ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
داستان بازی spoiler!!!!- Darksiders II
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Kasra-M" data-source="post: 2247743" data-attributes="member: 51738"><p><strong><span style="color: #a52a2a"><span style="font-size: 12px">part 5</span></span></strong></p><p><strong></strong></p><p><strong></strong> _پس مرگ به منطقه <strong><span style="color: #800080">psychameron </span></strong>تلپورت و منتقل میشود. او باید در این منطقه سومین خادم و ارباب فرمانروا یعنی <strong><span style="color: #800080">basileus </span></strong>را پیدا کند. گفته شده که basileus در میان سه ارباب و خادم فرمانروا, قدرتمند ترین به حساب می آید. مرگ با پیشروی در این منطقه سرانجام با basileus روبرو میشود.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">basileus</span>: من امیدوار بودم که قهرمانی (<strong><span style="color: #800080">champion</span></strong>) که بوجود اومده بتونه در مقابل آلودگی (<strong><span style="color: #800080">corruption</span></strong>) ایستادگی کنه. و تو خودتو بالا کشیدی و پیشرفت کردی سوارکار. افسوس که سفر تو در اینجا به پایان میرسه. ( یعنی من تو رو اینجا میکشم)</p><p></p><p>_آنها با هم وارد نبرد میشوند. کمی که از نبرد میگذرد:</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">basileus</span>: تو نمیتونی سر راه من قرار بگیری!</p><p></p><p>_ basileus برای مبارزه با جنگ یک هیولا به نام <strong><span style="color: #800080">achidna </span></strong>را احضار میکند و خودش هم روی سر هیولا قرار میگیرد. مرگ به مبارزه ادامه میدهد و بعد از اینکه مقداری آسیب به achidna میرساند, دوباره basileus از روی هیولا پایین می آید و به تنهایی با مرگ مبارزه میکند. سرانجام مرگ basileus را از پا درمی آورد و او را تسلیم میکند.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">basileus</span>: کافیه! من با تو میام سوارکار, حتی پیش فرمانروای استخوان ها! (<strong><span style="color: #800080">lord of bones</span></strong>) حتی برای قضاوت و داوری!</p><p></p><p>_پس حالا مرگ هر سه ارباب فرمانروا را در اختیار دارد. پس او باید آنها را به فرمانروای استخوان ها تحویل دهد. مرگ به Eternal throne باز میگردد. مرگ به همراه هر سه خادم یعنی basileus, judicator و phariseer به پیشگاه و نزد فرمانروای استخوان ها (<strong><span style="color: #800080">lord of bones</span></strong>) میروند.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">ارباب ها</span>: سرورم, شما با ما میخواید چکار کنید؟</p><p><span style="color: #ff0000">فرمانروای استخوان ها</span>: رنج و عذاب!!!!</p><p></p><p>_فرمانروا سه ارباب خودش را به رنج و عذاب مجکوم میکند</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/9bo5wli53g0civ36np9.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=9bo5wli53g0civ36np9.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">فرمانروا سه خادم خود را به رنج و عذاب محکوم میکند</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> </p><p><span style="color: #ff0000">فرمانروا</span>: از خواب شما مدت زیادی میگذره! مدت خیلی زیادی! شما وظیفه و ماموریت خود را رها کردید. شما دیگه استفاده ای برای من ندارید.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این دیگه چه کاریه؟ من دوست ندارم اینجوری بازیچه قرار بگیرم.</p><p><span style="color: #ff0000">فرمانروا</span>: آنها از دستور من قصور و کوتاهی کردن. اما از تو (مرگ) سپاسگزارم. من تو (مرگ) رو به قسمتی از قلمرو خودم میفرستم که به عنوان راهی برای رسیدن به well of soul (دروازه ارواح) شناخته میشه. اما ابتدا, شیاطین و هیولاهایی اونجا وجود دارن که تو باید با اونا روبرو بشی.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من همین الانش هم, قبل از این با هیولاهای زیادی روبرو شدم و تعداد زیادی رو کشتم.</p><p><span style="color: #ff0000">فرمانروا</span>: نه هیولاهایی مثل این ها. (یعنی هیولاهایی قویتر و متفاوت از چیزهایی که مرگ پیش از این با آنها روبرو شده) قدرت بسیار زیاد و فوق العاده ای در اون طلسم (amulet) وجود داره. اما بی ارزگی و شرمساری تو باعث شد که اون (amulet) باز بشه.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من افسوس و تاسف هیچ چیزی رو نمیخورم.</p><p><span style="color: #ff0000">فرمانروا</span>: من میتونم اون طرف جسم و گوشت تو رو ببینم. جایی که نبردهای دیوانه وار واقعی وجود داره.</p><p></p><p>_فرمانروای استخوان ها, مرگ را به شهر مرگ (city of the dead) تلپورت و منتقل میکند. مرگ از طریق این مکان میتواند خود را به well of souls (یا به عبارتی دروازه ارواح) برساند. به محض اینکه مرگ به شهر مرگ منتقل میشود, با صدراعظم (chancellor) ملاقات میکند.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">صدراعظم</span>: سوار کار, تو از ارباب استخوان ها (<span style="color: #800080"><strong>lord of bones</strong></span>) چی یاد گرفتی و فهمیدی؟</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من فکر میکنم اگر ارباب تو به معامله بین ما عمل نمیکرد , همون چیزی بود که از اسمش انتظار میره.</p><p><span style="color: #ff0000">صدراعظم</span>: پادشاه مرگ (<strong><span style="color: #800080">king dead</span></strong>) راه رسیدن به شهر مرگ (<strong><span style="color: #800080">city of the dead</span></strong>) رو در اختیار تو گذاشت.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من در شهر مرگ باید دنبال چه کسی بگردم؟</p><p><span style="color: #ff0000">صدراعظم</span>: تو باید نگران و دلواپس کسی باشی که دنبال تو میگرده.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: به سوال من جواب بده, مترسک سر خرمن (scarecrow).</p><p><span style="color: #ff0000">صدراعظم</span>: جالب نمیشه اگه اونو به راحتی به تو بگم.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: پس بیشتر از این صحبت نکن و بس کن!</p><p><span style="color: #ff0000">صدراعظم</span>: اگر من جای تو بودم, مواظب گردن (neck) خودم بودم.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: در شهر مرگ من چه چیزی پیدا خواهم کرد؟ البته بجز جسد های بیشتر.</p><p><span style="color: #ff0000">صدراعظم</span>: سوارکار, یه چیزایی پر ارزش تر و گرانبهاتر از گوشت و استخوان و ارواح. از هر قلمرو و دنیا در زیر یک خورشید مرده. در شهر, گذشته آنها در مدت حیاتشان پاک میشود, و آنها میتوانند از دروازه (well) عبور کنند و دوباره متولد شوند. تعداد زیادی از ارواح از این تطهیر و پاکسازی زنده نخواهند ماند. بعضی دیوانه میشوند. و تعداد کمی از آنها سعی میکنند از این قید و بند فرار کنند.</p><p></p><p>_پس مرگ حالا در شهر مرگ (city of the dead) میباشد. مرگ باید شخصی را پیدا کند تا او را به سمت well of souls راهنمایی کند. در ضمن حالا مرگ یک توانایی و قدرت جدید به نام <strong><span style="color: #800080">soul splitter</span></strong> (شکاف دهنده روح) در اختیار دارد. با این توانایی مرگ میتواند روح خود را به دو (2) قسمت جداگانه تقسیم کند و آنها را مجبور کند که هر کدام کارهای خاصی انجام دهند.</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/b36cjyyb662q5y0pbe4v.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=dixxnl67twxpuvwz8ym.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">ورودی شهر مرگ (<span style="color: #800080"><strong>city of the dead</strong></span>)</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">روای (در صورت لود بازی)</span>: تا این لحظه از سفر, نیاز و احتیاج شاه بخاطر خشمش نادیده گرفته شد. کسانی که میتوانستند کمک کنند (به شاه) کشته و نابود شدند. (منظور خادمان شاه) اما بواسطه مرگ آنها, یک قدرت جدید از گناه بوجود آمد و یک ارتش دوباره به زندگی برگشت ........... </p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_ حالا مرگ باید در شهر مرگ کاوش کند و دنبال شخصی بگردد که فرمانروای استخوان ها درباره آن صحبت کرد. پس از جستجو و کاوش بسیار زیاد, مرگ با یک هیولای غول پیکر به نام <strong><span style="color: #800080">wailing host</span></strong> (گروه گریان) روبرو میشود. این هیولای خشمناک از جمع و ترکیب تعداد زیادی از ارواح انسان ها بوجود آمده و wailing host نام دارد. مرگ با این هیولای وارد مبارزه میشود.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/cm38wokobtkfz6z5ixuy.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=cm38wokobtkfz6z5ixuy.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center"><strong><span style="color: #800080">The wailing host</span></strong></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_ مرگ سرانجام هیولای <strong><span style="color: #800080">wailing host</span></strong> را بعد از یک مبارزه سخت نابود میکند. حالا که هیولا از بین رفته, مرگ باید وارد تالار داخلی شود و با آن روحی که راه رسیدن به well of souls را میداند صحبت کند. زمانی که مرگ به محل مورد نظر میرسد در کمال تعجب میفهمد, آن روحی که دنبالش میگشت, کسی نیز جز <strong><span style="color: #800080">crowfhater</span></strong>!!!</p> <p style="text-align: right"></p></p> <p style="text-align: center"></p><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/hdt23cb7kvqhv8ygkj.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=hdt23cb7kvqhv8ygkj.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center"><strong><span style="color: #800080">crowfhater</span></strong> در شهر مرده ها</p> <p style="text-align: center"></p></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: سوارکار, من باور داشتم که تو فرا خونده شدی.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: crowfhater</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: من کسی هستم که تو دنبالش میگشتی. و چه جایی ممکنه من باشم جز شهر مردگان؟ دوست داری یک سوال بپرسی, یا میخوای مثل کسی که یه روح دیده همینطوری اونجا وایسی ؟</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: به من بگو چطوری میتونم به <strong><span style="color: #800080">well of souls</span></strong> برسم؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: این well of souls مکانی با قدرتی غیرقابل تصور دارد ...... کلیدی برای زندگی و مرگ که خودش رو خلق میکنه و میسازه. و به همین خاطره که <strong><span style="color: #800080">well </span></strong>خودش یک کلید داره ........ که مدت ها قبل تقسیم و پراکنده شده بود. فرشتگان (angles) نیمی از اون رو در اختیار دارن و شیاطین (<strong><span style="color: #800080">demon</span></strong>) نیمه دیگر را. و هیچگاه نباید این دو تکه به هم وصل بشه. مگر اینکه تو واقعاً بخوای برادرت (<strong><span style="color: #800080">war</span></strong>) رو نجات بدی.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: برای نجات جنگ, من میتونم در سرزمین فرشتگان (<strong><span style="color: #800080">White city</span></strong>) طوفان به پا کنم. (برای گرفتن نیمه کلید)</p><p></p><p><span style="color: #008000">(<strong>توجه</strong>: Joe Madureira یکی از طراحان بازی در مورد white city میگوید: white city نمودار و نشانی از بهشت ما میباشد که محل اقامت فرشتگان میباشد)</span></p><p></p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: منم از این مطمئنم, اما نیازی به این کار نیست. فرشتگان مناطق و قلمروهایی بیش از white city دارند. همانطور که شیاطین و هیولاها مناطق مختلفی به غیر از قلمرو تاریکی (<strong><span style="color: #800080">dark kingdom</span></strong>) دارن. زمانی که تو به درخت برسی, همه اونها برای تو پاک خواهند شد.</p><p></p><p><span style="color: #008000">(<strong>توجه</strong>: dark kingdam یا قلمرو تاریکی محلی است که شیاطین و هیولاها در آن اقامت داند</span><span style="color: #006400">.)</span><span style="color: #000000"></span></p><p><span style="color: #000000"></span></p><p><span style="color: #000000"></span><span style="color: #ff0000">مرگ</span><span style="color: #000000">: crowfhater, من قبلا این کارو انجام دادم.</span></p><p><span style="color: #000000"></span><span style="color: #ff0000">crowfhater</span><span style="color: #000000">: با وجود این, تو باید دوباره درخت رو پیدا کنی و به محلی بری که درخت تو رو اونجا میبره.</span></p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: وجود absalom؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span><span style="color: #000000">: بله, absalom باقی میمونه. خشم و دیوانگی و درد او آلودگی رو پخش کرد. و اون همه آفرینش رو بر هم خواهد زد تا تعادل و بالانس رو نابود کند.</span></p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: <span style="color: #000000">crowfhater, من یکبار absalom رو کشتم. اگر من بتونم برگردم, من میخوام نوع مبارزه اون رو بفهمم و ببینم.</span></p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span><span style="color: #000000">: من شک دارم که اون بخواد به تو دوباره اجازه دیدار بده.</span></p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چطور میتونم نسل بشر رو احیا کنم و برگردونم؟</p><p>well of souls :<span style="color: #ff0000">crowfhater</span>, جاییست که همه زندگی ها و حیات از اون شروع میشه. جایی که ارواح مرده دوباره در یک زندگی جدید متولد میشوند.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من جانوری (منظور مرگ از جانور The wailing host میباشد که از ترکیب تعداد زیادی از ارواح انسانها بوجود آمده بود. ) رو که در این مکان تردد داشت, کشتم. من ارواح نسل بشر رو از بند آزاد کردم.</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span><span style="color: #000000">: در یک زمان دیگه</span> این میتونه ممکن بشه. اما یه چیزایی قدرت رو از well of souls (دروازه احیا ارواح) گرفته. و حالا اون در محلی که زمانی حیات داشت بلااستفاده رها شده. من از این میترسم که تو تنها ارواح رو برای یک عذاب و رنج مجدد آزاد کرده باشی.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: پس امیدی وجود نداره. نسل بشر نابود شده.</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span><span style="color: #000000">: هنوز نه, </span>حتی حالا که تو قدرت بازگردوندن <strong><span style="color: #800080">well of souls</span></strong> رو با خودت داری.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: نفیلیم؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span><span style="color: #000000">: بله, اگر تو روح اونا ( ارواح ارتش نفیلیم)</span> رو قربانی کنی. تنها اونا این قدرت رو دارن که کاری رو که قبلا انجام شده اصلاح کنن.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: پس برای بازگردوندن و احیاء نسل بشر, من باید اقوام و خویشاوندان خودم یعنی نفیلیم رو قربانی کنم؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span><span style="color: #000000">: نفیلیم (منظور ارتش و نژاد نفیلیم) به دست خود تو پیش از این نابود شده</span>. اون طلسم (amulet یا talisman) شکسته تنها چیزیه که از اونا باقی مونده. آیا تو میخوای اونا رو در قفسه سینه خودت زندانی و در عذاب ابدی رها کنی؟</p><p></p><p>_پس همانطور که روح crowfather به مرگ گفت, مقصد و هدف بعدی مرگ رسیدن به درخت مرگ میباشد. مرگ با استفاده از قابلیت سفر و انتقال سریع (fast travel) خود را به مکان درخت مرگ میرساند. او در آنجا دوباره crowfather را میبیند.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: عجله نکن سوارکار.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: تو دنبال من اومدی؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: همینطوره. من اینجا خواهم ماند, تو در ماموریت خودت در درخت به من نیاز داری.</p><p></p><p>_تصویر تغییر میکند و درخت را نشان میدهد و به یکباره یک پورتال یا دریچه روی درخت ظاهر میشود.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: اه ........ و <strong><span style="color: #800080">Dust </span></strong>( همان پرنده همراه مرگ) به لاشه ها و جسد های بیشتری نوک خواهد زد سوارکار. اون رو (منظور dust) دنبال کن, و تو کلید را پیدا خواهی کرد.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: Dust رو دنبال کنم تا کلید رو پیدا کنم؟ crowfather, این نمیتونه راحت و آسون باشه.</p><p><span style="color: #ff0000">crowfather</span>: ممکنه تو درست بگی مرگ. آینده یک رازه که حتی من هم نمیتونم ازش جلوگیری کنم.</p><p></p><p>_مرگ وارد پورتال (دریچه) میشود و از طریق آن به محل درخت زندگی منتقل میشود. سپس مرگ خود را به یک پورتال دیگر میرساند. این پورتال میتواند مرگ را به دنیای <strong><span style="color: #800080">Lostlight </span></strong>(نور یا چراغ گمشده یا بر باد رفته ) منتقل کند.</p><p></p><p><span style="color: #008000">(<strong>نکته </strong>: دنیا و قلمرو Lostlight متعلق به گروه فرشتگان یا Angels میباشد)</span></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> </p><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/wd7enda5dr2dfbxw9ryn.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=wd7enda5dr2dfbxw9ryn.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center"></p></p> <p style="text-align: center">پورتال (دریچه) ورود به دنیای <strong><span style="color: #800080">Lostlight</span></strong></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ داخل پورتال شده و به دنیای فرشتگان وارد میشود. همانطور که بخاطر دارید مرگ قصد دارد در lostlight یکی از دو کلیدی را که برای باز کردن well of souls لازم است را پیدا کند. پس او باید در این منطقه کاوش و جستجو کند. lostlight برای فرشتگان یک پاسگاه و منطقه نگهبانی به حساب می آید. مرگ بایستی راهی برای بدست آوردن کلید فرشته (Angel key) پیدا کند.</p> <p style="text-align: right"></p> </p><p></p><p><span style="color: #ff0000">روای (در صورت لود بازی)</span>: تا اینجای سفر, یک هزار روح برای انتقام ناله و زاری میکنند. یک نیروی الهی, یک دوست قدیمی برگشته. راه رسیدن به well هنوز برای شما بسته است سوارکار. اما کلیدهایی برای هر در وجود دارد.</p><p></p><p>_مرگ در ابتدای راهش دوباره crowfhater را اینبار در دنیای <span style="color: #800080"><strong>lostlight </strong></span>میبیند.</p><p></p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من این مکان رو نمیشناسم. تو منو به کجا اوردی؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: این مکان <strong><span style="color: #800080">lostlight </span></strong>نامیده میشود. اینجا یک پست نگهبانی دور تر از دروازه های بهشت (heaven) میباشد. و در اینجا فرشتگانی برای مخفی کردن کلید well of souls وجود دارد.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چرا اینجا؟ چرا آن را در <strong><span style="color: #800080">white ctity</span></strong> (قلمرو اصلی فرشتگان) نگذاشته اند؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: در میان فرشتگان افرادی وجود دارند که میخواهند از کلید در راه اهداف شخصی خود استفاده کنند, پس کلید در اینجا مخفی شد تا از توطئه و برنامه های آنها محفوظ بماند. حداقل اونا امیدوار بودن که اینطور باشه.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: well of souls قدرت و نیروی همه موجودات را (شامل ارتش نفیلیم) در خود دارد؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: همینطوره ...... همچنین من حدس میزنم که سوالات بیشتری برای تو وجود داشته باشه. ادامه بده سوار کار, بپرس؟</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چهار سوارکار هرگز در مورد well نمیدونستن, چرا اون (این اطلاعات) از ما مخفی مونده بود؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: از ترس اینکه شما ممکنه با داشتن اون اطلاعات کارهایی انجام بدید. نباید به نفیلیم اجازه داده میشد که بیش از این مخلوقات را غارت و چپاول کند. نیاز بود اونا نابود بشن و مرده بمونن.</p><p><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: پس well of souls میتونه اونارو (ارتش نفیلیم) برگردونه؟</p><p><span style="color: #ff0000">crowfhater</span>: بله اگر ما ریشه ای به موضوع نگاه کنیم. well of souls چشمه و منشاء زندگی همه فرشتگان, شیاطین, انسان ها و ...... حتی نفیلیم میباشد. اما با شمشیر آنها (ارتش نفلیم ) هرج و مرج و بی نظمی بوجود می آید, و به این دلیل بود که آلودگی (<strong><span style="color: #800080">corruption</span></strong>) متولد شد. تو کار درستی کردی که اونا (نفیلیم) رو نابود کردی.</p><p></p><p>_مرگ از crowfhater جدا میشود تا جستجوی خود را در Lostlight برای یافتن کلید آغاز کند. مرگ به پیشروی در دنیای Lostlight ادامه میدهد تا اینکه به برج <strong><span style="color: #800080">The crystal spire</span></strong> (مخروط کریستالی) میرسد.</p><p></p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/mau8vxnapqjue3ylmn.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=mau8vxnapqjue3ylmn.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">برج The crystal spire (مخروط کریستالی)</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_همین که مرگ به ورودی برج The crystal spire نزدیک میشود, به یکباره با تعدادی فرشته روبرو میشود. البته این فرشته ها هم بخاطر وجود آلودگی, آلوده شده اند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">فرشته 1</span>: زخم (منظور او از زخم, مرگ میباشد) رو پاک کنید!</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">فرشته 2</span>: حمله!</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">فرشته 3</span>: تو به ما خدمت خواهی کرد!</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_فرشتگان به مرگ حمله میکنند و نبرد آغاز میشود.</p> <p style="text-align: right"></p></p> <p style="text-align: center"></p><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/6x579dd9a9pkfr882j7.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=6x579dd9a9pkfr882j7.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">یکی از فرشته های آلوده شده</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right">_مرگ سه (3) فرشته آلوده شده را از پا در می آورد و نابود میکند. اما به تعداد فرشتگان آلوده اضاقه میشود. به یکباره یک فرشته در حالی که در آسمان پرواز میکند وارد معرکه میشود. نام این فرشته <strong><span style="color: #800080">Nathaniel </span></strong>میباشد. وظیفه او دفاع از برج مخروطی crystal میباشد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/uecpabpp1gk1bj61cxv.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=uecpabpp1gk1bj61cxv.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">Nathaniel</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: با مشخصاتی که abbadon گفت, این باید تو باشی. به سرعت به طرف من بیا.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_ Nathaniel به فرشته های آلوده حمله میکند و در کشتن آنها به مرگ کمک میکند. سرانجام مرگ و Nathaniel همه فرشته های آلوده شده را از بین میبرند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: از سوی یک جنگجو به جنگوی دیگر, به منطقه Lostlight خوش اومدی سوارکار.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من تو رو میشناسم؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: من <strong><span style="color: #800080">Nathaniel </span></strong>هستم. من در کنار تو جنگیدم, در دروازه های بهشت (eden). اگر شمشیرهای تو نبود ممکن بود بمیرم. اما من ناراحت نیستم که تو منو بیاد نمیاری. فکر تو اون روزها کشتن نفیلیمی ها بود.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: تو یک hellguard (نگهبان جهنم) هستی.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #006400">(<strong>نکته</strong></span><span style="color: #006400">:hellguard نام نیروهای بهشتی میباشد که رهبر آنها در ابتدا abaddon و سپس uriel بود و وظیفه آنها نابود کردن شیاطین و جهنمیان در آخر و زمان بود)</span></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: بودم. اما حالا نگهبان نور و روشنایی (guard of the light) هستم. و همچنین نگهبان <strong><span style="color: #800080">Archon</span></strong>. هر دو اونها رو تو میتونی در داخل مخروط برج کریستال پیدا کنی. اما یه چیزی به من میگه تو اینجا نیستی تا در پرتو نور استاد من (Archon), افتخار و شکوه کسب کنی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چه چیزی رو از من مخفی کردی؟</p> <p style="text-align: right"><strong><span style="color: #800080">Archon </span></strong>:<span style="color: #ff0000">Nathaniel</span> اون طرف هست سوارکار.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اتفاقا من کار دیگه ای دارم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: اگر کار تو, تو رو به قلمرو مرگ برده, حالا تو میتونی به نور و روشنایی خدمت کنی. با تحویل دادن این طومار (scroll).</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اونوقت تو در سرزمینی پر از جسد ( قلمرو مرگ) چکار میکردی؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: من دنبال یک دوست قدیمی بودم, یک روح گمشده. برای این کار کجا بهتر از قلمرو مردگان؟ طومار رو به یک درباری فناناپذیر تحویل بده, اونا ممکنه به سوال های من جواب بدن.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: من دنبال یک کلید میگردم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: حدس میزنم چیزی که دنبالش هستی تنها یک کلید نیست. برای این منظور تو باید با <strong><span style="color: #800080">Archon </span></strong>مشورت کنی. اون یه مقدار از نوک مخروط دیده میشه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چطور شد که تو تصمیم گرفتی Hellguard رو رها کنی؟</p> <p style="text-align: right"><strong><span style="color: #800080">abaddon</span></strong>:<span style="color: #ff0000">Nathaniel</span> منو اینجا فرستاد تا مواظب برج مخروطی کریستال (The crystal spire) و همچنین Archon باشم. خطر این وجود داره که برج مخروطی سقوط کنه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این چجور مکانیه؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: یک پاسگاه یا پست نگهبانی. ما اینجا رو <strong><span style="color: #800080">Lostlight </span></strong>صدا میزنیم. بخاطر چیزی که ما در اینجا دور از white city پنهان کردیم. در اینجا, ما به تاریکی نزدیکتر هستیم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: و این <strong><span style="color: #800080">Archon </span></strong> کی هست؟</p> <p style="text-align: right">lucien :<span style="color: #ff0000">Nathaniel</span> رئیس دفترخانه است. این فرشته همه چیزهایی را که میبیند و میفهمد ضبط میکند و مینویسد, وقتی او به تاریکی پیوست, قلعه نظامی عاج (<strong><span style="color: #800080">ivory citadel</span></strong>) از نوشته های ضبط شده او نگهداری میکند. یک آرشیو بزرگ غیر قابل تصور.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این قلعه نظامی (<strong><span style="color: #800080">citadel</span></strong>) کجاست؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Nathaniel</span>: در پشت غبار و مه گم شده است. دعا کن که هیچ وقت کارت تو رو به اونجا نکشونه. امیدوارم هر چیزی که تو رو به اینجا کشونده رو پیدا کنی.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_پس همانطور که Nathaniel گفت, مرگ میتواند Archon را در بالا و نوک برج مخروطی کرستال پیدا کند. همچنین Nathaniel یک ماموریت جانبی برای مرگ داشت و آن تحویل یک طومار (scroll) به صدراعظم در قلمرو مرگ در قسمت ethernal throne بود. انجام این ماموریت اختیاری است. به خط اصلی داستان باز میگردیم: حالا مرگ باید وارد برج مخروطی کریستال شود و در نوک آن Archon را پیدا کند. مرگ وارد برج میشود. مرگ بالا رفتن از قسمتهای مختلف برج را شروع میکند. سرانجام مرگ خود را به نوک برج میرساند و با Archon روبرو میشود. Archon روی یک بلندی ایستاده است.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/y5u9xfgrgqvm11oy0u0n.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=y5u9xfgrgqvm11oy0u0n.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center"><strong><span style="color: #800080">Archon</span></strong></p> <p style="text-align: center"></p></p> <p style="text-align: center"></p><p style="text-align: right"> <span style="color: #ff0000">Archon</span>: (به مرگ) از سایه ها و تاریکی خارج شو و به روشنایی و نور داخل شو. من تو رو دیدم سوارکار ..... کار هایی رو که تو انجام دادی, زندگی هایی رو که بهشون پایان دادی. من میدونم چرا تو اینجا هستی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: پس کلید رو به من بده.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: من قرنها از کلید محافظت کردم. اون مال منه. و من از اون قطعا جدا نمیشم, حالا نه. آلودگی در شهر ما گسترش پیدا کرده. در قلب های ما. حالا تنها من پاک و تمیز موندم و یک چراغ در مقابل تاریکی هستم. ناگزیریم که اونو به عقب هل بدیم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: همه ما ناگزیر نیستیم <strong><span style="color: #800080">Archon</span></strong>.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: هممم ...... شایدم نباشیم. بعد از اینکه مهر ها (seals) شکسته شد و لژیون و ارتش جهنمیان به زمین اومدن, تعدادی از آثار مقدس گم شد. اولی, عصای آرافل (rod of arafel) بود, که میتونست اتفاقاتی رو که اونجا (روی زمین) افتاده برعکس و معکوس کنه. من خودم جرات نمیکنم که عصا رو دوباره بدست بیارم. دروازه های white city (قلمرو فرشتگان) به روی هر فرشته ای که زمین (<strong><span style="color: #800080">earth</span></strong>) رو ملاقات کرده, بسته شده. اما تو (مرگ) یک فرشته نیستی. عصا رو بدست بیار و من یک راه در درون قلعه نظامی (citadel) خودم باز خواهم کرد. در اونجا, تو خواهی توانست کلید رو برای درخت زندگی پیدا کنی. در ازای چیزی که تو در زمین پیدا خواهی کرد ......... بعد از اینکه تو با اون (عصای آرافل) مواجه شدی, حتی ممکنه تو بتونی نفرین و نام برادرت جنگ (<strong><span style="color: #800080">war</span></strong>) رو هم پاک کنی.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ دوباره با Archon صحبت میکند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: سوارکار, چاله آب (که در کنار Archon قرار دارد) تو رو به زمین (earth) خواهد رسوند.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این مکان قیری رنگ و سیاه رو که نمیگی. اگر تو عصا رو میخوای, پس باید به من بگی که کجا میتونم اونو پیدا کنم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: ما تا مدتی اون رو می دیدیم, تا زمانی که شروع به پایین رفتن در اعماق کرد. اما من نمیتونم به تو بگم. زمانیکه ارتش جهنمیان حمله کردند (به زمین), قلمرو انسان ها (<span style="color: #800080"><strong>kingdom of man</strong></span>) بوسیله تاریکی بلعیده شد. بعد از اون من تنها یک نگاه کوتاه و گذرا به زمین داشتم, اما همین هم کافی بود که بفهمم جای عصای آرافل (<strong><span style="color: #800080">rod of arafel</span></strong>) امن هست . و تنها امید ما بدست آوردن اون و رستگاریست.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چطور یک شهر نورانی در آلودگی و فساد سقوط کرد و فرو رفت؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: شهر سقوط نکرده بود, اما اونا (آلودگی و نیروهای آلوده شده) وارد شهر شدن. این موضوع تنها با یک فرشته شروع شد! اون ضعیف شد و به شک افتاد. و زمانیکه تاریکی اونو صدا کرد, اون به تاریکی خوش آمد گفت. بوسیله اون, آلودگی گسترش یافت و پخش شد. به نظر میاد من میتونم اونو احساس کنم که بالای سر ما جمع شده. به همین دلیل, من به برادرانم هشدار دادم که طوفانی در راه است, اما اونا گوش ندادن. کمی بعد ابر ها از هم پاشیدند و شهر نور سقوط کرد. و بعد از آن قلمروهای دیگر در تاریکی سقوط کردند.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این چاله تو, این تنها راه رفتن به قلمرو انسانها هست؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: این تنها راهیه که من بلدم. تو میتونی از اربابانت (منظور از اربابان احتمالا charred council یا شورای سوخته میباشد) بخاطر این تشکر کنی. برای حفظ تعادل, شورای سوخته (<strong><span style="color: #800080">charred council</span></strong>) همه سفرها به سومین قلمرو (منظور قلمرو انسانها) رو ممنوع کرد ........ و معنی از بین رفتن اون اینه که اون (دنیای انسان ها) هنوز وجود داره. حتی درخت زندگی هم سوخت, مثل اینکه مقدار زیادی روشن و شعله ور بوده.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: تو هنوز هم قصد داری به زمین سفر کنی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: مرگ, همه از شورا حرف شنوی و اطاعت پذیری ندارند. به همین دلیل هست که اونا باید سوارکار داشته باشن.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: تو به گونه ای در مورد این قلمرو صحبت میکنی که انگار مال خودت بوده.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: نگهبانان این مکان رو lostlight نامیدند, اما این محلی میباشد که در آن نور پیدا شد. و من منبع اون هستم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چیز دیگه ای نمونده که به من بگی؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">Archon</span>: نه تا زمانی که تو عصا رو پیدا کنی, سوارکار. آن موقع (زمانیکه مرگ عصا را در زمین پیدا کرد) همه چیز آشکار میشود.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_در اینجا مرگ از Archon جدا میشود. پس مرگ فهمید که یک شیء با ارزش و باستانی در آخر و زمانی که جنگ (war) آن را آغاز کرده بود, روی زمین گم شده است. این عصا حالا تکه تکه شده و در قسمت های مختلف زمین میباشد. مرگ باید عصای آرافل را برای Archon پیداکند تا او هم راز رسیدن به کلید را به مرگ بگوید. مرگ برای رسیدن به زمین باید از چله ای که در کنار Archon قرار دارد استفاده کند. در حقیقت این چاله یک پورتال میباشد که مرگ را به زمین منتقل می کند. مرگ وارد پورتال میشود و پورتال هم همانطور که انتظار میرفت مرگ را به زمین (<strong><span style="color: #800080">earth</span></strong>) منتقل میکند. حالا 100 سال از وقایع رخ داده در آخر و زمان و زندانی شدن جنگ (war) میگذرد و زمین بسیار ویران شده است. باران در حال باریدن است و شهر مملو از هیولاهای مختلف میباشد. در این لحظه پرنده ای که همراه مرگ است غارغار میکند و مرگ به پرنده میگوید:</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: ساکت ..... جسد های بیشتری این اطراف وجود داره.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_تصویر تغییر میکند و هیولاهایی شبیه زامبی را نشان میدهد. به یکباره سر و کله <strong><span style="color: #800080">uriel </span></strong>(اوریل) و فرشتگان دیگر در آسمان پیدا میشود. آنها به سوی هیولاها حمله ور میشوند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: برای <span style="color: #800080"><strong>abaddon</strong></span>!</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ از کمی دورتر این صحنه را میبیند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اوریل؟ ارتش hellguard <span style="color: #006400">(</span>نکته: قبلا گفتیم که اعضای hellguard را گروهی از فرشتگان به فرماندهی اوریل و در گذشته abaddon تشکیل میدهند. معنی لغوی کلمه hellguard یعنی نگهبان جهنم) روی زمین چه کار میکنه؟</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_فرشتگان و اوریل کماکان در حال نبرد با هیولاها هستند, در این بین سر و کله یک هیولای بزرگتر پیدا میشود. این هیولا, دیگر هیولا ها را با ضرباتش از بین میبرد و با اوریل درگیر میشود. کمی بعد هیولا ضربه ای به اوریل وارد میکند و او را به کناری پرتاب میکند. </p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: اه ..... لعنت به این.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_اوریل همچنان روی زمین افتاده و هیولای بزرگ به اوریل نزدیک میشود. اما به یکباره هیولا به روی یک ساختمان ویران میپرد. اوریل از جایش برمیخیزد.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: hellguard! بخاطر من!</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/fj7gernujeqt5gartn5.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=fj7gernujeqt5gartn5.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">Uriel, رهبر فعلی ارتش Hellguard</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">_مرگ به اوریل کمک میکند تا تعداد بسیار زیادی از هیولاها را نابود کنند. سپس مرگ با اوریل صحبت میکند.</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: من باید تو رو بخاطر کاری که برادرت (war) اینجا انجام داده بکشم. اما تو جون منو نجات دادی. و حتی به ما اهمیت دادی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: تو در مورد عصای آرافل (<strong><span style="color: #800080">Rod of Arafel</span></strong>) چی میدونی؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: سلاحی با قدرت و نیروی عالی و فوق العاده, که به وسیله Archon Hestus ( این فرد یعنی Archon hestus با آن Archon در دنیای lostlight دیدیم تفاوت دارد. Archon هرگز به زمین نیامد) برای مبارزه با شیاطین در جنگ نهایی (آخر و زمان) به زمین اورده شد. اما خود Hestus نابود شد و عصا شکسته و خرد شد. حالا ویرانگر (<strong><span style="color: #800080">Destroyer</span></strong>) از این تکه ها برای تقویت ارتش تاریکی خودش استفاده میکنه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چیزی که تکه تکه شده دوباره میشه به هم وصل بشه. تکه های عصا کجاست؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: در دستان ویرانگر (<strong><span style="color: #800080">Destroyer</span></strong>). اون موجوداتی رو از اعماق زمین (abyss) احضار کرد. و افراد منتخب خودش رو برگزید, شامل کارهای کفر آمیز. حتی حالا او این دنیا را به املاک و منطقه های جهنمی خودش تقسیم کرده. یکی از رنجها و مشکلات این جانوران (swarm ها) هستند, آنها بر روی زمین از اجساد مرده تغذیه میکنند, و یک گروه (swarm) را تشکیل میدهند که باعث میشود آنها دارای تعداد زیادی جسم و استخوان و تنها یک مغز و ذهن برای جنگیدن باشند. این موجودات همین کسانی بودند که لحظاتی قبل به ما حمله کردند.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: یک مغز, ساده به نظر میاد.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: من بیش از این hellguard (ارتش فرشتگان روی زمین) رو برای بدست آوردن عصای آرافل (<span style="color: #800080"><strong>Rod of arafel</strong></span>) به خطر نمیندازم و ریسک نمیکنم. اما مطمئناً تو میخوای این ماموریت احمقانه رو انجام بدی. پس رد جنازه هایی رو که بوسیله گروه من کشته شدن بگیر.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: یک ماموریت احمقانه ........ خوب راستش این اولین ماموریت احمقانه من نیست.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: پس این آخرین ماموریت احمقانه تو هم نخواهد بود. انجامش بده.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: از هشداری که دادی متشکرم. اوریل, چه تعداد از فرشته ها اینجا کشته شدن؟</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: خیلی زیاد. اما با مرگ هر فرشته, در عوض یکی دیگر زنده خواهد شد. عذاب و رنج کشدین آنها به ویرانگر (<span style="color: #800080"><strong>Destroyer</strong></span>) قدرت میدهد. شاید تو باید اونا رو از عذابشون نجات بدی, سوار رنگ پریده (یا بی روح).</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: باشه اگر تو اینطور میخوای. به هرحال, تنها کاری که من میتونم در مورد اسیرها انجام بدم, کار اونا رو سریع تموم کنم. (یعنی بکشمشون)</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: همینش هم به اندازه کافی کار خوبیه.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: چرا Hellguard هنوز روی زمین مونده؟ تو گم شدی اوریل, در حالی که خودت نمیدونی.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: کجا میتونستیم بریم؟ همه مخلوقات دیدن که اینجا چه اتفاقی افتاد: که چطور ارتش hellguard جنگ رو قبل از شکستن مهر ها آغاز کردن. در white city ( قلمرو فرشتگان) به روی ما بسته شد. ما هرگز نمیتونیم به خونه بریم.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این منتخب ها کی هستن؟ به نظر نمیاد اونا مثل هیولاها باشن.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: نه, اونا موجوداتی باستانی از گذشته های دور هستن. اونا از قلب دنیای زیرین (<strong><span style="color: #800080">Abyss</span></strong>) اومدن.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #006400"></span></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #006400">(<strong>توجه</strong>: Abyss به دنیای زیرین گفته میشود. همچنین abyss یک محل تاریک و ترسناک میباشد که بین سه قلمرو انسان ها, بهشت و جهنم قرار دارد.)</span></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: قدرتمند ترین ها به ویرانگر (<strong><span style="color: #ff0000">destroyer</span></strong>) خدمت میکنن, و به نام او به خاکستر و استخوان حکومت میکنند. (باور کنید جمله همینطوری نوشته شده و من بهتر از این نتونستم ترجمش کنم)</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: همه افراد و چیزهایی رو که در اطراف اونا هستن, بکش.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">مرگ</span>: این عجیبه که تو این همه مدت دوام اوردی. ( در مقابل گروه های پر جمعیت هیولا یا اصطلاحاً swarm). حتی مرگ (منظور از مرگ خودش یا شخصیت بازی نیست) هم در مقابل تو رژه میره.</p> <p style="text-align: right"><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: تو در مورد swarm صحبت میکنی؟</p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #006400">(<strong>توجه</strong>: معنی کلمه swarm دسته و گروه میباشد و در اینجا به یکی از هیولاهای بازی اتلاق میشود که در زمین دیده میشوند. موجوداتی شبیه زامبی.)</span></p> <p style="text-align: right"><span style="color: #006400"></span></p></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"> </p><p><span style="color: #ff0000">اوریل</span>: اونا (swarm ها) بیخودی پرسه میزنن. اونا بیشتر ار همه تشنه انتقام گرفتن هستن. حتی مرگ هم نمیتونه اونا رو متوقف کنه.</p><p style="text-align: center"><p style="text-align: center"> <a href="http://up.persianv.com/images/gjbxklz6mj3fdi4cmvar.jpg"><img src="http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=gjbxklz6mj3fdi4cmvar.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a> </p> <p style="text-align: center">مرگ در مبارزه با swarm ها</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: right"><strong><span style="color: #0000cd">( </span><span style="color: #006400">نکته بسیار مهم</span><span style="color: #0000CD">: </span><span style="color: #0000cd">همانطور که قبلا هم در پارت 1 گفتم, وقایع بازی قبل از شروع ماموریت جنگ (war) برای اثبات بی گناهی خودش در جریانه. یعنی در حال حاضر اوریل هنوز به رهبر سابق خودشون abaddon که کشته شده وفادار هست و نمیدونه که در حقیقت ویرانگر (destroyer) همون abaddon هست. اوریل خبر نداره که abaddon در تمام این مدت به اونا و ارتش فرشتگان (Hellguard) خیانت کرده</span><span style="color: #0000CD">. اوریل در حال حاضر فکر میکنه که جنگ (war) مقصر و دلیل بروز تمام این مشکلات هست)</span></strong></p> <p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right"></p> </p><p> _مرگ از اوریل جدا میشود. حالا مرگ میتواند از سلاح salvation (رستگاری) هم که مورد استفاده ارتش hellguard است, استفاده کند. حالا مرگ باید جستجوی خود را برای پیدا کردن اولین تکه شکسته شده عصای آرافل آغاز کند.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Kasra-M, post: 2247743, member: 51738"] [B][COLOR=#a52a2a][SIZE=3]part 5[/SIZE][/COLOR] [/B] _پس مرگ به منطقه [B][COLOR=#800080]psychameron [/COLOR][/B]تلپورت و منتقل میشود. او باید در این منطقه سومین خادم و ارباب فرمانروا یعنی [B][COLOR=#800080]basileus [/COLOR][/B]را پیدا کند. گفته شده که basileus در میان سه ارباب و خادم فرمانروا, قدرتمند ترین به حساب می آید. مرگ با پیشروی در این منطقه سرانجام با basileus روبرو میشود. [COLOR=#ff0000]basileus[/COLOR]: من امیدوار بودم که قهرمانی ([B][COLOR=#800080]champion[/COLOR][/B]) که بوجود اومده بتونه در مقابل آلودگی ([B][COLOR=#800080]corruption[/COLOR][/B]) ایستادگی کنه. و تو خودتو بالا کشیدی و پیشرفت کردی سوارکار. افسوس که سفر تو در اینجا به پایان میرسه. ( یعنی من تو رو اینجا میکشم) _آنها با هم وارد نبرد میشوند. کمی که از نبرد میگذرد: [COLOR=#ff0000]basileus[/COLOR]: تو نمیتونی سر راه من قرار بگیری! _ basileus برای مبارزه با جنگ یک هیولا به نام [B][COLOR=#800080]achidna [/COLOR][/B]را احضار میکند و خودش هم روی سر هیولا قرار میگیرد. مرگ به مبارزه ادامه میدهد و بعد از اینکه مقداری آسیب به achidna میرساند, دوباره basileus از روی هیولا پایین می آید و به تنهایی با مرگ مبارزه میکند. سرانجام مرگ basileus را از پا درمی آورد و او را تسلیم میکند. [COLOR=#ff0000]basileus[/COLOR]: کافیه! من با تو میام سوارکار, حتی پیش فرمانروای استخوان ها! ([B][COLOR=#800080]lord of bones[/COLOR][/B]) حتی برای قضاوت و داوری! _پس حالا مرگ هر سه ارباب فرمانروا را در اختیار دارد. پس او باید آنها را به فرمانروای استخوان ها تحویل دهد. مرگ به Eternal throne باز میگردد. مرگ به همراه هر سه خادم یعنی basileus, judicator و phariseer به پیشگاه و نزد فرمانروای استخوان ها ([B][COLOR=#800080]lord of bones[/COLOR][/B]) میروند. [COLOR=#ff0000]ارباب ها[/COLOR]: سرورم, شما با ما میخواید چکار کنید؟ [COLOR=#ff0000]فرمانروای استخوان ها[/COLOR]: رنج و عذاب!!!! _فرمانروا سه ارباب خودش را به رنج و عذاب مجکوم میکند [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/9bo5wli53g0civ36np9.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=9bo5wli53g0civ36np9.jpg[/IMG][/URL] فرمانروا سه خادم خود را به رنج و عذاب محکوم میکند [/CENTER] [RIGHT] [/RIGHT] [/CENTER] [COLOR=#ff0000]فرمانروا[/COLOR]: از خواب شما مدت زیادی میگذره! مدت خیلی زیادی! شما وظیفه و ماموریت خود را رها کردید. شما دیگه استفاده ای برای من ندارید. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این دیگه چه کاریه؟ من دوست ندارم اینجوری بازیچه قرار بگیرم. [COLOR=#ff0000]فرمانروا[/COLOR]: آنها از دستور من قصور و کوتاهی کردن. اما از تو (مرگ) سپاسگزارم. من تو (مرگ) رو به قسمتی از قلمرو خودم میفرستم که به عنوان راهی برای رسیدن به well of soul (دروازه ارواح) شناخته میشه. اما ابتدا, شیاطین و هیولاهایی اونجا وجود دارن که تو باید با اونا روبرو بشی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من همین الانش هم, قبل از این با هیولاهای زیادی روبرو شدم و تعداد زیادی رو کشتم. [COLOR=#ff0000]فرمانروا[/COLOR]: نه هیولاهایی مثل این ها. (یعنی هیولاهایی قویتر و متفاوت از چیزهایی که مرگ پیش از این با آنها روبرو شده) قدرت بسیار زیاد و فوق العاده ای در اون طلسم (amulet) وجود داره. اما بی ارزگی و شرمساری تو باعث شد که اون (amulet) باز بشه. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من افسوس و تاسف هیچ چیزی رو نمیخورم. [COLOR=#ff0000]فرمانروا[/COLOR]: من میتونم اون طرف جسم و گوشت تو رو ببینم. جایی که نبردهای دیوانه وار واقعی وجود داره. _فرمانروای استخوان ها, مرگ را به شهر مرگ (city of the dead) تلپورت و منتقل میکند. مرگ از طریق این مکان میتواند خود را به well of souls (یا به عبارتی دروازه ارواح) برساند. به محض اینکه مرگ به شهر مرگ منتقل میشود, با صدراعظم (chancellor) ملاقات میکند. [COLOR=#ff0000]صدراعظم[/COLOR]: سوار کار, تو از ارباب استخوان ها ([COLOR=#800080][B]lord of bones[/B][/COLOR]) چی یاد گرفتی و فهمیدی؟ [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من فکر میکنم اگر ارباب تو به معامله بین ما عمل نمیکرد , همون چیزی بود که از اسمش انتظار میره. [COLOR=#ff0000]صدراعظم[/COLOR]: پادشاه مرگ ([B][COLOR=#800080]king dead[/COLOR][/B]) راه رسیدن به شهر مرگ ([B][COLOR=#800080]city of the dead[/COLOR][/B]) رو در اختیار تو گذاشت. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من در شهر مرگ باید دنبال چه کسی بگردم؟ [COLOR=#ff0000]صدراعظم[/COLOR]: تو باید نگران و دلواپس کسی باشی که دنبال تو میگرده. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: به سوال من جواب بده, مترسک سر خرمن (scarecrow). [COLOR=#ff0000]صدراعظم[/COLOR]: جالب نمیشه اگه اونو به راحتی به تو بگم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: پس بیشتر از این صحبت نکن و بس کن! [COLOR=#ff0000]صدراعظم[/COLOR]: اگر من جای تو بودم, مواظب گردن (neck) خودم بودم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: در شهر مرگ من چه چیزی پیدا خواهم کرد؟ البته بجز جسد های بیشتر. [COLOR=#ff0000]صدراعظم[/COLOR]: سوارکار, یه چیزایی پر ارزش تر و گرانبهاتر از گوشت و استخوان و ارواح. از هر قلمرو و دنیا در زیر یک خورشید مرده. در شهر, گذشته آنها در مدت حیاتشان پاک میشود, و آنها میتوانند از دروازه (well) عبور کنند و دوباره متولد شوند. تعداد زیادی از ارواح از این تطهیر و پاکسازی زنده نخواهند ماند. بعضی دیوانه میشوند. و تعداد کمی از آنها سعی میکنند از این قید و بند فرار کنند. _پس مرگ حالا در شهر مرگ (city of the dead) میباشد. مرگ باید شخصی را پیدا کند تا او را به سمت well of souls راهنمایی کند. در ضمن حالا مرگ یک توانایی و قدرت جدید به نام [B][COLOR=#800080]soul splitter[/COLOR][/B] (شکاف دهنده روح) در اختیار دارد. با این توانایی مرگ میتواند روح خود را به دو (2) قسمت جداگانه تقسیم کند و آنها را مجبور کند که هر کدام کارهای خاصی انجام دهند. [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/b36cjyyb662q5y0pbe4v.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=dixxnl67twxpuvwz8ym.jpg[/IMG][/URL] ورودی شهر مرگ ([COLOR=#800080][B]city of the dead[/B][/COLOR]) [/CENTER] [RIGHT] [COLOR=#ff0000]روای (در صورت لود بازی)[/COLOR]: تا این لحظه از سفر, نیاز و احتیاج شاه بخاطر خشمش نادیده گرفته شد. کسانی که میتوانستند کمک کنند (به شاه) کشته و نابود شدند. (منظور خادمان شاه) اما بواسطه مرگ آنها, یک قدرت جدید از گناه بوجود آمد و یک ارتش دوباره به زندگی برگشت ........... _ حالا مرگ باید در شهر مرگ کاوش کند و دنبال شخصی بگردد که فرمانروای استخوان ها درباره آن صحبت کرد. پس از جستجو و کاوش بسیار زیاد, مرگ با یک هیولای غول پیکر به نام [B][COLOR=#800080]wailing host[/COLOR][/B] (گروه گریان) روبرو میشود. این هیولای خشمناک از جمع و ترکیب تعداد زیادی از ارواح انسان ها بوجود آمده و wailing host نام دارد. مرگ با این هیولای وارد مبارزه میشود. [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/cm38wokobtkfz6z5ixuy.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=cm38wokobtkfz6z5ixuy.jpg[/IMG][/URL] [B][COLOR=#800080]The wailing host[/COLOR][/B] [/CENTER] [RIGHT] _ مرگ سرانجام هیولای [B][COLOR=#800080]wailing host[/COLOR][/B] را بعد از یک مبارزه سخت نابود میکند. حالا که هیولا از بین رفته, مرگ باید وارد تالار داخلی شود و با آن روحی که راه رسیدن به well of souls را میداند صحبت کند. زمانی که مرگ به محل مورد نظر میرسد در کمال تعجب میفهمد, آن روحی که دنبالش میگشت, کسی نیز جز [B][COLOR=#800080]crowfhater[/COLOR][/B]!!! [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/hdt23cb7kvqhv8ygkj.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=hdt23cb7kvqhv8ygkj.jpg[/IMG][/URL] [B][COLOR=#800080]crowfhater[/COLOR][/B] در شهر مرده ها [/CENTER] [/CENTER] [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: سوارکار, من باور داشتم که تو فرا خونده شدی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: crowfhater [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: من کسی هستم که تو دنبالش میگشتی. و چه جایی ممکنه من باشم جز شهر مردگان؟ دوست داری یک سوال بپرسی, یا میخوای مثل کسی که یه روح دیده همینطوری اونجا وایسی ؟ [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: به من بگو چطوری میتونم به [B][COLOR=#800080]well of souls[/COLOR][/B] برسم؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: این well of souls مکانی با قدرتی غیرقابل تصور دارد ...... کلیدی برای زندگی و مرگ که خودش رو خلق میکنه و میسازه. و به همین خاطره که [B][COLOR=#800080]well [/COLOR][/B]خودش یک کلید داره ........ که مدت ها قبل تقسیم و پراکنده شده بود. فرشتگان (angles) نیمی از اون رو در اختیار دارن و شیاطین ([B][COLOR=#800080]demon[/COLOR][/B]) نیمه دیگر را. و هیچگاه نباید این دو تکه به هم وصل بشه. مگر اینکه تو واقعاً بخوای برادرت ([B][COLOR=#800080]war[/COLOR][/B]) رو نجات بدی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: برای نجات جنگ, من میتونم در سرزمین فرشتگان ([B][COLOR=#800080]White city[/COLOR][/B]) طوفان به پا کنم. (برای گرفتن نیمه کلید) [COLOR=#008000]([B]توجه[/B]: Joe Madureira یکی از طراحان بازی در مورد white city میگوید: white city نمودار و نشانی از بهشت ما میباشد که محل اقامت فرشتگان میباشد)[/COLOR] [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: منم از این مطمئنم, اما نیازی به این کار نیست. فرشتگان مناطق و قلمروهایی بیش از white city دارند. همانطور که شیاطین و هیولاها مناطق مختلفی به غیر از قلمرو تاریکی ([B][COLOR=#800080]dark kingdom[/COLOR][/B]) دارن. زمانی که تو به درخت برسی, همه اونها برای تو پاک خواهند شد. [COLOR=#008000]([B]توجه[/B]: dark kingdam یا قلمرو تاریکی محلی است که شیاطین و هیولاها در آن اقامت داند[/COLOR][COLOR=#006400].)[/COLOR][COLOR=#000000] [/COLOR][COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR][COLOR=#000000]: crowfhater, من قبلا این کارو انجام دادم. [/COLOR][COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR][COLOR=#000000]: با وجود این, تو باید دوباره درخت رو پیدا کنی و به محلی بری که درخت تو رو اونجا میبره.[/COLOR] [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: وجود absalom؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR][COLOR=#000000]: بله, absalom باقی میمونه. خشم و دیوانگی و درد او آلودگی رو پخش کرد. و اون همه آفرینش رو بر هم خواهد زد تا تعادل و بالانس رو نابود کند.[/COLOR] [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: [COLOR=#000000]crowfhater, من یکبار absalom رو کشتم. اگر من بتونم برگردم, من میخوام نوع مبارزه اون رو بفهمم و ببینم.[/COLOR] [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR][COLOR=#000000]: من شک دارم که اون بخواد به تو دوباره اجازه دیدار بده.[/COLOR] [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چطور میتونم نسل بشر رو احیا کنم و برگردونم؟ well of souls :[COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR], جاییست که همه زندگی ها و حیات از اون شروع میشه. جایی که ارواح مرده دوباره در یک زندگی جدید متولد میشوند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من جانوری (منظور مرگ از جانور The wailing host میباشد که از ترکیب تعداد زیادی از ارواح انسانها بوجود آمده بود. ) رو که در این مکان تردد داشت, کشتم. من ارواح نسل بشر رو از بند آزاد کردم. [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR][COLOR=#000000]: در یک زمان دیگه[/COLOR] این میتونه ممکن بشه. اما یه چیزایی قدرت رو از well of souls (دروازه احیا ارواح) گرفته. و حالا اون در محلی که زمانی حیات داشت بلااستفاده رها شده. من از این میترسم که تو تنها ارواح رو برای یک عذاب و رنج مجدد آزاد کرده باشی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: پس امیدی وجود نداره. نسل بشر نابود شده. [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR][COLOR=#000000]: هنوز نه, [/COLOR]حتی حالا که تو قدرت بازگردوندن [B][COLOR=#800080]well of souls[/COLOR][/B] رو با خودت داری. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: نفیلیم؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR][COLOR=#000000]: بله, اگر تو روح اونا ( ارواح ارتش نفیلیم)[/COLOR] رو قربانی کنی. تنها اونا این قدرت رو دارن که کاری رو که قبلا انجام شده اصلاح کنن. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: پس برای بازگردوندن و احیاء نسل بشر, من باید اقوام و خویشاوندان خودم یعنی نفیلیم رو قربانی کنم؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR][COLOR=#000000]: نفیلیم (منظور ارتش و نژاد نفیلیم) به دست خود تو پیش از این نابود شده[/COLOR]. اون طلسم (amulet یا talisman) شکسته تنها چیزیه که از اونا باقی مونده. آیا تو میخوای اونا رو در قفسه سینه خودت زندانی و در عذاب ابدی رها کنی؟ _پس همانطور که روح crowfather به مرگ گفت, مقصد و هدف بعدی مرگ رسیدن به درخت مرگ میباشد. مرگ با استفاده از قابلیت سفر و انتقال سریع (fast travel) خود را به مکان درخت مرگ میرساند. او در آنجا دوباره crowfather را میبیند. [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: عجله نکن سوارکار. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: تو دنبال من اومدی؟ [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: همینطوره. من اینجا خواهم ماند, تو در ماموریت خودت در درخت به من نیاز داری. _تصویر تغییر میکند و درخت را نشان میدهد و به یکباره یک پورتال یا دریچه روی درخت ظاهر میشود. [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: اه ........ و [B][COLOR=#800080]Dust [/COLOR][/B]( همان پرنده همراه مرگ) به لاشه ها و جسد های بیشتری نوک خواهد زد سوارکار. اون رو (منظور dust) دنبال کن, و تو کلید را پیدا خواهی کرد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: Dust رو دنبال کنم تا کلید رو پیدا کنم؟ crowfather, این نمیتونه راحت و آسون باشه. [COLOR=#ff0000]crowfather[/COLOR]: ممکنه تو درست بگی مرگ. آینده یک رازه که حتی من هم نمیتونم ازش جلوگیری کنم. _مرگ وارد پورتال (دریچه) میشود و از طریق آن به محل درخت زندگی منتقل میشود. سپس مرگ خود را به یک پورتال دیگر میرساند. این پورتال میتواند مرگ را به دنیای [B][COLOR=#800080]Lostlight [/COLOR][/B](نور یا چراغ گمشده یا بر باد رفته ) منتقل کند. [COLOR=#008000]([B]نکته [/B]: دنیا و قلمرو Lostlight متعلق به گروه فرشتگان یا Angels میباشد)[/COLOR] [CENTER][CENTER] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/wd7enda5dr2dfbxw9ryn.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=wd7enda5dr2dfbxw9ryn.jpg[/IMG][/URL] [/CENTER] پورتال (دریچه) ورود به دنیای [B][COLOR=#800080]Lostlight[/COLOR][/B] [/CENTER] [RIGHT] _مرگ داخل پورتال شده و به دنیای فرشتگان وارد میشود. همانطور که بخاطر دارید مرگ قصد دارد در lostlight یکی از دو کلیدی را که برای باز کردن well of souls لازم است را پیدا کند. پس او باید در این منطقه کاوش و جستجو کند. lostlight برای فرشتگان یک پاسگاه و منطقه نگهبانی به حساب می آید. مرگ بایستی راهی برای بدست آوردن کلید فرشته (Angel key) پیدا کند. [/RIGHT] [/CENTER] [COLOR=#ff0000]روای (در صورت لود بازی)[/COLOR]: تا اینجای سفر, یک هزار روح برای انتقام ناله و زاری میکنند. یک نیروی الهی, یک دوست قدیمی برگشته. راه رسیدن به well هنوز برای شما بسته است سوارکار. اما کلیدهایی برای هر در وجود دارد. _مرگ در ابتدای راهش دوباره crowfhater را اینبار در دنیای [COLOR=#800080][B]lostlight [/B][/COLOR]میبیند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من این مکان رو نمیشناسم. تو منو به کجا اوردی؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: این مکان [B][COLOR=#800080]lostlight [/COLOR][/B]نامیده میشود. اینجا یک پست نگهبانی دور تر از دروازه های بهشت (heaven) میباشد. و در اینجا فرشتگانی برای مخفی کردن کلید well of souls وجود دارد. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چرا اینجا؟ چرا آن را در [B][COLOR=#800080]white ctity[/COLOR][/B] (قلمرو اصلی فرشتگان) نگذاشته اند؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: در میان فرشتگان افرادی وجود دارند که میخواهند از کلید در راه اهداف شخصی خود استفاده کنند, پس کلید در اینجا مخفی شد تا از توطئه و برنامه های آنها محفوظ بماند. حداقل اونا امیدوار بودن که اینطور باشه. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: well of souls قدرت و نیروی همه موجودات را (شامل ارتش نفیلیم) در خود دارد؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: همینطوره ...... همچنین من حدس میزنم که سوالات بیشتری برای تو وجود داشته باشه. ادامه بده سوار کار, بپرس؟ [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چهار سوارکار هرگز در مورد well نمیدونستن, چرا اون (این اطلاعات) از ما مخفی مونده بود؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: از ترس اینکه شما ممکنه با داشتن اون اطلاعات کارهایی انجام بدید. نباید به نفیلیم اجازه داده میشد که بیش از این مخلوقات را غارت و چپاول کند. نیاز بود اونا نابود بشن و مرده بمونن. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: پس well of souls میتونه اونارو (ارتش نفیلیم) برگردونه؟ [COLOR=#ff0000]crowfhater[/COLOR]: بله اگر ما ریشه ای به موضوع نگاه کنیم. well of souls چشمه و منشاء زندگی همه فرشتگان, شیاطین, انسان ها و ...... حتی نفیلیم میباشد. اما با شمشیر آنها (ارتش نفلیم ) هرج و مرج و بی نظمی بوجود می آید, و به این دلیل بود که آلودگی ([B][COLOR=#800080]corruption[/COLOR][/B]) متولد شد. تو کار درستی کردی که اونا (نفیلیم) رو نابود کردی. _مرگ از crowfhater جدا میشود تا جستجوی خود را در Lostlight برای یافتن کلید آغاز کند. مرگ به پیشروی در دنیای Lostlight ادامه میدهد تا اینکه به برج [B][COLOR=#800080]The crystal spire[/COLOR][/B] (مخروط کریستالی) میرسد. [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/mau8vxnapqjue3ylmn.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=mau8vxnapqjue3ylmn.jpg[/IMG][/URL] برج The crystal spire (مخروط کریستالی) [/CENTER] [RIGHT] _همین که مرگ به ورودی برج The crystal spire نزدیک میشود, به یکباره با تعدادی فرشته روبرو میشود. البته این فرشته ها هم بخاطر وجود آلودگی, آلوده شده اند. [COLOR=#ff0000]فرشته 1[/COLOR]: زخم (منظور او از زخم, مرگ میباشد) رو پاک کنید! [COLOR=#ff0000]فرشته 2[/COLOR]: حمله! [COLOR=#ff0000]فرشته 3[/COLOR]: تو به ما خدمت خواهی کرد! _فرشتگان به مرگ حمله میکنند و نبرد آغاز میشود. [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/6x579dd9a9pkfr882j7.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=6x579dd9a9pkfr882j7.jpg[/IMG][/URL] یکی از فرشته های آلوده شده [/CENTER] [RIGHT]_مرگ سه (3) فرشته آلوده شده را از پا در می آورد و نابود میکند. اما به تعداد فرشتگان آلوده اضاقه میشود. به یکباره یک فرشته در حالی که در آسمان پرواز میکند وارد معرکه میشود. نام این فرشته [B][COLOR=#800080]Nathaniel [/COLOR][/B]میباشد. وظیفه او دفاع از برج مخروطی crystal میباشد. [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/uecpabpp1gk1bj61cxv.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=uecpabpp1gk1bj61cxv.jpg[/IMG][/URL] Nathaniel [/CENTER] [RIGHT][COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: با مشخصاتی که abbadon گفت, این باید تو باشی. به سرعت به طرف من بیا. _ Nathaniel به فرشته های آلوده حمله میکند و در کشتن آنها به مرگ کمک میکند. سرانجام مرگ و Nathaniel همه فرشته های آلوده شده را از بین میبرند. [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: از سوی یک جنگجو به جنگوی دیگر, به منطقه Lostlight خوش اومدی سوارکار. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من تو رو میشناسم؟ [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: من [B][COLOR=#800080]Nathaniel [/COLOR][/B]هستم. من در کنار تو جنگیدم, در دروازه های بهشت (eden). اگر شمشیرهای تو نبود ممکن بود بمیرم. اما من ناراحت نیستم که تو منو بیاد نمیاری. فکر تو اون روزها کشتن نفیلیمی ها بود. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: تو یک hellguard (نگهبان جهنم) هستی. [/RIGHT] [RIGHT] [COLOR=#006400]([B]نکته[/B][/COLOR][COLOR=#006400]:hellguard نام نیروهای بهشتی میباشد که رهبر آنها در ابتدا abaddon و سپس uriel بود و وظیفه آنها نابود کردن شیاطین و جهنمیان در آخر و زمان بود)[/COLOR] [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: بودم. اما حالا نگهبان نور و روشنایی (guard of the light) هستم. و همچنین نگهبان [B][COLOR=#800080]Archon[/COLOR][/B]. هر دو اونها رو تو میتونی در داخل مخروط برج کریستال پیدا کنی. اما یه چیزی به من میگه تو اینجا نیستی تا در پرتو نور استاد من (Archon), افتخار و شکوه کسب کنی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چه چیزی رو از من مخفی کردی؟ [B][COLOR=#800080]Archon [/COLOR][/B]:[COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR] اون طرف هست سوارکار. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اتفاقا من کار دیگه ای دارم. [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: اگر کار تو, تو رو به قلمرو مرگ برده, حالا تو میتونی به نور و روشنایی خدمت کنی. با تحویل دادن این طومار (scroll). [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اونوقت تو در سرزمینی پر از جسد ( قلمرو مرگ) چکار میکردی؟ [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: من دنبال یک دوست قدیمی بودم, یک روح گمشده. برای این کار کجا بهتر از قلمرو مردگان؟ طومار رو به یک درباری فناناپذیر تحویل بده, اونا ممکنه به سوال های من جواب بدن. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: من دنبال یک کلید میگردم. [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: حدس میزنم چیزی که دنبالش هستی تنها یک کلید نیست. برای این منظور تو باید با [B][COLOR=#800080]Archon [/COLOR][/B]مشورت کنی. اون یه مقدار از نوک مخروط دیده میشه. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چطور شد که تو تصمیم گرفتی Hellguard رو رها کنی؟ [B][COLOR=#800080]abaddon[/COLOR][/B]:[COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR] منو اینجا فرستاد تا مواظب برج مخروطی کریستال (The crystal spire) و همچنین Archon باشم. خطر این وجود داره که برج مخروطی سقوط کنه. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این چجور مکانیه؟ [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: یک پاسگاه یا پست نگهبانی. ما اینجا رو [B][COLOR=#800080]Lostlight [/COLOR][/B]صدا میزنیم. بخاطر چیزی که ما در اینجا دور از white city پنهان کردیم. در اینجا, ما به تاریکی نزدیکتر هستیم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: و این [B][COLOR=#800080]Archon [/COLOR][/B] کی هست؟ lucien :[COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR] رئیس دفترخانه است. این فرشته همه چیزهایی را که میبیند و میفهمد ضبط میکند و مینویسد, وقتی او به تاریکی پیوست, قلعه نظامی عاج ([B][COLOR=#800080]ivory citadel[/COLOR][/B]) از نوشته های ضبط شده او نگهداری میکند. یک آرشیو بزرگ غیر قابل تصور. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این قلعه نظامی ([B][COLOR=#800080]citadel[/COLOR][/B]) کجاست؟ [COLOR=#ff0000]Nathaniel[/COLOR]: در پشت غبار و مه گم شده است. دعا کن که هیچ وقت کارت تو رو به اونجا نکشونه. امیدوارم هر چیزی که تو رو به اینجا کشونده رو پیدا کنی. _پس همانطور که Nathaniel گفت, مرگ میتواند Archon را در بالا و نوک برج مخروطی کرستال پیدا کند. همچنین Nathaniel یک ماموریت جانبی برای مرگ داشت و آن تحویل یک طومار (scroll) به صدراعظم در قلمرو مرگ در قسمت ethernal throne بود. انجام این ماموریت اختیاری است. به خط اصلی داستان باز میگردیم: حالا مرگ باید وارد برج مخروطی کریستال شود و در نوک آن Archon را پیدا کند. مرگ وارد برج میشود. مرگ بالا رفتن از قسمتهای مختلف برج را شروع میکند. سرانجام مرگ خود را به نوک برج میرساند و با Archon روبرو میشود. Archon روی یک بلندی ایستاده است. [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/y5u9xfgrgqvm11oy0u0n.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=y5u9xfgrgqvm11oy0u0n.jpg[/IMG][/URL] [B][COLOR=#800080]Archon[/COLOR][/B] [/CENTER] [RIGHT] [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: (به مرگ) از سایه ها و تاریکی خارج شو و به روشنایی و نور داخل شو. من تو رو دیدم سوارکار ..... کار هایی رو که تو انجام دادی, زندگی هایی رو که بهشون پایان دادی. من میدونم چرا تو اینجا هستی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: پس کلید رو به من بده. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: من قرنها از کلید محافظت کردم. اون مال منه. و من از اون قطعا جدا نمیشم, حالا نه. آلودگی در شهر ما گسترش پیدا کرده. در قلب های ما. حالا تنها من پاک و تمیز موندم و یک چراغ در مقابل تاریکی هستم. ناگزیریم که اونو به عقب هل بدیم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: همه ما ناگزیر نیستیم [B][COLOR=#800080]Archon[/COLOR][/B]. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: هممم ...... شایدم نباشیم. بعد از اینکه مهر ها (seals) شکسته شد و لژیون و ارتش جهنمیان به زمین اومدن, تعدادی از آثار مقدس گم شد. اولی, عصای آرافل (rod of arafel) بود, که میتونست اتفاقاتی رو که اونجا (روی زمین) افتاده برعکس و معکوس کنه. من خودم جرات نمیکنم که عصا رو دوباره بدست بیارم. دروازه های white city (قلمرو فرشتگان) به روی هر فرشته ای که زمین ([B][COLOR=#800080]earth[/COLOR][/B]) رو ملاقات کرده, بسته شده. اما تو (مرگ) یک فرشته نیستی. عصا رو بدست بیار و من یک راه در درون قلعه نظامی (citadel) خودم باز خواهم کرد. در اونجا, تو خواهی توانست کلید رو برای درخت زندگی پیدا کنی. در ازای چیزی که تو در زمین پیدا خواهی کرد ......... بعد از اینکه تو با اون (عصای آرافل) مواجه شدی, حتی ممکنه تو بتونی نفرین و نام برادرت جنگ ([B][COLOR=#800080]war[/COLOR][/B]) رو هم پاک کنی. _مرگ دوباره با Archon صحبت میکند. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: سوارکار, چاله آب (که در کنار Archon قرار دارد) تو رو به زمین (earth) خواهد رسوند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این مکان قیری رنگ و سیاه رو که نمیگی. اگر تو عصا رو میخوای, پس باید به من بگی که کجا میتونم اونو پیدا کنم. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: ما تا مدتی اون رو می دیدیم, تا زمانی که شروع به پایین رفتن در اعماق کرد. اما من نمیتونم به تو بگم. زمانیکه ارتش جهنمیان حمله کردند (به زمین), قلمرو انسان ها ([COLOR=#800080][B]kingdom of man[/B][/COLOR]) بوسیله تاریکی بلعیده شد. بعد از اون من تنها یک نگاه کوتاه و گذرا به زمین داشتم, اما همین هم کافی بود که بفهمم جای عصای آرافل ([B][COLOR=#800080]rod of arafel[/COLOR][/B]) امن هست . و تنها امید ما بدست آوردن اون و رستگاریست. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چطور یک شهر نورانی در آلودگی و فساد سقوط کرد و فرو رفت؟ [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: شهر سقوط نکرده بود, اما اونا (آلودگی و نیروهای آلوده شده) وارد شهر شدن. این موضوع تنها با یک فرشته شروع شد! اون ضعیف شد و به شک افتاد. و زمانیکه تاریکی اونو صدا کرد, اون به تاریکی خوش آمد گفت. بوسیله اون, آلودگی گسترش یافت و پخش شد. به نظر میاد من میتونم اونو احساس کنم که بالای سر ما جمع شده. به همین دلیل, من به برادرانم هشدار دادم که طوفانی در راه است, اما اونا گوش ندادن. کمی بعد ابر ها از هم پاشیدند و شهر نور سقوط کرد. و بعد از آن قلمروهای دیگر در تاریکی سقوط کردند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این چاله تو, این تنها راه رفتن به قلمرو انسانها هست؟ [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: این تنها راهیه که من بلدم. تو میتونی از اربابانت (منظور از اربابان احتمالا charred council یا شورای سوخته میباشد) بخاطر این تشکر کنی. برای حفظ تعادل, شورای سوخته ([B][COLOR=#800080]charred council[/COLOR][/B]) همه سفرها به سومین قلمرو (منظور قلمرو انسانها) رو ممنوع کرد ........ و معنی از بین رفتن اون اینه که اون (دنیای انسان ها) هنوز وجود داره. حتی درخت زندگی هم سوخت, مثل اینکه مقدار زیادی روشن و شعله ور بوده. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: تو هنوز هم قصد داری به زمین سفر کنی. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: مرگ, همه از شورا حرف شنوی و اطاعت پذیری ندارند. به همین دلیل هست که اونا باید سوارکار داشته باشن. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: تو به گونه ای در مورد این قلمرو صحبت میکنی که انگار مال خودت بوده. [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: نگهبانان این مکان رو lostlight نامیدند, اما این محلی میباشد که در آن نور پیدا شد. و من منبع اون هستم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چیز دیگه ای نمونده که به من بگی؟ [COLOR=#ff0000]Archon[/COLOR]: نه تا زمانی که تو عصا رو پیدا کنی, سوارکار. آن موقع (زمانیکه مرگ عصا را در زمین پیدا کرد) همه چیز آشکار میشود. _در اینجا مرگ از Archon جدا میشود. پس مرگ فهمید که یک شیء با ارزش و باستانی در آخر و زمانی که جنگ (war) آن را آغاز کرده بود, روی زمین گم شده است. این عصا حالا تکه تکه شده و در قسمت های مختلف زمین میباشد. مرگ باید عصای آرافل را برای Archon پیداکند تا او هم راز رسیدن به کلید را به مرگ بگوید. مرگ برای رسیدن به زمین باید از چله ای که در کنار Archon قرار دارد استفاده کند. در حقیقت این چاله یک پورتال میباشد که مرگ را به زمین منتقل می کند. مرگ وارد پورتال میشود و پورتال هم همانطور که انتظار میرفت مرگ را به زمین ([B][COLOR=#800080]earth[/COLOR][/B]) منتقل میکند. حالا 100 سال از وقایع رخ داده در آخر و زمان و زندانی شدن جنگ (war) میگذرد و زمین بسیار ویران شده است. باران در حال باریدن است و شهر مملو از هیولاهای مختلف میباشد. در این لحظه پرنده ای که همراه مرگ است غارغار میکند و مرگ به پرنده میگوید: [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: ساکت ..... جسد های بیشتری این اطراف وجود داره. _تصویر تغییر میکند و هیولاهایی شبیه زامبی را نشان میدهد. به یکباره سر و کله [B][COLOR=#800080]uriel [/COLOR][/B](اوریل) و فرشتگان دیگر در آسمان پیدا میشود. آنها به سوی هیولاها حمله ور میشوند. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: برای [COLOR=#800080][B]abaddon[/B][/COLOR]! _مرگ از کمی دورتر این صحنه را میبیند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اوریل؟ ارتش hellguard [COLOR=#006400]([/COLOR]نکته: قبلا گفتیم که اعضای hellguard را گروهی از فرشتگان به فرماندهی اوریل و در گذشته abaddon تشکیل میدهند. معنی لغوی کلمه hellguard یعنی نگهبان جهنم)[COLOR=#006400][/COLOR] روی زمین چه کار میکنه؟ _فرشتگان و اوریل کماکان در حال نبرد با هیولاها هستند, در این بین سر و کله یک هیولای بزرگتر پیدا میشود. این هیولا, دیگر هیولا ها را با ضرباتش از بین میبرد و با اوریل درگیر میشود. کمی بعد هیولا ضربه ای به اوریل وارد میکند و او را به کناری پرتاب میکند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: اه ..... لعنت به این. _اوریل همچنان روی زمین افتاده و هیولای بزرگ به اوریل نزدیک میشود. اما به یکباره هیولا به روی یک ساختمان ویران میپرد. اوریل از جایش برمیخیزد. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: hellguard! بخاطر من! [/RIGHT] [CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/fj7gernujeqt5gartn5.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=fj7gernujeqt5gartn5.jpg[/IMG][/URL] Uriel, رهبر فعلی ارتش Hellguard [/CENTER] [RIGHT] _مرگ به اوریل کمک میکند تا تعداد بسیار زیادی از هیولاها را نابود کنند. سپس مرگ با اوریل صحبت میکند. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: من باید تو رو بخاطر کاری که برادرت (war) اینجا انجام داده بکشم. اما تو جون منو نجات دادی. و حتی به ما اهمیت دادی. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: تو در مورد عصای آرافل ([B][COLOR=#800080]Rod of Arafel[/COLOR][/B]) چی میدونی؟ [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: سلاحی با قدرت و نیروی عالی و فوق العاده, که به وسیله Archon Hestus ( این فرد یعنی Archon hestus با آن Archon در دنیای lostlight دیدیم تفاوت دارد. Archon هرگز به زمین نیامد) برای مبارزه با شیاطین در جنگ نهایی (آخر و زمان) به زمین اورده شد. اما خود Hestus نابود شد و عصا شکسته و خرد شد. حالا ویرانگر ([B][COLOR=#800080]Destroyer[/COLOR][/B]) از این تکه ها برای تقویت ارتش تاریکی خودش استفاده میکنه. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چیزی که تکه تکه شده دوباره میشه به هم وصل بشه. تکه های عصا کجاست؟ [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: در دستان ویرانگر ([B][COLOR=#800080]Destroyer[/COLOR][/B]). اون موجوداتی رو از اعماق زمین (abyss) احضار کرد. و افراد منتخب خودش رو برگزید, شامل کارهای کفر آمیز. حتی حالا او این دنیا را به املاک و منطقه های جهنمی خودش تقسیم کرده. یکی از رنجها و مشکلات این جانوران (swarm ها) هستند, آنها بر روی زمین از اجساد مرده تغذیه میکنند, و یک گروه (swarm) را تشکیل میدهند که باعث میشود آنها دارای تعداد زیادی جسم و استخوان و تنها یک مغز و ذهن برای جنگیدن باشند. این موجودات همین کسانی بودند که لحظاتی قبل به ما حمله کردند. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: یک مغز, ساده به نظر میاد. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: من بیش از این hellguard (ارتش فرشتگان روی زمین) رو برای بدست آوردن عصای آرافل ([COLOR=#800080][B]Rod of arafel[/B][/COLOR]) به خطر نمیندازم و ریسک نمیکنم. اما مطمئناً تو میخوای این ماموریت احمقانه رو انجام بدی. پس رد جنازه هایی رو که بوسیله گروه من کشته شدن بگیر. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: یک ماموریت احمقانه ........ خوب راستش این اولین ماموریت احمقانه من نیست. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: پس این آخرین ماموریت احمقانه تو هم نخواهد بود. انجامش بده. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: از هشداری که دادی متشکرم. اوریل, چه تعداد از فرشته ها اینجا کشته شدن؟ [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: خیلی زیاد. اما با مرگ هر فرشته, در عوض یکی دیگر زنده خواهد شد. عذاب و رنج کشدین آنها به ویرانگر ([COLOR=#800080][B]Destroyer[/B][/COLOR]) قدرت میدهد. شاید تو باید اونا رو از عذابشون نجات بدی, سوار رنگ پریده (یا بی روح). [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: باشه اگر تو اینطور میخوای. به هرحال, تنها کاری که من میتونم در مورد اسیرها انجام بدم, کار اونا رو سریع تموم کنم. (یعنی بکشمشون) [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: همینش هم به اندازه کافی کار خوبیه. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: چرا Hellguard هنوز روی زمین مونده؟ تو گم شدی اوریل, در حالی که خودت نمیدونی. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: کجا میتونستیم بریم؟ همه مخلوقات دیدن که اینجا چه اتفاقی افتاد: که چطور ارتش hellguard جنگ رو قبل از شکستن مهر ها آغاز کردن. در white city ( قلمرو فرشتگان) به روی ما بسته شد. ما هرگز نمیتونیم به خونه بریم. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این منتخب ها کی هستن؟ به نظر نمیاد اونا مثل هیولاها باشن. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: نه, اونا موجوداتی باستانی از گذشته های دور هستن. اونا از قلب دنیای زیرین ([B][COLOR=#800080]Abyss[/COLOR][/B]) اومدن. [COLOR=#006400] ([B]توجه[/B]: Abyss به دنیای زیرین گفته میشود. همچنین abyss یک محل تاریک و ترسناک میباشد که بین سه قلمرو انسان ها, بهشت و جهنم قرار دارد.)[/COLOR] [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: قدرتمند ترین ها به ویرانگر ([B][COLOR=#ff0000]destroyer[/COLOR][/B]) خدمت میکنن, و به نام او به خاکستر و استخوان حکومت میکنند. (باور کنید جمله همینطوری نوشته شده و من بهتر از این نتونستم ترجمش کنم) [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: همه افراد و چیزهایی رو که در اطراف اونا هستن, بکش. [COLOR=#ff0000]مرگ[/COLOR]: این عجیبه که تو این همه مدت دوام اوردی. ( در مقابل گروه های پر جمعیت هیولا یا اصطلاحاً swarm). حتی مرگ (منظور از مرگ خودش یا شخصیت بازی نیست) هم در مقابل تو رژه میره. [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: تو در مورد swarm صحبت میکنی؟ [COLOR=#006400]([B]توجه[/B]: معنی کلمه swarm دسته و گروه میباشد و در اینجا به یکی از هیولاهای بازی اتلاق میشود که در زمین دیده میشوند. موجوداتی شبیه زامبی.) [/COLOR][/RIGHT] [/CENTER] [COLOR=#ff0000]اوریل[/COLOR]: اونا (swarm ها) بیخودی پرسه میزنن. اونا بیشتر ار همه تشنه انتقام گرفتن هستن. حتی مرگ هم نمیتونه اونا رو متوقف کنه. [CENTER][CENTER] [URL="http://up.persianv.com/images/gjbxklz6mj3fdi4cmvar.jpg"][IMG]http://up.persianv.com/index.php?module=thumbnail&file=gjbxklz6mj3fdi4cmvar.jpg[/IMG][/URL] مرگ در مبارزه با swarm ها [/CENTER] [RIGHT][B][COLOR=#0000cd]( [/COLOR][COLOR=#006400]نکته بسیار مهم[/COLOR][COLOR=#0000CD]: [/COLOR][COLOR=#0000cd]همانطور که قبلا هم در پارت 1 گفتم, وقایع بازی قبل از شروع ماموریت جنگ (war) برای اثبات بی گناهی خودش در جریانه. یعنی در حال حاضر اوریل هنوز به رهبر سابق خودشون abaddon که کشته شده وفادار هست و نمیدونه که در حقیقت ویرانگر (destroyer) همون abaddon هست. اوریل خبر نداره که abaddon در تمام این مدت به اونا و ارتش فرشتگان (Hellguard) خیانت کرده[/COLOR][COLOR=#0000CD]. اوریل در حال حاضر فکر میکنه که جنگ (war) مقصر و دلیل بروز تمام این مشکلات هست)[/COLOR][/B] [/RIGHT] [/CENTER] _مرگ از اوریل جدا میشود. حالا مرگ میتواند از سلاح salvation (رستگاری) هم که مورد استفاده ارتش hellguard است, استفاده کند. حالا مرگ باید جستجوی خود را برای پیدا کردن اولین تکه شکسته شده عصای آرافل آغاز کند. [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
داستان بازی spoiler!!!!- Darksiders II
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft