ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
فرهنگ گیمینگ|Gaming Culture
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Esmralda" data-source="post: 3820543" data-attributes="member: 120210"><p>راست میگی. "بیان احساسات و یا ایده به صورت خلاقانه از طریق یک اثر یا اجرا" شاید بهتر باشه. البته اینجوری باید اثر رو معنی کرد که از نظر من میتونه هرچیزی از لباس تا غذا و کتاب و ... باشه. فقط همش بستگی به این داره که چجوری پیاده شده و آیا خلاقانه هست و احساساتی رو میتونه بیان کنه یا نه.</p><p></p><p></p><p></p><p>این کتابی رو که گفتی اصلا نخوندم.</p><p>یادمه ایبرت گفته بود مشکل از همین "گیم" ـه. یعنی چون میشه بازی کرد و برنده شد و باخت نمیشه اون رو هنر دونست. نظر تو چه ؟</p><p></p><p>من شخصا قبول ندارم چون همون بازی و برد و باخت جزوی از تجربه اثر حساب میشه. ایبرت با شطرنج مقایسه کرده بود درحالی که یه بازی ویدیویی و تجربه اون رو نمیشه با شطرنج مقایسه کرد از نظر من. کلا توی خیلی از بازی ها برد و باخت به اون مفهوم معنی نداره و بیشتر بحث progress تو narrative خود بازیه تا برد و باخت به اون مفهوم شطرنجیش.</p><p></p><p></p><p></p><p>منظورت رو میفهمم ولی به صورت کلی نمیتونم قبول کنم. :d پست مدرنیسم مشکلش اینه که راحت میشه ازش سو استفاده کرد و فقط یه چیزی انداخت وسط اسمش رو گذاشت هنر و هرکی هم اعتراضی کنه بگن شما نمیفهمی و مشکل از خودته. یه جورایی مثل جریان لباس جدید پادشاه میمونه. ولی کارای خوبی هم ازش بیرون اومده. البته شاید به این ربط داشته باشه که تو وقتی میگی مثلا مینیمال داری در مورد نقاشی حرف میزنی (اونجور که گفتی این برداشت رو کردم) ولی اولین چیزی که توی ذهن من میاد موسیقیه که مینیمال یکی از سبک ها محبوبمه. وقتی گفتی پست مدرن هم من اول از همه یاد ادبیات و رمان های پست مدرن افتادم برای همین نمیتونم حرفت رو در مورد اینکه چیزه جالبی نیست قبول کنم.</p><p></p><p>ولی در مورد نقاشی و مجسمه و ... که تو گفتی ... از طرفی حرفت رو قبول دارم چون خودمم میبینم تابلو کلا چهار تا خطه و با خودم میگم واقعا چیه این رو شاهکار میدونن، ولی بعدش میترسم و با خودم میگم شاید از کم اطلاعی خودم در ضمینه نقاشی باشه. موسیقی شوئنبرگ با کسی که با موسیقی آشنا نیست ممکنه یه سری نویز حساب بشه ولی من میدونم بالاتر از ایناست. توی نقاشی من کلا چیزی رو مخصوصا توی دوران معاصر دنبال نکردم و اطلاعاتم محدوده. فکر کنم معاصرترین نقاشی که واقعا دوستش دارم Zdzislaw Beksinski باشه که اونم سبکش بیشتر سورئاله.</p><p></p><p></p><p></p><p>این حرف رو قبول دارم. مثل مثال من در مورد چشمه مارسل دوشان. چون برای اولین بار همچین کاری کرده و معنی که میتونه داشته باشه مورد احترامه برای من ولی بعد از اون هرکی رسید از جارودستی و لیوان و میز صندلی هرچی دم دست بود رو گذاشت توی گالری. اینا دیگه خیلی مسخرست.</p><p></p><p></p><p>حسودیم شد شدید :d</p><p></p><p></p><p></p><p>منظورت اینه که اثر باید طوری باشه که خودش بتونه خودش رو توضیح بده دیگه ؟ این رو قبول دارم ولی اگر منظورت اینه که هنرمند باید "خارج از خود اثر" برگرده بگه اینجا منظور من مثلا تاثیر مدیا روی مغز انسان ها بود رو اصلا قبول ندارم.</p><p></p><p>این رو قبول دارم که بعضی از این اثرها انقدر بیمعنیه که میشه هر معنی رو از روش برداشت کرد و این خوب نیست.</p><p></p><p></p><p>مینیمالیسم توی موسیقی هم خوبه. البته همش بستگی داره چجوری پیاده بشه.</p><p></p><p></p><p></p><p>بهتر نیست بگیم مثل این میمونه که توی فیلم دوربین (یا کلا سینماتوگرافی) رو نادیده بگیریم ؟ چون چیزی که فیلم رو فیلم میکنه دوربینه. مثلا Baraka داستانی نداره (البته میشه از ترتیب صحنه ها یه چیزی برداشت کرد) ولی فیلمه در هر حال. اگر دوربین کلا یه جا نشسته باشه، حرکتی نکنه، زوم نکنه، کات هم نکنه یه چیزی تو مایه های تاتر نمیشه تا فیلم ؟</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Esmralda, post: 3820543, member: 120210"] راست میگی. "بیان احساسات و یا ایده به صورت خلاقانه از طریق یک اثر یا اجرا" شاید بهتر باشه. البته اینجوری باید اثر رو معنی کرد که از نظر من میتونه هرچیزی از لباس تا غذا و کتاب و ... باشه. فقط همش بستگی به این داره که چجوری پیاده شده و آیا خلاقانه هست و احساساتی رو میتونه بیان کنه یا نه. این کتابی رو که گفتی اصلا نخوندم. یادمه ایبرت گفته بود مشکل از همین "گیم" ـه. یعنی چون میشه بازی کرد و برنده شد و باخت نمیشه اون رو هنر دونست. نظر تو چه ؟ من شخصا قبول ندارم چون همون بازی و برد و باخت جزوی از تجربه اثر حساب میشه. ایبرت با شطرنج مقایسه کرده بود درحالی که یه بازی ویدیویی و تجربه اون رو نمیشه با شطرنج مقایسه کرد از نظر من. کلا توی خیلی از بازی ها برد و باخت به اون مفهوم معنی نداره و بیشتر بحث progress تو narrative خود بازیه تا برد و باخت به اون مفهوم شطرنجیش. منظورت رو میفهمم ولی به صورت کلی نمیتونم قبول کنم. :d پست مدرنیسم مشکلش اینه که راحت میشه ازش سو استفاده کرد و فقط یه چیزی انداخت وسط اسمش رو گذاشت هنر و هرکی هم اعتراضی کنه بگن شما نمیفهمی و مشکل از خودته. یه جورایی مثل جریان لباس جدید پادشاه میمونه. ولی کارای خوبی هم ازش بیرون اومده. البته شاید به این ربط داشته باشه که تو وقتی میگی مثلا مینیمال داری در مورد نقاشی حرف میزنی (اونجور که گفتی این برداشت رو کردم) ولی اولین چیزی که توی ذهن من میاد موسیقیه که مینیمال یکی از سبک ها محبوبمه. وقتی گفتی پست مدرن هم من اول از همه یاد ادبیات و رمان های پست مدرن افتادم برای همین نمیتونم حرفت رو در مورد اینکه چیزه جالبی نیست قبول کنم. ولی در مورد نقاشی و مجسمه و ... که تو گفتی ... از طرفی حرفت رو قبول دارم چون خودمم میبینم تابلو کلا چهار تا خطه و با خودم میگم واقعا چیه این رو شاهکار میدونن، ولی بعدش میترسم و با خودم میگم شاید از کم اطلاعی خودم در ضمینه نقاشی باشه. موسیقی شوئنبرگ با کسی که با موسیقی آشنا نیست ممکنه یه سری نویز حساب بشه ولی من میدونم بالاتر از ایناست. توی نقاشی من کلا چیزی رو مخصوصا توی دوران معاصر دنبال نکردم و اطلاعاتم محدوده. فکر کنم معاصرترین نقاشی که واقعا دوستش دارم Zdzislaw Beksinski باشه که اونم سبکش بیشتر سورئاله. این حرف رو قبول دارم. مثل مثال من در مورد چشمه مارسل دوشان. چون برای اولین بار همچین کاری کرده و معنی که میتونه داشته باشه مورد احترامه برای من ولی بعد از اون هرکی رسید از جارودستی و لیوان و میز صندلی هرچی دم دست بود رو گذاشت توی گالری. اینا دیگه خیلی مسخرست. حسودیم شد شدید :d منظورت اینه که اثر باید طوری باشه که خودش بتونه خودش رو توضیح بده دیگه ؟ این رو قبول دارم ولی اگر منظورت اینه که هنرمند باید "خارج از خود اثر" برگرده بگه اینجا منظور من مثلا تاثیر مدیا روی مغز انسان ها بود رو اصلا قبول ندارم. این رو قبول دارم که بعضی از این اثرها انقدر بیمعنیه که میشه هر معنی رو از روش برداشت کرد و این خوب نیست. مینیمالیسم توی موسیقی هم خوبه. البته همش بستگی داره چجوری پیاده بشه. بهتر نیست بگیم مثل این میمونه که توی فیلم دوربین (یا کلا سینماتوگرافی) رو نادیده بگیریم ؟ چون چیزی که فیلم رو فیلم میکنه دوربینه. مثلا Baraka داستانی نداره (البته میشه از ترتیب صحنه ها یه چیزی برداشت کرد) ولی فیلمه در هر حال. اگر دوربین کلا یه جا نشسته باشه، حرکتی نکنه، زوم نکنه، کات هم نکنه یه چیزی تو مایه های تاتر نمیشه تا فیلم ؟ [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
فرهنگ گیمینگ|Gaming Culture
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft