ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
راهنمايی، ترفندها و مشكلات بازیها
راهنمای قدم به قدم و ترینر بازیها
کمک در بازی call of duty black ops
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="jimrako1" data-source="post: 1393156" data-attributes="member: 59647"><p>یکی از بهترین بخشهای بازی داستانش بود شما چطور از بازی لذت بردید در صورتی داستان رو نفهمیدید؟<img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/7.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":-/" title="7 :-/" data-shortname=":-/" /></p><p>خوب داستان رو خلاصه میگم داستان از این قرار هست که شما رو گرفتن و دارند بازجویی میکنند و شما هم توی باز جوییها مجبور میشید خاطرات خود از کارهایی را که انجام دادید بگید شما یک مامور هستید که خیلی از جاهای دنیا ماموریت انجام دادید و همیشه توی این ماموریتها یک دوست و همراه داشتید که همیشه با شما بوده شما خیلی اون رو دوست داشتید و دارید حالا اسمش یادم نیست همون پیر مردی که توی مرحله زندادن باهاش فرار کردید !</p><p>شما رو گرفتند و بازجویی میکنند شما هم خاطرات خود را بازگو میکنید توی اون ماموریتی که با موتور هستید دوست شما و شما میپرید روی یک ماشین دوست شما راننده هست و شما ........</p><p>آقا اصلا این حرفا چیه راحت و کوتاه دوست شما خیلی وقت هست که کشته شده و مرده ولی شما هنوز باور دارید که اون نمرده تمام ماموریتهایی که انجام دادید و اون همراتون بود توهم بوده اصلا اون خیلی وقت پیش مرده بود همش شما تنها بودید و خیلی از جاها توهم میزدید به خاطر عشقی که به دوستتون داشتید عقاید اون توی ذهن شما نقش بسته و شما خیلی از افراد رو میکشید و همش فکر میکنید اون هم همراهتونه و داره کمکتون میکنه در صورتی که شما تنها هستید و مثله یک روانی دارید افراد رو میکشید بعد سازمانی که شما قبلا براش کار میکردید شما رو گرفته و داره باز جویی میکنه آهان اسم اون دوستمون کرو چنکو بود و بعدش اونها بهتون میفهموننن که داداش تو توهم زدی همین ! حالا یه شماره سری هست که توی یه جایی از ماموریت هات اون رو دیدی باید اون رو یادت بیاد تا اینکه یادت میاد اون رو روی بدنه یک کشتی دیده بودی و بعدش میرید و این کشتی رو نابود میکنید چون توی اون تسلیحات نظامی هست همین !</p><p>مزخرفترین داستانی بود که تا حالا گفته بودم داستان به اون زیبایی رو اینقدر بد گفتم که خودم بدم اومد :d</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="jimrako1, post: 1393156, member: 59647"] یکی از بهترین بخشهای بازی داستانش بود شما چطور از بازی لذت بردید در صورتی داستان رو نفهمیدید؟:-/ خوب داستان رو خلاصه میگم داستان از این قرار هست که شما رو گرفتن و دارند بازجویی میکنند و شما هم توی باز جوییها مجبور میشید خاطرات خود از کارهایی را که انجام دادید بگید شما یک مامور هستید که خیلی از جاهای دنیا ماموریت انجام دادید و همیشه توی این ماموریتها یک دوست و همراه داشتید که همیشه با شما بوده شما خیلی اون رو دوست داشتید و دارید حالا اسمش یادم نیست همون پیر مردی که توی مرحله زندادن باهاش فرار کردید ! شما رو گرفتند و بازجویی میکنند شما هم خاطرات خود را بازگو میکنید توی اون ماموریتی که با موتور هستید دوست شما و شما میپرید روی یک ماشین دوست شما راننده هست و شما ........ آقا اصلا این حرفا چیه راحت و کوتاه دوست شما خیلی وقت هست که کشته شده و مرده ولی شما هنوز باور دارید که اون نمرده تمام ماموریتهایی که انجام دادید و اون همراتون بود توهم بوده اصلا اون خیلی وقت پیش مرده بود همش شما تنها بودید و خیلی از جاها توهم میزدید به خاطر عشقی که به دوستتون داشتید عقاید اون توی ذهن شما نقش بسته و شما خیلی از افراد رو میکشید و همش فکر میکنید اون هم همراهتونه و داره کمکتون میکنه در صورتی که شما تنها هستید و مثله یک روانی دارید افراد رو میکشید بعد سازمانی که شما قبلا براش کار میکردید شما رو گرفته و داره باز جویی میکنه آهان اسم اون دوستمون کرو چنکو بود و بعدش اونها بهتون میفهموننن که داداش تو توهم زدی همین ! حالا یه شماره سری هست که توی یه جایی از ماموریت هات اون رو دیدی باید اون رو یادت بیاد تا اینکه یادت میاد اون رو روی بدنه یک کشتی دیده بودی و بعدش میرید و این کشتی رو نابود میکنید چون توی اون تسلیحات نظامی هست همین ! مزخرفترین داستانی بود که تا حالا گفته بودم داستان به اون زیبایی رو اینقدر بد گفتم که خودم بدم اومد :d [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
راهنمايی، ترفندها و مشكلات بازیها
راهنمای قدم به قدم و ترینر بازیها
کمک در بازی call of duty black ops
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft