توجه: در این پست قسمت هایی از داستان بازی گفته شده و برای کسانی که مایلند بدانند در بازی چه چیزهایی اتفاق می افتد اراه شده! از لو دادن چند بخش ان معذوریم!
همانطور که میدانید بازی the walking dead قسمت دوم ان به تازگی در لیست اپیزود بازی قرار گرفت.
راستش من قسمت دوم این بازی را به تازگی تمام کرده ام و خواستم شما را از رویداد های قسمت دوم با خبر کنم
برای اینکه قسمت دوم را بازی کنید بهتر است قسمت اول این بازی را به اتمام رسانید در غیر این صورت بازی به صورت خودکار انتخاب میکند که چه کسی از قسمت اول زنده بماند و چه کسی بمیرد
این بازی قوی ترین داستان را در بین بازی های ای او اس دارد و جالب است که داستان بازی را شما مینویسید!
منظورم این است که با هر تصمیم شما داستان بازی عوض می شود و این موضوع لذت تکرار بازی را دو چندان میکند.
داستان:
Lee و دوست جدیدش Mark که او را در جنگل ملاقات میکند، مشغول پیدا کردن غذا برای دیگر اعضا هستند و ناگهان صدای یک نفر می اید و Lee و Mark به دنبال ان می روند
در این میان Kenny نیز به انها میپیوندد و همگی به دنبال صدا میدوند و ناگهان معلمی را میبینند که شاگردانش را برای چادر زدن (camp) اورده است و در تله ای گیر کرده
شما اگر بخواهید زنجیر را قطع کنید نمیتوانید و اگر سنگ را رو زنجیر بیندازید قطع نمی شود در نهایت مجبور می شوید پای او را قطع کنید او بیهوش می شود و یکی از شاگردانش توسط زامبی ها خورده می شود
این بود عکسی از زامبی ها که دوباره پیدایشان شد*
شما با معلم بیهوش و ان شاگردی که زنده مانده به مخفیگاه برمیگردید و دوستانتان از اینکه تعدادشان زیاد شده ناراحت اند و میگویند غذا برای خوردن نداریم.
معلم بیهوش تبدیل به زامبی شده و تلاش بر گرفتن مادر Duck دارد که شما او را میکشید.
اگر در قسمت اول ناگهان دو برادر از کنار مخفیگاه شما رد شده و به شما میگویند که ما در مزرعه غذا داریم و مقداری بنزین میخواهیم تا … ( در بازی خواهید دید!*)
شما باید انتخاب کنید که میخواهید بمانید یا بروید.
من انتخاب کردم که در عوض بنزین به مزرعه انان بروم و اعضا را از گرسنگی نجات دهم ولی غافل از اینکه مزرعه داران خواب های بسیاری برای شما دیده اند! ( از لو دادن این قسمت معذوریم)
شما برای شناسایی مزرعه به گشت و گذار میپردازید و ناگهان دو نفر به شما حمله می کنند و mark زخمی میشود و در کنار مادربزرگ مزرعه دار می ماند تا اورا خوب کند و در این حین شما و یکی از برادران مزرعه دار برای جست و جو به طرف حمله کنندگان میروید!
در انجا مادر Clemente را مشاهده میکنید ولی نخواهید فهمید که او مادر Clemente است و در انجا یکی از شما بنا به دلیلی مجبور می شوید که مادر کلمنته را بکشید
پس از ان به مزرعه باز میگردید و مادربزرگ شام را اماده میکند
وقتی همه سر میز نشسته اند(به جز مارک) Lee با بهانه ی شستن صورت به دنبال مارک می رود و او را با پاهای قطع شده و سر زخمی در حمامی که شبیه قصابی است پیدا میکند
مارک فقط میگوید که: غذایی که شما می خورید پاهای من است! نگذار کسی از ان بخورد
Lee به سرعت به میز باز میگردد و همه را از سر سفره بلند میکند و برادران که موضوع را فهمیده اند Lee و دوستانش را زندانی میکنند.
در این میان پدر دختر که قلبش مریض بود سکته میکند و Kenny از ترس اینکه او هم به زامبی تبدیل شود میکشد
شما هم به دنبال راه فرار هستید که کولر را پیدا میکنید و دریچه ی ان را باز کرده و clemente از دریچه فرار حرکت کرده و در را برای شما باز میکند
شما با برادران مزرعه رو به رو می شوید و….
سپس همگی در راه برگشت به مخفیگاه ماشینی پر از غذا پیدا میکنید و …
***منتظر قسمت سوم باشید***
امیدوارم لذت ببرید
باتشکر
همانطور که میدانید بازی the walking dead قسمت دوم ان به تازگی در لیست اپیزود بازی قرار گرفت.
راستش من قسمت دوم این بازی را به تازگی تمام کرده ام و خواستم شما را از رویداد های قسمت دوم با خبر کنم
برای اینکه قسمت دوم را بازی کنید بهتر است قسمت اول این بازی را به اتمام رسانید در غیر این صورت بازی به صورت خودکار انتخاب میکند که چه کسی از قسمت اول زنده بماند و چه کسی بمیرد
این بازی قوی ترین داستان را در بین بازی های ای او اس دارد و جالب است که داستان بازی را شما مینویسید!
منظورم این است که با هر تصمیم شما داستان بازی عوض می شود و این موضوع لذت تکرار بازی را دو چندان میکند.
داستان:
Lee و دوست جدیدش Mark که او را در جنگل ملاقات میکند، مشغول پیدا کردن غذا برای دیگر اعضا هستند و ناگهان صدای یک نفر می اید و Lee و Mark به دنبال ان می روند
شما با معلم بیهوش و ان شاگردی که زنده مانده به مخفیگاه برمیگردید و دوستانتان از اینکه تعدادشان زیاد شده ناراحت اند و میگویند غذا برای خوردن نداریم.
معلم بیهوش تبدیل به زامبی شده و تلاش بر گرفتن مادر Duck دارد که شما او را میکشید.
شما باید انتخاب کنید که میخواهید بمانید یا بروید.
من انتخاب کردم که در عوض بنزین به مزرعه انان بروم و اعضا را از گرسنگی نجات دهم ولی غافل از اینکه مزرعه داران خواب های بسیاری برای شما دیده اند! ( از لو دادن این قسمت معذوریم)
شما برای شناسایی مزرعه به گشت و گذار میپردازید و ناگهان دو نفر به شما حمله می کنند و mark زخمی میشود و در کنار مادربزرگ مزرعه دار می ماند تا اورا خوب کند و در این حین شما و یکی از برادران مزرعه دار برای جست و جو به طرف حمله کنندگان میروید!
در انجا مادر Clemente را مشاهده میکنید ولی نخواهید فهمید که او مادر Clemente است و در انجا یکی از شما بنا به دلیلی مجبور می شوید که مادر کلمنته را بکشید
پس از ان به مزرعه باز میگردید و مادربزرگ شام را اماده میکند
وقتی همه سر میز نشسته اند(به جز مارک) Lee با بهانه ی شستن صورت به دنبال مارک می رود و او را با پاهای قطع شده و سر زخمی در حمامی که شبیه قصابی است پیدا میکند
مارک فقط میگوید که: غذایی که شما می خورید پاهای من است! نگذار کسی از ان بخورد
Lee به سرعت به میز باز میگردد و همه را از سر سفره بلند میکند و برادران که موضوع را فهمیده اند Lee و دوستانش را زندانی میکنند.
در این میان پدر دختر که قلبش مریض بود سکته میکند و Kenny از ترس اینکه او هم به زامبی تبدیل شود میکشد
شما هم به دنبال راه فرار هستید که کولر را پیدا میکنید و دریچه ی ان را باز کرده و clemente از دریچه فرار حرکت کرده و در را برای شما باز میکند
شما با برادران مزرعه رو به رو می شوید و….
سپس همگی در راه برگشت به مخفیگاه ماشینی پر از غذا پیدا میکنید و …
***منتظر قسمت سوم باشید***
باتشکر
؟
من خیلی این بازی را دوست دارم همون طور که گفنم بهترین داستان بازی های ای او اس است:d البته قبلش باید 3 را بازی کنم
Google