خوب راستشو بخواید این موضوع چند وقته که ذهن منو مشغول کرده
ما همیشه تو تاپیک زیر و بم رزیدنت ایول رو بررسی کردیم
کوچیکترین نقطه های داستان رو گفتیم و از زیبایی هاش لذت بردیم
ولی هیچ وقت در مورد اشکالاتش صحبت جدی نداشتیم
هقته پیش که داشتم مکس پین رو بازی می کردم بیشتر به این موضوع پی بردم که رزیدنت ایول با همه پیچیدگی های داستانیش شخصیت هاش به جز یه نفر (وسکر) و مخصوصا شخصیت های قابل بازی هیچ عمقی ندارن
من کریس رو دوست دارم لیان رو دوست دارم کلیر جیل ربکا بیلی ولی این شخصیت ها هیچ وقت من رو دل باخته خودشون نمی کنن
همشون عالین ولی من وقتی متال گیر بازی می کنم یا مکس پین
هر چقدر هم که تو متن داستان ضعف داشته باشن ولی یه کانکشن غول آسا بین بازیکن و شخصیت قابل بازی ینی مثلا اسنیک یا مکس برقرار میشه
شخصیت پردازی رزیدنت ایول بیشتر شبیه فیلم های پاپ کورنیه
تو شماره 1 و ریمیک که شخصیت پردازی خیلی ضعیف و محیط اتمسفر و گیم پلی که ما رو جذب می کنه
شماره 2 هم کمی بهتره ولی بازم ارتباط با شخصیت های غیر قابل بازی کمی شیرین تر از قابل بازی هاست
واقعیت اینکه ما تو سن کم این شماره ها رو بازی کردیم
شخصیت های رزیدنت ایول خیلی خوبن
ولی هیچ وقت احساس نمی کنیم که یه آدم واقعی هستن
بازی داستان محوره افشین. /
یه زمان توی سایت
kotaku.com از قول یکی از مدیر اجراییهای رزیدنت 3 میخوندم که کلا سیاست RE رو داستان متمرکزه.
شخصیتها و شخصیتپردازی در اولویت بعد هستن
لینکش رو الآن پیدا نمیکنم / احتمالا پاک شده چون مال خیلی وقت پیش بود.
------------------------
این یعنی چیزی که مهمتره تمرکز بیشتر روی داستانه تا شخصیتها.
واسه همینه که در هر سری انواع کاراکترها رو توش سرازیر میکنن، بدون اینکه داستان رو از حالت کلی خارج کنن.
داستان اصلی یک چیز هست که اون هم در اصول خودش ثابته.