سبک Japanese Horror چیست؟

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
images.php

images.php


ژاپن منشا بازی ها و فیلم های ترسناک بزرگی است, چه آنهایی که جلوه ای غربی دارند چه آنهایی که ریشه در فرهنگ چند هزار ساله ژاپن. به هر روی به نظر میرسد فیلمسازان و بازیسازان ژاپنی در ساخت فیلم ها و بازی های ترسناک بسیار ماهر و زبر دست هستند. بازی هایی همانند سایلنت هیل, فاتال فریم, رزیدنت اویل, سایرن... و فیلم هایی همچون حلقه, کینه, یک تماس ناموفق...همگی گواه بر این ادعاست. برای فهمیدن این موضوع که چرا سازندگان ژاپنی در ساخت مدیاهای ترسناک بسیار زبر دست هستند, مطالعه فرهنگ ژاپن کار ارزشمندی است زیرا بیشتر بازی ها و فیلم های ترسناک ژاپنی ریشه در فرهنگ و داستان های ترسناک چند ساله ژاپنی دارد. هدف از ترجمه و ارائه این مقاله آشنایی بیشتر با سبک Japanese Horror و ریشه و تاریخچه آن در فرهنگ ژاپن میباشد.
============================

قبل از اینکه در مورد J-horror صحبت کنم و دلیل آن که چرا انقدر تأثیر گذار است را پیدا کنیم, میخواهم تعدادی داستان به طور خلاصه برای شما تعریف کنم چون که در ادامه این مقاله به این داستان‌ها اشاره های زیادی میشود. من این داستان‌ها را انتخاب کردم, نه فقط به خاطر اینکه آن‌ها داستان‌های معروف ترسناک ژاپنی هستند, بلکه فکر میکنم این داستان‌ها نشان دهنده طیف نسبتاََ گسترده ای از عناصر ترسناک ژاپنی هستند. خواهشاََ به این نکته توجه داشته باشید که من در این مقاله خیلی از مطالب را به صورت کلی بیان میکنم و نکته دیگر که شایان ذکر است ممکن است مطالبی که میخوانید در مورد همه فیلم ها و بازی های ترسناک ژاپنی و غربی صدق نکند در ضمن تمام مطالبی که در اینجا قرار گرفته است ترجمه نیست و بعضی از قسمت های ان را از خودم و یا منابع دیگر اضافه کردم.

داستان هایی که من انتخاب کردم بدین ترتیب است: 1- The Ring(نسخه فیلم, سال 1998) 2- Toire No Hanakosan (هاناکو در توالت) 3- Banchou Sarayashiki (داستان پیشخدمتی به اسم اوکیکو) 4- Yuki-Onna(زن برفی). لطفاََ توجه داشته باشید که چند پاراگراف بعدی حاوی اسپویل های بزرگی هست, مخصوصاََ در مورد فیلم حلقه. پس اگر این فیلم رو هنوز ندیدید, در حق خودتان لطفی بکنید و هر چه سریعتر این فیلم رو تماشا کنید.

The Ring (حلقه):

attachment.php


The Ring یا حلقه (リング) , فیلمی است که در سال 1998 به کارگردانی Hideo Nakata و بر اساس رمانی از Koji Suzuki ساخته شد. در این فیلم, گوینده خبری به اسم Asakawa (با بازی Nanako Matsushima) در حالی که مشغول جمع آوری اطلاعات در مورد افسانه‌های شهری بود, در اثر یک سری اتفاقات درگیر داستان یک نوار ویدیویی نفرین شده میشود. طبق شایعات یک نوار ویدیویی وجود دارد, که پس از دیدن آن, مخاطب فیلم 7 روز بعد کشته میشود. تنها راه فرار از این نفرین این هست که فردی که فیلم را دیده است یک کپی از فیلم بگیرد و آن را نشان شخص دیگری بدهد و به همین ترتیب آن شخص نیز یک کپی بگیرد و فیلم را نشان شخص دیگری بدهد و این چرخه مدام تکرار شود....! Asakawa به دنبال این نوار ویدیویی نفرین شده میگردد و سپس زمانی که فیلم را پیدا میکند آن را میبیند و متوجه میشود چنین چیزی واقعیت دارد. پس از دیدن فیلم او فقط 7 روز فرصت دارد تا این نفرین رو باطل بکند. Asakawa در تمام طول مدت فیلم به دنبال نیرویی میگردد که در پس این نوار ویدیویی قرار گرفته است, و در نهایت میفهمد دختر با نیروی ذهنی بسیار زیاد به اسم Sadako توسط پدرش کشته شده است و سپس جنازه اش در درون یک چاه آب قدیمی انداخته شده است. در نهایت همانطور که در پایان فیلم میبینیم, ساداکو از درون چاه و از طریق تلویزیون به سمت قربانی بعدی اش حرکت میکند, و خشم خود را از اعماق قبر در دنیای واقعی آشکار میکند.


Hanako-in-the-Toilet (هاناکو در توالت):

attachment.php


Hanako-in-the-Toilet یک داستان ترسناک معاصر میباشد. داستان Hanako-in-the-Toilet از این قرار است که اگر شما درب دستشویی یک مدرسه دخترانه را سه بار در حالی که اسم Hanako را صدا میزنید, بزنید او از درون دستشویی جواب در زدن های شما را خواهد داد. این داستان در اوایل سال 1980 بر سر زبان‌ها افتاد و مورد استقبال طیف گسترده ای از بچه مدرسه ای ها قرار گرفت تا جایی که تعدادی فیلم و کتاب هم از این داستان نیز تأثیر گرفتند. از این داستان نسخه های مختلفی وجود دارد که در هر کدام از این داستان‌ها علت اینکه چرا روح Hanako در دستشویی حضور دارد, فرق میکند (در بعضی از نسخه ها Hanako در دستشویی به قتل رسیده است و در بعضی دیگر Hanako در دستشویی خودکشی کرده است) و بالطبع نوع پاسخ دادن هاناکو هم نسبت به نوع داستان فرق میکند. اما معمای اصلی در این داستان این است که چرا با سه بار در زدن دستشویی و صدا کردن اسم Hanako او جواب شما را میدهد؟( در سایلنت هیل 2 و در مرحله زندان تولکا, اگر جیمز به دستشویی زنانه برود و سه مرتبه درب دستشویی سوم را بزند, صدایی وحشتناک میشنود که به نوعی اشاره به داستان هاناکو دارد.)


The Story of Okiku (داستان پیشخدمتی به اسم اوکیکو):

attachment.php


The Story of Okiku نیز یک داستان کلاسیک ترسناک ژاپنی میباشد که در مورد پیشخدمتی به اسم اوکیکو است که به او اتهام دروغ شکستن ظرف سفالی زده میشود. این ظرف سفالی قسمتی از یک مجموعه 10 تایی بوده و برای ارباب اوکیکو(خانواده سامورایی) خیلی با‌ ارزش بوده است. سامورایی که از این کار پیشخدمت خیلی عصبانی میشود, او را به قتل میرساند و جنازه اش را درون یک چاه قدیمی پرتاب میکند. بعد از آن اتفاق, هر شب روح پیشخدمت از چاه بالا میامد و تا عدد 9 رو شمارش میکرد و سپس گریه میکرد. در نهایت حضور او به قدری دیوانه کننده میشود که ارباب وی عقل خود را از دست میدهد.

The Snow Woman (زن برفی):

attachment.php


Yuki-Onna یا زن برفی, یک داستان کلاسیک ژاپنی دیگریست. در این داستان, دو مرد (یکی جوان و دیگری پیر), هنگامی که در جنگل مشغول جمع آوری هیزم بودند, در برف و بوران شدیدی گیر میکنند. آنها تصمیم میگرند که شب را در جنگل بمانند. برای همین یک کلبه کوچک به عنوان پناهگاه میسازند. در نیمه شب, مرد جوان از خواب بلند میشود که ناگهان یک زن سفید پوش عجیبی را مشاهده میکند که بر بالین دوستش ایستاده و در حال فوت کردن به سمت او است. زن رو به مرد جوان میکند و به او میگوید که من نقشه داشتم هر دو نفر شما را بکشم, اما به خاطر اینکه جوان زیبا رویی هستی اجازه میدهم که زنده بمانی. با این حال, او به پسر جوان میگوید که از وقایعی که امشب رخ داد برای کسی چیزی تعریف نکند در غیر اینصورت کشته میشود. مرد جوان قبول میکند و از آن واقعه جان سالم بدر میبرد. وقتی که به دهکده بر میگردد از وقایعی که آن شب بر وی گذشته بود به کسی چیزی نمیگوید. سال بعد, مرد جوان یک دختر زیبا را ملاقات میکند و با او ازدواج میکند. آنها به خوبی و خوشی زندگی میکنند و صاحب تعدادی بچه نیز میشوند. در شبی, مرد داستان ملاقاتش با زن برفی را برای همسرش تعریف میکند. ناگهان مرد متوجه میشود که همسرش به شکل زن برفی در آمده است. زن برفی به او میگوید اگر به خاطر فرزندانش نبود تو را میکشتم. پس از این زن برفی ذوب میشود و از آنجا میرود. (این داستان نسخه های مختلفی دارد)

============================

اعتقادات مردم ژاپن
دو ادیان رسمی ژاپن بودائیسم و شینتو هستند.
بودائیسم در 538 یا 552 میلادی توسط مهاجران و دیپلمات های کره ای در ژاپن نفوذ پیدا کرد, در حالی که شینتو مذهب بومی و سنتی ژاپن میباشد. نکته قابل توجه این هست که امروزه بیشتر مردم ژاپن پیرو رسوم هر دو آئین شینتو و بودائیسم هستند و بسته به اینکه در چه موقعیتی هستند به یکی از رسومات شینتو و یا بودا عمل میکنند. به طور مثال مراسم ازدواج را اغلب بر طبق رسومات شینتو انجام میدهند در حالی که مراسم های تدفین طبق رسومات بودا انجام میدهند. خیلی از مردم ژاپن مراسم مذهبی را انجام میدهند, البته نه به خاطر این اینکه اعتقادات خیلی قوی دارند بلکه فقط به خاطر این که جزئی از رسومات شان میباشد آنها را انجام میدهند.
به خاطر این انعطاف پذیر مذهب, فرهنگ ژاپن پر شده است از افسانه‌ها و باورهایی که از این دو آئین سرچشمه میگیرند.
بودا آموزش میدهد که ما پس از مرگ در پیکری دیگر باز زاییده می‌شویم. این باززایی ما بارها و بارها تکرار می‌شود. این را چرخه هستی یا زاد و مرگ می‌نامیم. هستی رنج است. زایش رنج است. پیری رنج است. بیماری رنج است. غم و اندوه، ماتم و ناامیدی رنج است. پیوند با آنچه نادلخواه است، رنج است. دوری از آنچه دلخواه است، رنج است. خلاصه این‌که دل بستن رنج‌آور است.(و این رنج زمانی پایان می‌یابد که دیگر منی یا درک کننده‌ای نباشد چه او در قید حیات باشد چه نباشد. هدف باید بریدن از این رنج و چرخه وجود باشد). خیلی از داستان‌های ارواح بودایی بر پایه این آموزه هستند.
از طرف دیگه آئین شینتو میگوید که هر فرد مرده‌ای را میتوان پرستید و اینکه در مورد زندگی پس از مرگ نیز در این آئین خیلی کم صحبت شده است. در اسطوره‌های آفرینش شینتو توصیف شده است که انسان پس از مرگ به مکانی به نام Yomi میرود. یومی (به ژاپنی: Yomi، 黄泉)‏ واژه‌ای ژاپنی است به معنای "دنیای زیرین" یا "دنیای مردگان" که موجوداتی وحشت‌انگیز و جهنمی از آن نگهبانی می‌کنند. بر اساس اسطوره‌شناسی آئین شینتو که در کتاب کوجیکی آمده است، یومی اقامتگاه ابدی مردگان است. هنگامی که کسی از اجاق جهان مردگان تناول کرد، بازگشتش به دنیای زندگان غیرممکن می‌شود. بر اساس افسانه‌های ژاپنی، یومی در زیر خاک این جهان قرار گرفته است. در شینتو خیلی کم اشاره مستقیم به مرگ میشود(1), و فقط به این اشاره میشود که هر فرد روح(reikon نامیده میشود) دارد و اگر این فرد در هنگام مرگ احساسات و عواطف سنگین داشته باشد قادر نیست به دنیایی دیگر برود و روحش در دنیای فیزیکی انسان ها باقی میماند. معنای "احساسات و عواطف سنگین" چیزی هست که بعداََ به آن میپردازیم, فقط این نکته رو بگویم که زیر و بند داستان های ترسناک معاصر ژاپنی را این مورد تشکیل میدهد.

============================

اشباح و هیولاهای کلاسیک
هیولاهای فرا دنیایی ژاپنی ها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: youkai (یوکای) و Yūrei (یوری).
Youkai موجوادتی عجیب الخلقه هستند آنها در حالی که ترسناک هستند, ظاهر بسیار عحیب و غریبی هم دارند. آنها از نظر ظاهری و فیزیکی(بر خلاف یوری) تقریباََ شبیه هیولاهای غربی هستند: آن‌ها ظاهری حیوان مانند دارند و اغلب نیز کودن هستند. این دسته از هیولاها شامل گابلین, اوگر و چیزهای شبیه به این هستند همچنین جانوران بی طرف و خیر اندیشی همانند tanuki (موجودی که شبیه یک راکون بزرگ است) و tsuchinoko (موجودی مار مانند که میتواند بپرد) شامل این گروه هستند. انواع مختلفی از این نوع موجودات وجود دارد و در بسیاری از کارتون ها و کومیک های ژاپنی نیز حضور دارند.
از طرف دیگر Yurei قلب جی هارور شناخته میشود. Yurei ارواحی هستند که در این دنیا باقی‌مانده اند زیرا یا کار ناتمامی دارند و یا اینکه در گیر داد وضعیت شدید احساسی جان خودشان را از دست دادند. یوری فقط یک هدف خاص دارد و اغلب نحس و کینه توز هستند. گفته شده, فردی که تبدیل به شبح(یوری) می‌شود هر چیز دیگری را در مورد زندگی‌اش فراموش میکند و فقط بر روی چیزی که آرامش او را بر هم زده است تمرکز میکند. تعداد زیادی از این داستان‌ها وجود دارد (مانند داستان اوکیکو) که در آن روح برمیگردد تا انتقام قاتل خویش را بگیرد و یا غم اندوهی که آن‌ها را وادار به خودکشی کرده است را نشان بدهند و یا این که به کسی که آرزوی آنها رو برآورده کند(آرزوی که در زمان مرگ داشتند) پاداش بدهند.
معنا و مفهموم اصلی که در پس یوری قرار گرفته است, onnen (به فارسی: کینه, نفرت, بیزاری) (怨念) می باشد, باوری که در آن بعضی از احساسات به قدری قدرتمند هستند که نیروی آنها حتی از اعماق قبر هم بر روی دنیای زندگان تاثیر میگذارد. تقریباََ بیشتر داستان های ارواح (چه قدیمی و چه معاصر) از Onnen بهره میبرند: چنین چیزی رو میتوانید به وضوح در داستان okiku, حلقه, کینه و ... مشاهده کنید. onnen معنا و مفهوم اصلی میباشد که در پشت yuurei قرار گرفته و همانطور هم که میبینیم همین موضوع باعث شده است که J-horror به طرز چشمگیری نسبت به فیلم های ترسناک غربی متفاوت جلوه کند.
ژاپنی ها اغلب یوری را به شکل کسانی با لباس سفید که موهای مشکی و بلند دارند به تصویر میکشند. در اصل, یوری در تئاتر و نقاشی طوری به تصویر کشیده میشدند که ظاهرشان با افراد معمولی تفاوتی نمیکرد و تشخیص آنها کار سختی بود. اما در قرن 18 این نوع طراحی دچار تحول شد: از آن به بعد, پاهای ارواح حالت محو شدگی پیدا کرد, و اغلب طوری نشان داده میشدند که بازوانشان دراز است و دستهایی لنگان دارند.
attachment.php

Yūrei
Yurei تمایل دارند بیشتر در مکانی خاص رفت و آمد کنند و یا اینکه برای شخص خاصی مزاحمت ایجاد کنند. از آنجایی که یوری, برای ماندن در سرزمین انسان‌ها دلایل روشنی دارند به همین علت وقت خود را برای حمله به کسانی که به آن‌ها هیچ نسبتی ندارند تلف نمیکنند. برای مثال در داستان اوکیکو, یأس و نومیدی اوکیکو پیرامون اتهام دروغی که به او زده بودند به قدری زیاد بود که باعث شده بود تا تا او به آرامش نرسد و با وجود اینکه وجود روح او باعث می‌شود تا قاتلش خودکشی کند ولی رفتار او به عنوان یک روح, حاکی از آن است که ناراحتی او به خاطر به قتل رسیدن نیست بلکه به خاطر اتهام دروغی هست که به او زده شده است(اوکیکو از چاه به بیرون میاید و تا عدد 9 رو میشمارد و سپس گریه میکند). بدین ترتیب ما میتوانیم فرض کنیم که با مرگ فاتلش وی هنوز به آرامش نرسیده است. اما شاید ممکن باشد که با جایگزین کردن بشقاب ها, یا با قرار دادن یک مجموعه ده تایی از بشقاب ها بر بالای چاهش, او آرام بشود و روحش به آرامش برسد چون به هر حال او به خاطر شکستن یکی از این بشقاب ها سرزنش میشد.
این مثال یک عامل مؤثر دیگر را که در بسیاری از داستان‌های ترسناک ژاپنی مورد استفاده قرار میگیرد را آشکار میکند. اعتقادی که بر اساس آن میشود مشکلات ارواح را با استفاده از یک تمثال یا جایگزین حل کرد. در داستان Of a Mirror and a Bell , خانم جوانی بعد از این که در جریان ساخت ناقوس بزرگی در ملع عام به او توهین میشود خود را میکشد. در نامه خودکشی که وی از خودش به جای میگذارد, او میگوید که هر فردی که بتواند ناقوس را با به صدا در آوردن آن بشکند, پاداش خوبی خواهد گرفت. هنگامی که ناقوس گم میشود, مرد کشاورزی با شکستن ناقوسی از جنس گِل توانست روح زن را احضار کند. این مثال, این اعتقاد که ارواح ژاپنی در دنیای انسان‌ها فقط به دنیال یک هدف هستند و همچنین نیازی نیست همیشه کینه توز باشند تا به هدفشان برسند را تقویت میکند.

============================

خصوصیات دیگر :
چند ویژگی مهم دیگر از J-horror وجود دارد که ما باید قبل از اینکه این مقاله را ادامه بدهیم, آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم.
جهان توسط یکسری قوانین اداره میشود: این یکی از تم های اصلی در جی هارور میباشد.
ما همیشه میتوانیم یکجور پیشرفت منطقی را بر اساس مجموعه ای از قوانین ضمنی که حاکم بر طرز کار همه چیزهاست را ببینیم. ما قبلاَ در مورد Onnen و برخی قواعد مرتبط با مرگ صحبت کردیم. اما این ویژگی حاکی از آن است که برای هر چیزی قوانینی وجود دارد. مثلاََ برای از بین بردن نفرین ساداکو باید حتماََ یک کپی از فیلم تهیه بشود و به شخص دیگری نشان داده بشود. یا روش احضار هاناکو قوانینی دارد.

قوانین حاکم بر دنیا خارج از درک انسان است: یکی از تم های اصلی در جی هارور این هست که قوانین و استدلال هایی که در پس آن قرار دارد چیزی نیست که انسان قادر به درک آن باشد و بدین ترتیب باید پذیرفت که کسی نمیتواند این‌گونه مسائل را توضیح بدهد. برای احضار هاناکو چرا باید در سوم, یک مدرسه دخترانه را آن هم برای سه بار زد؟ جواب کاملاَ واضحی نمیتوان داد, اما با این حال باعث هم نمیشود که مخاطب داستان را باور نکند.

تجهیزات مدرن هیچ گونه حفاظتی در برابر ارواح ارائه نمیدهد: وحشت مدرن ژاپنی اغلب شامل ارواحی است که تجهیزات مدرن را به کنترل خود در میاورند اگر چه حتی انگیزه‌های این ارواح کینه توز به طور قابل توجهی متفاوت از انگیزه‌های ارواح صد سال پیش هم نیست. ما میتوانیم این تأثیر را به وضوح در فیلم‌هایی مثل حلقه که نوار ویدیویی به عنوان یک نفرین عمل میکند , Juon که در آن لوازم خانگی جن زده میشوند و یا فیلم Tetsuo: The Iron Man که در آن خوده آهن همانند مرضی به قهرمان فیلم سرایت میکند ببینیم.

مقاومت در هنگام مواجه با نابودی مطلق: غیر ممکن است که بخواهیم در مورد فرهنگ مدرن ژاپن صحبت کنیم بدون این که به تأثیر بمب اتمی بر روی روح و روان مردم ژاپن اذعان نکنیم. دنیا به طور کلی نابود شده است ولی در عین حال هنوز هم باید به زندگی کردن ادامه داد یکی از موضوعات ثابت و پایدار مدیا مدرن ژاپنی می باشد. این تم اصلی فیلم‌هایی همچون Godzilla, Akira و Dragon Head میباشد.

محیط و زمینه های مرطوب: در حالی که داستان‌های ترسناک غربی بیشتر به محیط های خشک و مکان هایی قدیمی مانند قصرها, مکان های زیرزمینی یا قبرستان‌ها گرایش دارند, ژاپنی ها ارواح را وابسته به مکان هایی پر از آب و مرطوب میدانند. مجله فرهنگ و هنر Kateigaho در مصاحبه با Koji Suzuki به این ویژگی اشاره میکند. سوزوکی بر این باور است که فضاهایی مرطوب و محدود و سرد منجر به حضور ارواح میشود. ژاپنی ها ارواح را وابسته به مکان هایی مرطوب میدانند تا محیط های های خشک و بی آب.(فیلم های حلقه و Dark Water)

در ادامه این مقاله من به تعدادی از این خصوصیات که در بالا اشاره کردم, برمیگردم و توضیحاتی در مورد آنها میدهم. تعدادی از این خصوصیات خارج از بحث این مقاله بود ولی با این حال من به آنها اشاره کردم, چون فکر میکنم برای هر کسی که به J-Horror علاقه دارد, مطالعه این موارد جالب هست.

============================

وحشت مدرن ژاپنی:
حال که ما زمینه‌های فرهنگی و تاریخی مربوط به داستان‌های ترسناک ژاپنی را مورد بررسی قرار دادیم, اجازه دهید تا نگاهی به داستان‌های ترسناک مدرن ژاپنی با زمینه‌های تاریخی بیندازیم. به استثنای نفوذ تکنولوژی و تأثیرات بمت اتم, دیدگاه ژاپنی ها نسبت به روح و ترس به طرز چشمگیری در دوران مدرن تغییری نکرده است. یکی از موارد خوب برای مورد بررسی قرار دادن مفهموم داستانهای ترسناک کلاسیک ژاپنی در قالب مدرن, فیلم حلقه میباشد. با اینکه مجموعه متنوعی از فیلم‌های ترسناک ژاپنی قبل و بعد از حلقه تولید شدند, اما با این حال فیلم حلقه مهمترین آن‌ها حساب می‌شود زیرا هم در ژاپن و هم در خارج از ژاپن محبوبیت زیادی دارد. اگر ما با دقت به فیلم حلقه نگاه کنیم, میبینیم که در این فیلم از راه‌های گوناگون همان داستانهای ترسناک کلاسیک ژاپنی با زمینه‌های مدرن بازگو میشوند. ساداکو, دشمن اصلی فیلم, تقریباَ به طور کامل شبیه ارواح کلاسیک ژاپنی میباشد: او لباسی سفید بر تن دارد, موهای بلندی دارد و به طور کامل صورت وی را پوشانده است, و او قدرتش را در دنیای انسان‌ها به کار میبرد زیرا به طرز فجیعی کشته شده است.

ساداکو در فیلم حلقه
attachment.php
موهایی مشکی و بلند که صورت او را به طور کامل پوشانده است و جامه سفید رنگی
که نمادی از لباس های مراسم تشییع جنازه است.

همچنین ساداکو نیز از بسیاری جهات نیز شبیه اوکیکو و زن برفی میباشد. همانند اوکیکو, بقایای او در اعماق چاه باقی‌مانده است, و باید قبل از گرفتن انتقام از چاه به بالا بیاید. همانند زن برفی او کینه توز و مخرب است اما با این حال محدود به قوانین جهان است. اگر قربانیان نوار ویدیویی او را نگاه نکنند, و یا اینکه آن‌ها با روش درست خود را از نفرین وی آزاد کنند ساداکو هیچکاری با آن‌ها نمیتواند داشته باشد. شخصیت‌های اصلی فیلم حلقه, در طول مدت فیلم در تلاش هستند تا جنازه ساداکو را پیدا کنند و او را در آرامش قرار بدهند, اما همانطور که در پایان فیلم مشاهده میکنیم, تمام تلاش‌ آن‌ها توسط قوانین نفرین با شکست مواجه میشود. اگر چه هسته اصلی فیلم بر پایه تکنولوژی مدرن است (نوار ویدیویی), اما با این حال فیلم حلقه بسیار شبیه به یک داستان ترسناک کلاسیک ژاپنی میباشد.
در ادامه همین موضوع, اجازه بدهید تا نگاهی دقیقتر به داستان هاناکو در توالت بیندازیم. در ظاهر ما میتوانیم, شباهتهایی بین این داستان و داستان اوکیکو پیدا کنیم. توالت و چاه قدیمی هر دو مکان هایی هستند که با آب, تاریکی و کثافت مرتبط هستند.

Sarayashiki Okiku No Rei
attachment.php
روح اوکیکو در Dish Mansion, سال 1890 اثر Tsukioka Yoshitoshi, به پاهای او دقت کنید.

این داستان نیز به مشخصه قوانین دنیا پایبند است, همانطور که پیداست برای اظهار هاناکو باید بر طبق یک روش و به صورت دقیق عمل کرد. اما چیزی که من فکر میکنم در مورد این داستان خیلی جالبتر است, امکان دسترسی زیاد به آن میباشد, مخصوصاََ در مورد بچه مدرسه ای ها و همانطور که هیروشی در سایت بسیار آموزنده خود یعنی Gendai Kaidan اشاره میکند, داستان هاناکو در توالت طوری طراحی شده است تا بچه مدرسه ای ها جرأت خودشان را محک بزنند. عناصر مورد نیاز برای ایجاد هراس در این داستان به طور کامل در خود داستان توضیح داده شده است و به طور کامل در دسترس نیزمیباشد (دستشویی مدرسه دخترانه) و همچنین داستان عواقب خطرناک و تهدید‌کننده ای هم ندارد(منظور این هست که مثل حلقه که قربانی فیلم را تماشا میکرد و بعد از 7 روز میمرد, این داستان اینگونه نیست, در نسخه اصلی این داستان اگر به روش صحیحی هاناکو را صدا بزنید, او هم فقط جواب شما را خواهد داد و هیچگونه خطری برای فرد احضار کننده وجود ندارد.)
هیورشی اشاره میکند که محبوبیت این داستان در طول سال 1980 به خاطر تکرار پذیری و دسترسی آسان به آن بود و همچنین شایعاتی که بچه مدرسه ای ها پراکنده میکردند که با انجام دادن چنین کاری صدای هاناکو را شنیده اند. فیلم "حلقه" و داستان "هاناکو در توالت" هر دو , از مشخصه "تکنولوژی مدرن هیچگونه محافظتی در برابر ارواح ارائه نمیدهند" بهره میبرند. فیلم "حلقه" و "کینه" هر دو گام را فراتر گذاشته و اشاره میکنند که تکنولوژی ممکن است توسط موجودات کینه توز مورد سوءاستفاده قرار بگیرد تا بدینوسیله قربانیان خود را نابود کنند. این تم در جی هارور مدرن بسیار معمول است.

images.php

در Juon, تلویزیون دوست خوبی برای شما نیست

یکی دیگر از نمونه‌های اخیر این تم, انیمیشن فلش اتاق قرمز میباشد. اتاق قرمز داستان یک آگهی اینترنتی است که شایعاتی پیرامون آن وجود دارد. در این داستان اگر شما به اندازه کافی در اینترنت به گشت گذار بپردازید, ناگهان یک آگهی با متنی عجیب و غریب بر روی تصویر ظاهر میشود و به همراه آن نیز صدایی مرموز پخش میشود. شایعه بر آن است که اگر این آگهی بسته بشود شما خواهید مُرد. اتاق قرمز مثال خیلی خوبی است زیرا بسیاری از ویژگی‌های داستان‌های ترسناک کلاسیک را در بر دارد. علاوه بر استفاده از تکنولوژی توسط یک موجود مخرب, نیروهای فرا دنیایی, و قوانین حاکم بر آن, هر دو غیر قابل مباحثه است و توجیه کردن آن بسیار مشکل میباشد. وحشت مدرن ژاپنی به طور کاملاََ واضحی تحت تأثیر حوادث قرن 20 ( به‌خصوص جنگ جهانی دوم, پیشرفت روز افزون تکنولوژی و نفوذ وسایل ارتباط جمعی ) است, اما هسته آن هنوز به ویژگی‌ها و مشخصه های داستان‌های چند صد ساله ترسناک ژاپنی وفادار است.

============================

حال اجازه دهید تا نگاهی به تاثیر این داستان ها و اعتقادات بر روی بازی های ترسناک ژاپنی داشته باشیم. من برای این قسمت 2 بازی سایلنت هیل و فاتال فریم 2 را انتخاب کردم. همانطور که بالاتر شاره کردم Yurei ارواحی هستند که در این دنیا باقی‌مانده اند برای این که کار ناتمامی دارند و یا اینکه در گیر داد وضعیت شدید احساسی جان خودشان را از دست داده اند. آنها فقط یک هدف خاص دارد و اکثر اوقات نحس و کینه توز هستند. یوری ها هر چیز دیگری را در مورد زندگی‌شان فراموش میکند و فقط بر روی چیزی که آرامششان را بر هم زده است تمرکز میکند. آنها تمایل دارند بیشتر در مکان های خاص رفت و آمد کنند و یا اینکه برای شخص خاصی مزاحمت ایجاد کنند.
شما میتوانید تاثیر این اعتقادات را در بازی های مثل فاتال فریم و سایلنت هیل هم ببینید, به طور مثال در بازی سایلنت هیل 3 شما روزنامه ای را پیدا میکنید که مربوط به 4 ماه پیش است و در صفحه حوادث آن نوشته شده است:

Ticket Machine Newspaper
images.php

حادثه ای هولناک در مسیر Hazel
حدود ساعت 11 شب روز چهارم, مردی که در کنار ایستگاه Hazel منتظر مترو بود بر روی ریل سقوط کرد و توسط مترویی که در عبور بود زیر گرفته شد. قربانی بلافاصله کشته شد. پلیس هنوز کشف نکرده است که آیا او در اثر یک حادثه کشته شده یا اینکه خودکشی کرده است, اما شاهدان میگویند که وی مست به نظر نمیرسید و به صورت عمد خود را کشته است. هویت قربانی همچنان نامشخص است. او حدوداََ 40 ساله بود و کت مشکی رنگ بر تن داشت.

و در ادامه مجله اسرار آمیزی را پیدا میکنید که در آن چنین نوشته شده
:

Occult Magazine
images.php
روح کسانی که بطور ناگهانی بر اثر یک حادثه یا خودکشی مرده اند , حتی نمیفهمند که مرده اند...بعضی اوقات این روحها در همانجا میمانند و در تمام مدت به گشت و گذار در همان محل خاص میپردازند...این روحها احساسات پنجگانه و خاطراتشان رو از دست داده اند و فقط میتوانند به تکرار غم انگیز و ناخوشایند زمان مرگشان بپردازند...این درد و غم میتواند آنقدر زیاد و طاقت فرسا باشد که این روحها از انسانها طلب کمک کنند یا حتی از انسانها طلب جانشان را بکنند... در چنین اوقاتی آنها میتوانند انسانها رو "تسخیر" کنند...معمولا مکانهایی که مرگ افراد زیادی در آن رخ داده و یا اتفاقات بدی در آنجا روی داده, همیشه ممکن است که این روحهای سرگردان را داشته باشند.

همانطور که میبینید متن بالا بسیار شبیه به اعتقاداتی است که در مورد یوری وجود دارد.
یادداشت اسرار آمیزی که در سایلنت هیل 3 پیدا میکنیم نیز تا حدودی در مورد بازی Fatal Frame هم صدق میکند. لطفاََ به آن قسمت هایی از متن که آبی کردم توجه کنید:

در اثر یک حادثه:
attachment.php

سائه بدلیل احساس بدی که نسبت به رها شدنش توسط یائه در وجودش رخنه کرده بود، نتوانست دره جهنمی را بسته نگه دارد و
حادثه The Repentance رخ داد. در اثر همین حادثه افراد زیادی در دهکده کشته میشوند. بعضی از افراد این دهکده خودکشی کردند و بعضی از آنها هم در اثر اتفاقات دیگری کشته شدند.

حتی نمیفهمند که مرده اند:
attachment.php


ما روح کودکانی را میبینم که در حال دویدن به این طرف و آن طرف هستند, این بچه ها هنگامی که در حال بازی کردند بودند, تاریکی کل دهکده را فرا میگیرد و آنها نیز کشته میشوند ولی خودشان هم حتی نفهمیدند که کشته شدند و هنوز هم به بازی کردن ادامه میدهند.

بعضی اوقات این روحها در همانجا میمانند و در تمام مدت به گشت و گذار در همان محل خاص میپردازند:

attachment.php

ما روح زنی را در کنار دریاچه میبینیم. این زن در تلاش بود است تا از روی پل شکسته ای عبور کند که ناگهان از پل سقوط میکند و به پایین و دریاچه پرتاب میشود و چون نمیتوانسته شنا کند, غرق میشود! حال زمانی که ما از کنار این پل عبور میکنیم روح این زن را میبینیم که در آنجا سرگردان است.

فقط میتوانند به تکرار غم انگیز و ناخوشایند زمان مرگشان بپردازند:

images.php


در خانه Kurosawa و در اتاق مهمانان, ما روح زنی را میبینم که دستش قطع شده است. اگر دقت کنید این زن همیشه فریاد میزند و ناله میکشد و فریاد میکشد دستانم, دستانم و به دنبال آنها میگردد. هنگامی که حادثه Repentance رخ داد این زن در خانه Kurosawa حضور داشت و در همان لحظه Kusabi به خانه حمله میکند. این زن تصمیم میگرد که فرار کند ولی توسط Kusabi پیدا میشود و قبل از اینکه کشته شود ابتدا دستانش قطع میشود! به همین علت است که او به تکرار غم انگیز و ناخوشایند زمان مرگش میپردازد و مدام فریاد میزند دستم.

این روحها از انسانها طلب کمک کنند:

images.php

در FF2 ما روح زنی را میبینیم که طلب کمک میکند. این زن توسط Malice تسخیر میشود و خود را از راه پله ها به پایین پرتاب میکند و کشته میشود. روح این زن همیشه در آن مکان سرگردان است و همیشه طلب کمک میکند!

Nopperabou
Nopperabou نام موجودی عجیب در فولکور ژاپن است که در زبان فارسی به معنای روح بدون چهره میباشد. اگر چه آنها شبیه به مردم عادی به نظر میرسند, اما ویژگی که باعث میشود آنها از سایر انسان ها متمایز شوند, نبود چشم, دهان و دماغ بر روی صورت آنهاست.برخلاف ویژگی های طبیعی انسان ها, nopperabou فقط پوستی صاف بر روی صورت دارند. افرادی که معمولا با nopperabou رو به رو میشوند نمیتوانند بلافاصله متوجه بشوند که در حال صحبت کردن با موجودی از دنیای دیگر هستند زیرا nopperabou قادر به ایجاد توهمی هستند که در آن چهره اشان همانند انسانی عادی است. nopperabou صبر میکند تا لحظه ای مناسب فرا برسد تا چهره واقعی خود را نشان بدهد, و شروع به ترساندن فردی که در حال صحبت کردن با آن است بنماید. انسان ها معمولاََ در شب و در روستاهایی دور افتاده با nopperabou برخورد میکنند, ولی با این حال nopperabou ها در هر مکانی که متروکه باشد میتوانند نمایان شوند. در نهایت هدف اصلی nopperabou ترساندن است.

یکی از داستانهای مشهور nopperabou, داستانی میباشد به اسم Mujina به قلم Lafcadio Hearn. داستانی کوتاه و ماهرانه در توصیف بر خورد با یک nopperabou, اما با این حال این داستان منبعی از سردرگمی زیاد هم میباشد. در داستان Hearn به موجودی به اسم mujina اشاره میکند, که در حقیقت یک نوع موجود کاملاََ متفاوت است (شبیه یکجور گورکن میباشد). این اشتباه موجب شده که بسیاری از خوانندگان غربی نام nopperabou و mujina با هم دیگر اشتباه بگیرند و حتی امروزه شما با نویسندگان و محققانی برمیخورید که از نام اشتباه آنها استفاده میکنند. صرف نظر از این موضوع, Lafcadio Hearn's Mujina یک داستان ساده در مورد آزار دیدن انسان ها توسط nopperabou میباشد.

پرستاران سایلنت هیل 2 از برخی جهات نیز شبیه nopperabou هستند.
220px-Ryoi_Nopperabo.jpg
glbd6a3rhtf8mnfdwgu.jpg


dqo9y8nr4m1kux8hhk.jpg



============================
اعداد نحس در ژاپن

همانطور که در بالاتر نیز گفتم شما در سایلنت هیل 3 روزنامه ای را پیدا میکنید که مربوط به 4 ماه پیش است و خبری در آن درج شده است که مردی 40 ساله در 4مین روز از ماه خودکشی کرده است. همچنین نکته ای که در روزنامه به آن اشاره نشده است این میباشد که آن مرد در پلتفرم 4 چنین اقدامی کرده است.
4 و 9 در ژاپن عدد بدشانسی هستند. عدد 4 به صورت Shi (مرگ) تلفظ میشود و عدد 9 نیز به صورت ku تلفظ میشود که به معنای رنج کشیدن میباشد. عدد "چهار" و کلمه "مرگ" در زبان ژاپنی با وجود این که متفاوت نوشته میشوند ولی شبیه هم تلفظ میشوند. همچنیم جمع اعداد 4 و 9 عدد 13 میشود.
اگر هدر "مجله اسرار آمیز" و "روزنامه" را بخواند و سپس به پلتفرم 4 برود, روحی از پشت به او حمله میکند و او را به سمت مسیر عبور ترن پرتاب میکند.
در مرحله Happy Carousel, بر روی یکی از اسب های چنین متنی نوشته شده است "When 13 turns count 4, you will die from their curse." در Carousel سیزده اسب وجود دارد و هر بار که Carousel چهار بار دور خود بچرخد یکی از اسب ها میمرد. اگر 4 را از 13 کم کنیم عدد 9 بدست میاد. همچنین هدر با خاطرات آلسا 4 بار مبارزه میکند و پس از 4 مبارزه خاطرات آلسا از بین میرود.
به علت این که اعداد 4 و 9 جز اعداد بدشانسی هستند, بعضی اوقات در هتل ها یا بیمارستان ها اتاق یا طبقه ای با شماره 4 و یا 9 وجود ندارد.

Happy Carousel
images.php


===========================

تفاوت های Japanese Horror با West Horror:
حال که تاریخچه و ویزگی های جی هارور را یاد گرفتیم, اجازه دهید تا ببینیم چه تفاوت هایی بین Japanese Horror و West Horror وجود دارد. اروپا تاریخچه غنی در مورد داستان‌های ارواح و هیولاهای مختلفی دارد و آمریکا هم خوشبختانه از این فرهنگ چیزهایی را به ارث برده است. استفن کینگ در کتابش یعنی Danse Macabre , سه داستانی که امروزه ترس آمریکایی را تشکیل داده است را نام برده: فرانک اشتاین, دراکولا و Dr. Jekyll and Mr. Hyde . در واقع مضامین این داستان ها در فرهنگ آمریکای به قدری ریشه کرده است که سبک ترس آمریکایی(به خصوص سینمای وحشت) توسط این کلیشه ها تعریف میشود. بعضی از کلیشه های وحشت آمریکایی مورد پسند عموم واقع شدند و در واقع ما برای تعریف آنها اصطلاحات خاصی داریم, همانند Final Girl.
در طول سی سال گذشته, فیلم های ترسناک آمریکای به شدت اکشن شده اند: جنگ, مبارزه, خون و خون ریزی, تکه تکه شدن قربانی توسط هیولاها... ولی از طرف دیگر در فیلم های ژاپنی ما با چنین چیزهایی زیاد مواجه نیستیم و برای ترساند مخاطب از خون و خون ریزی استفاده نمیشود و یا حداقل کمتر استفاده میشود.
آقای Koji Suzuki اشاره میکند که بر خلاف بیشتر فیلم های ترسناک آمریکایی که در آن دشمنان در نهایت از بین میروند, در کارهای ژاپنی اینگونه نیست:
به نظر من فیلم های ترسناک blood and gore برای بچه هاست, بچه ها هستند که با اینجور چیزها میترسند. اما ترس واقعی چیزیست که قوه تخیل و تصورات بزرگسالان رو تحریک بکند. در آمریکا و اروپا بیشتر فیلم های ترسناک, داستان نابودی یک روح پلید و شیطانی را روایت میکنند اما فیلم های ژاپنی طوری تمام میشوند که به نوعی اشاره میکنند ارواح هنوز وجود دارند و از بین نرفته اند. این به خاطر این هست که ژاپنی ها ارواح را فقط به عنوان دشمن نگاه نمیکنند, بلکه به آنها به عنوان موجوداتی نگاه میکنند که در کنار ما و در این دنیا زندگی میکنند.
یکی از جنبه های مشترک در فیلم های ترسناک آمریکایی نیاز برای توضیح و توجیح کردن وقایعی هست که در داستان رخ میدهد. برای مثال در اسکریپت اصلی فیلم روانی هیچکاک, صحنه ای که بیماری روانی Norman Bates توسط روان پزشک توضیح داده میشود را شامل نمیشد. این صحنه به خاطر فرو نشاندن ترس تهیه کننده فیلم اضافه شد چون بر این عقیده بود که ممکن است مخاطبان فیلم را درک نکنند. به طور مشابه, در بازسازی آمریکایی فیلم Juon چندین صحنه اضافه شد که در آنها انگیزه های آنتاگونیست فیلم توضیح داده میشد. یعنی بر خلاف نسخه ژاپنی, موارد خیلی کمی از داستان فیلم به تصورات مخاطب واگذار میشد. نسخه آمریکایی فیلم حلقه نیز به همین ترتیب, بخش هایی به فیلم اضافه شد که در آن زندگی سامرا شرح داده میشد تا به توضیح جزئیات مختلف داستان کمک کند. تقریباَ در بیشتر فیلم های ترسناک آمریکایی توضیح داده میشود که چرا چنین وقایعی در داستان رخ میدهد.


norman_bates.jpg


در تضاد, سینما و ادبیات ترس و دلهره ژاپن بیشتر از آن که مسائل و اتفاقات درون داستان پاسخ بدهد, سؤال مطرح میکند. برای چه ساداکو تا این حد قدرتمند است؟ برای چه او از نوار ویدیویی استفاده میکند تا از اعماق قبرش به این دنیا بازگردد؟ برای چه هاناکو از درون یک توالت جواب میدهد؟ او چگونه به آنجا رفته است؟ به طور کلی در جی هارور به بسیاری از مسائل پاسخ داده نمیشود, و آن را واگذار به تصورات مخاطب میکند و همین موضوع باعث می‌شود که تأثیر آن بیشتر بشود.
در همین رابطه آقای Makoto Shibata کاگردان سری فاتال فریم, صحبت جالبی میکند:
به شخصه معتقدم که حتی بهترین گرافیک های کامپیوتری هم نمیتوانند ترسی بزرگتر از ترسی که بازیکن در ذهن خود میسازد, ایجاد کند.
در ادامه همین موضوع آقای آکیرا یامائوکا آهنگساز و تهیه کننده سری سایلنت هیل در GDC سال 2005 و در رابطه با سایلنت هیل اشاره میکند که نیازی نیست در داستان همه چیز توضیح داده شود به خاطر اینکه بازیکن قسمت‌های خالی را پر میکند و از آن گذشته جزئیات کم باعث میشود که حس ترس در بازیکن بیشتر بشود. او همچنین در مورد سبک Japanese Horror و West Horror توضیح داد و اشاره کرد در Japanese Horror بر روی داستان بسیار تاکید میشود و اغلب اوقات این داستان بسیار غم انگیز است در حالی که در سبک West Horror بیشتر اوقات بر روی ترس های ناگهانی تاکید میشود. شاید این به خاطر تاریخچه غنی داستانهای ترسناک فولکور ژاپن باشد و هر کسی که امروز در ژاپن بزرگ شده باشد با این‌گونه داستانها و مفاهیم آن آشنا است. آقای یامائوکا خصوصیات Japanese Horror و West Horror این گونه شرح میدهد:

سبک هالیوودیسبک ژاپنی
ارواح شیطانی- زامبی
Shocking Visuals
Unseen Enemy -انتقام
نفرت - داستان غم انگیز

آقای Hideo Nakata در رابطه با تفاوت Japanese Horror و West Horror توضیح میدهد:
"تفاوت بین Japanese Horror و West Horror بر میگردد به تفاوت های باور و اعتقادات مذهبی بین ژاپن و غرب.
زمانی که یک فیلم ترسناک میسازید, روش توصیف دنیای ارواح و سیمای حراس به طور کامل بین ژاپن و غرب متفاوت است.
در یک فرهنگ که در آن یکتا پرستی (همانند مسیحیت) بسیار نفوذ کرده است, تضاد و یا تقابل خیر و شر تبدیل به درگیری اصلی در فیلم, داستان....میشود. همانند فیلم جن گیر, بیشتر فیلم های غربی بر اساس داستانهایی هست که در آن جسم افراد توسط ارواحی شیطانی تسخیر میشود. از طرفی دیگر یک نمونه برجسته از داستانهای ترسناک ژاپنی, داستانی به اسم Tokaido Yotsuya میباشد . در این داستان یک زن زیبا رو, توسط همسرش به زور مسموم میشود. این زن نیز کینه و نفرتی عمیقی نسبت به مردی که باعث مرگ وحشتناک او شد پیدا میکند و تبدیل به یک روح(یوری) میشود و در مقابل همسرش با چهره ای وحشتناک پدیدار میشود تا او را نفرین کند. این که امکان آن هست فردی چنین نفرت و کینه ای را نسبت به شخص دیگری در خودش داشته باشد و هم به چنین روح بدشکلی تبدیل بشود, به شدت ترسناک و دلهره آور است."
و در نهایت در حالی که در بیشتر فیلم‌های ترسناک آمریکایی در مورد قدم گذاشتن به ناشناخته‌ها هست (Jonathan Harker به سمت قلعه دراکولا حرکت میکند, گروهی از نوجوانان وارد خانه‌ای جن زده میشوند, متل بیتس در فیلم روانی و غیره) در داستان های ژاپنی اغلب هجوم ناشناخته به مکان های معمولی شرح داده میشود. ساداکو مستقیماََ از تلویزیون قربانی بعدی اش به بیرون میخزد و پا در خانه او میگذارد. توالت هاناکو یک محل غیر عادی و عجیب و غریب نیست, و سامورایی در داستان اوکیکو نمیتواند از دست روح اوکیکو بگریزد زیرا او حاضر به ماندن در چاه نیست. و حتی در سایلنت هیل 4, هنری در خانه خود به طرز عجیبی زندانی میشود.
===========================
سخن پایانی:
در این مقاله من سعی کردم که اعتقادات, تار
یخچه داستان های ترسناک ژاپنی, برخی از جنبه های مشترک در فیلم, داستان و بازی های ترسناک ژاپنی و مقداری نیز در مورد تفاوت JH با WH را توضیح بدهم. امیدوارم این مقاله به شما در مورد این که چگونه Japanese Horror کار میکند, کمک کرده باشد. مطالعه فرهنگ, حتی از طریق مدیاهای عامه پسند همانند فیلم ها و بازی های ترسناک, به شدت جالب و با ارزش است. من مصرانه از کسانی که به سبک horror علاقمند هستند میخواهم که مقداری از وقت خود را صرف کارهای با ارزش ژاپنی ها بکنند. اطلاعات خیلی بیشتری در این مقاله میتوانست مورد پوشش قرار بگیرد اما من تحقیق در مورد این اطلاعات را به شما واگذار میکنم.

beyond the screams and the blood there is a whole culture hiding

منابع:
Chris' Survival Horror Quest
Interface: The Journal for Education, Community, and Values
در مقاله اصلی مطالب بیشتری در مورد West Horror نوشته شده است که من در اینجا به آنها اشاره ای نکردم!
منابعی بیشتر برای مطالعه:
شینتو
ایزانامی
مقاله ای در مورد ارواح ژاپنی
Of a Mirror and a Bell
The Dead Secret
Diplomacy
Tim Screech's article
Koji Suzuki, Japanese Horror Novelist
楽天が運営するポータルサイト : 【インフォシーク】Infoseek (سایت به طور کامل به زبان ژاپنی است)
در مورد اتاق قرمز
انیمیشن فلش اتاق قرمز را میتوانید از اینجا تماشا کنید ولی اگر زبان ژاپنی نمیدانید زیاد جالب نیست.
Stephen King (1981). Danse Macabre
Chris' Survival Horror Quest
در مورد Final Girl
Koji Suzuki, Japanese Horror Novelist
Horror, Japanese Style: Beyond "The Grudge"
 

Attachments

  • Ringu.png
    Ringu.png
    69.5 KB · مشاهده: 136
  • Hanako.png
    Hanako.png
    82.9 KB · مشاهده: 143
  • oki.png
    oki.png
    88 KB · مشاهده: 142
  • onna.png
    onna.png
    82.7 KB · مشاهده: 141
  • yurei.jpg
    yurei.jpg
    44.7 KB · مشاهده: 136
  • sadako.jpg
    sadako.jpg
    54.3 KB · مشاهده: 132
  • okiku1.jpg
    okiku1.jpg
    34.9 KB · مشاهده: 130
  • Sae.png
    Sae.png
    23.4 KB · مشاهده: 128
  • kid.png
    kid.png
    52.4 KB · مشاهده: 126
  • Broken_Neck_Woman.png
    Broken_Neck_Woman.png
    28.5 KB · مشاهده: 126
آخرین ویرایش:

Sɯαsƚikα

April 26 , 2016
کاربر سایت
Jan 2, 2013
4,620
نام
peɪmɑːn
مشخصه حسابی رو این نوشته کار شده خسته نباشین :bighug:
یه فیلم قدیمی هم بود به اسم کوایدان کارگردانش هم ماساکی کوبایاشی بود
کاش اشاره ای هم به این فیلم میکردین
اولین فیلم ترسناک ژاپنی که دیدم همین بود و هیچوقت هم یادم نمیره مخصوصا داستان هوئیچی ـه بی گوش :-s
پ ن : البته اون زن برفی تو یکی از چهار ایپزود همین فیلم کوایدان بود
 

YORDA

کاربر سایت
Oct 5, 2012
139
نام
میثم
نتونستم به یک لایک بسنده کنم. واقعاً زحمت کشیدی
دیشب فیلم حس ششم رو نگاه می کردم و امروز با این مقاله مواجه شدم و خوندنش برام بسیار لذت بخش بود به خصوص این قسمت

(((((روح کسانی که بطور ناگهانی بر اثر یک حادثه یا خودکشی مرده اند , حتی نمیفهمند که مرده اند...بعضی اوقات این روحها در همانجا میمانند و در تمام مدت به گشت و گذار در همان محل خاص میپردازن...این روحها احساسات پنجگانه و خاطراتشان رو از دست داده اند و فقط میتوانند به تکرار غم انگیز و ناخوشایند زمان مرگشان بپردازند...این درد و غم میتواند آنقدر زیاد و طاقت فرسا باشد که این روحها از انسانها طلب کمک کنند یا حتی از انسانها طلب جانشان را بکنند... در چنین اوقاتی آنها میتوانند انسانها رو "تسخیر" کنند...معمولا مکانهایی که مرگ افراد زیادی در آن رخ داده و یا اتفاقات بدی در آنجا روی داده, همیشه ممکن است که این روحهای سرگردان را داشته باشند.)))))
 

onlysonic

کاربر سایت
Mar 21, 2013
350
نام
سید محمد حسین
دمت گرم خیلی باید اطّلاعات جمع کرده باشی به نظر من هم این تاپیک باید جزو مهم ها باشه چون در هر حال یکی از مهم ترین مسئله های فرهنگی هر کسی همین ترس ژاپنی و تاریخچه شه
 

NO ps3

کاربر سایت
May 5, 2009
2,161
نام
محسن
عالی بود خسته نباشی با اینکه زیاد حوصله خوندن مطالب بلند ندارم ولی از این خوشم اومد وهمشو خوندم بازم خسته نباشی
 

Abolfazl3007

کاربر سایت
Sep 11, 2007
1,986
نام
Abolfazl
به طور مثال در بازی سایلنت هیل 3 شما روزنامه ای پیدا میکنید که در صفحه حوادث آن نوشته شده است

اوه اوه ! به چه قسمتی هم اشاره کردی ! اصلا یادم نمیره !

تو اون مترو متروک و تاریک که یه متر جلوترت رو هم بزور میدیدی ، این تیکه اولی روزنامه رو پیدا میکنی :

حادثه ای هولناک در خیابان Hazel
حدود ساعت 11 شب روز چهارم, مردی که در کنار ایستگاه Hazel منتظر مترو بود بر روی ریل سقوط کرد توسط مترویی که در حال آمدن بود زیر گرفته شد .
قربانی بلافاصله کشته شد.
پلیس هنوز کشف نکرده است که آیا قربانی در اثر یک حادثه کشته شده است یا اینکه خودکشی کرده است, اما شاهدان میگویند که وی مست به نظر نمیرسید و به صورت عمد خود را کشته است.

حالا خودت تو همین مترو ، اونم با این جو سنگین و ترسناک گیر کردی ! بدجور میره تو مخت این خبر !

حالا چند دقیقه بعد ، همینجوری در حالی که لحظه به لحظه این جو سنگین بیشتر روت تاثیر منفی داره میزاره و استرس بیشتری میگیری و اون تیکه روزنامه هم تو ذهنت هست ، یدفعه یه تیکه دیگه روزنامه پیدا میکنی که این مطلب توشه :

روح کسانی که بطور ناگهانی بر اثر یک حادثه یا خودکشی مرده اند
, حتی نمیفهمند که مرده اند...بعضی اوقات این روحها در همانجا میمانند و در تمام مدت به گشت و گذار در همان محل خاص میپردازن...این روحها احساسات پنجگانه و خاطراتشان رو از دست داده اند و فقط میتوانند به تکرار غم انگیز و ناخوشایند زمان مرگشان بپردازند...این درد و غم میتواند آنقدر زیاد و طاقت فرسا باشد که این روحها از انسانها طلب کمک کنند یا حتی از انسانها طلب جانشان را بکنند... در چنین اوقاتی آنها میتوانند انسانها رو "تسخیر" کنند...معمولا مکانهایی که مرگ افراد زیادی در آن رخ داده و یا اتفاقات بدی در آنجا روی داده, همیشه ممکن است که این روحهای سرگردان را داشته باشند."


دیگه اینجا من کلا Mental Breakdown شدم :D و جرات نمیکردم حتی حرکت کنم ، دوربین نمای بعدی رو نشون بده !! کنسول خاموش ، تا 12 ساعت ریکاوری :D

مقاله بی نقصیه ، زحمت کشیدی .
 
  • Like
Reactions: Irisviel Ackerman

BARDI YA

Herrscher of Flamescion
Gold User
Jul 23, 2011
3,822
نام
بردیا دلوشی
داداش مقالت عالی بود !
من کوپ کردم !
فقط میتونم بگم هیچی ! دهنم قفل شده ! ایتقدر زیبا بود !
راستی :
در Fatal Frame 2 ما روح بچه هایی رو میبینم که در حال دویدن به این طرف و آن طرف هستند, این بچه ها هنگامی که در حال بازی کردند بودند, تاریکی کل دهکده رو فرا میگیرد و این بچه ها نیز کشته میشوند ولی خودشان هم حتی نفهمیدند که کشته شدند و هنوز هم به بازی کردن ادامه میدهند.
این تیکه خیلی ترسناک بود !
راستی یادم رفت بگم با اجازت لینک مقاله رو گذاشتم تو امضام اسمت رو هم اشاره کردم !
اوکی هست ؟
{فقط بخاطر تو بود !}
{الان بچه ها فکر بد میکنن}
{+من رفتم+}
;)
 

teznade

کاربر سایت
Jun 28, 2009
1,180
نام
محمد رضا
کاملا موافیم که ژانر ترسناک چه توی بازی و چه در فیلم برندش ژاپنی ها بودن و دوستان عاشق سبک ترسناک ژاپنی پیشنهاد میدم فیلم ماما 2013 ببینن چون مثل فیلم های ترسناک ژاپنی ساخته شده
 

king ps3

کاربر سایت
Jun 8, 2009
1,367
نام
プレイステーション
داداش دمت گرم.عجب مقاله ای نوشتی.از نظر من صدتا لایک هم برا این مقاله کمه.کاش میشد هزار بار لایکش میکردم.

الان که این مطلبو می خونم ساعت 4 بعد از ظهره .هوا ابری و گرفته اس, به همین دلیل اتاق هم تاریکه و سکوت مطلق همه جا رو فرا گرفته و من از قصد چراغی روشن نکردم تا با تمام وجود این مقاله رو بخونم.خودتون حساب کنید ادم چجوری میشه:-s


یادش بخیر.اون سالی که فیلم حلقه رو دیدم دقیقا همچین حال و هوایی بود.یه روز جمعه ساعت 3 بعد از ظهر.همه خانواده طبقه بالا بودن منم پایین تک و تنها .یه لحظه زدم شبکه 2 دیدم یه فیلم شروع شد به اسم حلقه.کسایی که فیلم رو دیدن میدونن اول فیلم دوتا بچه دارن بازی میکنن و اصلا خبری از ترس نیست.منم فکر کردم فیلم طنزه.همینجور که فیلم رفت جلو تا اونجایی که یکی از دخترا با ساداکو مواجه میشه و نابود میشه.نمیدونم چرا من کانال رو عوض نمی کردم با اینکه خیلی از فیلم ترسیده بودم ولی همینطور داشتم ادامه میدادم.اون اخرای فیلم که دختره از تلویزیون میزنه بیرون که دیگه خدای ترس بود .تا اینکه بابام اومد پایین گفت چرا تو تاریکی نشستی چرا لامپا رو روشن نمیکنی.من تو اون لحظه دقیقا معنای کب کردن رو فهمیدم.اصن یه وضعی :(
 

Kavigne

کاربر سایت
Sep 16, 2007
7,940
یه ذره ویرایش بشه به راحتی می تونه بره روی صفحه اصلی.
واقعا مقاله مفید و فوق العاده ای بود؛ ممنون از دوستمون که زحمت کشیدن:)
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
ممنون ار لطف همه دوستان:bighug:
واقعاََ باعث افتخار منه که دوستان این مقاله رو مطاله کردند و ازش استفاده کردند:bighug:
ممنونم از همتون:x

اوه اوه ! به چه قسمتی هم اشاره کردی ! اصلا یادم نمیره !

تو اون مترو متروک و تاریک که یه متر جلوترت رو هم بزور میدیدی ، این تیکه اولی روزنامه رو پیدا میکنی :

حالا خودت تو همین مترو ، اونم با این جو سنگین و ترسناک گیر کردی ! بدجور میره تو مخت این خبر !

حالا چند دقیقه بعد ، همینجوری در حالی که لحظه به لحظه این جو سنگین بیشتر روت تاثیر منفی داره میزاره و استرس بیشتری میگیری و اون تیکه روزنامه هم تو ذهنت هست ، یدفعه یه تیکه دیگه روزنامه پیدا میکنی که این مطلب توشه :

دیگه اینجا من کلا Mental Breakdown شدم :D و جرات نمیکردم حتی حرکت کنم ، دوربین نمای بعدی رو نشون بده !! کنسول خاموش ، تا 12 ساعت ریکاوری :D

مقاله بی نقصیه ، زحمت کشیدی .
نکته جالب در رابطه با این موضوع این هست که اگر این دو مقاله رو بخونید, در قسمت متروی زیرزمینی صحنه ای نشون داده میشه که در اون یه موجودی(که ظاهرش نشون داده نمیشه) از پشت به هدر حمله میکنه, و او رو به سمت خط عبور مترو پرتاب میکنه, و بعدش هدر باید سریعاََ خودش را نجات بده. به نظر میاد این روح همون مردی باشه که خودش رو جلوی مترو پرتاب کرده! دلیل این که به هدر هم حمله میکنه رو میشه توی مجله اسرار آمیز پیدا کرد.
حالا اگر این دو مقاله رو اصلاََ نخونید, در بازی این صحنه اصلاََ نشون داده نمیشه...
 
  • Like
Reactions: unestaj

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر