ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="horror_08" data-source="post: 871390" data-attributes="member: 11750"><p><strong><em>12-9 کتاب " خدایان باستانی سایلنت هیل : مطالعه ای در مورد اصول و تحولات آن ها " ( درباره ی تلفیق آیین ها ) </em></strong></p><p>متن : " هیچ مذهبی وجود نداره که از زمانی که پا به عرصه ظهور گذاشته بدون تغییر باقی مونده باشه . این مورد هم استثنا نیست. وقتی که مذهب شهر به دست مهاجران افتاد ، آشکارا تحت تاثیر اعتقادات مسیحی اونها قرار گرفت. برای مثال ، خدایان باستانی شهر در دوره ی جدید با نام فرشتگان کتاب های مقدس مسیحی صورت یاد میشدند و شرح این فرشتگان رو به اونها نسبت دادند. بنابراین اشتراک گذاشتن مشخصه ها در فرقه رواج پیدا کرد . ( میتونیم به یک مثال کمیاب در این مورد اشاره کنیم ، "خالق بهشت"یا "lord of serpents & reeds " به اسم یک شیطان نامیده شد که البته این کار به وسیله ی رقیبان فرقه صورت گرفت نه معتقدان به اون . )"</p><p>توضیح : این کتاب شرحی برای مذهب sh هست در زمانی که از کانال های محرمانه ی زیرزمینی در حال رشد بود. که توجه بخصوصی به تاثیرات دیگر مذاهب ( و نظریه های شخصی معتقدان ) بر روی مذهب شهر ، داره. این نکته قابل ذکر هست که نویسنده ی این کتاب توجه زیادی نسبت به جزییات مهمی مثل تغییرات دائمی شکل و شمایل خدایان در فرقه داره ، برای مثال در کتاب عکسی وجود داره از ارزش خدا در طول حوادث شماره ی اول بازی ، زمانی که ، به خاطر تلاش های بی وقفه دالیا و لئونارد شیطان پرستی در فرقه رایج شده بود ( تصویر : یک اهریمن با بال و شاخ و ریش بزی و آلت تحریک شده ، که به وضوح تمایلات جنسی خدا رو مورد اشاره قرار میده ، که دالیا به اون اعتقاد داشت و متعاقبا آلسا رو مجبور به پذیرفتن اون کرد ) و همینطور عکس دیگه ای از خدا مربوط به زمان ویرایش فرقه به وسیله ی کلادیا وجود داره ( تصویر آلسا ) که تفاوت این دو خدا بسیار فاحش و قابل توجه هست . (* دو تصویر یاد شده در تاپیک بازی قرار گرفت*) </p><p></p><p><strong><em>12-10 sword of obedience</em></strong></p><p>شرح : " من چیزی پیدا کردم که شدیدا در مبارزه با ارواح کارآمد بود . اون زندگی من رو نجات داد. اون به صخره ی بزرگی که نزدیک پروشگاه قرار داشت چسبیده بود . اون یک شمشیر با یک دسته ی دستساز مثلثی شکل بود که چیزی شبیه به طلسم روی اون نوشته شده بود. به عنوان اسلحه ، اون خیلی سنگین و غیر قابل حمل بود. اما به دلیلی به نظر میاد که اون قادر به تغییر قدرت روح مقتولان والتر هست . زمانی ضربه بزن که شمشیر دارای انرژی ست ! اگر قدرت اونها رو کاهش ندی ، ضربات تو به راحتی دفع خواهند شد. تا جایی که من متوجه شدم ، فقط 5 شمشیر با چنین قدرتی وجود داره. بنابراین اونها بسیار ارزشمندند" .</p><p>جایگاه مذهبی : شمشیری با طلسم نوشته شده روی اون و دسته ی مثلثی مقتولین والتر رو متوقف میکنه ... احتمال زیاد ، مقتولین مراسم خونین به وسیله ی این شمشیر دیگه قادر به حرکت نخواهند بود ، و دسته مثلثی هم میخواد خصوصیات تصویر خداوند حزب قرمز و همینطور جلادان زندان تولوکا رو برای ما یادآور بشه . </p><p>در خلال داستان شماره ی 4 : شرایبر شمشیری رو در نزدیکی خانه ی آرزو پیدا کرده بود – در این مورد شکی نیست ، اما از کجا به این موضوع پی برده بود که فقط 5 شمشیر از این نوع وجود داره اون هم درست بعد از دیدن یتیم خانه؟ جواب این موضوع ساده و روشنه – جوزف این مطلب رو از یک کتاب مذهبی در یتیم خانه متوجه شده. طبعا ، والتر هم این کتاب رو در داخل یتیم خانه مطالعه کرده ( یا شاید هم مجبور به حفظ کردن اون ، درست مثل 21 sacraments ، از ترس زندانی شدن در زندان آب شده باشه ). در نتیجه به وجود این شمشیرها باور داشت ، اعتقاد داشته که اونها می تونند بر روی ارواح تاثیر داشته باشند و حتی به این که 5 عدد بیشتر نیستند همونطور که کتاب نوشته بوده باور داشته ... این اعتقادات مشابه بر روی ضمیر ناخودآگاه والتر تاثیر گذاشته و این 5 شمشیر رو به وجود آورده بود . ضمنا ، هیچ شمشیر جادویی دیگه ای در هیچ قسمتی از SH وجود نداره که این هم تاییدی هست بر این موضوع که این شمشیرها بازتابی از پریشانی های ذهنی والتر در دنیای درون اون هستند. </p><p></p><p><strong><em>12-11 شمع و مدالیون مقدس ( holy candle & saint medallation ) </em></strong></p><p>شرح : "من دو جسم قدرتمند و مرموز پیدا کردم که به نظر میرسه خیلی برای گریز از دست ارواح موثر هستند : شمع و مدالیون مقدس . اونها نه تنها در "دنیای دیگر" در برابر ارواح موثر هستند ، بلکه حتی در اتاق من هم کارآیی دارند*. فقط شمع رو در جایی که اونها بیرون میاند روشن کن و بعد قدرت مقدس اون فعال خواهد شد. مدالیون مقدس برای دفع انرژی های خبیث کارآیی داره البته زمانی که به اون مجهز شده باشی (equipped ). من با اونها تازه به ادامه راه امیدوار شدم. "</p><p>جایگاه مذهبی : شمع ها به طور کلی در مراسم جادویی فرقه حضور داشتند ، توجه کنید که MotherStone (* صخره ی نزدیک به خانه ی آرزو * ) کاملا با شمع ها پوشیده شده و همینطور مدالیون مقدس باید از کسی که اون رو همراه داره در برابر نیروی "دنیای دیگر" محافظت کنه. </p><p>در خلال داستان شماره ی 4 : درست مشابه شمشیرها در خارج از دنیای والتر کارکرد دیگه ای نداشتند. ( البته اگر کسی که پا به این دنیای تازه میگذاره خود توسط این فرقه گیج نشه و به قدرت ساختگی اون اعتقاد پیدا نکنه . ) </p><p>*به نظر میاد جوزف یک چیزی رو متوجه نشده . جوزف میگه اون نه تنها در دنیای دیگر بلکه در اتاق من هم کارآیی داشت اما اتاق جوزف خارج از دنیای دیگه بود ؟ خیر. همه میدونیم که هر چیزی که به جوزف مربوط بود از موقعی که ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد در دنیای والتر قرار داشت اگر اتاق واقعا بیرون از دنیای والتر بود چرا دیگه هیچ کس صدای جوزف رو نمیشنید ، اصلا ارواح تو اتاقی که خارج از دنیای والتر هست چی کار میکنند غیر از اینه که ارواح مربوط به دنیای والترند و از تفکرات والتر سرچشمه میگرند ؟ تمام این نکات رو که جمع کنیم میبینیم استدلالی برای مجزا کردن اتاق 302 از دنیای والتر وجود نداره.</p><p></p><p><strong><em>12-12 نیزه های مادر مقدس</em></strong></p><p>شرح : " نیزه ای با "مادر مقدس" حکاکی شده بر روی آن. مطابق با " crimsone tome" من باید هشت نیزه رو به بدن والتر فرو کنم." </p><p>معنا : نویسندگان کتاب crimsone tome مطمئن بودند که مراسم 21sacrament رو ، اگر جسم کسی که این مراسم رو اجرا میکنه رو با هشت نیزه با نام های پوچی ، تاریکی ، افسردگی ، ناامیدی ، گناه ، منبع ، تیز بینی و بی نظمی که بر روی تمام اونها اسم مادر مقدس حکاکی شده سوراخ بشه ، می توان متوقف کرد. اینکه چرا نویسندگان این کتاب بر این باور بودند که این موضوع مفید خواهد بود مشخص نیست ، اما والتر بی تجربه ی ما با خوندن این کتاب به موثر بودن این روش باور پیدا کرده بود که به همین دلیل این روش در دنیای درونی والتر جواب داد و به هنری تونزند یک شانس برای پیروزی داد. </p><p></p><p><strong><em>12-13 کتاب " The scriptus of the cult \ 21 sacraments "</em></strong></p><p>متن : رجوع به 10-2 . </p><p>جایگاه مذهبی : متون اصلی فرقه یکبار به طور کلی مفقود شد ، اما بعد از اون فردی به نام st.stephen اون رو بازنویسی کرد – شما این کتاب رو در شماره ی سوم در جایگاه اعتراف و در شماره ی چهارم در زیر زمین خانه ی آرزو و اتاق مخفی اونجا دیدید- قسمت ارزشمند این کتاب بخشی هست که در مورد 21 sacraments صحیت میکنه ، و البته والتر در یتیم خانه مجبور به یادگیری این کتاب شده بود. </p><p></p><p><strong><em>12-14 کتاب نیایش</em></strong> </p><p>متن : نامعلوم . </p><p>جایگاه مذهبی : کتاب ، شرح چگونگی بیدار کردن خدای خفته در رحم مادر مقدس به وسیله ی زجر دادن و القای حس خشم و دیگر احساسات منفی به اون رو دربرداره. </p><p>در روند داستانی شماره ی سوم : در 14 ماه نوامبر پدر وینسنت کتاب نیایش رو که شرح میداد چگونه باید خدا رو بیدار کرد به کلادیا داد. روش هایی که در این کتاب شرح داده شده بود از دید کلادیا خیلی سختگیرانه بود ، کلادیا چطور می تونست با خواهرش آلسا همچین کاری کنه؟ اما از طرفی انتخاب دیگه ای هم نداشت - اون واقعا می خواست که بهشت رو به زمین بیاره تا مردم رو از بدبختی نجات بده .. کلادیا هر کاری رو برای بشریت انجام میداد ( "من نمیخوام که توی مرداب این دنیا فقط تماشاچی باشم.") ، حتی با روش هایی سختیگرانه ، اون برای آلسای عزیزش ایجاد رنج کرد ، البته هیچ فقط خودش رو نخواهد بخشید (" برای دردی که میکشی و من باعث اون شدم شایسته ی هیچ بخششی نیستم..." ) . ضمنا بعدها ، وینسنت هم از اینکه این کتاب رو به کلادیای متعصب داده بود پشیمان شد- و البته برای تمام این کارها هم دیگه دیر شده بود. </p><p></p><p><strong><em>12-15 channeling stone</em></strong></p><p>شرح : " یک سنگ اسرارآمیز قدرتمند. اگر در چند مکان استفاده بشه نتیجه اش ... ؟ " </p><p>بر اساس داستان شماره ی : تکه سنگ مشابهی به رنگ آبی تیره با تصویری از چشم بزرگی زیر اون در فروشگاهی در شمال شهر برای فروش قرار داده شده بود. ما خیلی سخت باور می کنیم چنین چیزی ارزشمند باشه ، اما وقتی که در مورد پرواز UFO ها بر فراز فانوس دریایی شهر چیزهایی بشنویم ، متقاضی برای این جسم زیاد میشه. دختری به اسم آلسا ( و احتمالا در این مورد آلسا تنها نفر نیست) حتی باور داشت ، که اگر این سنگ در نقاط معینی از شهر مورد استفاده قرار بگیرند واقعا ممکن هست که UFO ها رو فرابخونه... چه مهملاتی* ! </p><p>*پیش خودتون فکر میکنید که آلسا به این قدرت باور داشت پس در دنیای درون اون این جسم کارکرد داشت و پایان UFO در شماره ی اول توجیه پذیره ، اما در مورد شماره ی دوم چی ؟ پاسخش رو به راحتی میتونیم در خودمون جستجو کنیم ، چند نفر از ما هست که 100% در مورد عدم وجود این سفینه ها مطمئن باشه ؟ میتونیم بگیم هیچ کس . اگر هم کسی باشه در مورد جیمز ساندرلند میتونیم بگیم این موضوع صدق نمیکنه. چرا؟ چون جیمز عادت داشت که به جای حل کردن مشکل صورت مسئله اش رو پاک کنه. وقتی توی این شهر گرفتار شد وقتی دید راهی برای فرار از اون چیزی که انجام داده نداره ، به همین شیئ بی مصرف دل بست تا راهی برای فرار از این موقعیت که اصلا نمیپسندید براش فراهم بیاره .</p><p></p><p>.....</p><p>پایان مبحث 12ام.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="horror_08, post: 871390, member: 11750"] [B][I]12-9 کتاب " خدایان باستانی سایلنت هیل : مطالعه ای در مورد اصول و تحولات آن ها " ( درباره ی تلفیق آیین ها ) [/I][/B] متن : " هیچ مذهبی وجود نداره که از زمانی که پا به عرصه ظهور گذاشته بدون تغییر باقی مونده باشه . این مورد هم استثنا نیست. وقتی که مذهب شهر به دست مهاجران افتاد ، آشکارا تحت تاثیر اعتقادات مسیحی اونها قرار گرفت. برای مثال ، خدایان باستانی شهر در دوره ی جدید با نام فرشتگان کتاب های مقدس مسیحی صورت یاد میشدند و شرح این فرشتگان رو به اونها نسبت دادند. بنابراین اشتراک گذاشتن مشخصه ها در فرقه رواج پیدا کرد . ( میتونیم به یک مثال کمیاب در این مورد اشاره کنیم ، "خالق بهشت"یا "lord of serpents & reeds " به اسم یک شیطان نامیده شد که البته این کار به وسیله ی رقیبان فرقه صورت گرفت نه معتقدان به اون . )" توضیح : این کتاب شرحی برای مذهب sh هست در زمانی که از کانال های محرمانه ی زیرزمینی در حال رشد بود. که توجه بخصوصی به تاثیرات دیگر مذاهب ( و نظریه های شخصی معتقدان ) بر روی مذهب شهر ، داره. این نکته قابل ذکر هست که نویسنده ی این کتاب توجه زیادی نسبت به جزییات مهمی مثل تغییرات دائمی شکل و شمایل خدایان در فرقه داره ، برای مثال در کتاب عکسی وجود داره از ارزش خدا در طول حوادث شماره ی اول بازی ، زمانی که ، به خاطر تلاش های بی وقفه دالیا و لئونارد شیطان پرستی در فرقه رایج شده بود ( تصویر : یک اهریمن با بال و شاخ و ریش بزی و آلت تحریک شده ، که به وضوح تمایلات جنسی خدا رو مورد اشاره قرار میده ، که دالیا به اون اعتقاد داشت و متعاقبا آلسا رو مجبور به پذیرفتن اون کرد ) و همینطور عکس دیگه ای از خدا مربوط به زمان ویرایش فرقه به وسیله ی کلادیا وجود داره ( تصویر آلسا ) که تفاوت این دو خدا بسیار فاحش و قابل توجه هست . (* دو تصویر یاد شده در تاپیک بازی قرار گرفت*) [B][I]12-10 sword of obedience[/I][/B] شرح : " من چیزی پیدا کردم که شدیدا در مبارزه با ارواح کارآمد بود . اون زندگی من رو نجات داد. اون به صخره ی بزرگی که نزدیک پروشگاه قرار داشت چسبیده بود . اون یک شمشیر با یک دسته ی دستساز مثلثی شکل بود که چیزی شبیه به طلسم روی اون نوشته شده بود. به عنوان اسلحه ، اون خیلی سنگین و غیر قابل حمل بود. اما به دلیلی به نظر میاد که اون قادر به تغییر قدرت روح مقتولان والتر هست . زمانی ضربه بزن که شمشیر دارای انرژی ست ! اگر قدرت اونها رو کاهش ندی ، ضربات تو به راحتی دفع خواهند شد. تا جایی که من متوجه شدم ، فقط 5 شمشیر با چنین قدرتی وجود داره. بنابراین اونها بسیار ارزشمندند" . جایگاه مذهبی : شمشیری با طلسم نوشته شده روی اون و دسته ی مثلثی مقتولین والتر رو متوقف میکنه ... احتمال زیاد ، مقتولین مراسم خونین به وسیله ی این شمشیر دیگه قادر به حرکت نخواهند بود ، و دسته مثلثی هم میخواد خصوصیات تصویر خداوند حزب قرمز و همینطور جلادان زندان تولوکا رو برای ما یادآور بشه . در خلال داستان شماره ی 4 : شرایبر شمشیری رو در نزدیکی خانه ی آرزو پیدا کرده بود – در این مورد شکی نیست ، اما از کجا به این موضوع پی برده بود که فقط 5 شمشیر از این نوع وجود داره اون هم درست بعد از دیدن یتیم خانه؟ جواب این موضوع ساده و روشنه – جوزف این مطلب رو از یک کتاب مذهبی در یتیم خانه متوجه شده. طبعا ، والتر هم این کتاب رو در داخل یتیم خانه مطالعه کرده ( یا شاید هم مجبور به حفظ کردن اون ، درست مثل 21 sacraments ، از ترس زندانی شدن در زندان آب شده باشه ). در نتیجه به وجود این شمشیرها باور داشت ، اعتقاد داشته که اونها می تونند بر روی ارواح تاثیر داشته باشند و حتی به این که 5 عدد بیشتر نیستند همونطور که کتاب نوشته بوده باور داشته ... این اعتقادات مشابه بر روی ضمیر ناخودآگاه والتر تاثیر گذاشته و این 5 شمشیر رو به وجود آورده بود . ضمنا ، هیچ شمشیر جادویی دیگه ای در هیچ قسمتی از SH وجود نداره که این هم تاییدی هست بر این موضوع که این شمشیرها بازتابی از پریشانی های ذهنی والتر در دنیای درون اون هستند. [B][I]12-11 شمع و مدالیون مقدس ( holy candle & saint medallation ) [/I][/B] شرح : "من دو جسم قدرتمند و مرموز پیدا کردم که به نظر میرسه خیلی برای گریز از دست ارواح موثر هستند : شمع و مدالیون مقدس . اونها نه تنها در "دنیای دیگر" در برابر ارواح موثر هستند ، بلکه حتی در اتاق من هم کارآیی دارند*. فقط شمع رو در جایی که اونها بیرون میاند روشن کن و بعد قدرت مقدس اون فعال خواهد شد. مدالیون مقدس برای دفع انرژی های خبیث کارآیی داره البته زمانی که به اون مجهز شده باشی (equipped ). من با اونها تازه به ادامه راه امیدوار شدم. " جایگاه مذهبی : شمع ها به طور کلی در مراسم جادویی فرقه حضور داشتند ، توجه کنید که MotherStone (* صخره ی نزدیک به خانه ی آرزو * ) کاملا با شمع ها پوشیده شده و همینطور مدالیون مقدس باید از کسی که اون رو همراه داره در برابر نیروی "دنیای دیگر" محافظت کنه. در خلال داستان شماره ی 4 : درست مشابه شمشیرها در خارج از دنیای والتر کارکرد دیگه ای نداشتند. ( البته اگر کسی که پا به این دنیای تازه میگذاره خود توسط این فرقه گیج نشه و به قدرت ساختگی اون اعتقاد پیدا نکنه . ) *به نظر میاد جوزف یک چیزی رو متوجه نشده . جوزف میگه اون نه تنها در دنیای دیگر بلکه در اتاق من هم کارآیی داشت اما اتاق جوزف خارج از دنیای دیگه بود ؟ خیر. همه میدونیم که هر چیزی که به جوزف مربوط بود از موقعی که ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد در دنیای والتر قرار داشت اگر اتاق واقعا بیرون از دنیای والتر بود چرا دیگه هیچ کس صدای جوزف رو نمیشنید ، اصلا ارواح تو اتاقی که خارج از دنیای والتر هست چی کار میکنند غیر از اینه که ارواح مربوط به دنیای والترند و از تفکرات والتر سرچشمه میگرند ؟ تمام این نکات رو که جمع کنیم میبینیم استدلالی برای مجزا کردن اتاق 302 از دنیای والتر وجود نداره. [B][I]12-12 نیزه های مادر مقدس[/I][/B] شرح : " نیزه ای با "مادر مقدس" حکاکی شده بر روی آن. مطابق با " crimsone tome" من باید هشت نیزه رو به بدن والتر فرو کنم." معنا : نویسندگان کتاب crimsone tome مطمئن بودند که مراسم 21sacrament رو ، اگر جسم کسی که این مراسم رو اجرا میکنه رو با هشت نیزه با نام های پوچی ، تاریکی ، افسردگی ، ناامیدی ، گناه ، منبع ، تیز بینی و بی نظمی که بر روی تمام اونها اسم مادر مقدس حکاکی شده سوراخ بشه ، می توان متوقف کرد. اینکه چرا نویسندگان این کتاب بر این باور بودند که این موضوع مفید خواهد بود مشخص نیست ، اما والتر بی تجربه ی ما با خوندن این کتاب به موثر بودن این روش باور پیدا کرده بود که به همین دلیل این روش در دنیای درونی والتر جواب داد و به هنری تونزند یک شانس برای پیروزی داد. [B][I]12-13 کتاب " The scriptus of the cult \ 21 sacraments "[/I][/B] متن : رجوع به 10-2 . جایگاه مذهبی : متون اصلی فرقه یکبار به طور کلی مفقود شد ، اما بعد از اون فردی به نام st.stephen اون رو بازنویسی کرد – شما این کتاب رو در شماره ی سوم در جایگاه اعتراف و در شماره ی چهارم در زیر زمین خانه ی آرزو و اتاق مخفی اونجا دیدید- قسمت ارزشمند این کتاب بخشی هست که در مورد 21 sacraments صحیت میکنه ، و البته والتر در یتیم خانه مجبور به یادگیری این کتاب شده بود. [B][I]12-14 کتاب نیایش[/I][/B] متن : نامعلوم . جایگاه مذهبی : کتاب ، شرح چگونگی بیدار کردن خدای خفته در رحم مادر مقدس به وسیله ی زجر دادن و القای حس خشم و دیگر احساسات منفی به اون رو دربرداره. در روند داستانی شماره ی سوم : در 14 ماه نوامبر پدر وینسنت کتاب نیایش رو که شرح میداد چگونه باید خدا رو بیدار کرد به کلادیا داد. روش هایی که در این کتاب شرح داده شده بود از دید کلادیا خیلی سختگیرانه بود ، کلادیا چطور می تونست با خواهرش آلسا همچین کاری کنه؟ اما از طرفی انتخاب دیگه ای هم نداشت - اون واقعا می خواست که بهشت رو به زمین بیاره تا مردم رو از بدبختی نجات بده .. کلادیا هر کاری رو برای بشریت انجام میداد ( "من نمیخوام که توی مرداب این دنیا فقط تماشاچی باشم.") ، حتی با روش هایی سختیگرانه ، اون برای آلسای عزیزش ایجاد رنج کرد ، البته هیچ فقط خودش رو نخواهد بخشید (" برای دردی که میکشی و من باعث اون شدم شایسته ی هیچ بخششی نیستم..." ) . ضمنا بعدها ، وینسنت هم از اینکه این کتاب رو به کلادیای متعصب داده بود پشیمان شد- و البته برای تمام این کارها هم دیگه دیر شده بود. [B][I]12-15 channeling stone[/I][/B] شرح : " یک سنگ اسرارآمیز قدرتمند. اگر در چند مکان استفاده بشه نتیجه اش ... ؟ " بر اساس داستان شماره ی : تکه سنگ مشابهی به رنگ آبی تیره با تصویری از چشم بزرگی زیر اون در فروشگاهی در شمال شهر برای فروش قرار داده شده بود. ما خیلی سخت باور می کنیم چنین چیزی ارزشمند باشه ، اما وقتی که در مورد پرواز UFO ها بر فراز فانوس دریایی شهر چیزهایی بشنویم ، متقاضی برای این جسم زیاد میشه. دختری به اسم آلسا ( و احتمالا در این مورد آلسا تنها نفر نیست) حتی باور داشت ، که اگر این سنگ در نقاط معینی از شهر مورد استفاده قرار بگیرند واقعا ممکن هست که UFO ها رو فرابخونه... چه مهملاتی* ! *پیش خودتون فکر میکنید که آلسا به این قدرت باور داشت پس در دنیای درون اون این جسم کارکرد داشت و پایان UFO در شماره ی اول توجیه پذیره ، اما در مورد شماره ی دوم چی ؟ پاسخش رو به راحتی میتونیم در خودمون جستجو کنیم ، چند نفر از ما هست که 100% در مورد عدم وجود این سفینه ها مطمئن باشه ؟ میتونیم بگیم هیچ کس . اگر هم کسی باشه در مورد جیمز ساندرلند میتونیم بگیم این موضوع صدق نمیکنه. چرا؟ چون جیمز عادت داشت که به جای حل کردن مشکل صورت مسئله اش رو پاک کنه. وقتی توی این شهر گرفتار شد وقتی دید راهی برای فرار از اون چیزی که انجام داده نداره ، به همین شیئ بی مصرف دل بست تا راهی برای فرار از این موقعیت که اصلا نمیپسندید براش فراهم بیاره . ..... پایان مبحث 12ام. [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft