پیشروی است و به بازیکنان چنین هشدار داد “شلوارتان را خیس نکنید!” داستان بازی در یک ساختمان روح زده بود که لیان به بیماری عجیبی آلوده شده و با دشمنان فراهنجاری مانند انسان های قرون وسطایی پوشیده از سپر،عروسک های زنده و مرد روح مانندی که زنجیر و چنگک های درازی به آن متصل بود در حال مبارزه است. بازی دارای حسی از جهان تخیلی بود که شامل عناصری مانند فلش بک ها و توهم که به شکل سایه ای آبی و لرزیدن دوربین نشان داده می شد. همچنین مکانیزم های مختلفی از گیم پلی مانند دوربین over-the-shoulder، چشمک لیزری برای نشانه گیری و QTE به نسخه ی نهایی منتقل شد. ویژگی دیگری مانند انتخاب دیالوگ بعدا ها از بازی حذف شد. گرچه بازی در نهایت لغو شد اما حدود ۵ دقیقه از گیم پلی آن در Biohazard 4 Secret DVD در ژوئن سال ۲۰۰۵ عرضه شد. بر طبق یادداشت مرد دیوانه یا “Diary of the Madman” ( مرد دیوانه منظور لیان کندی آلوده شده به ویروس است که جداسازی واقعیت از توهم به تدریج برایش بسیار سخت تر و سخت تر می شود، و سوال عقلانیت اوست) مطلبی که در مجله اختصاصی گیم کیوب به نام CUBE چاپ شد، ثابت کرد که داستان بازی بعد از وقایع نسخه Resident Evil Code: Veronica اتفاق خواهد افتاد، و لیان بخاطر نجات شری بریکین (شخصیتی در رزیدنت اویل ۲) به شرکت آمبرلا در اروپا میرود جایی که منبع اصلی تولید ویروس است; کریس و کلر ردفیلد هم نقشی در داستان بازی خواهند داشت. در سال ۲۰۱۲ نویسنده نسخه سوم رزیدنت اویل آقای کاوامورا نقل کرد که: مسئول داستان این نسخه من بودم، و می خواستم که داستان نسخه ی چهارم بسیار ترسناک تر باشد، همچین اشاره کرد که از صحنه ی خاصی از فیلم Lost Souls استفاده کرده است، جایی که شخصیت اصلی خودش را در یک ساختمان متروکه و مواجه با یک قاتل فراری می بیند. نسخه ی مرتب شده ای از این ایده ها سرنجام در “hook man” به نمایش در آمد. این ایده ها چندین بار توسط آقای سوگیمورا و من به دقت بررسی شد (که باید بگم بسیار رمانتیک بود). لیان به دنبال کشف حقیقت به درون کاخ اسپنسر نفود می کند، در حالی که در داخل آزمایشگاه که در اعماق زمین قرار گرفته است دختر جوانی بیدار می شود و به همراه سگ بیولوژیکی (B.O.W) به طرف قصر حرکت می کنند. متاسفانه موانعی بر سر راه بود که نیاز بود بر آن ها غلبه شود ولی هزینه توسعه آن بسیار گران تلقی شد. “آقای کاوامورا اضافه کرد که بسیار متاسف و حتی “شرمنده” است که آقای میکامی از انجام اینکار سر باز زد و این نسخه را لغو کرد. بعد از این تلاش ها، برای آخرین بار در مورد استفاده از زامبی های کلاسیک لغو شده تجدید نظر شد، گرچه بعد از چند ماه قبل از اینکه به نمایش عموم در آید ادامه نیافت و سازندگان احساس کردند که بسیار فرمولیک است. بعضی از این ایده ها به نسخه نهایی بازی و بعضی های دگیر به دیگر بازی ترسناک کپکام یعنی Haunting Ground انتقال پیدا کرد. همچنین ایده استفاده از Progenitor Virus بعد ها دوباره در رزیدنت اویل ۵ استفاده شد.

نسخه نهائی:

در پی آن اتفاقات، تصمیم گرفته شد برای به روز شدن سری ژانر بازی تغییر کند. آقای میکامی وظیفه کارگردانی را از آقای شیباتا گرفت و شروع به کار کردن بر روی آن کرد. بعدا در طی مصاحبه، آقای میکامی بیان کردند که به شدت زیر فشار های کپکام بوده و حتی بارها تهدید به “لغو بازی در صورت عدم فروش مناسب” شد. طبق گفته تهیه کننده تازه-منسوب شده آقای هیرویوکی کوبایاشی، بعد از تمرکز بر روی انتقال بازی از سبک ترس و بقا به سبک اکشن تیم سازنده بازی بسیار احساس ناراحتی داشتند و به سختی هیجان زده میشدند. گرچه آقای میکامی خواستار شد که سیستم دوربین بازی بطور کامل بازنگری شود و تمام کارکنان در مورد ایجاد تغییرات عظیم در بازی که او خلق کرده تردید داشتند. سرانجام آقای میکامی خودش وارد کار شد و تغییرات پیشنهادی خود را توضیح داد و یک داستان جدید برای بازی نوشت که شبیه به نسخه های قبلی نبود و بر روی شرکت آمبرلا تمرکز نداشت. نسخه Onimusha 3: Demon Siege بازی بود که میکامی از آن بازی کردن آن لذت برده بود اما هنوز احساس می کرد که میتواند با یک زاویه دید دیگر بهتر از این باشد در نتیجه تصمیم گرفت یک دوربین را در پشت شخصیت قابل بازی به کار گذارد. در کنار گیم پلی و داستان جدید، نوع جدیدی از دشمنان به نام گانادو “Ganado” برای بازی خلق شد که بر خلاف استفاده از موجودات شکست ناپذیر در نسخه های قبلی بود. از این گذشته تهیه کننده توضیح داد که مدل شخصیت هایی که در گذشته در سری حضور داشته اند دارای جزئیات بیشتری هستند. در یکی از مصاحبه ها طراح شخصیت های بازی نقل کرد که در نظر گرفته شد که شخصیت لیان “خشن اما شیک پوش تر ” طراحی شود. این بازی به طور انحصاری برای گیم کیوب ساخته شد، در طی یک مصاحبه آقای میکامی بیان کردند که اگر این بازی برای دیگر کنسول ها پورت شود اقدام به خودکشی یا همان “هاراکیری” می کند. اما بعد از اینکه این اتفاق افتاد و رزیدنت اویل ۴ برای پلتفرم های دیگر عرضه شد میکامی در طی مصاحبه ی دیگری بخاطر همین اتفاق عذر خواهی و ابراز ناراحتی کرد و گفت بعضی از مردم کنسول گیم کیوب را فقط بخاطر بازی کردن رزیدنت اویل ۴ خریدند و نمی دانستند که سرانجام برای PlaySatation 2 عرضه می شود.

جدا از مراحل ساخت گیم نسخه نهایی بسیار کامل شده بود. بازیکن می بایست شخصیت لیان را از نمای سوم شخص دوربین over-the-shoulder بدست می گرفت و ماموریتش نجات دادن اشلی گراهام، دختر رئیس جمهور ایالات متحده بود. تمرکز گیم پلی بازی بر روی اکشن و شلیک کردن به جمعیت گله ای دشمنان در منطقه وسیع بازی بود. دوربین بازی در پشت لیان قرار داشت و نمای over-the-shoulder زمان نشانه گیری با مقداری Zoom همراه بود. بر خلاف نسخه های قبل هدف گیر لیزری (سیستم جدیدی برای فهمیدن فاصله نشانه گیری تا هدف) به بازی اضافه شده بود و به بازیکن اجازه می داد که هدف های مختلفی را نشانه گیری کند و به راحتی آن را جا به جا کند. یکی دیگر استاندارهای جدیدی که به بازی اضافه شده بود تاثیر گذاشتن گلوله به همان جایی که به دشمن اصابت کرده بد بطوری که اگر به پای دشمن شلیک می شد باعث می شد که دشمن کنترلش را از دست بدهد و تلو تلو بخورد و یا شلیک کردن به دست آنها باعث می شد سلاح های دستشان به زمین بیافتد. یکی دیگر از استاندارد های جدید بازی حساسیت و تاثیر پذیری محیط بود. بسته به شرایط محیط بازیکن می توانست: پله ها را بیاندازد، از پنجره به بیرون پرتاب شود و برابر حملات دشمن جای خالی دهد. به علاوه صحنه های quick time events متعددی در بازی وجود داشت که بازیکن می بایست دکمه هایی که در صحنه نمایش داده میشد را برای اقداماتی مانند فرار از دست تخه سنگ بزرگ و درگیری با دشمن برای زنده ماندن اجرا می کرد. این روش نیز در تعدادی از مبارزه با غول ها زمان هایی برای جلوگیری از حملات مرگبار استفاده شده بود،

اصلی ترین دشمنان بازی Los Ganados نام داشتند. گانادوها می توانستند جاخالی دهند، سلاح های سرد و کمان به دست بگیرند و همچنین با یکدیگر ارتباط و کارهای گروهی انجام دهند. این دشمنان تا قبل از اینکه مورد هجوم ویروس Las Plagas قرار بگیرند، مزرعه داران عادی روستا بودند. یکی از ترسناک ترین دشمنان بازی انسان هایی بودند که سرشان با یک گونی پیچیده شده بود و با یک اره برقی شخصیت بازی را دنبال می کرد و از دشمنان عادی تا حدی جان سخت تر بود. همچنین فهرست آیتم های بازی که فضای یک کیف بود ویژگی مرتب کردن یا ردیف کردن را به خود اضافه کرده بود که هر آیتم تعداد ردیف های خاص خود را اشغال می کرد. این کیف چندین مرتبه می توانست ارتقا یاید و فضای آن بیشتر می شد. سلاح ها، مهمات و گیاه های سلامتی در این کیف جا میشدند اما آیتم های دیگر مانند کلید در منوی خاص خودشان که محدودیتی هم نداشت. در بازی یک فروشنده سیار وجود داشت که در طول بازی در مکان های خاصی حضور داشت و آیتم هایی مانند اسپری کمک های اولیه، سلاح های مختلف را می فروخت همچنین به بازیکن این امکان را می داد که سلاح هایش از طریق گنج هاییکه در طی بازی بدست می آورد ارتقا دهد. این سلاح ها هر کدام مزیت و ضیان های خاص خودشان را داشتند. همچنین علاوه بر روند اصلی بازی، مانند نسخه های پیشین سری حالت های مختلفی از بازی مانند”Assignment Ada” , “Ada’s Report” و “The Mercenaries” قابل آزاد و بازی کردن بود.

سیستم سلامت بازی دستخوش تغییراتی شده بود، گباه سبز و قرمز جزء گیاهان اصلی جهت بهبود سلامت بازیکن بودند، همچنین گیاه جدیدی با رنگ زرد به بازی اضافه شده بود که خاصیتش ارتقا دادن خط سلامتی لیان بود اما در عوض گیاه آبی رنگ در بازی حذف شده بود. مانند نسخه های قبلی مکان هایی وجود داشت که در آنجا دستگاه تایپ قرار داشت و بازیکن می توانست بازی را ذخیره کند، این مکان ها نیز مثل همیشه از حملات دشمن محفوظ بود و آرامش خاص خودش را داشت، گرچه جعبه آیتم از این اتاق حذف شده بود. یکی از اصلی ترین عناصر سری های کلاسیک و نیمه مدرن بازی یعنی حل معما تا حد زیادی در این بازی کمرنگ شده بود و فقط تنها محدود به جمع آوری آیتم های معما شده بود نه فکر کردن بر روی حل معما. در برخی از مراحل بازی لیان وظیفه محافظت از جان اشلی را داشت و میبایست قدم به قدم مراقب و همراه او می بود، اینکه از یک طرف مراقب جان خود باشی و از طرفی هم مراقب جان اشلی تا حدی استرس زا بود و به ترس بازی کمک می کرد. گرافیک بازی که دیگر پس زمینه های pre-rendered نبود و به طرز خیلی خوبی تکسچرگذاری شده بود و یکی از برترین گرافیک های نسل را خود را به نمایش می گذاشت.

بازخورد:
آقای شینجی میکامی خالق سری رزیدنت اویل در سال ۲۰۰۶ بعد از مشارکت در ساخت عنوان هایی مانند Godhand, Killer7 از شرکت کپکام جدا شد و به طور موقتی به شرکت Platinum Games پیوست و بعد از ساخت بازی اکشن Vanquish در سال ۲۰۱۰ استدیو خود را با نام Tango Gameworks تاسیس و در سال ۲۰۱۱ بازی ترسناک خود را با اسم رمز “Zwei” معرفی کرد.

رزیدنت اویل ۴ به دلیل تعریف مجدد ژانر ترس و بقا و نمای سوم شخص، یکی از موثرترین بازی های دهه ی ۲۰۰۰ در نظر گرفته می شود. بازی از طریق معرفی “تکیه کردن بر زاویه دوربین بدون صدمه دیدن اکشن بازی” به تعریف ژانر سوم شخص شوتر بسیار کمک کرد. همچنین زاویه دوربین over-the-shoulder که در بازی معرفی شد به یکی از استاندارد های جهانی اکشن سوم شخص در آمد و سریعا توسط بازی های دیگری نظیر Gears of War و Batman: Arkham Asylum به کار گرفته شد. همچنین “دقت نشانه گیری” بازی نیز به یک استاندارد دیگر برای سری بازی های اکشن تبدیل شد و در بازی هایی مانند Dead Space، Grand Theft Auto و Ratchet & Clank Future به کار گرفته شد. رزیدنت اویل ۴ همچنین برای تعریف مجدد ژانر ترس و بقا از طریق “تاکید بر رفلکس و واکنش” و همچنین “دقت در نشانه گیری” تلاش کرد و از طریق همین مکانیزم های گیم پلی بازی را به طور گسترده ای وارد ژانر اکشن کرد و همین باعث شد که برخی از منتقدان اشاره کنند که سری رزیدنت اویل ژانر اصلی اش یعنی ترس و بقا را ترک کرده است و با این کار ژانری (ترس و بقا) را که خودش تاسیس کرده بود تخریب کرده است. سیستم مبارزه در بازی های دیگری که در ژانر ترس و بقا ساخته شدند اکشن تر شدند مانند بازی Silent Hill Homecoming و نسخه ی ۲۰۰۸ بازی Alone in the Dark. این تغییرات مسیر جدیدی را برای انتقال بازی ها به بازی هایی اکشن تر ایجاد کرد. رزیدنت اویل ۴ با تحسین جهانی مواجه شد و میانگین نمرات ۹۶/۱۰۰ را به خود اختصاص دهد، به علاوه بازی از سازمان ها و وب سایت های مختلف جوایز بسیاری را دریافت کرد و در سال ۲۰۰۵ از Spike Video Game Awards و چندین وب سایت معتبر دیگر عنوان بهترین بازی سال را دریافت کرد.



 

sog_eros

کاربر سایت
Jan 15, 2010
470
نام
شادی
نکنه فکر کردی رزیدنت اویل 3.5 را میکامی ساخته! نخیر برادر! ان کار میکامی نبود! متاسفانه الان یادم نیست! ان داستان بله اصلا به درد نمیخورد! میکامی بعد از چند بار عوض و بدل شدن کارگردان قسمت 4 شد و ان چیزی را که بازی کردیم ساخت!

بین اون همه فقط همون یک خط؟ کاش اون یک خط هم خط اول بود!
مرسی که ترجمه‌ی اون‌چه در ویکیا اومده رو گذاشتی - برای دوستانی که زبان ضعیفی دارن.
3.5 زیرنظر میکامی بوده. اگر این‌طور حساب کنی که شاهکار سری کلاسیک (در تمام نظرسنجی‌ها) یعنی RE2 هم مربوط به همین دوست‌مون بوده! اما تهیه کننده نقشی کمتر از کارگردان نداره. اگر فقط کارگردان واست اهمیت داره که میکامی فقط نسخه‌ی اول رو پیش از 4 در کارنامش داره. در زیرو هم نامش در قسمت مشاور اجرایی قرار گرفته درحالی‌که ایده‌ی اصلی واسه خودشه.
وقتی RE3.5 رو گذاشته تا اون مرحله پیش بره (تازه من همون سال‌ها یادمه کپ کام مخالفت کرد)، وقتی حتی ایده‌ی استفاده از جهان ارواح در سری به ذهنش خطور کرده و وقتی قبلا هم این ایده‌ها رو با آوردن زالوهای شیطانی در زیرو تست کرده، ذهنش از ریشه‌های داستان فرسنگ‌ها فاصله گرفته بود.
میکامی دنبال چیزی رفت که در The Evil Within نتیجش رو دیدیم. این ژانر بسیار زیباست اما نام رزیدنت ایول براش خنده دار به حساب میاد.
و فکر نکن مزامینی که در RE4 دیدیم چیزی بیشتر از این‌هاست. RE4 به تنهایی بیش از کل زوایای داستان اصلی سری، حرف ناگفته داره که وقتی صحبت از این ژانر به میون میاد، قرار هم نیست که گفته شه. به طور کلی کنترل موجوداتی توسط یک موجود مادر، یک مزمون شیطانیه. بگذریم از کل فضای این نسخه و ساختار تمامی دشمن‌ها!
وقتی میکامی به DMC هم به عنوان یک ادامه فکر کرده(!) دیگه جای هیچ صحبتی نمی‌مونه و نیاز نیست نام از تک تک مواردی ببرم که در RE4 خبر از هرچیزی جز "رزیدنت ایول" می‌داد.
میکامی حتی به تموم کردن داستان اصلی که بدجوری باز مونده بود فکر هم نکرد.

هیچ مطلبی بی‌اشتباه نیست مخصوصا اگر مربوط به این سری باشه! به عنوان مثال دوربین روی شونه ایده‌ای بود که میکامی از ابتدا در نظر داشت اما سخت افزار پلی استیشن اجازه‌شو نمی‌داد. و لوکیشن هم اولین بار در نسخه‌ی CV متحرک شد (در نسخه‌های رسمی). به علاوه قبلا از یه منبع معتبر خوندم که کپ کام مانع ساخت RE3.5 شد.

پ.ن: اگر فکر می‌کنی با میکامی و ژانری که دوست داره مشکل دارم، نگاهی به امضام بنداز.
 
آخرین ویرایش:

COH master

کاربر سایت
Oct 29, 2011
544
نام
علیرضا
mrcb97xf2w3gfk21c0jp.jpg
 

fifa13

کاربر سایت
Jan 5, 2012
918
رزیدنت زیرو سخت نیست ولی چون صندوق آیتم ها توش وجود نداره اعصاب خورد کنه :| کد ورونیکا از بقیه به نسبت سخت تر بود. ولی اگه خوب بازی کنی هیچ کدومشون زیاد سخت نیست. رزیدنت 3 روی هارد میتونی با کلی تیز مگنوم تموم کنی. اسمش را هم گذاشتن هارد مد :))
این شما نبودید دنبال چیت واسه رزیدنت اویل زیرو میگشتید؟ :d
آخر بی‌ چیت بازی رو رفتی‌ یا با چیت؟ :p
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
این شما نبودید دنبال چیت واسه رزیدنت اویل زیرو میگشتید؟ :d
آخر بی‌ چیت بازی رو رفتی‌ یا با چیت؟ :p
فاک :-o من؟ نخیر :| من دنبال چیت نبودم. دنبال سیو بودم :d تو همون پستم هم گفتم که چون صندوق آیتم نداشت یه کم اعصاب خورد کن بود مگرنه خودم رفتم اونم بدون چیت :>
سیو برا این میخواستم که ................................ الان دقیق یادم نیست برا چی میخواستم :d شاید برا costume های باز شده میخواستم :d
 

T7T

کاربر سایت
Sep 26, 2010
703
من خیلی دوست دارم شماره 1 و تا آخرش بم و بعد برم سراغ 2 وکد ورونیکا و .... اما متاسفانه بخاطر اینکه حرفه ای نیستم و کد نداره و به کوسه میرسم هیچ کاری نمیتونم بکنم و به در بسته میخورم با ناراحتی تمام بیخیال شدم :| بجز شماره 3 و 4 و 5 هیچکدام و تمام نکردم :| یکی هم نیست قلقش و یادمون بده :| هر موقع هم چاقو زدیم گازمون گرفته اند :|
 

fifa13

کاربر سایت
Jan 5, 2012
918
من خیلی دوست دارم شماره 1 و تا آخرش بم و بعد برم سراغ 2 وکد ورونیکا و .... اما متاسفانه بخاطر اینکه حرفه ای نیستم و کد نداره و به کوسه میرسم هیچ کاری نمیتونم بکنم و به در بسته میخورم با ناراحتی تمام بیخیال شدم :| بجز شماره 3 و 4 و 5 هیچکدام و تمام نکردم :| یکی هم نیست قلقش و یادمون بده :| هر موقع هم چاقو زدیم گازمون گرفته اند :|
قسمت اوّل سخت هست
بعضی‌ها هم اعتراض کرده بودند که خیلی‌ سخته
بعدش CAPCOM در نسخهٔ Resident Evil: Director's Cut یه درجهٔ سختیه آسان هم اضافه کرد که بنظرم به راحتی‌ میتونید بازی را رو اون درجه تموم کنید
شما میتونید Resident Evil: Director's Cut را از PSN دانلود کنید قیمتشم فکر کنم بین ۷ تا ۱۰ دلار باشه
 

sog_eros

کاربر سایت
Jan 15, 2010
470
نام
شادی
اگر قصد تجربه‌ی نسخه‌ی اول رو دارید حتما Remake رو بازی کنید. تفاوت‌شون در کلمات نمی‌گنجه! و به علاوه داستان هم قسمت‌های اضافه‌ی بسیار مثبتی داره.
در ضمن من عنوانی رو سخت‌تر از "کد ورونیکا اکس" تجربه نکردم. هرچند شماره اول مخصوصا واسه سال اول به قدری سخت بود که هیچ‌کس اسمش رو هم نمیاورد!
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر