ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
داستان بازی spoiler!!!!- Darksiders II
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Kasra-M" data-source="post: 2258954" data-attributes="member: 51738"><p><span style="font-size: 12px"><strong><span style="color: #a52a2a">part 6</span></strong></span></p><p></p><p>_حالا مرگ باید جستجوی خود را برای پیدا کردن اولین تکه شکسته شده عصای آرافل (<strong><span style="color: #800080">rod of arafel</span></strong>) آغاز کند. همچنین آریل از مرگ خواست که در راهش هر زمان که فرشتگانی را در بند آلودگی دید, آنها را از این عذاب راحت کند و بکشد. این یک ماموریت جانبی به حساب می آید. با راهنمایی که اوریل در پیدا کردن تکه اول عصای آرافل به مرگ میدهد, مرگ پس از جستجو اولین تکه عصای آرافل را پیدا میکند. حالا که مرگ اولین تکه را پیدا کرده بایستی پیش اوریل برگردد و بفهمد که او چه چیزی در مورد تکه دوم میداند. مرگ نزد اوریل بازمیگردد.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من یکی از تکه های عصا را پیدا کردم.</p><p><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: احتیاط کن. یه موجوداتی پشت این راهرو کمین کردن که حتی ارتش فرشتگان (Hellguard) هم جرات روبرو شدن با اونها رو نداره.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: و تکه عصا اونجاس؟ آیا اونا پشت این راهروها هستن؟</p><p><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: بله, از میان شهر عبور کن و تو تکه بعدی رو در زیر زمین در یک تونل تحلیه شده و رها شده پیدا خواهی کرد.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: و آخرین تکه رو من کجا میتونم پیدا کنم؟</p><p><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: من نمیدونم. اما عصا خودش یک میل و اراده در انجام کار داره. تو دومین تکه رو پیدا کن, شاید اون (خود عصا) به من جای سومین تکه رو بگه.</p><p></p><p>_اوریل بوسیله قدرت های جادوییش راه ورود را که توسط یک طلسم بسته شده بود باز میکند. حالا مرگ باید دومین تکه عصای آرالفل را پیدا کند و اوریل جای آن را به مرگ نشان میدهد. مرگ به راهش ادامه میدهد تا جایی که با هیولایی به نام<strong><span style="color: #800080"> the noss</span></strong> روبرو میشود.</p><p></p><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/lq591rawtar4ot66eumu.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=lq591rawtar4ot66eumu.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p><p style="text-align: center"> The Noss</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right">_ مرگ با the noss مبارزه میکند و آن را نابود میکند. مرگ به پیشروی ادامه میدهد. با جستجوی بشتر مرگ تکه دوم عصا را هم پیدا میکند. حالا او باید دوباره نزد اوریل بازگردد. او پیش اوریل برمیگردد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: تو دومین تکه رو هم پیدا کردی. من میتونم قدرت اون رو در داخل تو حس کنم! عصا همه قسمتهای خودش رو میخواد. تو باید کر و ناشنوا باشی که فریادها رو نشنوی, اما من میشنوم. سومین تکه درست پشت این راهرو قرار دارد. سومین تکه در منطقه ایست که توسط نیروی تاریکی و سایه به شدت مستحکم شده است.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: ویرانگر (destroyer) خوشحال نخواهد شد زمانی که من عصای آرافل رو ترمیم کنم و دوباره بسازم. ممکنه بهای اون رو جنگجوهای تو (ارتش فرشتگان همراه اوریل یا به عبارتی Hellguard) بپردازن.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: white city (قلمرو اصلی فرشتگان) از ما گرفته شده. و این دنیای ویران بزودی به قبر و گور ما تبدیل خواهد شد. فعلا ما باید با تاریکی بجنگیم تا از نور و روشنایی محافظت کنیم. اگر حرکت و عمل تو به پایان یافتن و انتهای زندگی ما سرعت میده, پس اونو انجام بده.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اوریل, شما میتونید زنده باشید و نفس های آخر ویرانگر (destroyer) رو ببینید.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: موفق باشی سوار کار. تکه آخر در چنگ تو است.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_ اوریل یکبار دیگر با قدرتهای جادویی خود, دالانی را که توسط یک طلسم مسدود شده بود را باز میکند تا مرگ بتواند به مسیرش برای رسیدن به آخرین تکه عصا ادامه دهد. مرگ در راهش دو (2) مرتبه با هیولاهایی noss روبرو میشود و آنها را نابود میکند. سرانجام مرگ آخرین تکه عصا را پیدا میکند و عصا کامل میشود.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/kwfxw5fo4kxc8s92wklf.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=kwfxw5fo4kxc8s92wklf.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">عصای آرافل (<strong><span style="color: #800080">rod of Arafel</span></strong>) کامل میشود</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ دوباره پیش اوریل باز میگردد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: عصای آرافل به صورت کامل ساخته شد.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: من وسوسه شدم که از تو بخوام که خوب از این سلاح استفاده کنی و این جنگ رو معکوس کنی و تغییر بدی. اما من از این میترسم که ویرانگر (<strong><span style="color: #800080">destrpyer</span></strong>) دوباره بخواد اونو بدزده, و از اون در جهت هدف تاریکش استفاده کنه. نه, بهتره تو اونو از این دنیا ببری و در یک مکان امن در دست ارتش فرشتگان (white army) نگهداری کنی. ما مجبوریم اینجا بمونیم تا زمانی که اثری از ارتش hellguard باقی نمونه. (یعنی همه سرانجام کشته بشیم)</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من دوست دارم طرف شما باشم اوریل ....... اما سرنوشت برادر من(war), منو به راه دیگه ای کشونده.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: تو بزرگواری و شرافت خودتو ثابت کردی. یک نوع تقوا و پاکدامنی در تو دیده میشود. اما اگر من برادرت جنگ (war) رو ببینم, او باید برای جرم هایش جواب پس دهد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #008000">(<strong>نکته</strong>: این دیالوگ هم دلیلی دیگر بر اینکه اوریل هنوز war را ندیده است)</span></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اون نمیتونه روی زمین بیاد, و من بخشیده شدن برادرم را خواهم دید.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: تو میخوای چکار کنی سوارکار؟ اما این دنیا (زمین) از دست رفته و نابود شده, و اون نمیتونه ناتموم بمونه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: و Hellguard میخواد چکار کنه اوریل؟ هر شمشیری سرانجام کند میشه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: به همین خاطرمن ادامه میدم. شیاطین و هیولاها بیش از پیش رنج خواهند کشید, وقتی ما از شمشیر استفاده کنیم.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ از اوریل جدا میشود. حالا که عصا به طور کامل سخته شده, مرگ باید به برج مخروطی کریستال پیش <strong><span style="color: #800080">Archon </span></strong>برگردد. مرگ بوسیله پورتال پیش Archon در برج کریستال باز میگردد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: مواظب باش چی آرزو میکنی <span style="color: #800080"><strong>Archon</strong></span>. تو ممکنه اونو بدست بیاری و بهش برسی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: عصای آرافل (<strong><span style="color: #800080">rod of Arafel</span></strong>)! من مدت بسیار زیادی منتظر بودم.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ عصای آرافل را به Archon میدهد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: این احساس ......... حتی مقداری قدرتمندتر از چیزی که من تصور میکردم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: پس تو نباید مشکلی با باز کردن یک راه در شهر خودت داشته باشی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: یک راه؟ من تمام قلمرو را پاک خواهم کرد. من سایه ها و تاریکی را پاک خواهم کرد ........ بوسیله روشنایی و نور مقدس! (Holly light)</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_Archon از قدرت عصای آرافل استفاده میکند و قلمرو را از تاریکی و آلودگی پاک میکند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: اگر تو میخوای به قلعه نظامی برسی (citadel), به بال نیاز خواهی داشت.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_Archon سوت میزند و یک هیولای پرنده به نام گریفون (Gryphon) را احضار میکند. مرگ بر روی پشت هیولای پرنده سوار میشود.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: دنبال <strong><span style="color: #800080">scribe </span></strong>باستانی بگرد, اون هنوز در ویرانه ها سرگردان هست. اون میتونه به تو در پایان دادن ماموریتت کمک کنه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #008000"></span></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #008000">(<strong>نکته</strong>: Jamaerah The Scribe یک نویسنده و کاتب در قلعه نظامی عاج فیل (Ivory Citadel) بود. اما او در قلمرو Lostlight بوسیله آلودگی تسخیر شد.)</span></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/w5mdcgcv3of66wyn5aj6.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=w5mdcgcv3of66wyn5aj6.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">مرگ بر روی گریفون پرنده در آسمان lostlight</p> <p style="text-align: center"></p></p> <p style="text-align: center"></p><p style="text-align: right"> _مرگ روی پشت گریفون در آسمان به پرواز در می آید. حالا مرگ باید خود را به قلعه عاج فیل (Ivory Citadel) برساند و از <strong><span style="color: #800080">scribe </span></strong>برای پیدا کردن جای کلید کمک بگیرد. مرگ خود را به ورودی قلعه میرساند. مرگ وارد قلعه فرشتگان میشود تا <strong><span style="color: #800080">scribe </span></strong> را پیدا کند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">راوی (در صورت لود بازی)</span>: تا این لحظه از سفر, مرگ سفر کرد (به زمین), و بازهم آلودگی را مشاهده کرد. نور و روشنایی و ارتش Hellguard هر دو از دست رفته بودند. اما دانش و معرفت درخشان عصای آرافل در داخل تاریکی درخشید و راه پیش رو را برای همیشه پاک کرد.</p> <p style="text-align: right"></p> </p><p></p><p>_مرگ جستجویش را برای یافتن <strong><span style="color: #800080">scribe </span></strong> در قلعه آغاز میکند. در داخل قلعه فرشته های آلوده شده پرسه میزنند. با پیشروی بیشتر در قلعه, مرگ به یک توانایی جدید به نام <strong><span style="color: #800080">Voidwalker </span></strong>دست پیدا میکند. این توانایی به مرگ این امکان را میدهد که بر روی سطوح خاصی (سطوحی با خطوطی آبی رنگ) پورتال هایی را ایجاد کند و بتواند به سرعت از یک پورتال در یک مکان به پورتالی دیگر در مکانی دیگر منتقل شد. (چیزی شبیه به بازی portal)</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/wxf8of5rgaur0flq7e1u.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=wxf8of5rgaur0flq7e1u.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">توانایی Voidwalker</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right">_مرگ بعد از جستجوی بسیار و عبور از مناطق مختلف قلعه سرانجام jamaerah the scribe (معنی لغت scribe کتابت و نوشتن کتاب یا نویسنده میباشد) را پیدا میکند. در حال حاضر scribe توسط آلودگی تسخیر شده است.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">scribe: مرگ تو نزدیک است. با من روبرو شو جمع کننده ارواح! (کلاً کلمه reaper یکی از القاب مرگ میباشد)</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/r3riqxaj4feyxc099vk6.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=r3riqxaj4feyxc099vk6.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">jamaerah the scribe</p> <p style="text-align: center"></p></p> <p style="text-align: center"></p><p style="text-align: right"> _ مرگ و scribe وارد مبارزه میشوند. سرانجام مرگ, scribe را از پا در می آورد و او را تسلیم خود میکند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ: </span>کلید کجاست؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">scribe</span>: سوارکار, منو ببخش!</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ برای اینکه scribe را به حرف بیاورد با سلاحش محکم گردن او را میگیرد و تحت فشار بیشتر قرار میدهد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اون (کلید) کجاست؟!</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">scribe</span>: خواهش میکنم! من همه چیز رو به تو خواهم گفت!</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ سلاحش را از روی گردن scribe برمیدارد تا او حرف بزند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">scribe</span>: اون ...... یک هرج و مرج و بی نظمی بود. حتی بیشتر نجیب زاده های بین ما هم تسلیم اون (آلودگی) شدند و شعور و هویت خود رو از دست دادن, و شمشیر خود را بیرون کشیدند. این اتفاقی بود که برای Archon افتاد. این اتفاق برای من هم افتاد.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: <strong><span style="color: #800080">Archon</span></strong></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">scribe</span>: این بخاطر اون حوضچه لعنتی بود. به این خاطر استفاده از آن ممنوع شد. هر چیزی که اون (Archon) در داخل حوضچه دیده بود, باعث شد عقل و ذهنش رو از دست بده. آلودگی بخاطر اون (Archon) گسترش پیدا کرد. اون با وجود اینکه ادعا میکرد پاک و نمیز است, شهر رو به یک کشتارگاه تبدیل کرد! سرانجام, Archon به برج مخروطی کریستال (<strong><span style="color: #800080">crystal spire</span></strong>) گریخت. اون کلید رو هم با خودش برد.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: Archon تو رو scribe (کاتب, نویسنده) خطاب کرد.</p> <p style="text-align: right"></p> </p><p><span style="color: #ff0000">scribe</span>: من jamaerah هستم. یه زمانی من در اینجا, در قلعه عاج فیل, رئیس دفترخانه و نوشته ها بودم. من هر چیزی رو از گذشته, حال و هر تغییری رو در آینده ثبت و ضبط میکردم. این برای من یک بصیرت و پیش بینی آینده بود. با فهمیدن و نگاه کردن در داخل چشمان دیگران ........ این یک موهبت و هدیه بود که تعداد اندکی از فرشته ها میتوانستند آن را تحمل کنند. حتی Helguard (ارتش فرشتگان) هم رازها و اسرار خود را دارد. Archon میخواست این اسرار را بفهمد ......... اما او چیزهای بسیار زیادی را فهمید.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: آلودگی همه این کارها را انجام داد؟</p><p><span style="color: #ff0000">scribe</span>: نه, یک نبرد و پیکار وجود داشت ...... که من هنوز هم میتونم اون رو ببینم ........ Archon در مقابل گروه های آلوده شده ایستاد و جنگید. اثرات او شهر را در هم شکست. دعا کن, چون اگر او در آینده تو باشد, تو راحت تر از سنگ میتوانی سفر کنی.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: Archon چطور میتونه آلوده شده باشه؟</p><p><span style="color: #ff0000">scribe</span>: بعضی چیزهای تاریک درون او ریشه دوانده است. و از او مثل یک عروسک خیمه شب بازی استفاده میکند تا تنفر و نفرت سیاه و تاریک را گسترش دهد.</p><p></p><p>_پس داستان اینطور پیش رفت که مرگ scribe را شکست داد. اما بعد از اینکه از جان scribe گذشت متوجه شد که Archon به او دروغ گفته است و کلید در دستان خود Archon میباشد. حالا مرگ باید به برج مخروطی کریستال باز گردد و کلید را از Archon در حالی که آلوده شده, بگیرد. مرگ به برج کریستال نزد Archon باز میگردد.</p><p></p><p>_ما تصویر Archon را میبینیم در حالی که به درون حوضچه نگاه میکند. درون حوضچه ویرانگر (یا همان abaddon) در فرم شیطانیش دیده میشود.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">Archon</span>: نه!</p><p></p><p>_سپس Archon متوجه حضور مرگ میشود.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: کلید Archon. من میدونم که تو اونو داری.</p><p><span style="color: #ff0000">Archon</span>: اون .... متعلق به ...... منه! حتی در حالیکه اون از من خواسته ...... من نمیتونم کلید رو نابود کنم. مطمئناً تو میفهمی و درک میکنی سوار کار. من کاری رو انجام میدم که مجبور به انجام اون هستم!</p><p></p><p>_تصویر تغییر میکند و ما تصاویر کمیک مانندی را میبینیم و <strong><span style="color: #800080">Archon </span></strong>روی آنها صحبت میکند.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">Archon</span>: دروازه ارواح ( well of souls) باز شد ..... از کلید محافظت شد ..... در مقابل خواسته هایی که آنها داشتند ..... و همچنین از تو.</p><p></p><p>_دوباره تصویر به Archon باز میگردد.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">Archon</span>: تنها من میتونم کلید رو داشته باشم!</p><p></p><p>_Archon بوسیله قدرت جادویی اش ضربه ای به مرگ وارد میکند و مرگ را به ده ها متر آن طرف تر پرتاب میکند. مرگ و Archon وارد مبارزه با یکدیگر میشوند.</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/rrdiopdytnra9y61p803.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=rrdiopdytnra9y61p803.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">مرگ در مقابل Archon </p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ پس یک مبارزه نسبتا سخت, Archon را نابود میکند و کلید فرشته (Angel key) را بدست می آورد. حالا مرگ باید نزد crowfather برگردد تا بفهمد قدم بعدیش برای رسیدن به دروازه ارواح (well of souls) چیست. مرگ پیش crowfather در منطقه درخت زندگی بازمیگردد. </p> <p style="text-align: right"></p> </p><p></p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من کلید فرشته رو حالا دارم.</p><p><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: پس وظیفه و ماموریت تو به پایانش نزدیک شده. مرگ, من میتونم مسیر رو باز کنم, ولی تو باید کلید دیگه رو پیدا کنی.</p><p><span style="color: #ff0000"> مرگ</span>: کلید شیطانی (<strong><span style="color: #800080">Demon key</span></strong>).</p><p><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: بله, محکم قدم بردار, در اونجا چیزی به جز سایه و تاریکی وجود نداره. من همیجا در منطقه درخت زندگی میمونم. تو در انجام ماموریتت به من نیاز خواهی داشت.</p><p></p><p>_پس همانطور که crowfather گفت, مرگ برای پیدا کردن کلید دیگر کلید که کلید شیطانی نام دارد, بایستی به منطقه ای به نام لبه سایه یا تاریکی برود (<strong><span style="color: #800080">shadow's edge</span></strong>). مرگ بوسیله پورتالی که crowfather ایجاد کرده بود به دنیا و قلمروی <strong><span style="color: #800080">shadow's edge</span></strong> وارد میشود. حالا مرگ باید جستجو کند و بفهمد که چه کسی یا چه چیزی در shadow's edge اقامت دارد تا از این طریق, راهی برای بدست آوردن کلید شیطانی پیدا کند. shadow's edge محل اقامت شیاطین میباشد و همچنین سامائل در اینجا اقامت دارد.</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <p style="text-align: center"> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/xyth902v3xbenjzjkw.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=xyth902v3xbenjzjkw.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center"></p> </p></p> <p style="text-align: center">shadow's edge</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right">_مرگ با کمی پیشروی دوباره crowfather را اینبار در قلمرو shadow's edge ملاقات میکند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: به <strong><span style="color: #800080">shadow's edge</span></strong> (لبه تاریکی یا سایه) خوش اومدی سوارکار. حالا, دنبال کلاغ هرجایی که میره, برو ....... وگرنه برادر تو از از بین میره!</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این مکان به نظر آشنا میاد.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: این مکان همانطوری هست که باید باشد. اینجا بازتاب و انعکاس تاریکی برج مخروطی کریستال میباشد. قلمرویی که بر خلاف قلمرو فرشتگان, مکان هیولاها و شیاطین میباشد. مواظب و هوشیار باش. اما آلودگی تیزبینی درونی اونا رو تغییر داده. و چیزی که اونا در اینجا دیدن, اونا رو نابود کرد.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: در مورد کلید چی؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: اون در اختیار و مالکیت یک ارباب و استاد نیرومند قرار داره.</p> <p style="text-align: right"></p> </p><p></p><p>_مرگ با کمی پیشروی در منطقه با Ostegoth روبرو میشود. Ostegoth هانطور که گفته شد یک تاجر میباشد که سری شبیه به قوچ دارد.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: به قلمرو تاریکی خوش اومدی سوارکار.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: شرط میبندم که تو منو دنبال میکنی .....</p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: به هیچ وجه جور درنمیاد که من تو رو دنبال کنم. من به اینجا اومدم تا از سکه های شیاطین و هیولاها سهمی داشته باشم, و تو به اینجا اومدی تا از ارواح اونا سهمی داشته باشی. (یعنی اونارو بکشی) آیا ما خیلی با هم فرق میکنیم؟</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من در جستجوی یک کلید هستم.</p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: البته که دنبال کلید هستی. سامائل (<strong><span style="color: #800080">Samael</span></strong>) در سرداب های زیر قسمت <strong><span style="color: #800080">Black stone</span></strong> (سنگ سیاه) تعدادی چیز شگفت انگیز نگه داشته. من برای تجارت به اینجا اومدم, برای هر چیز کمی که اون میتونه با من قسمت کنه. اما من از این میترسم که همه چیز خوب پیش نره. سامائل هرگز نمیخواست که سرزمینش انقدر در سراشیبی نیستی و نابودی قرار بگیره. از چیزی و کسی که روی تخت پادشاهی سامائل میبینی, دوری کن و بر حذر باش. همه شایعات که از اون گرداب (گرداب زرد زنگ روی آسمان) به بیرون درز میکنن, از یک ملکه دیوانه میگن, <strong><span style="color: #800080">Lilith</span></strong> (تلفظ میشود لی لی), کسی که هنوز به حکومت و قلمرو چسبیده و وفادار مونده .....</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>:<strong><span style="color: #800080">Lilith</span></strong>! چرا من سورپرایز و متعجب نشدم؟ زمانیکه من با ارتش نفیلیم میجنگیدم, سامائل اونجا بود.</p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: شک نکن که با علاقه زیاد تماشا میکرده. سامائل شیطانی یک بازی برای خودش ترتیب داده و ساخته, و ما پیاده نظام ها و گروگان های اون هستیم.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من در مورد این مکان شنیدم, <strong><span style="color: #800080">black stone</span></strong> (سنگ سیاه).</p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: بله, تخت پادشاهی سامائل, خون نجیب زاده, سرگردان های خونین (red wanderer), اون تعداد زیادی اسم داشته, در حالی که یک خونه داشته. (منظور از خانه همان black stone و مقر فرماندهی سابق سامائل میباشد)</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چیز زیادی باقی نمونده ...... </p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: آلودگی black stone رو در خود بلعید, همانطور که دنیاهای بیشماری رو بلعید, همانطور که اون forge lands رو خواهد بلعید, undead plains (معنی لغوی این دنیا: دشت های فنا ناپذیر یا میدان های نبرد فنا ناپذیر) رو, و حتی زمین رو.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این آلودگی, دنبال چیه؟</p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: پایان دادن به وجود و هستی خودش. و در این مکان, تنها نیستی و نابودی وجود دارد.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: و چطور ما میتونیم با اون بجنگیم؟</p><p><span style="color: #ff0000">Ostegoth</span>: ما نمیتونیم. تعادل و بالانس پر ارزش و گرانبهای تو تنها به باقی موندن اون کمک میکنه. اما من از کجا باید بدونم ....... من تنها یک تاجر ساده هستم.</p><p></p><p>_مرگ از Ostegoth فعلا جدا میشود. مرگ میفهمد در حال حاضر سامائل رفته و ناپدید شده است. حالا Lilith در black stone باقی مانده است. پس مرگ باید او را پیدا کند و در مورد محل کلید از او سوال کند. مرگ وارد محل black stone میشود.</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/uv34ojm3qsvyiwbelgny.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=uv34ojm3qsvyiwbelgny.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">black stone</p> <p style="text-align: center"></p></p> <p style="text-align: center"></p><p style="text-align: right">_مرگ در <span style="color: #800080"><strong>black stone</strong></span> پیشروی میکند. در یکی از قسمتها به یکباره کلاغ همراه مرگ که dust نام دارد شروع به قار قار کردن میکند و بلافاصله بعد از آن مرگ مورد حمله یک هیولا قرار میگیرد, اما مرگ از فورم شیطانی (reaper form) خود استفاده میکند و هیولا را با یک ضربه داس نابود میکند. کلاغ هم روی لاشه هیولا مینشیند تا دلی از غذا در بیاورد. مرگ رو به کلاغ میگوید:</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">مرگ: ممنون از هشداری که دادی.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ که میداند <strong><span style="color: #800080">Lilith</span></strong> (تلفظ میشود لی لی) در همان نزدیکی ها می باشد, میگوید:</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: حالا میتونی بیای بیرون <strong><span style="color: #800080">Lilith</span></strong>.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_ و سپس <strong><span style="color: #800080">Lilith</span></strong> خود را نشان میدهد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: تو منو سرزنش میکنی بخاط اینکه مخفی شده بودم؟ تو مرگ (death) هستی. هر جایی که تو قدم میزاری, کسی اونجا امنیت نداره, البته نه برای مادرت (منظور خودش).</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=ojcwjnqqkl0p3oygwzul.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /> </p> <p style="text-align: center"><strong><span style="color: #800080">Lilith</span></strong></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: تو مادر من نیستی.</p> <p style="text-align: right"><strong><span style="color: #0000ff"></span></strong></p> <p style="text-align: right"><strong><span style="color: #0000ff">(</span><span style="color: #0000cd">نکته مهم</span><span style="color: #0000FF">:</span><span style="color: #800080">Lilith </span><span style="color: #008000">از نژاد شیاطین (demon) میباشد و پیوستگی زیادی به جهنمیان از جمله لوسیفر (شیطان) و سامائل دارد. او کسی بود که با ترکیب کردن و در هم آمیختن غبار و خاک وجودی شیاطین و فرشتگان اولین نفر از نژاد نفیلیم را که absalom نام داشت به وجود آورد. دیگر اعضای نژاد نفیلیم که شامل سوارهای آخر و زمانی هم میشود از absalom شکل گرفتند و به وجود آمدند. پس Lilith به نوعی مادر death , absalom و همه افراد کشته شده نژاد نفیلیم به حساب می آید</span><span style="color: #0000ff">)</span></strong></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: آیا این من نبودم که absalom را از در هم آمیختن خاک و غبار فرشتگان و شیاطین خلق کردم؟ و اینطور نبود که از اولین نفیلیمی, بقیه شکل گرفتند؟ سوارکار, آنها برادران تو بودند. در حالی که زمانی که سوار ها داشتند ارتش نفیلیم را قتل عام میکردند, تو تنها کاری که کردی این بود که افسوس و پشیمانی خود را نشان دادی. </p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_ Lilith به ارواح حکاکی شده روی قفسه سینه مرگ اشاره میکند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: چرا تو با توجه به دستور داده شده شورا, طلسم (همان طلسمی که ارواح نفیلیم را در ود جای داده) رو در abyss (همانطور که قبلا گفته شد abyss به دنیای زیرین اتلاق میشود, مکانی بین سه دنیای بهشت, جهنم و زمین) ننداختی؟ چرا این ارواح رو نگه داشتی؟ مگر برای اینکه یک روز, گناهی رو که انجام دادی تلافی کنی؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: (فریاد میزند) گناه من؟! این آلودگی بخاطر absalom بوجود اومد! اون ( آلودگی) مثل یک جریان سیاه رنگ, بخاطر اون (absalom) بالا اومد و طغیان کرد. و تو مادر, باید کمک کنی تا اونو متوقف کنم! کلید شیطانی کجاست؟!</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: بوسیله سامائل نگهداری میشد, اما حالا اون رفته و کلید ناپدید شده. اه .... نگران نباش فرزندم. گناه ممکنه زمانی تلافی و جبران بشه.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_Lilith توانایی و قدرت <strong><span style="color: #800080">phaswalker</span></strong> را به مرگ میدهد. مرگ با این توانایی میتواند یک شکاف در حال و گذشته ایجاد کند و با این کار میتواند در زمان سفر کند. <strong><span style="color: #800080">phaswalker</span></strong> وظیفه قدرت Voidwalker را هم انجام میدهد و میتواند پرتال های انتقالی را در جایگاه های گرد آبی رنگ بسازد. از این رو <strong><span style="color: #800080">phaswalker</span></strong> یک ورژن بالاتر از Voidwalker میباشد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: بوسیله این توانایی, تو میتونی به قلعه سامائل در گذشته قبل از سقوطش برگردی ...... و کلید شیطانی رو پیدا کنی. من تنها از تو میخوام زمانی که به دروازه ارواح (well of souls) رسیدی, به ندای قلبت پاسخ بدی ..... و نفیلیم رو احیا و زنده کنی.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ دوباره با Lilith صحبت میکند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: تو هنوز به من نگفتی که من کجا میتونم کلید رو پیدا کنم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: من در تخت خواب با سامائل سهیم بودم, نه در راز ها و اسرار اون!!! اگر تو کلید رو میخوای, باید با خودش صحبت کنی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چه چیزی تو رو به قلمرو سامائل کشونده؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: من در گذشته از نظر فدرت ضعیف و بی تجربه بودم و هیچ شیطانی در هر قلمرویی نمیتونه با سامائل زورآزمایی و رقابت کنه. اون میتونست به همه ما حکمرانی کنه, اما حالا اون رفته, و سرنوشت یکبار دیگه به فرزندان من واگذار شده. نفیلیم رو برگردون, و بعدش همه مخلوقات مال تو خواهند شد.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اما به چه قیمتی؟ من باورم نمیشه که سامائل به این سادگی ناپدید شده باشه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Lilith</span>: مرگ, عشق من, تو مقدار خیلی کمی در مورد قلمروهای شیطانی و دوزخ میدونی. یک دستور و حکم جدید رسیده , که بر پایه سقوط و نابودی انسان ها بنا و ساخته شده. هر هیولا و شیطانی برای قدرت رقابت میکنه. اگر سامائل از بین رفته, او تنها شخص نیست.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ از Lilith جدا میشود. مرگ فهمید که سامائل در گذشته از کلید نگهداری میکرده. پس مرگ بایستی به کمک توانایی <strong><span style="color: #800080">phaswalker</span></strong> به گذشته سفر کند و کلید را بدست آورد. البته تنها در مکانهایی میتوان از این قدرت استفاده کرد که جایگاه دایره ای شکل و سبز رنگ برای فعال سازی توانایی <strong><span style="color: #800080">phaswalker</span></strong> وجود داشته باشد. مرگ خود را به یکی از این جایگاههای سبز رنگ فعال سازی توانایی <strong><span style="color: #800080">phaswalker</span></strong> میرساند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/3xeq1thz8iyr68v0su3.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=3xeq1thz8iyr68v0su3.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">جایگاههای سبز رنگ فعال سازی توانایی phaswalker</p> <p style="text-align: center"></p></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p><p></p><p>_مرگ با استفاده از قدرت phaswalker موفق میشود در زمان به گذشته قلعه black stone برود. قسمتهایی که تخریب شده بودند دوباره به شکل اول خود در گذشته باز میگردند. حالا مرگ در گذشته black stone قرار دارد.</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/0riotkczwy4z6nbhum51.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=0riotkczwy4z6nbhum51.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">black stone در گذشته</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><strong><a href="http://forum.bazicenter.com/thread67226/page6/"><span style="color: #ff0000"> part 7 در این صفحه میباشد. برای مشاهده کلیک کنید.</span></a></strong></p> <p style="text-align: right"></p></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Kasra-M, post: 2258954, member: 51738"] [SIZE=3][B][COLOR=#a52a2a]part 6[/COLOR][/B][/SIZE] _حالا مرگ باید جستجوی خود را برای پیدا کردن اولین تکه شکسته شده عصای آرافل ([B][COLOR=#800080]rod of arafel[/COLOR][/B]) آغاز کند. همچنین آریل از مرگ خواست که در راهش هر زمان که فرشتگانی را در بند آلودگی دید, آنها را از این عذاب راحت کند و بکشد. این یک ماموریت جانبی به حساب می آید. با راهنمایی که اوریل در پیدا کردن تکه اول عصای آرافل به مرگ میدهد, مرگ پس از جستجو اولین تکه عصای آرافل را پیدا میکند. حالا که مرگ اولین تکه را پیدا کرده بایستی پیش اوریل برگردد و بفهمد که او چه چیزی در مورد تکه دوم میداند. مرگ نزد اوریل بازمیگردد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من یکی از تکه های عصا را پیدا کردم. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: احتیاط کن. یه موجوداتی پشت این راهرو کمین کردن که حتی ارتش فرشتگان (Hellguard) هم جرات روبرو شدن با اونها رو نداره. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: و تکه عصا اونجاس؟ آیا اونا پشت این راهروها هستن؟ [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: بله, از میان شهر عبور کن و تو تکه بعدی رو در زیر زمین در یک تونل تحلیه شده و رها شده پیدا خواهی کرد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: و آخرین تکه رو من کجا میتونم پیدا کنم؟ [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: من نمیدونم. اما عصا خودش یک میل و اراده در انجام کار داره. تو دومین تکه رو پیدا کن, شاید اون (خود عصا) به من جای سومین تکه رو بگه. _اوریل بوسیله قدرت های جادوییش راه ورود را که توسط یک طلسم بسته شده بود باز میکند. حالا مرگ باید دومین تکه عصای آرالفل را پیدا کند و اوریل جای آن را به مرگ نشان میدهد. مرگ به راهش ادامه میدهد تا جایی که با هیولایی به نام[B][COLOR=#800080] the noss[/COLOR][/B] روبرو میشود. [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/lq591rawtar4ot66eumu.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=lq591rawtar4ot66eumu.jpg[/IMG][/URL] [CENTER] The Noss [/CENTER] [RIGHT]_ مرگ با the noss مبارزه میکند و آن را نابود میکند. مرگ به پیشروی ادامه میدهد. با جستجوی بشتر مرگ تکه دوم عصا را هم پیدا میکند. حالا او باید دوباره نزد اوریل بازگردد. او پیش اوریل برمیگردد. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: تو دومین تکه رو هم پیدا کردی. من میتونم قدرت اون رو در داخل تو حس کنم! عصا همه قسمتهای خودش رو میخواد. تو باید کر و ناشنوا باشی که فریادها رو نشنوی, اما من میشنوم. سومین تکه درست پشت این راهرو قرار دارد. سومین تکه در منطقه ایست که توسط نیروی تاریکی و سایه به شدت مستحکم شده است. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: ویرانگر (destroyer) خوشحال نخواهد شد زمانی که من عصای آرافل رو ترمیم کنم و دوباره بسازم. ممکنه بهای اون رو جنگجوهای تو (ارتش فرشتگان همراه اوریل یا به عبارتی Hellguard) بپردازن. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: white city (قلمرو اصلی فرشتگان) از ما گرفته شده. و این دنیای ویران بزودی به قبر و گور ما تبدیل خواهد شد. فعلا ما باید با تاریکی بجنگیم تا از نور و روشنایی محافظت کنیم. اگر حرکت و عمل تو به پایان یافتن و انتهای زندگی ما سرعت میده, پس اونو انجام بده. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اوریل, شما میتونید زنده باشید و نفس های آخر ویرانگر (destroyer) رو ببینید. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: موفق باشی سوار کار. تکه آخر در چنگ تو است. _ اوریل یکبار دیگر با قدرتهای جادویی خود, دالانی را که توسط یک طلسم مسدود شده بود را باز میکند تا مرگ بتواند به مسیرش برای رسیدن به آخرین تکه عصا ادامه دهد. مرگ در راهش دو (2) مرتبه با هیولاهایی noss روبرو میشود و آنها را نابود میکند. سرانجام مرگ آخرین تکه عصا را پیدا میکند و عصا کامل میشود. [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/kwfxw5fo4kxc8s92wklf.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=kwfxw5fo4kxc8s92wklf.jpg[/IMG][/URL] عصای آرافل ([B][COLOR=#800080]rod of Arafel[/COLOR][/B]) کامل میشود [/CENTER] [RIGHT] _مرگ دوباره پیش اوریل باز میگردد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: عصای آرافل به صورت کامل ساخته شد. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: من وسوسه شدم که از تو بخوام که خوب از این سلاح استفاده کنی و این جنگ رو معکوس کنی و تغییر بدی. اما من از این میترسم که ویرانگر ([B][COLOR=#800080]destrpyer[/COLOR][/B]) دوباره بخواد اونو بدزده, و از اون در جهت هدف تاریکش استفاده کنه. نه, بهتره تو اونو از این دنیا ببری و در یک مکان امن در دست ارتش فرشتگان (white army) نگهداری کنی. ما مجبوریم اینجا بمونیم تا زمانی که اثری از ارتش hellguard باقی نمونه. (یعنی همه سرانجام کشته بشیم) [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من دوست دارم طرف شما باشم اوریل ....... اما سرنوشت برادر من(war), منو به راه دیگه ای کشونده. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: تو بزرگواری و شرافت خودتو ثابت کردی. یک نوع تقوا و پاکدامنی در تو دیده میشود. اما اگر من برادرت جنگ (war) رو ببینم, او باید برای جرم هایش جواب پس دهد. [COLOR=#008000]([B]نکته[/B]: این دیالوگ هم دلیلی دیگر بر اینکه اوریل هنوز war را ندیده است)[/COLOR] [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اون نمیتونه روی زمین بیاد, و من بخشیده شدن برادرم را خواهم دید. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: تو میخوای چکار کنی سوارکار؟ اما این دنیا (زمین) از دست رفته و نابود شده, و اون نمیتونه ناتموم بمونه. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: و Hellguard میخواد چکار کنه اوریل؟ هر شمشیری سرانجام کند میشه. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: به همین خاطرمن ادامه میدم. شیاطین و هیولاها بیش از پیش رنج خواهند کشید, وقتی ما از شمشیر استفاده کنیم. _مرگ از اوریل جدا میشود. حالا که عصا به طور کامل سخته شده, مرگ باید به برج مخروطی کریستال پیش [B][COLOR=#800080]Archon [/COLOR][/B]برگردد. مرگ بوسیله پورتال پیش Archon در برج کریستال باز میگردد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: مواظب باش چی آرزو میکنی [COLOR=#800080][B]Archon[/B][/COLOR]. تو ممکنه اونو بدست بیاری و بهش برسی. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: عصای آرافل ([B][COLOR=#800080]rod of Arafel[/COLOR][/B])! من مدت بسیار زیادی منتظر بودم. _مرگ عصای آرافل را به Archon میدهد. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: این احساس ......... حتی مقداری قدرتمندتر از چیزی که من تصور میکردم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: پس تو نباید مشکلی با باز کردن یک راه در شهر خودت داشته باشی. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: یک راه؟ من تمام قلمرو را پاک خواهم کرد. من سایه ها و تاریکی را پاک خواهم کرد ........ بوسیله روشنایی و نور مقدس! (Holly light) _Archon از قدرت عصای آرافل استفاده میکند و قلمرو را از تاریکی و آلودگی پاک میکند. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: اگر تو میخوای به قلعه نظامی برسی (citadel), به بال نیاز خواهی داشت. _Archon سوت میزند و یک هیولای پرنده به نام گریفون (Gryphon) را احضار میکند. مرگ بر روی پشت هیولای پرنده سوار میشود. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: دنبال [B][COLOR=#800080]scribe [/COLOR][/B]باستانی بگرد, اون هنوز در ویرانه ها سرگردان هست. اون میتونه به تو در پایان دادن ماموریتت کمک کنه. [COLOR=#008000] ([B]نکته[/B]: Jamaerah The Scribe یک نویسنده و کاتب در قلعه نظامی عاج فیل (Ivory Citadel) بود. اما او در قلمرو Lostlight بوسیله آلودگی تسخیر شد.)[/COLOR] [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/w5mdcgcv3of66wyn5aj6.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=w5mdcgcv3of66wyn5aj6.jpg[/IMG][/URL] مرگ بر روی گریفون پرنده در آسمان lostlight [/CENTER] [RIGHT] _مرگ روی پشت گریفون در آسمان به پرواز در می آید. حالا مرگ باید خود را به قلعه عاج فیل (Ivory Citadel) برساند و از [B][COLOR=#800080]scribe [/COLOR][/B]برای پیدا کردن جای کلید کمک بگیرد. مرگ خود را به ورودی قلعه میرساند. مرگ وارد قلعه فرشتگان میشود تا [B][COLOR=#800080]scribe [/COLOR][/B] را پیدا کند. [COLOR=#ff0000]راوی (در صورت لود بازی)[/COLOR]: تا این لحظه از سفر, مرگ سفر کرد (به زمین), و بازهم آلودگی را مشاهده کرد. نور و روشنایی و ارتش Hellguard هر دو از دست رفته بودند. اما دانش و معرفت درخشان عصای آرافل در داخل تاریکی درخشید و راه پیش رو را برای همیشه پاک کرد. [/RIGHT] [/CENTER] _مرگ جستجویش را برای یافتن [B][COLOR=#800080]scribe [/COLOR][/B] در قلعه آغاز میکند. در داخل قلعه فرشته های آلوده شده پرسه میزنند. با پیشروی بیشتر در قلعه, مرگ به یک توانایی جدید به نام [B][COLOR=#800080]Voidwalker [/COLOR][/B]دست پیدا میکند. این توانایی به مرگ این امکان را میدهد که بر روی سطوح خاصی (سطوحی با خطوطی آبی رنگ) پورتال هایی را ایجاد کند و بتواند به سرعت از یک پورتال در یک مکان به پورتالی دیگر در مکانی دیگر منتقل شد. (چیزی شبیه به بازی portal) [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/wxf8of5rgaur0flq7e1u.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=wxf8of5rgaur0flq7e1u.jpg[/IMG][/URL] توانایی Voidwalker [/CENTER] [RIGHT]_مرگ بعد از جستجوی بسیار و عبور از مناطق مختلف قلعه سرانجام jamaerah the scribe (معنی لغت scribe کتابت و نوشتن کتاب یا نویسنده میباشد) را پیدا میکند. در حال حاضر scribe توسط آلودگی تسخیر شده است. scribe: مرگ تو نزدیک است. با من روبرو شو جمع کننده ارواح! (کلاً کلمه reaper یکی از القاب مرگ میباشد) [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/r3riqxaj4feyxc099vk6.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=r3riqxaj4feyxc099vk6.jpg[/IMG][/URL] jamaerah the scribe [/CENTER] [RIGHT] _ مرگ و scribe وارد مبارزه میشوند. سرانجام مرگ, scribe را از پا در می آورد و او را تسلیم خود میکند. [COLOR=#ff0000]مرگ: [/COLOR]کلید کجاست؟ [COLOR=#ff0000]scribe[/COLOR]: سوارکار, منو ببخش! _مرگ برای اینکه scribe را به حرف بیاورد با سلاحش محکم گردن او را میگیرد و تحت فشار بیشتر قرار میدهد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اون (کلید) کجاست؟! [COLOR=#ff0000]scribe[/COLOR]: خواهش میکنم! من همه چیز رو به تو خواهم گفت! _مرگ سلاحش را از روی گردن scribe برمیدارد تا او حرف بزند. [COLOR=#ff0000]scribe[/COLOR]: اون ...... یک هرج و مرج و بی نظمی بود. حتی بیشتر نجیب زاده های بین ما هم تسلیم اون (آلودگی) شدند و شعور و هویت خود رو از دست دادن, و شمشیر خود را بیرون کشیدند. این اتفاقی بود که برای Archon افتاد. این اتفاق برای من هم افتاد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: [B][COLOR=#800080]Archon[/COLOR][/B] [COLOR=#ff0000]scribe[/COLOR]: این بخاطر اون حوضچه لعنتی بود. به این خاطر استفاده از آن ممنوع شد. هر چیزی که اون (Archon) در داخل حوضچه دیده بود, باعث شد عقل و ذهنش رو از دست بده. آلودگی بخاطر اون (Archon) گسترش پیدا کرد. اون با وجود اینکه ادعا میکرد پاک و نمیز است, شهر رو به یک کشتارگاه تبدیل کرد! سرانجام, Archon به برج مخروطی کریستال ([B][COLOR=#800080]crystal spire[/COLOR][/B]) گریخت. اون کلید رو هم با خودش برد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: Archon تو رو scribe (کاتب, نویسنده) خطاب کرد. [/RIGHT] [/CENTER] [COLOR=#ff0000]scribe[/COLOR]: من jamaerah هستم. یه زمانی من در اینجا, در قلعه عاج فیل, رئیس دفترخانه و نوشته ها بودم. من هر چیزی رو از گذشته, حال و هر تغییری رو در آینده ثبت و ضبط میکردم. این برای من یک بصیرت و پیش بینی آینده بود. با فهمیدن و نگاه کردن در داخل چشمان دیگران ........ این یک موهبت و هدیه بود که تعداد اندکی از فرشته ها میتوانستند آن را تحمل کنند. حتی Helguard (ارتش فرشتگان) هم رازها و اسرار خود را دارد. Archon میخواست این اسرار را بفهمد ......... اما او چیزهای بسیار زیادی را فهمید. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: آلودگی همه این کارها را انجام داد؟ [COLOR=#ff0000]scribe[/COLOR]: نه, یک نبرد و پیکار وجود داشت ...... که من هنوز هم میتونم اون رو ببینم ........ Archon در مقابل گروه های آلوده شده ایستاد و جنگید. اثرات او شهر را در هم شکست. دعا کن, چون اگر او در آینده تو باشد, تو راحت تر از سنگ میتوانی سفر کنی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: Archon چطور میتونه آلوده شده باشه؟ [COLOR=#ff0000]scribe[/COLOR]: بعضی چیزهای تاریک درون او ریشه دوانده است. و از او مثل یک عروسک خیمه شب بازی استفاده میکند تا تنفر و نفرت سیاه و تاریک را گسترش دهد. _پس داستان اینطور پیش رفت که مرگ scribe را شکست داد. اما بعد از اینکه از جان scribe گذشت متوجه شد که Archon به او دروغ گفته است و کلید در دستان خود Archon میباشد. حالا مرگ باید به برج مخروطی کریستال باز گردد و کلید را از Archon در حالی که آلوده شده, بگیرد. مرگ به برج کریستال نزد Archon باز میگردد. _ما تصویر Archon را میبینیم در حالی که به درون حوضچه نگاه میکند. درون حوضچه ویرانگر (یا همان abaddon) در فرم شیطانیش دیده میشود. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: نه! _سپس Archon متوجه حضور مرگ میشود. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: کلید Archon. من میدونم که تو اونو داری. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: اون .... متعلق به ...... منه! حتی در حالیکه اون از من خواسته ...... من نمیتونم کلید رو نابود کنم. مطمئناً تو میفهمی و درک میکنی سوار کار. من کاری رو انجام میدم که مجبور به انجام اون هستم! _تصویر تغییر میکند و ما تصاویر کمیک مانندی را میبینیم و [B][COLOR=#800080]Archon [/COLOR][/B]روی آنها صحبت میکند. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: دروازه ارواح ( well of souls) باز شد ..... از کلید محافظت شد ..... در مقابل خواسته هایی که آنها داشتند ..... و همچنین از تو. _دوباره تصویر به Archon باز میگردد. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: تنها من میتونم کلید رو داشته باشم! _Archon بوسیله قدرت جادویی اش ضربه ای به مرگ وارد میکند و مرگ را به ده ها متر آن طرف تر پرتاب میکند. مرگ و Archon وارد مبارزه با یکدیگر میشوند. [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/rrdiopdytnra9y61p803.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=rrdiopdytnra9y61p803.jpg[/IMG][/URL] مرگ در مقابل Archon [/CENTER] [RIGHT] _مرگ پس یک مبارزه نسبتا سخت, Archon را نابود میکند و کلید فرشته (Angel key) را بدست می آورد. حالا مرگ باید نزد crowfather برگردد تا بفهمد قدم بعدیش برای رسیدن به دروازه ارواح (well of souls) چیست. مرگ پیش crowfather در منطقه درخت زندگی بازمیگردد. [/RIGHT] [/CENTER] [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من کلید فرشته رو حالا دارم. [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: پس وظیفه و ماموریت تو به پایانش نزدیک شده. مرگ, من میتونم مسیر رو باز کنم, ولی تو باید کلید دیگه رو پیدا کنی. [COLOR=#ff0000] مرگ[/COLOR]: کلید شیطانی ([B][COLOR=#800080]Demon key[/COLOR][/B]). [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: بله, محکم قدم بردار, در اونجا چیزی به جز سایه و تاریکی وجود نداره. من همیجا در منطقه درخت زندگی میمونم. تو در انجام ماموریتت به من نیاز خواهی داشت. _پس همانطور که crowfather گفت, مرگ برای پیدا کردن کلید دیگر کلید که کلید شیطانی نام دارد, بایستی به منطقه ای به نام لبه سایه یا تاریکی برود ([B][COLOR=#800080]shadow's edge[/COLOR][/B]). مرگ بوسیله پورتالی که crowfather ایجاد کرده بود به دنیا و قلمروی [B][COLOR=#800080]shadow's edge[/COLOR][/B] وارد میشود. حالا مرگ باید جستجو کند و بفهمد که چه کسی یا چه چیزی در shadow's edge اقامت دارد تا از این طریق, راهی برای بدست آوردن کلید شیطانی پیدا کند. shadow's edge محل اقامت شیاطین میباشد و همچنین سامائل در اینجا اقامت دارد. [CENTER][CENTER] [CENTER] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/xyth902v3xbenjzjkw.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=xyth902v3xbenjzjkw.jpg[/IMG][/URL] [/CENTER] [/CENTER] shadow's edge [/CENTER] [RIGHT]_مرگ با کمی پیشروی دوباره crowfather را اینبار در قلمرو shadow's edge ملاقات میکند. [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: به [B][COLOR=#800080]shadow's edge[/COLOR][/B] (لبه تاریکی یا سایه) خوش اومدی سوارکار. حالا, دنبال کلاغ هرجایی که میره, برو ....... وگرنه برادر تو از از بین میره! [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این مکان به نظر آشنا میاد. [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: این مکان همانطوری هست که باید باشد. اینجا بازتاب و انعکاس تاریکی برج مخروطی کریستال میباشد. قلمرویی که بر خلاف قلمرو فرشتگان, مکان هیولاها و شیاطین میباشد. مواظب و هوشیار باش. اما آلودگی تیزبینی درونی اونا رو تغییر داده. و چیزی که اونا در اینجا دیدن, اونا رو نابود کرد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: در مورد کلید چی؟ [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: اون در اختیار و مالکیت یک ارباب و استاد نیرومند قرار داره. [/RIGHT] [/CENTER] _مرگ با کمی پیشروی در منطقه با Ostegoth روبرو میشود. Ostegoth هانطور که گفته شد یک تاجر میباشد که سری شبیه به قوچ دارد. [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: به قلمرو تاریکی خوش اومدی سوارکار. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: شرط میبندم که تو منو دنبال میکنی ..... [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: به هیچ وجه جور درنمیاد که من تو رو دنبال کنم. من به اینجا اومدم تا از سکه های شیاطین و هیولاها سهمی داشته باشم, و تو به اینجا اومدی تا از ارواح اونا سهمی داشته باشی. (یعنی اونارو بکشی) آیا ما خیلی با هم فرق میکنیم؟ [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من در جستجوی یک کلید هستم. [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: البته که دنبال کلید هستی. سامائل ([B][COLOR=#800080]Samael[/COLOR][/B]) در سرداب های زیر قسمت [B][COLOR=#800080]Black stone[/COLOR][/B] (سنگ سیاه) تعدادی چیز شگفت انگیز نگه داشته. من برای تجارت به اینجا اومدم, برای هر چیز کمی که اون میتونه با من قسمت کنه. اما من از این میترسم که همه چیز خوب پیش نره. سامائل هرگز نمیخواست که سرزمینش انقدر در سراشیبی نیستی و نابودی قرار بگیره. از چیزی و کسی که روی تخت پادشاهی سامائل میبینی, دوری کن و بر حذر باش. همه شایعات که از اون گرداب (گرداب زرد زنگ روی آسمان) به بیرون درز میکنن, از یک ملکه دیوانه میگن, [B][COLOR=#800080]Lilith[/COLOR][/B] (تلفظ میشود لی لی), کسی که هنوز به حکومت و قلمرو چسبیده و وفادار مونده ..... [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]:[B][COLOR=#800080]Lilith[/COLOR][/B]! چرا من سورپرایز و متعجب نشدم؟ زمانیکه من با ارتش نفیلیم میجنگیدم, سامائل اونجا بود. [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: شک نکن که با علاقه زیاد تماشا میکرده. سامائل شیطانی یک بازی برای خودش ترتیب داده و ساخته, و ما پیاده نظام ها و گروگان های اون هستیم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من در مورد این مکان شنیدم, [B][COLOR=#800080]black stone[/COLOR][/B] (سنگ سیاه). [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: بله, تخت پادشاهی سامائل, خون نجیب زاده, سرگردان های خونین (red wanderer), اون تعداد زیادی اسم داشته, در حالی که یک خونه داشته. (منظور از خانه همان black stone و مقر فرماندهی سابق سامائل میباشد) [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چیز زیادی باقی نمونده ...... [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: آلودگی black stone رو در خود بلعید, همانطور که دنیاهای بیشماری رو بلعید, همانطور که اون forge lands رو خواهد بلعید, undead plains (معنی لغوی این دنیا: دشت های فنا ناپذیر یا میدان های نبرد فنا ناپذیر) رو, و حتی زمین رو. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این آلودگی, دنبال چیه؟ [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: پایان دادن به وجود و هستی خودش. و در این مکان, تنها نیستی و نابودی وجود دارد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: و چطور ما میتونیم با اون بجنگیم؟ [COLOR=#ff0000]Ostegoth[/COLOR]: ما نمیتونیم. تعادل و بالانس پر ارزش و گرانبهای تو تنها به باقی موندن اون کمک میکنه. اما من از کجا باید بدونم ....... من تنها یک تاجر ساده هستم. _مرگ از Ostegoth فعلا جدا میشود. مرگ میفهمد در حال حاضر سامائل رفته و ناپدید شده است. حالا Lilith در black stone باقی مانده است. پس مرگ باید او را پیدا کند و در مورد محل کلید از او سوال کند. مرگ وارد محل black stone میشود. [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/uv34ojm3qsvyiwbelgny.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=uv34ojm3qsvyiwbelgny.jpg[/IMG][/URL] black stone [/CENTER] [RIGHT]_مرگ در [COLOR=#800080][B]black stone[/B][/COLOR] پیشروی میکند. در یکی از قسمتها به یکباره کلاغ همراه مرگ که dust نام دارد شروع به قار قار کردن میکند و بلافاصله بعد از آن مرگ مورد حمله یک هیولا قرار میگیرد, اما مرگ از فورم شیطانی (reaper form) خود استفاده میکند و هیولا را با یک ضربه داس نابود میکند. کلاغ هم روی لاشه هیولا مینشیند تا دلی از غذا در بیاورد. مرگ رو به کلاغ میگوید: مرگ: ممنون از هشداری که دادی. _مرگ که میداند [B][COLOR=#800080]Lilith[/COLOR][/B] (تلفظ میشود لی لی) در همان نزدیکی ها می باشد, میگوید: [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: حالا میتونی بیای بیرون [B][COLOR=#800080]Lilith[/COLOR][/B]. _ و سپس [B][COLOR=#800080]Lilith[/COLOR][/B] خود را نشان میدهد. [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: تو منو سرزنش میکنی بخاط اینکه مخفی شده بودم؟ تو مرگ (death) هستی. هر جایی که تو قدم میزاری, کسی اونجا امنیت نداره, البته نه برای مادرت (منظور خودش). [/RIGHT] [CENTER] [IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=ojcwjnqqkl0p3oygwzul.jpg[/IMG] [B][COLOR=#800080]Lilith[/COLOR][/B] [/CENTER] [RIGHT][COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: تو مادر من نیستی. [B][COLOR=#0000ff] ([/COLOR][COLOR=#0000cd]نکته مهم[/COLOR][COLOR=#0000FF]:[/COLOR][COLOR=#800080]Lilith [/COLOR][COLOR=#008000]از نژاد شیاطین (demon) میباشد و پیوستگی زیادی به جهنمیان از جمله لوسیفر (شیطان) و سامائل دارد. او کسی بود که با ترکیب کردن و در هم آمیختن غبار و خاک وجودی شیاطین و فرشتگان اولین نفر از نژاد نفیلیم را که absalom نام داشت به وجود آورد. دیگر اعضای نژاد نفیلیم که شامل سوارهای آخر و زمانی هم میشود از absalom شکل گرفتند و به وجود آمدند. پس Lilith به نوعی مادر death , absalom و همه افراد کشته شده نژاد نفیلیم به حساب می آید[/COLOR][COLOR=#0000ff])[/COLOR][/B] [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: آیا این من نبودم که absalom را از در هم آمیختن خاک و غبار فرشتگان و شیاطین خلق کردم؟ و اینطور نبود که از اولین نفیلیمی, بقیه شکل گرفتند؟ سوارکار, آنها برادران تو بودند. در حالی که زمانی که سوار ها داشتند ارتش نفیلیم را قتل عام میکردند, تو تنها کاری که کردی این بود که افسوس و پشیمانی خود را نشان دادی. _ Lilith به ارواح حکاکی شده روی قفسه سینه مرگ اشاره میکند. [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: چرا تو با توجه به دستور داده شده شورا, طلسم (همان طلسمی که ارواح نفیلیم را در ود جای داده) رو در abyss (همانطور که قبلا گفته شد abyss به دنیای زیرین اتلاق میشود, مکانی بین سه دنیای بهشت, جهنم و زمین) ننداختی؟ چرا این ارواح رو نگه داشتی؟ مگر برای اینکه یک روز, گناهی رو که انجام دادی تلافی کنی؟ [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: (فریاد میزند) گناه من؟! این آلودگی بخاطر absalom بوجود اومد! اون ( آلودگی) مثل یک جریان سیاه رنگ, بخاطر اون (absalom) بالا اومد و طغیان کرد. و تو مادر, باید کمک کنی تا اونو متوقف کنم! کلید شیطانی کجاست؟! [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: بوسیله سامائل نگهداری میشد, اما حالا اون رفته و کلید ناپدید شده. اه .... نگران نباش فرزندم. گناه ممکنه زمانی تلافی و جبران بشه. _Lilith توانایی و قدرت [B][COLOR=#800080]phaswalker[/COLOR][/B] را به مرگ میدهد. مرگ با این توانایی میتواند یک شکاف در حال و گذشته ایجاد کند و با این کار میتواند در زمان سفر کند. [B][COLOR=#800080]phaswalker[/COLOR][/B] وظیفه قدرت Voidwalker را هم انجام میدهد و میتواند پرتال های انتقالی را در جایگاه های گرد آبی رنگ بسازد. از این رو [B][COLOR=#800080]phaswalker[/COLOR][/B] یک ورژن بالاتر از Voidwalker میباشد. [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: بوسیله این توانایی, تو میتونی به قلعه سامائل در گذشته قبل از سقوطش برگردی ...... و کلید شیطانی رو پیدا کنی. من تنها از تو میخوام زمانی که به دروازه ارواح (well of souls) رسیدی, به ندای قلبت پاسخ بدی ..... و نفیلیم رو احیا و زنده کنی. _مرگ دوباره با Lilith صحبت میکند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: تو هنوز به من نگفتی که من کجا میتونم کلید رو پیدا کنم. [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: من در تخت خواب با سامائل سهیم بودم, نه در راز ها و اسرار اون!!! اگر تو کلید رو میخوای, باید با خودش صحبت کنی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چه چیزی تو رو به قلمرو سامائل کشونده؟ [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: من در گذشته از نظر فدرت ضعیف و بی تجربه بودم و هیچ شیطانی در هر قلمرویی نمیتونه با سامائل زورآزمایی و رقابت کنه. اون میتونست به همه ما حکمرانی کنه, اما حالا اون رفته, و سرنوشت یکبار دیگه به فرزندان من واگذار شده. نفیلیم رو برگردون, و بعدش همه مخلوقات مال تو خواهند شد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اما به چه قیمتی؟ من باورم نمیشه که سامائل به این سادگی ناپدید شده باشه. [COLOR=#ff0000]Lilith[/COLOR]: مرگ, عشق من, تو مقدار خیلی کمی در مورد قلمروهای شیطانی و دوزخ میدونی. یک دستور و حکم جدید رسیده , که بر پایه سقوط و نابودی انسان ها بنا و ساخته شده. هر هیولا و شیطانی برای قدرت رقابت میکنه. اگر سامائل از بین رفته, او تنها شخص نیست. _مرگ از Lilith جدا میشود. مرگ فهمید که سامائل در گذشته از کلید نگهداری میکرده. پس مرگ بایستی به کمک توانایی [B][COLOR=#800080]phaswalker[/COLOR][/B] به گذشته سفر کند و کلید را بدست آورد. البته تنها در مکانهایی میتوان از این قدرت استفاده کرد که جایگاه دایره ای شکل و سبز رنگ برای فعال سازی توانایی [B][COLOR=#800080]phaswalker[/COLOR][/B] وجود داشته باشد. مرگ خود را به یکی از این جایگاههای سبز رنگ فعال سازی توانایی [B][COLOR=#800080]phaswalker[/COLOR][/B] میرساند. [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/3xeq1thz8iyr68v0su3.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=3xeq1thz8iyr68v0su3.jpg[/IMG][/URL] جایگاههای سبز رنگ فعال سازی توانایی phaswalker [/CENTER] [/CENTER] _مرگ با استفاده از قدرت phaswalker موفق میشود در زمان به گذشته قلعه black stone برود. قسمتهایی که تخریب شده بودند دوباره به شکل اول خود در گذشته باز میگردند. حالا مرگ در گذشته black stone قرار دارد. [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/0riotkczwy4z6nbhum51.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=0riotkczwy4z6nbhum51.jpg[/IMG][/URL] black stone در گذشته [/CENTER] [RIGHT] [B][URL="http://forum.bazicenter.com/thread67226/page6/"][COLOR=#ff0000] part 7 در این صفحه میباشد. برای مشاهده کلیک کنید.[/COLOR][/URL][/B] [/RIGHT] [/CENTER] [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
داستان بازی spoiler!!!!- Darksiders II
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft