الن ویکیک رو من مجددا دارم نسخه ریمستر بازی میکنم روی ps5 ,و زمان لانچ و بعد همون نسخه قدیمی رو روی پیسی ب تجربه کردم .
اسپویلر الارت هم بدم هر چند هرکسی تا الان الن ویک رو نرفته باید بجنبه!
نکات زیاد است درباره بازی های رمدی و کلا تیم رمدی ذکر چند نکته خدمت دوستان :اولا کلا این نورث یورپ ها بخاطر اون میتولوژی و فرهنگ باستانی شون مردمان ادیبی هستن و رمدی هم استثنا نیست .
و باید گفت رمدی رایتینگش فوق العاده است من سالها پیش الن ویک رو دو نسخه بازی کردم الان با یک دید جدید بعد از این همه سال و با مدرک ادبیات زبان انگلیسی رفتم سراغش که بتونم برای لانچ قسمت دوم اماده باشم و باید بگم در شگفتم از رایتینگ عالی . داستان با یک مثال از استیفن کینگ شروع میشه و قطعا برای علاقه مندان سوپرنچرال هورور جذاب میتونه باشه و اما این جملات اون بخش های داستانی که الن تو ذهنش تو اون منیواسکریپت داستان تمام نشده اش میجوره خارق العاده ن و خودشون رو میشه یک فیلم سیاه ترسناک لاوکرافتی ازش دراورد .
نکته دیگه اینکه بازی ادای دین میکنه به چند تا شاهکارهای هراس و خیلی خیلی جذابتر میکنه بخش روایی رو یکی بحث فیلم درخشش شاهکار کوبریک وسط میاد موضوع نویسنده ای که دچار تب انزوا میشه اونم در هتلی در کوهستان های شمال امریکا که روی قبرستان یا هولی گراند های بومی ها ساخته شده ؛ و کلا استیفن کینگ علاقه زیادی داره به میتوس و اون فوکلور و اربان لجند های بومی های امریکا و ایندین ترایب ها و در چندتا از کارهاش استفاده میکنه از بریال گراند یا اون مکان های خاکسپاری مردگان مردم بومی .( یک فیلم خوب تو پرانتز حالا که صحبت بریال گراند شد bone tomahawk سال 2015 است بسیار دیدنی - همه فیلم های کارگردان این اثر دیدنی مخصوصا Brawl in Cell Block 99)
جالبه در الن ویک کالدارن لیک نام اون دریاچه ای که ویلای الن و همسرش قرار داره ک یک اتشفشان هم ۱۹۷۰ زیرش منفجر شده و جزیره رو نابود کرده است رو بومی هایا ایندین ها معتقد بوده اند که خود دریاچه دروازه ای بوده به اندر ورد !!
یعنی علاقه تیم رمدی به استیفن کینگ و درخشش و کوبریک اینجا واضح است .
بعد نوبت پرندگان که کلاغ هایی که توسط تاریکی یا هر نیرویی که هست (نیرو های ماروا الطبیعه رمدی خیلی استادانه معرفی میشن و یک دفعه مثل سیلی تو صورت بازیباز فرود میان! !
مثلا از سکانس اغازین کنترل خود راوی ،قهرمان بازی کنترل جسی فیدن میگه داریم با سوپر نچرال و نیروی غیر قابل توضیح درگیر میشیم و میگه ایندفعه دیگه عجیب غریبتر از قبل خواهد بود و اینقد راحت درباره اون انتیتی یا مخلوق هیس صحبت میکنن که تونسته به قدیمی ترین منزلگاه نیویورک ساختمان مرکز هدکورترز بیورو کنترل نفوذ کنه و متا فور کنترل گاورمنت بر افکار و حتی تخیلات مردم باشه که براحتی ما درگیر میشیم و اماده هستیم و میگیم اوکی بزن بریم و بقول معروف دشمن تو پنج دقیقه اول بازی نشون داده میشه و هیولا رو نمیزارن تو کمد بمونه تا دو دقیقه اخر .) اینجا هم با اشاره به پرندگان هیچکاک خیلی ترسناک در دسته های عظیم بالای جنگل تاریک پرواز میکنن و بسیار اومنوس و بد شگون و مرموز به نمایش درمیان . حتی جاهایی بحث لاوکرافیتن هورور هم به میان میاد یک درخت عظیم در جنگل توسط صاعقه ای از ماورا مورد اصابت قرار گرفته و .... تمام تم های هراس به خوبی در دل این دنیای تاریک رمدی پیچیده ان .
ساختمان بیورو کنترل از آغاز توی یک لانگ شات نشون داده میشه در دل تاریکی و انتهاش در ابرهای سیاه مخفی شده اینجا قشنگ در چند ثانیه اول متوجه میشیم که مکان مکانی سینیستر است و با زبان طراحی بسیار خاص رمدی و اون نورپردازی از بالا و دفاتر تاریک و راهرو های بسیار هراسناک بدون نمایش چیز ترسناکی فقط با نمایش ستینگ بازی ساختمان با معماری رعب آور کاری استادانه میکنه در خلق دلهر ه و هراس از ناشناخته ها.پس میشه گفت که جهان سازیشون حرف نداره محیط ها ملموس هستن و اکثرا کاملا نگاهشون امریکایی هست البته نه از نوع نه هالیوودی .
صدا پیشه ها و راوی هم کارهاشون میدرخشه . راوی الن ویک و حتی صدای مکس پینکه در نور راهنمایی میکنه الن رو فوق العاده هستن و چه متن هایی براشون نوشتنه .
متافور پشت متافور کارشون و نقب زدن به سایکی و روح روان انسان های پریشانه مثل نویسنده ای که درگیر شده با کابوس داستان خلق شده توسط خودش و یا پلیس درمانده از همه جا و یا قهرمانی که اسیر دانشمندان دیوانه و جاه طلبی هاشونمیشه (کنترل یا کوانتوم بریک ).
از بعد خود بخش گیم پلی هم بازی هاشون بشدت ساده وشسته رفته است و همین نگرش مینیمالیستی به بازی هاشون بوده که ماندگارشون کرده . الن ویک متعلق به یک عصر دیگه از بازی است و الان سالها از عمرش گذشته ولی اصلا قدیمی نمیزنه .هاد بازی بسیار جلو تر از زمانش بوده و اینکه انالوگ چپ کنترل فلش لایت رو میده بهتتون و دایم میتونید کنترل نور بر محیط رو در همه زاویه ها داشته باشید و حتی هدف گیری در مرکز نور فلش لایت انجام میشه همش بدعت و نوآوری بودنه برای زمان خودش و حتی داج اخرین لحظه یا نمایش سینماتیک مرگ اخرین دشمن در صحنه که میراث مکس پین افسانه ای است همه نشون از تبحر و پیش رو بودن تیم طراحی بازی داره . کلا زبان طراحیشون ساده و ماندگار بوده است .
از لحاظ اتمسفر جنگل های بازی وقتی وارد تاریکی میشیم یک شیمر خاصی مثل موشن بلار مثل یک تصویر کابوسوار مه الود میشن و بسیار زیبا و رعب اور نمایش داده میشن . مکانیزم از بین بردن لایه محافظ تاریکی از روی مخلوقات بعد شلیک هنوز ساده و موثروجذاب و مدرن به نظر میاد .جالبه خود بازی شماره یک هم اثاری از سوراویل هورور رو در خودش داره مخصوصا در درجه سختی نایتمر چون باید باطری و و فلرگان (منور )رو برای مکان خای خاصی استفاده کنی که بتونی از جاهای سخت گذر کنی یک جوری مثل حفظ کردن تیر مگنومبرای باس های رزیدنت اویل ها .بازی ادای دین بزرگی هم هست به سایلنت هیل افسانه ای . در سایلنت هیل یک دقیقه داشتی راه میرفتی یک دقیقه بعد همونجا گم میشید در مه وصدای رادیو ترسناک و بعد در امدن مخلوقات کابوس وار و .... البته اون تخیل ناب و هراس ناب ژاپنی است که بسیار تاثیر گذاره و الن ویک ادای دینی میکنه به سایلنت هیل ها مخصوصا قسمت دوم بازی سایلنت هیل که پرتوگو نیست به دنبال همسرش که گم شده در سایلنت هیل و جالبه همسرش هم گم میشه به دست نیروی تاریکی درآلن ویک و تمام بازی الن از خودش میپرسه که چی شد چه بلای بر سر اون اومد ایا من مقصر بودم یانه؟
جمله اول بازی از استفن کینگ نقل قول میکنه که شخصیت گرفتار در سوپر نچرال هورور دایم از خودش میپرسه چرا ؟چرا ؟چیشد ؟چرا این اتفاق برا من افتاد و تمام جذابیت این داستانها همینه که پاسخی ندید به رمزگشایی نیروی ماورایی . همون کاری که لاوکرافتین هورور میکنه و برای ما نمیشینه توضیح منطقی بده درباره نیروی عظیم great ones یا بزرگان باستانی یا اون خداهایی چند گانه لاوکرافتی فقط به ما میگه که ما هیچ شانس پیروزی نداریم جلوی این مخلوقات و اخر کارمون شکسته و ما با تخیل و بینش خودمون اون مخلوقات رو کالبد شکافی میکنیم هر چه پر رمز و راز تر خروجی کار جای تعقل بیشتر . بعد از بلادبورن (بهترین بازی لاوکرافتین میتوس تاریخ )میشه هزار ساعت نشست درباره اینکه چه شد صحبت کرد !
جای صحبت زیاد است اگر جا باشه چند صفحه میشه نوشت برای رمدی ولی بازی هاشون رو درکل عالی میسازن .
برای الن ویک دوخیلی هایپ دارم . قسمت دوم گویا از رزی های ریمیک خیلی الهام گرفته ومخصوصا از سایلنت هیل ۲ بیشتر استفاده شده و از بعد صوتی و بصری خارق العاده به نظر میرسه . محیط های تخریب پذیر خیلی جالبی طراحی شدنه و به لطف انیمیشن و گرافیک و تکنیک های نور پردازی مدرن نبرد با مخلوقات سایه و تاریکی بینهایت جذاب تر شده و حضورکاراگاه خانوم هم گویی از هفت دیوید فینچر هم اقتباس داشتنه و دیوید لینچ . درکل تمام اثار جذاب دنیای بازی و سینما رو اینا رفتنه!!!علاقه سم لیک به روایت های سینمایی بسیار مشخصه وواضحه و حضور خودش در بازی ها همادم یاد هیچکاک میندازه .بسیار خوش ذوقن و هنرمند و نگاهشون به بازی های رایانه ای به عنوان مدیوم قدرتمند و ارت استایلشون فراموش نشدنیه.هنوز دیالوگ های مکس پین و سکانس های کابوس تو ذهنمه لامصب چه کرده بودن با مکس پین ؟
منتقد ای جی ان بشدت خوشش امده از ابعاد بازی و احتمال اینکه نمرات خیلی خوب هم بگیره اصلا کم نیست .
از همین الان برای پیدا کردن کیت ارتقا چراغ قوه برای قویتر شدن نور چراغالن ویک بیصبری میکنم!!
نمره پایین بالا چیزی از ارزش شون کم نمیکنه -برای خیلی از بازی ها همینه داستان - - الن و کوانتوم و شاهکارن تکرار نمیشن کنترل هم به نظر من بازی سال بود و اتفاقا هم شد فکر میکنم ign بود گوتی اعلامش کرد