ترجمه فارسی کتاب Silent Hill: Lost Memories

[Silent Dream]

SILENT HILL 2 CHARACTER COMMENTARY

SILENT HILL 2 CHARACTER COMMENTARY
به دلیل خاصی, آنها به سایلنت هیل کشیده شده اند. در قلب هر کدام از آنها چه تاریکی نقش بسته است؟
​

نام: جیمز ساندرلند سن: 29 سال جنسیت: مرد شغل: کارمند شرح حال: شخصیت اصلی داستان بازی. با دریافت نامه ای از همسر مرحومش مری, راهی سایلنت هیل می شود. Raison d'etre: نامه ای که جیمز از طرف همسرش مری دریافت می کند یک توهم بود. جیمز برای رهایی خود از پرستاری نمودن همسر مریضش و برای رهایی او از درد و رنجی که تحمل میکرده است وی را به قتل میرساند. به هرحال او تاب تحمل سنگینی جنایتش را نداشت و غرق در تخیلات خودش میشود، و به سمت سایلنت هیل میرود. توضيحات سازنده: درمراحل اولیه سناریو، او کاراکتری دو شخصیتی بود. جوزف و جیمز. نام جوزف از اسم مضنونی در Jack the ripper اقتباس شده بود و نام جیمز برگرفته از جوزف است.

​

​

نام: مری شپرد ساندرلند سن: 25 سال جنسيت: زن شغل: خانه دار شرح حال: همسر جیمز که تصور می شود سه سال قبل به علت بیماری از دنیا رفته است. از زمانی که او به همراه جیمز به سایلنت هیل سفر کرد, آنجا تبدیل به مکانی پر از خاطره برای هر دو نفرشان شد. Raison d'etre: مری در هر کدام از پایان ها به جیمز که هم اکنون نسبت به جرم خود آگاهی پیدا کرده است حرف های گوناگونی میزند. این امکان پذیر میباشد که مرگ 3 سال پیش مری صرفاََ توهم جیمز بوده است. توضيحات سازنده: نام او برگرفته از قربانی Jack the Ripper یعنی مری کلی (Merry Kelly) می باشد.او با جوزف شکاک زندگی می کرد کسی که در جزئیات پرونده مصنون به شمار میرفت.

نام: ماریا سن: 25 سال جنسيت: زن شغل: رقاص شرح حال: زنی که شباهت بسیار زیاد و غیر طبیعی به مری دارد. هرچند که شخصیت و طرز پوشش او با مری کاملاََ در تضاد است. به علت خاص، او دائما همراه جیمز است. Raison d'etre: سنگینی جنایتی که جیمز به دوش می کشد، باعث می شود که چنین توهمی خلق شود. در سایلنت هیل 3 مشخص میشود که کسی با نام مری رقاص کلوب Heaven's Night است. توضيحات سازنده: در سناریو اصلی بازی, او نیز دو شخصیتی بود. شخصیت اول “مری” و شخصیت دیگر “ماریا” که برگرفته از کلمه “مری” بود.

​

نام: لارا سن: 8 سال جنسيت: زن شغل: نامعلوم شرح حال: دختر بچه ای که همانند مری در بیمارستان بستری بود. او مادری نداشت وبه همین علت به مری علاقمند شده بود و او را مانند مادر واقعی اش دوست داشت. Raison d'etre: در برابر تمام شخصیت ها، او تنها کسی است که در قلبش هیچ تاریکی ندارد. ممکن است او برای پیدا کردن مری به سایلنت هیل آمده باشد. برای او، شهر به صورت عادی می باشد. او نه هیولایی میبیند و نه ماریا را. توضيحات سازنده: نام او برداشتی است از نام شخصیتی در رمان No Language But a Cry نوشته ریچارد دی آمبروسیو (Richard D’Ambrosio). داستان دختر نوجوانی که برای به فراموشی سپردن جراحات روحی و جسمی ناشی از تجاوزی که به او شده بود در جستجوی شادی و نشاط بود.

​

نام: آنجلا اوروسکو سن: 19 سال جنسيت: زن شغل: نامشخص شرح حال: دختری که به سایلنت هیل آمده است تا به دنبال مادرش بگردد. پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان، او از خانه فرار کرده بود اما توسط پدرش پیدا شد و به خانه بازگشت. Raison d'etre: طبق مقاله روزنامه آغشته به خون، می توان نتیجه گرفت که آنجلا در طول زندگی با پدرش، مورد تجاوز قرار گرفته بود و به همین دلیل پدرش را به قتل میرساند. بعد از این اتفاق حالت پریشان خاطری و حساس به او دست داده بود و شاید به همین خاطر او به سایلنت هیل فراخوانده شد. توضيحات سازنده: نام او برگرفته از شخصیت اصلی فیلم The Net می باشد. همچنین نام او یک نام مذهبی و قدیمی اسپانیایی و مشتقی از نام Angel است.

نام: ادی دامبروسکی سن: 23 سال جنسيت: مرد شغل: کارمند پمپ بنزین ( پاره وقت ) شرح حال: جوانی که به خاطر وزن زیادش مورد آزار و اذیت و تمسخر قرار می گرفت. اگرچه او معمولا به ظاهر شخصی آرام است، اما روی دیگر شخصیت او یک انسان بی نهایت خشن است. Raison d'etre: طبق یکی از دیالوگهای ادی، اوج خشم و رنجشی که از دیگران به دوش می کشید به قدری زیاد بود که سگی را به قتل میرساند و به پای صاحب سگ نیز تیر اندازی می کند. درهنگام فرار از چنگ پلیس، احساس پشیمانی می کند، و می توان تصور کرد که شاید به همین دلیل به سایلنت هیل فرخوانده شد. توضيحات سازنده: در مراحل اولیه نگارش سناریو، ادی در واقع یک فرد بسیار بشاش و خوش رو بود. نام او برگرفته از نام ادی مورفی (Eddie Murphy) بازیگر طنز سیاه پوست است. اما در نهایت, ما شخصیت او را به طور کلی عوض کردیم.

 

[Silent Dream]

Silent Hill 2 Creature Commentary

Silent Hill 2 Creature Commentary

هیولاهایی عجیب و غریب و غیر طبیعی که توسط افکار مغشوش جیمز به وجود آمده اند . در این قسمت این موجودات را بررسی می کنیم.
​

Lying Figure			ROUGH SKETCH
	مكان: خیابان های شهر، زندان ویژگی: حمله کردن بوسیله خارج کردن یک غبار سمی. بعضی مواقع بر روی زمین میخزد. متافور: موجودی که نمایانگر بیماری با درد بسیار شدید است. جلوه ای از درد و رنج جیمز.		در طرح های ابتدایی, این هیولا دارای چکمه هایی قرمز رنگ بود. او دارای دهانی بود که به او اجازه می داد از اجساد تغذیه کند.​ یکی از طرحهای اولیه که در آن نیم تنه بالایی هیولا در یک پارچه پیچیده شده است.

Bubble Head Nurse			ROUGH SKETCH
	مكان: بیمارستان، خیابان های شهر ویژگی: با لوله آهنی که در دست دارد, حمله می کند. متافور: سری عجیب و غریب و نامتناسب و ورم کرده و بدون صورت. موجودی که به دوران بستری شدن مری در بیمارستان اشاره دارد.		طرحی ابتدایی از هیولا. در دست پرستاران به جای لوله آهنی, یک IV stand بود.

Mannequin		Mandarin
	مكان: مجتمع آپارتمانی، هتل ویژگی: موجوداتی که شدیداََ به نور حساس هستند و درصورت نزدیک شدن به آنها، زنده میشوند. متافور: یک طرح آشکار از تمایلات جنسی و غریزه طبیعی جیمز.		مكان: هزار تو، هتل ویژگی: آویزان شدن از شبکه فلزی بوسیله سر بازوان و ضربه زدن بوسیله شاخک های حساس انتهای بازو. متافور: نمادی از در هم شکسته شدن و غم اندوه نامحدود. به همین علت انها قادر به ایستادن بر روی زمین نیستند.

​

Red Pyramid Thing		Abstract Daddy
	مكان: مجتمع آپارتمانی، هتل ویژگی: موجودی با چاقوی بزرگ و نیزه که با بی رحمی در کمین ماریا است. متافور: کله هرمی, با ظاهری شبیه جلاد های قدیمی تاریخ. اما در حقیقت علت بوجود آمدن این موجود، آنقسمت از تفکر جیمز است که خود را مستحق مجازات می داند. ​		مكان: هزارتو، هتل ویژگی: شیوه حمله آن به این صورت است که بر روی قربانی اش مسلط میشود و با احاطه کردن، او را مورد آسیب قرار می دهد. متافور: دربالای قسمت تخت خواب مانند، دو پیکره ای که پوشیده شده اند قرار دارد. نشانه ای از گذشته تلخ آنجلا

Flesh Lip			ROUGH SKETCH
	مكان: بیمارستان ویژگی: هیولایی در داخل یک چهارچوب فلزی که درحالت آویزان از سقف حمله می کند. متافور: چهارچوب فلزی، که نمادی از تخت است و لبی که بر روی شکم قرار دارد اشاره به مری دارد.		طرحی ابتدایی که خیلی شبیه به طرح پایانی است. تنها تفاوت موجود این است که به جای دهان یک برآمدگی در قسمت شکمی قرار دارد.

Creeper			The prison's unseen monster
	مكان: مجتمع آپارتمانی، زندان ویژگی: موجودی حشره مانند که با سرعت زیاد حرکت می کند. متافور: از آنجایی که این موجودات در شماره قبلی بازی نیز حضور دارند, می توان تصور کرد که وجود آنها ناشی از قدرت شهر است.			در زندان صدایی بدشگون از یکی از سلولهای به گوش میرسد. این صدای موجودیست که prisoner خوانده میشود و فقط در زندان حضور دارد. اگر چه نمی توان این هیولا را دید اما هنگامی که در اطراف سلول اسلحه را نشانه بگیرید مشخص میشود که چنین هیولایی حضور دارد.

​

Mary
	مكان: هتل ویژگی: در هوا آویزان می شود و با شاخک های کوچک و حساس در حالی که حشراتی او را احاطه کرده اند حمله می کند. متافور: مخلوقی غرق در احساسات در هم آمیخته جیمز نسبت به مری. ​

​

 

[Silent Dream]

SILENT HILL 2 ENDING ANALYSIS

SILENT HILL 2 ENDING ANALYSIS
​

هر چهار پایان بازی معنای خاص خود را دارند و نمیتوان گفت که کدام یک پایان اصلی است.

in water
او به این شهر آمد تا به زندگی اش ـ در مکانی که پوشیده از خاطراتشان است ـ پایان دهد.

​

جیمز ماریا را ملاقات می کند و به او می گوید دیگر به چیزی از او احتیاج ندارد. ماریا به یک هیولا تغییر شکل می دهد و به جیمز حمله می کند. پس از اینکه آخرین باس بازی کشته شد، جیمز برای آخرین بار با مری صحبت میکند. مری, نامه ای را که نوشته است به جیمز میدهد و سپس از دنیا میرود. جیمز، مری را در آغوش میگیرد و همراه او از اتاق خارج می شود. در این لحظه صفحه سیاه می شود و شما صدای رانده شدن اتومبیلی را میشنوید که غیر متعارف رانندگی می کند. اتومبیل متوقف می شود و جیمز می گوید: «حالا می توانیم در کنار هم باشیم». سپس در هین این که صدای شُر شُر آب شنیده میشود, صفحه از حالت سیاهی در میاید و صحنه ای در زیر آب را نشان میدهد. در این صحنه، نامه ای که مری به شما داده با صدای بلند خوانده می شود. جیمز خود را کشته است تا در دنیای پس از مرگ کنار همسرش باشد.

جیمز بدن بی جان مری را در آغوش میگیرد و اتاق را ترک می کند. مقصد او ...

پس از صدای خشن ترمزها صحنه ای از زیر سطح آب به آرامی ظاهر می شود و در نهایت صحنه کاملاََ تاریک میشود.

=================================================
leave
جیمز بعنوان مردی که حقیقت را پذیرفته است، شهر را ترک می کند.

جیمز ماریا را ملاقات می کند و به او می گوید که اصلا به او احتیاجی ندارد. ماریا به یک هیولا تغییر شکل می دهد و به جیمز حمله می کند. پس از اینکه باس بازی کشته شد، جیمز برای آخرین بار با مری که بر روی تخت دراز کشیده، صحبت می کند. وقتی صحبت هایشان به پایان می رسد، مری نامه ای را به جیمز می دهد و سپس از دنیا میرود. صحنه ای ظاهر می شود که نشان می دهد جیمز و لورا در حال گذر از قبرستان هستند و در این صحنه نامه مذکور با صدای مری خوانده میشود.
​

​

همچنان که جیمز به بیان کردن دلتنگی اش میپردازد, مری بر روی تخت دراز کشیده است و آخرین حرفهایش را به جیمز میگوید. ​

​ جیمز از میان قبرستان ـ جایی که برای اولین بار آنجلا را ملاقات کرد ـ شهر را با لارا ترک می کند. ​

==================================================
maria
مردی که همسرش را به قتل رسانده بود به زندگی غرق شده در توهماتش ادامه می دهد.
​

جیمز مری را بر روی پشت بام هتل ملاقات می کند. مری جیمز را برای تمامی اتفاقات پیش آمده سرزنش می کند و به یک هیولا تغییر شکل می دهد و به جیمز حمله می کند. پس از اینکه او کشته شد، جیمز به همراه ماریا به منطقه دیده بانی بر می گردد. همانجایی که بازی در آن آغاز شده بود. جیمز سرانجام تصمیم می گیرد با ماریا شهر را ترک کند. ماریا کمی سرفه می کند. آیا این سرنوشت شوم جیمز است که هرآنچه در گذشته برای مری اتفاق افتاده بود دوباره تکرار شود؟

فقط در این پایان، نه ماریا بلکه مری بر روی پشت بام هتل منتظر جیمز است. او شدیداً جیمز را به خاطر اینکه اورا کشته است سرزنش می کند. ​

جیمز به ماریا می گوید که زندگی آینده او بستگی به حضور ماریا دارد کسی که حاصل توهمات جیمز است. ​

ترک نمودن شهر در محل سکوی دیده بانی، جایی که داستان در آن نقطه آغاز شده بود. آیا این تصویر می تواند تلقین گر این مطلب باشد که هیچ چیزی در این بازی مشخص نشد؟ ​

==================================================
rebirth
جیمز برای زنده کردن همسرش، مراسمی ممنوعه را انجام می دهد.

​

وقتی که آخرین باس بازی کشته شد، جیمز به قایق بر می گردد و به طرف جزیره ای که در میانه دریاچه تولوکا قرار دارد پارو می زند. در جزیره، کلیسایی کوچک قابل روئیت است. جیمز به طرف بارانداز جزیره پارو می زند و صحنه تاریک می شود. صحبت هایی که از جیمز شنیده می شود حاکی از آن است که او در حال انجام تشریفات تاریکی جهت زنده نمودن مری می باشد.

جیمز در اتاق مطالعه به نوار صوتی گوش می دهد ـ چهار آیتم خاص برای انجام مراسم مذهبی مورد احتیاج است. در این قسمت, ارتباط این بازی با نسخه قبل مشخص میشود. ​

جیمز حتی فانتزی را که برای فرار خود از جرمی که مرتکب شده بود را رد میکند. ​

سرانجام جیمز برای اینکه مراسم مذهبی ممنوعه را انجام دهد تا همسر مرده اش را به زندگی برگرداند، به طرف جزیره پارو می زند.​

 

[Silent Dream]

Logue 3

​

داستان قسمت سوم سایلنت هیل 17 سال پس از وقایع سایلنت هیل 1 روی میدهد. داستان در مورد دختر جوانی است که جنین خدای فرقه در درونش قرار دارد و با فرقه شهر سایلنت هیل مقابله میکند.

​

 

[Silent Dream]

SILENT HILL 3 STORY PREVIEW

SILENT HILL 3 STORY PREVIEW

صحنه آغازین عجیبی که پاهای دو دختر جوان در ابتدای آن نشان داده میشود. برای موسیقی بازی نیز برای اولین بار از خواننده استفاده شد.

​

1 ​ ​ ولتیل دستگیره ای را میچرخاند. بالای سرش پاهای دو دختر جوان که نماد آلسا و شریل میباشد, آویزان است. ​					2 ​ هدر در مغازه همبرگرفروشی از کابوس بیدار میشود. داخل فروشگاه به طرز اسرار آمیزی به رنگ قرمز خورشید در حال غروب در آمده. ​
3 ​ ولتیل به سقف راهرو بلندی چسبیده است. سر او به طرز عجیبی می لرزد. ​					4 ​ کلیسا مرحله آخر بازی میباشد, در آنجا کلادیا کنار منبری ایستاده است. ​
5 در جایگاه مخصوص اعتراف, هدر به صدای شخص ناشناسی که برای اعتراف آمده است گوش میدهد. صاحب صدا اعتراف میکند که قاتل فرزندش را کشته است.					6 داگلاس و هدر به سمت سایلنت هیل میروند. در اتومبیل رازهای مربوط به تولد هدر آشکار میشود.
7 ​ هدر از دروازه ی اصلی شهربازی عبور می کند. در قسمت اصلی بازی، همان احساس ابتدایی را که در کابوس نیز تجربه کرده بود دوباره تمام وجودش را فرا می گیرد. ​					8 ​ هدر و کلادیا در کلیسا با هم دیگر روبه رو میشوند. آلسا, که در درون هدر نهفته است, خاطراتش را به یاد میاورد و مشخص میشود که تولد خدای فرقه نزدیک است. ​
9 هدر برای اولین بار هیولائی عجیب را میبیند. هیولا وقتی متوجه میشود که هدر در اتاق حضور دارد به او حمله میکند.					10 وینسنت با هدر ملاقات میکند و به او اطلاعات مبهمی را میدهد. زمانی که هدر برای اولین بار با او ملاقات می کند، نیت واقعی وینسنت مشخص نیست.
11 هدر در اتومبیل و به سوی ساینت هیل در حرکت است. او دفترچه یادداشت پدرش را در دست دارد که داگلاس آن را پیدا کرده بود.					12 “Split Worm” به هدر حمله میکند. ظاهر آن به “Split Head” که در بازی اول بود شباهت دارد.
13 مترو بی سرنشینی با سرعت بسیار بالایی وارد ایستگاه می شود. به نظر می رسد هدر در معرض خطر کشته شدن حتمی توسط مترو باشد.					14 زمانی که هدر دیگر توانی ندارد ولتیل بدن او را با خود میبرد. در بعضی از مکانهای معین که این تصویر نمایش داده میشود به معنای "game over" است.
15 هدر هنگامی که از آسانسور مرکز خرید بیرون میاید برای اولین بار در “دنیای دیگر” قدم میگذارد.					16 این تصویر با تصویر شماره 9 در ارتباط است. هدر که اسلحه را از روی زمین برداشته است, در این نقطه از بازی برای اولین بار کسی را میکشد.
17 داگلاس که به خاطر جراحاتش بر روی زمین افتاده است, اسلحه را به سمت هدر نشانه میگیرد.					18 ولتیل از بالای یک هواکش بزرگ نمایان است. او پی میبرد که هدر در مرکز خرید است.
19 در "merry-go-round", سایه های بیشمار عجیبی که یادآور علام سوختگی میباشند بر روی زمین میخزند.					20 همانند تصویر شماره 1, ولتیل به چرخاندن دستگیره ادامه میدهد. معنای کاری که او انجام میدهد به راستی چیست؟
21 زمانی که کیسه پر از خون پیشکش محراب درون بیمارستان میشود, یک گودال بزرگ در اتاق نمایان میشود.					22 پایین این گودال تبدیل میشود به صحنه آخرین نبرد. ولتیل در اینجاست و به مراقبت از هدر ادامه میدهد.
23 هدر بی حرکت در merry-go-round که نامی ندارد ایستاده است. حس میکند که کسی در آنجا حضور دارد, او سرش را برمیگرداند...					24 چهره هدر که دارد از طرف شانه هایش نگاه میکند به صورت کامل با یک رنگ نارنجی کم رنگ که کمی به رنگ آتش شباهت دارد پوشانده شده است.

​

 

[amin200200]

wowwww چه مطالبی رو اینجا دیدم . کارتون واقعا حرف نداشت ولی اگه بتونید همه رو در پست اول، یا پست های پشت سر هم قرار بدید و پست هایی، مثل همین پستی که من الان دادم رو از ما بینشون جدا کنید باز هم بهتر میشه . خیلی عالی بود . مرسی .

 

[Silent Dream]

wowwww چه مطالبی رو اینجا دیدم . کارتون واقعا حرف نداشت ولی اگه بتونید همه رو در پست اول، یا پست های پشت سر هم قرار بدید و پست هایی، مثل همین پستی که من الان دادم رو از ما بینشون جدا کنید باز هم بهتر میشه . خیلی عالی بود . مرسی .

ممنون, نظر لطفتون دوست عزیز.
در مورد پست ها هم هر وقت تمام مطالب رو قرار دادم توی تاپیک به یکی از ناظمین عزیز میگم که ترتیب پست ها رو درست کنه که تمام مطالب پشت سر هم قرار بگیره.

 

[Silent Dream]

SILENT HILL 3 CHARACTER COMMENTARY

SILENT HILL 3 CHARACTER COMMENTARY
سایلنت هیل 3 دارای داستانی پرمحتواست که تعداد کمی شخصیت در آن گنجانده شده است.بیاید نگاهی به چگونگی ساخت و طراحی آنها بیندازیم.
​

		ROUGH SKETCH
	نام: هدر(شریل میسون) سن: 17 (24) جنسیت: زن شغل: شغل های مختلف نیمه وقت شرح حال: یک دختر معمولی مثل بقیه دخترها, او به مرکز خرید میرفت که ناگهان در دنیایی دیوانه وار قدم میگذارد. توضیحات سازنده: اسم او برگرفته از نام خانم “هدر موریس” است که کار صداپیشگی و موشن را بر عهده داشت. در آغاز پروژه ما اسم "هلن" را برای وی انتخاب کرده بودیم اما به دلیل این که این اسم از مد اُفتاده بود آن را عوض کردیم.	بازیگران فرانسوی همچون Charlotte Gainsbourg و Vanessa Paradis مدل این طرحها بودند لباس های طراحی شده به همراه رنگ آمیزی. بسیاری از این طرح ها برای استفاده مورد بررسی قرار گرفتند. ​

		ROUGH SKETCH
	نام: داگلاس کارتلند سن: حدود 50 سال جنسیت: مرد شرح حال: یک کاراگاه خصوصی میان سال که بیشتر بر روی پرونده های افراد گمشده کار میکند. قبلا در نیروی پلیس خدمت میکرد ولی ده سال پیش بازنشسته شد. در آن موقعه بود که او از همسرش جدا شد. ​ توضیحات سازنده: نام او برگرفته از بازیگر معروف دهه 1920, داگلاس فیربنکس است. این اسم واقعا مناسب او است و البته هیچ ارتباط دیگری بین او و هم نامش وجود ندارد.	یکی از طرح های اولیه داگلاس این طراحی ها بر اساس چهره بازیگرانی همچون “lan Holm” و “Giancarlo Giannini” انجام شده است. ​

		ROUGH SKETCH
	نام: کلادیا سن: 29 سال جنسیت: زن شغل: کشیش فرقه مذهبی شرح حال: یک کشیش که عمیقاً به مذهب خود اعتقاد دارد. او هدر را تعقیب و تلاش می‌کند تنفر درون وی را بیشتر کند. توضیحات سازنده: نام او برگرفته از «Claudia Cardinale» بازیگر ایتالیایی سالهای 1960 می‌باشد. دراصل ما وی را کریستی نامیده بودیم ولی دریافتیم که این نام، بیش از اندازه زیبا و جذاب (برای این شخصیت) بوده و در نتیجه تصمیم گرفتیم آن را عوض کنیم.	طرحی که در آن ردایی بلند به تصویر کشیده شده است. در بین 4 کاراکتر بازی ساخت او از همه سختر بود.لباسهایی همچون لباس زنان مقدس قبلا نیز مطرح شده بود. در این طرح از بازیگر معروف هالیودی “Julianne Moore” الگوبرداری شده است. ​

​

		ROUGH SKETCH
	نام: وینسنت سن: بین 24 تا 26 سال جنسیت: مرد شغل: کشیش فرقه مذهبی شرح حال: کشیشی جوان که عقایدش با کلادیا در تضاد بوده و از هدر در راه خنثی کردن نقشه‌های کلادیا حمایت می‌کند. احساس قرار دادن خودش در معرض خطر فیزیکی او را می‌ترساند. توضیحات سازنده: نام او برگرفته از «Vincent Gallo» است، بازیگری که با فیلم‌هایی مثل Buffalo '66 شناخته ‌می‌شود. این پیشنهاد به خاطر نگاه نتراشیده‌اش پیشنهاد شده‌ بود. هرچند، او مانند هم‌نامش خونسرد نیست.	اگرچه لباس وینسنت در بازی یک لباس رسمی است, اما لباس های نامرتب هم برای او مطرح شده بود. این طراحی ها بر اساس چهره “Ethan Hawke” انجام شده. این چهرهای نقاشی شده یک حالت دیوانگی و افسردگی را به تصویر میکشد.

 

[BehzaDG]

امیر جان واقعا خسته نباشی ، خیلی ممنون بابت این همه مطالب مفیدت ، خیلی برای تاپیک سایلنت هیل زحمت میکشی خداییش ، دمت گرم
یه چند وقتی بود میخواستم این پست و بدم ولی گفتم ترتیب نوشته هات خراب نشه که دیدم 2 3 نفر دیگه هم پست گذاشتن ، نتونستم تحمل کنم ، ببخشید دیگه خلاصه:d

 

[Silent Dream]

امیر جان واقعا خسته نباشی ، خیلی ممنون بابت این همه مطالب مفیدت ، خیلی برای تاپیک سایلنت هیل زحمت میکشی خداییش ، دمت گرم
یه چند وقتی بود میخواستم این پست و بدم ولی گفتم ترتیب نوشته هات خراب نشه که دیدم 2 3 نفر دیگه هم پست گذاشتن ، نتونستم تحمل کنم ، ببخشید دیگه خلاصه:d

قربانت بهزاد جان...نظر لطفت عزیز:bighug: نگران ترتیب پست ها هم نباشید اصلاََ, دو تا پست بالاتر گفتم::d

در مورد پست ها هم هر وقت تمام مطالب رو قرار دادم توی تاپیک به یکی از ناظمین عزیز میگم که ترتیب پست ها رو درست کنه که تمام مطالب پشت سر هم قرار بگیره.

 

[Silent Dream]

SILENT HILL 3 CREATURE COMMENTARY

SILENT HILL 3 CREATURE COMMENTARY

نگاهی به هیولاهای دنیای دیگر
​

Numb body			Closer
	مكان: مجاری فاضلاب ویژگی: مخلوقی با پاهای بلند و باریک که در اندازه های مختلف ظاهر میشوند. متافور: او بخاطر این “پیکره بی رمق” نامگذاری شد چون آرام و ناشیانه راه میرود و پوستش مانند یخ رنگ پریده است.			مكان: ساختمان اداری, کلیسا ویژگی: هیولایی عطیم الجثه که با استفاده از تیغه هایی که از انتهای بازوانش به بیرون میاید حمله میکند. متافور: او بخاطر این “Closer” نام گذاری شد چون با هیکل عظیم الجثه اش باعث مسدود شدن راه ها میشود. او همچنین شمایل “Mandarin” در کار قبلی را دارد.
Double head			Slurper
	مكان: ساختمان ادرای, پارک تفریحی ویژگی: هیولایی که به سگی شباهت دارد که کله اش به دو نیم تقسیم شده است و دارای پنجه های تیزی است. متافور: ظاهر پانسمان شده اش تجسم زمانی است که آلسا در آتش سوخته بود و بدنش پانسمان شده بود.			مكان: ساختمان اداری ویژگی: موجودی که شبیه انسان است و بر روی زمین میخزد و خودش را به مردن میزند تا شکارش را فریب دهد. متافور: برای این “Slurper” نامیده شد زیرا با استفاده از دهانش خونهای روی زمین را میمکد.
Pendulum			Insane cancer
	مكان: مجاری فاضلاب, پارک تفریحی ویژگی: هیولایی با دو سر و بدنی فلزی که اگرچه بالی ندارد ولی در بین زمین هوا در حال چرخش است متافور: بخاطر اینکه هنگام حمله و حرکت کردن نیمه بالایی او میچرخد “پاندول” نامیده شد.			مكان: متروی زیرزمینی, ساختمان اداری ویژگی: هیولایی با بدنی نسبتا سفید که نرم و سست است. متافور: برای این “Insane cancer” نامیده شد زیرا مانند دیوانه ها میدود و قسمتهایی از بدنش پر شده است از زخمهایی سرطانی.
Nurse			Split worm
	مكان: بیمارستان ویژگی: مخلوقی شیبه پرستار که از میله آهنی و تفنگ برای حمله استفاده میکند متافور: پرستارانی که در حال پرسه زدن در بیمارستان هستند. شاید آنها پرستاران معمولی بودند که حالا به چنین موجوداتی تبدیل شدن ولی اطلاعاتی در این مورد در دست نیست.			مكان: مرکز خرید ویژگی: کرمی غول پیکر با آرواره های که در درون سرش قرار دارند. متافور: این موجود از روی “split head” که در قسمت اول بازی نمایان میشد الگو برداری شده است.
Missionary			Glutton
	مكان: آپارتمان ویژگی: موجودی که شبیه انسان است و از دستورات کلادیا پیروی میکند. متافور: یکی از اعضای فرقه که توسط قدرت کلادیا ظاهرش تغییر پیدا کرده تا به چشمان هدر شبیه یک هیولا به نظر برسد.			مكان: ساختمان اداری ویژگی: یک هیولا استوانه ای مانند, بسیار بزرگ. هیچ سلاحی نمیتواند به این موجود غول پیکر آسیبی برساند. متافور: اگرچه این همان هیولای است که در کتاب وجود داشت, اما ظاهرش بر اساس قدرت “دنیایی دیگر” تغییر پیدا کرده است.
Scraper			Memory of Alessa
	مكان: کلیسا ویژگی: هیولایی شبیه انسان که در هر دو دستش تیغه هایی دارد و با سرعت بسیار زیادی میدود. متافور: به این دلیل “Scraper” نامیده شد زیرا عادت دارد دائما صدای خراش دو تیغه تیزی که در دستانش است را با برخورد با هم دیگر در بیاورد.			مكان: پارک تفریحی ویژگی: کسی که شبیه هدر است و به او حمله میکند و تلاش میکند که او را بکشد. متافور: “عقده روحی آلسا”. “روی دیگر” آلسا که 17 سال پیش از او جدا شد. این خاطراتی است که در اینجا باقی مانده.
Leonard			Valtiel
	مكان: در زیر بیمارستان ویژگی: در زیر آب کمین می کند و بدون هشدار بر روی آب میاد و حمله میکند. متافور: لئونارد که ظاهرش تغییر کرده. ظاهری که او به خود گرفته تجسمی از نفرت کلادیا یا ترس هدر از او است.			مكان: بیمارستان, کلیسا ویژگی: در چندین مکان مختلف پدیدار میشود اما به هدر حمله نمی کند. متافور: نام او مشتق از کلمه “Valet” (خدمت گذار) است. به عنوان مامور ,او مراقب هدر است تا مطمئن شود به او تا زمان به دنیا آمدن موجودی که درون او است آسیبی نمیرسد.
خدای فرقه
	مكان: کلیسا ویژگی: موجودی که آتش را با دستش کنترل میکند.قسمت پایینی بدنش به خاطر تولد به صورت نارس, اینگونه شده است. متافور: به دلیل متولد شدن این موجود در رحم کلودیا, فرمش شبیه چیزی است که او از خدای فرقه تصور میکرد.

 

[Silent Dream]

Silent Hill 3 Ending & Theme Song Analysis

Silent Hill 3 Ending

​

بعد از اینکه هدر خدای فرقه را شکست داد, چه چیزی دید؟
بعد از اینکه هدر خدای فرقه را شکست میدهد, به یک باره تمام آن استرس ها و کشمکش ها او را سست میکند و همچنان که گریه میکند, پدرش را صدا میزند. هرچند هدر بی درنگ پس از آن احساس میکند کسی در آنجا حضور دارد و برمیگردد تا پشت سرش را ببیند. پس از این هدر به جایی که داگلاس را ترک کرده بود برمیگردد.

هدر به سر هیولا لگد میزند و از کلیسا خارج میشود. ولتیل نیز در جایی دیده نمیشود.

​

* در ابتدا قرار بود که هدر در انتهای بازی صدای گریه یک نوزاد تازه متولد شده رو بشنود. اگر چه این صدا از بازی حذف شد, اما "ماساهیرو ایتو" تایید کرده است که این نوزاد بخشی از داستان بازی میباشد ولی مشخص نیست که او واقعاََ چه کسی است.

*اگر چه صدا از درون بازی حذف شده اما با توجه به صحبت های ایتو, به نظر میرسد که هدر این صدا رو میشنود و به همین علت در انتهای بازی سرش رو برمیگرداند.

===============================
Theme Song Analysis

opening theme
[You're Not Here]

آهنگ آغازین بازی در مورد احساسات کسی است که شخص مهمی را از دست داده. چنین احساسی در نیمه دوم بازی تبدیل به عامل مهمی در پیش رفت داستان بازی میشود.
​

[LTR]Blue sky to forever,
The green grass blows in the wind, dancing
It would be much better a sight with you, with me,
If you hadn't met me, I'd be fine on my own, baby,
I never felt so lonely, then you came along,

So now what should I do, I'm strung out, addicted to you,
My body it aches, now that you're gone,
My supply fell through,

You gladly gave me everything you had and more,
You craved my happiness,
When you make me feel joy it makes you smile,
But now I feel your stress,
Love was never meant to be such a crazy affair, no
And who has time for tears,
Never thought I'd sit around and cry for your love,
'till now.[/LTR]
​

===============================
insert song
[Letter – from past days]

این آهنگ صحنه ای است که در آن داگلاس و هدر در اتومبیل به سمت سایلنت هیل میروند. این صدا درد و رنج را ابراز میکند و آهنگیست در رابطه با امید به آینده.

​

[LTR]

A letter to my future self,
Am I still happy, I began,
Have I grown up pretty,
Is Daddy still a good man,
Am I still friends with Colleen,
I'm sure that I'm still laughing,
aren't I, aren't I,

Hey there to my future self,
If you forget how to smile,
I have this to tell you,
Remember it once in awhile,
Ten year ago your past self,
Prayed for your happiness,
Please don't, lose hope,

Oh, oh what a pair me and you,
Put here to feel joy, not be blue,
Sad times, bad times, see them through,
Soon we will know, if it's for real what we both feel,

Though I can't know for sure how things worked out for us,
No matter how hard it gets, you have to realize:
We weren't put on this earth to suffer and cry,
We were made for being happy ---
So...be happy...for me. For you... Please.

Oh, oh what a pair me and you,
Put here to feel joy, not be blue,
Sadder times and bad times, see them through,
Soon we will know, if it's for real what we both feel,

We were put here on this earth,
put here to feel joy, (repeat)
​

[/LTR]

==============================
insert song
[I WANT LOVE]

این آهنگ قسمتی است که داگلاس و هدر همدیگر را دوباره ملاقت میکنند. هر دوی آنها عضوی از خانواده شان را از دست داده اند و در شرایط شبیه به هم هستند.

​

[LTR]

I want a cup that overflows with love
Although it's not enough to fill my heart
I want a barrel full of love
Although I know it's not enough to fill my heart
I want a river full of love
But then I know the holes will still remain
I need an ocean full of love
I know the holes will still remain

And this Swiss cheese heart knows
Only kindness can fill its holes
I'd love to dry my tears
As pain disappears

I need a miracle and not someone's charity
One drop of love from him,
My heart's in ecstasy
The high that is sending me
Is most likely ending me
I need a miracle and not someone's charity,
---------------inst---------------
Fill up my heart with love
Oh you'd be amazed at how little I need from him
To feel complete here and now stirring within me,
Are these feelings I can't ignore,
I need a miracle and that's what I'm hoping for
I need a miracle and not someone's charity
One drop of love from him,
My heart's in ecstasy
The high that is sending me
Is most likely ending me
I need a miracle and not someone's charity,

Anybody's love but his will never fill this place within me,
Now doctor give me what I need to free my heart from misery.
​

[/LTR]

==============================
Ending Theme
Hometown

لیریک به یاد ماندنی آهنگ پایانی بازی که به نظر میرسد کسی داستان سایلنت هیل را در شهری دور تعریف میکند.
[LTR]

He spoke of tortured souls,
So outrageous the toll

You can lose all you have
He refused to give in,
To the town that takes all.
Survive, you must have the will
This movie doesn't end the way we want,
All the time then he shouts at the moon.
"She's gone!" and fear has overcome.
He was walking the mile, he was walking alone...

Four and twenty dead birds, they bleed upon the nest
There was no time for reasons they had no sign of a threat.
Now it's too late for me, this town will eventually take me
Now it's too late for me, this town will win.

Through this fog they came along
Dark creatures singing a terrible song
The rest of the bar laughed at him
Only I felt my hope grow dim
They found him dead the very next day
No more stories from him, I heard them say
We blame bad luck, for his fate.
Only I felt terror so great.

That misty night, that dismal moon
The dead search for their kin
While angels sing, in endless dark
The dead seek out sin.​

[/LTR]
​

 

[Silent Dream]

Mаking of SILENT HILL 3

شرح حالی مختصر از چند تن از سازندگان Silent Hill 3

Akira Yamaoka	تهیه کننده و کارگردان صدا	متولد سال 1968. آهنگساز و صدا گذار سری سایلنت هیل. تهیه کننده سایلنت هیل 3. علاوه بر سری سایلنت هیل بر روی بازی هایی همچون Contra و Beatmania کار کرده است.
Masahiro Ito	کارگردان هنری و طراح هیولاها	متولد سال 1972. طراح background و هیولاهای قسمت اول و کارگردان هنری و طراح هیولاهای قسمت دوم و سوم.
Shingo Yuri	رئیس طراحان کرکتر های بازی	متولد سال 1970. مسئول character motion در سایلنت هیل 2. رئیس تیم طراحان کرکتر های بازی در سایلنت هیل 3. در کنار سری سایلنت هیل بر روی بازی هایی همانند Hyper Olympics نیزکار کرده است.
Norihito Hatakeda	برنامه نویس موتور گرافیکی	متولد سال 1972. مسئول برنامه نویسی های مرتبط به افکت های گرافیکی. علاوه بر سایلنت هیل بر روی بازی همچون HL Blades of Steel 2000 نیز کار کرده است.
Yuki Mizuochi	برنامه نویس Character	متولد سال 1972. مسئول برنامه نویسی مرتبط به کرکترها. کنار هم قرار دادن تمام چیز ها مرتبط با مبارزات و اکشن بازی. در کنار سری سایلنت هیل بر روی بازی هایی همچون Fairway of Glory (شبیه ساز گلف) کار کرده است.
Hiroyuki Owaku	برنامه ریز و نویسنده داستان	متولد سال 1975. برنامه نویس تمام رویدادهای سری سایلنت هیل و همچنین نویسنده داستان قسمت های دوم و سوم سری سایلنت هیل.

​

Q: اول از همه, به ما بگوید که از چه زمانی کار بر روی این نسخه رو آغاز کردید؟
Hiroyuki Owaku: ما کار بر روی پروزه قبلی را که بر روی PS2 بود را در آگوست سال 2001 به اتمام رساندیم. و سپس در ماه اکتبر به سختی بر روی ساخت سناریو Restless Dreams تمرکز کردیم. بعد از آن ما بلافاصله کار بر روی سایلنت هیل 3 را آغاز کردیم.

Q: به نظر میرسد که شما رنگ تعطیلات رو به ندرت میبینید. این موضوع برایتان دردناک نیست؟
Masahiro Ito: بعضی اوقات احساس افسردگی میکردم, اما اگر شما هر زمانی که دوست داشته باشید به تعطیلات بروید, آنوقت شغلتان رو از دست میدهید, پس بنابراین...


--Hiroyuki Owaku اشاره میکند که یکی از دلایلی اینکه قسمت سوم سایلنت هیل در جایی به غیر از شهر سایلنت هیل آغاز میشود به این دلیل میباشد که آن ها میتوانستند مکان هایی را به بازی اضافه کنه که در شهر کوچکی مثل سایلنت هیل پیدا نمیشود, مانند مرکز خرید شهر و یا مترو.


--Masahiro Ito میگوید که افکت نویز در سرتاسر بازی یکسان نیست. در اوایل بازی این افکت خیلی کم به چشم میاد ولی رفته رفته وفتی هدر به سایلنت هیل نزدیک میشود شدت این افکت نیز بیشتر میشود.

--در سایلنت هیل 2 از افکت نویز برای نشان دادن توهمات جیمز استفاده شد. در سایلنت هیل 3, یکی از دلایل اینکه چرا در اویل بازی شدت افکت نویز کم است, این است که هدر هنوز خاطرات گذشته اش رو به یاد نیاورده.

--Hiroyuki Owaku میگوید که او سناریو رو به زبان ژاپنی نوشته و سپس Jeremy Blaustein سناریو را از ژاپنی به انگلیسی ترجمه کرده. و به منظور هر چه بهتر شدن اسکریپت انگلیسی, تغییرات کوچک و زیادی در زمان ترجمه انجام شده.
او همچنین اشاره میکند یکی از دلایلی که شخصیت اصلی سایلنت هیل زن است این میباشد که او از شخصیت های مرد دیگر خسته شده بود. ساخت یک کرکتر زن به بازیکنان یه چیزه تاره ای میدهد و میشود جنبه های جدیدی در به تصویر کشیدن خط داستانی و همچنین احساساتی مثل ترس و .... ایجاد کرد. و صد البته یک شخصیت مرد نمیتونه مادر خدای فرقه باشد.

--دلیل اینکه در سایلنت هیل 3 فقط 4 کرکتر حضور دارند (اگر لئونارد را هم حساب کنیم 5 کرکتر) این هست که تیم سازنده برنامه ریزی کرده بودند که داستان بازی رو ساده نگاه دارند.

--Shingo Yuri میگوید به علت اینکه فقط 4 کرکتر در بازی حضور داشتند کیفیت طراحی آنها خیلی بالا بوده. تیم توسعه اشاره میکند در طراحی کرکتر های بازی از ویژگی هایی مثل خال, کک مک...استفاده شده. از برخی ویژگی هایی که خود اعضای تیم توسعه داشتند در طراحی کرکتر ها استفاده شد تا این کرکترها هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک باشند. ویژگیهایی مثل عدم تقارن در بخش راست و چپ صورت, چشم های وینسنت و یا کم پشت بودن موهای پشت سر داگلاس.

Hiroyuki Owaku احساس میکند قرار دادن فیلم های از پیش رندر شده باعث ایجاد اخلال در روند بازی میشه.

--Hiroyuki Owaku میگوید طبیعت ترس و دلهره در نسخه سوم مقداری با نسخه دوم تفاوت دارد. این جنبه در نسخه دوم کم کم و به آهستگی زیاد میشود در حالی که در نسخه سوم این مورد شدیدتر و واضخ تر هست. به عنوان مثال کافی هست تا نگاهی به تفاوت "دنیای واقعی" و "دنیای دیگر" در فسمت های دوم و سوم بیندازید. تمایز بین "دنیای واقعی" و "دنیای دیگر" در نسخه سوم خیلی شدیدتر و واضح تر هست. همچنین اواکو اشاره میکند زمانی که برای اولین بار صحنه تبدیل شدن ساختمان اداری به دنیای دیگر را دیده است, احساس کرد که قسمت سوم میتواند در برخی موارد از قسمت دوم پیشی بگیرد.

--Norihito Hatakeda احساس میکند که رویدادهایی که به صورت real time هستند ایده آل اند. میتوان از این موارد Real Time به دو مورد اشاره کرد, هنگام تغییر ساختمان اداری و متروی زیرزمیتی به دنیای دیگر.

--Akira Yamaoka علاقه داشته است که آهنگ هایی را به بازی اضافه کند که به همراه خواننده باشد. ولی سوالی که مطرح بود, این بوده است که چه خواننده ای صدایش با جو و اتمسفر سایلنت هیل همخوانی دارد؟

--طبق گفته Hiroyuki Owaku مبارزات در سایلنت هیل 2 زیاد خوب نبودند. اما در سایلنت هیل 3 تیم سازنده مراقب بود که تعداد بیشتری هیولا در بازی قرار بدهند تا بازیکن از ابداع استراتژی های جدید برای مبارزه با آنها لذت ببرند.

--Yuki Mizuochi میگوید که از همان ابتدای آغاز پروژه تصمیم گرفته بود که تعداد زیادی اسلحه و هیولا در بازی قرار بدهد. همچنین اون قادر بود تا برای هر نوع اسلحه ای یکجور برنامه ای برای ویبره dual shock بنویسد.

--در جواب به این سوال که آیا آن ها بعد از تمام کردن سایلنت هیل احساس کردند همه چیز رو در مورد داستان درک کردند یا خیر, یامائوکا در جواب میگوید که شگفت زده میشود اگر کسی علاوه بر Owaku داستان کامل سری را درک کند. همچنین وقتی که شنیده است قسمت هایی از بازی بر اساس تئوری های روانشنسانه زیگموند فروید نوشته شده, شکه شده است. Hatakeda فکر میکند که درک کامل داستان سری غیر ممکن است.

--Hatakeda میگوید با ذهنیت سوختن آلسا, آتش و خون, افکت هایی را برای بازی ساخته بود و وقتی از دیگر اعضای تیم میپرسد که شما از این افکت ها چه چیزی برداشت میکنید, Owaku همان برداشتی را از افکت ها داشته است که Hatakeda داشته.

--Hatakeda تمام افکت هایی که مربوط به تغییر real time "دنیای واقعی" به "دنیای دیگر" و افکت های که بر روی دیوارها نمایان میشود رو ساخته است. این افکت ها نشان دهنده عذاب سختی بوده است که آلسا در نتیجه آتش گرفتن تحمل میکرده.

--در جواب به این سوال که دوست دارید در آینده چه کاری انجام بدهید؟ Shingo Yuri در جواب میگوید که دوست دارد بر روی بازی هایی دیگری که ترسناک نیستند کار کند. Hatakeda اظهار میکند که دوست دارد کاری شبیه به Half Life 2 انجام بدهد. همچنین اشاره میکند که شاید بتوان چنین بازیی را در دنیای سایلنت هیل ساخت که در آن و در مقابل هر بازیکن یک نوع Other World نمایان بشود. Mizuochi میگوید دوست دارد بر روی بازی هایی کار کند که در مورد قهرمانان کمیک بوک های آمریکایی باشد. Ito میگوید دوست دارد بر روی بازیهایی با تم علمی و تخیلی کار کند. Owaku میگوید همیشه دوست داشته اشت بر روی بازی هایی کار کند که بتواند بر روی زندگی انسان تاثیر بگذارد و تغییرش بدهد. اون احساس میکند که فیلم و کتاب هایی هست که روی زندگی خودش تاثیر گذاشته باشد ولی تا کنون در مورد بازی ها چنین احساسی نداشته است.

--مصاحبه کننده اشاره میکند که شاید افرادی هم باشند که سایلنت هیل بر روی زندگی ایشان تاثیر گذاشته باشد (مثل یه فیلم یا کتاب)

--مصاحبه کننده از اعضای تیم میخواهد که چیزی به کسانی که سایلنت هیل را بازی کرده اند بگویند.

Owaku میگوید که او بر روی سایلنت هیل 3 کار کرده تا به بازیبازان چیزی جالب و سرگرم کننده و همچنین ترسناک بدهد به طوری که او خوشحال میشود اگر به این هدف رسیده باشد.
ito میگوید دوست دارد روزی اسم سایلنت هیل 3 بر روی بازیسازان و کارگردانان هنری تاثیر بگذارد.
Mizuochi به کسانی که بازی رو انجام میدهند میگوید که تلاش کنید تا بتوانید امتیاز 100 stars را در بازی به دست بیارید.
Hatakeda پیشنهاد میکند که در بازی تمام محیط رو بررسی کنید چون چیزهای جالبی میشود کشف کرد و بازی را سر سری به اتمام نرسانید.
Yuri میگوید حواس خود را پرت کات سین ها یا زیر نویس بازی نکنید و به دنبال دقت در خود کرکترها باشید.
Yamaoka به کسانی که توسط سایلنت هیل 3 با این سری آشنا شدند پیشنهاد میکند که بعد از تمام کردن قسمت سوم بازی, 2 قسمت اول رو هم بازی کنند.

Team Silent Hill 3

​

 

[Silent Dream]

SILENTHILL FUGUE

SILENTHILL FUGUE
S u g g e s t i o n of C a r d s
​

در سایلنت هیل 3 کارتهای تاروت به عنوان آیتم های کلیدی برای گشودن درب پایانی مورد استفاده قرار میگیرند. اما در حقیقت این کارت ها به شخصیت هایی که در این سری بازی حضور دارند اشاره می کنند. اگر چه منشا اصلی این کارتها در هاله ای از ابهام قرار دارد, اما از زمان های قدیم تا اکنون به کارت های تاروت اهیمت زیادی داده میشده است و برای پیشگویی مورد استفاده نیز قرار میگیرند. به منظور درک بهتر سری سایلنت هیل, در این قسمت ما ارتباط هر کدام از کرکترها را با کارت های تاروت مورد بررسی قرار میدهیم.

​

 

[A.R.A.$.H]

این تاپیک خیلی جالب بود و استفاده کردیم ... ادامه داده نمیشه؟