در واقع قسمتی که من را شگفتزده کرد عظمت و عمق این بخش تکنفره بود. شاید فکر کنید که استودیوی رسپان کار چندان سختی نداشت، با کنار هم قرار دادن اجزای نسخه اول میتوانست به راحتی یک کمپین خوب بسازد، ولی رسپان به این بسنده نکرد و از بازیهایی مانند Halo، Half Life 2 و پورتال الهام گرفت. نتیجه کار یک شوتر تخیلی بینظیر است که در بخش انفرادی تنه به تنه بزرگان این سبک مانند Halo 5، Killzone 4: Shadow Fall و COD: Black Ops 3 و Advanced Warfare میزند.
از همان مرحله اول در حال پریدن از این گوشه به آن گوشه خواهید بود و با دشمنانتان سر بالا رفتن از دیوارهی عمودی کوه مسابقه میدهید. پس از یکی دو ساعت بازی کمی شبیه Mirror’s Edge میشود و باید چالشهای مربوط به پریدن و حرکت در محیط را پشت سر بگذارید.
نه اینکه فکر کنید مبارزه در اولویت قرار ندارد، هنوز هم وقتی شلیک میکنید میتوانید ریشههای Modern Warfare را در این بازی احساس کنید، همچنین هوش مصنوعی بازی خیلی خوب طراحی شده است، وقتی روی Hard قرارش بدهید آنقدر باهوش هست که شما را به چالش بکشد و آنقدر هم احمق هست که بتوانید از پریدن پشت سرشان و گرفتن یک تریپل کیل با شاتگان دوستداشتنیتان لذت ببرید. من اسلحههای بازی را هم خیلی دوست داشتم، همه چیز از شاتگانهای اتوماتیک قدرتمند، تا اسلحههای سبکتر الکتریکی و اسنایپر دوست داشتنی در جای خود قرار دارد. چندتا از بهترین سلاحهایی که در تمام بازیهای شوتر دیدهام در این بازی بود، سافتبال، یک نارنجکانداز فوقالعاده است، فکر نمیکردم که سلاحی بتواند روی دستش بلند شود تا اینکه با توشات برخورد کردم، یک اسنایپر دو لول! در این بازی برای هر سلیقهای یک اسلحه وجود دارد. به نظر میرسد که بسیاری از سلاحها در یک رنج باشند ولی رسپان هر کدام را با شخصیت مخصوص به خودش طراحی کرده است پس مشکلی نیست.
وقتی که سوار BT نیستید، او معمولا شما را راهنمایی میکند و در برخی مواقع میتواند با تمام اسباببازیهای زیبایش به کمک شما بیاید. و هنگامی که سوارش هستید به قابلیتها و سلاحهایی که شاید از نسخه قبلی به یاد داشته باشید دسترسی دارید.
شما میتوانید BT را با بستههایی که در Key pointها پیدا میکنید بروزرسانی کنید و مثلا میتوانید از Scorch با نارنجکانداز، سپر حرارتی و دیوار آتش به Ronin با یک شمشیر بزرگ، حملات مخفیانه و شاتگان تغییر حالت دهید.
برای اکثر شوترها همین کافی است، ولی رسپان ایدههای بیشتری برای Titanfall2 دارد. کمی که جلوتر بروید یک دستگاه سفر در زمان بدست خواهید آورد که با آن میتوانید از دو حالت زمانی هر مرحله استفاده کنید. این ایده بسیار جالب است، میتوانید از آن برای شبیخون زدن و حملات مخفیانه استفاده کنید یا بعضی پازلها و معماها را با آن حل کنید که در بعضی از آنها باید برای زنده ماندن خیلی سریع بین زمانها جابجا شوید.
از این هم بگذریم، Titanfall2 یک Arc Tool هم دارد که با آن میتوانید برخی دستگاهها را خاموش و روشن کنید یا یک پلتفرم را حرکت دهید. حتی میتوانید از آن برای ساختن ارتش رباتی خودتان استفاده کنید.
خلاصه اینکه Titanfall2 یکی از بهترین سورپرایزهای امسال من بود، سریع، خشن و به طرز فوقالعادهای متوازن. با طراحی بسیار خوبش تنه به تنه Halo 5 و Killzone 4 میزند و بازیهایی مانند Infinite Warfare را زیرپا میگذارد. شاید در نظر اول عاشق سرعت و اکشن بازی شوید ولی در پایان به دلیل ایدههای جدید و داستان خوبش آن را به خاطر خواهید آورد.
لپتاپ: در ابتدا فکر میکردم شاید این بازی برای MSI PE60 7RD کمی سنگین باشد، ولی در کمال تعجب تجربه بسیار خوب و روانی از بازی داشتم و هیچ افت فریمی در طول بازی مشاهده نکردم. به نظر تنها مشکل داغ شدن زیاد بدنه دستگاه بود که حتی با کولپد هم برطرف نمیشد. همان طور که در ابتدا گفتم این بازی کمی برای PE60 سنگین است و اگر خیلی علاقه دارید حتما آن را روی این دستگاه تجربه کنید باید طول دورههای بازی خود را کمی کاهش دهید و به دستگاه اجازه دهید خنک شود. در سایر قسمتها اعم از کیبورد و صفحه نمایش با همان کیفیت همیشگی دستگاههای MSI مواجه هستیم و به دلیل صدای زیاد سیستم خنک کننده، در مورد صدا هم همچنان پیشنهاد من این است که از هدفونهای با کیفیت استفاده کنید.