نتایج جستجو

منم چند روزي هست بازي رو تموم كردم ... خيلي حال داد بازي خيلي خوفي بود اميدوارم نسخه هاي بعدي هم بياد ... بازي داراي محيط وسيع هست و هنوز جاهاي زيادي داره كه من دارم جستجو ميكنم... مخصوصا مكانهاي زير زميني...در ضمن من در بهترين karma هستم... و شبيه به عيسي شدم..:laughing:

خوب با تشكر از دوستان من از اول شروع كردم به بازي و حالا رسيدم به موزه و حالا ميشه گفت طعم بازي رو چشيدم الان حسابي دارم حال ميكنم... خيلي عالي هست حالا ميتونم با بازي ارتباط بر قرار كنم...:love:

وا اون كه من خوندم بر عكس اين بود يعني برم پيش رئيس بعد راضيش كنم كه كناره گيري كني و بعد برم پيش آمانتا كه اون خوشحال ميشه و ... ببخشيد اگه ناراحت شديد... ديگه در اين مورد سئوالي نميكنم... شايد از اول با دقت رفتم. ببخشيد در ضمن اون راهنماي هم كه هي ميگيد بخونيم... بدرد كسي ميخوره كه بخواد...

خوب ببخشيد معذرت ميخوام اخه من يه خونه تو مگاتون دارم... و خوب چون بين ابتدا بازي و اينكه دوباره بازي رو انجام دادم مدت زيادي طول كشيد يادم نميومد كه بمب رو خنثي كردم...يا نه.. ولي خوب الان كه من توي مگاتون خونه دارم چند طبقه هم هست يه روبات هم طوش هست اين دليل ميشه كه من خنثي كردم... از اين شك...

وقتي بمب رو خنثي ميكنيم اتفاق خاصي مي افته؟ من نميدونم خنثي شده يا نه بمب هنوز همونجا هست و يك پير مرد هم كنارش رجز ميخونه... آيا خنثي شده؟ بعد نكته هاي بعدي من مجددا چند جا مشكل پيدا كردم يكي براي رفتن به وال 78 يا 87 اون زنه سياه پوست قوي براي اينكه همراه من بياد بايد رنك خوبي بالايي داشته...

هوم من زياد زبان انگليسيم خوب نيست... رفيق اون بمب كه وسط مگاتون هست من يه كارايئش كردم ولي خوب فكر نكنم بهم خونه داده باشن... واينا ميشه بگيد چجوري ميشه اينكار رو انجام داد با تشكر از كمك هاي بسيار خوب مك آفي و تام كلانسي...:love:

راستي انگار بعضي ها سگ دارن؟ چرا من ندارم بايد برم جلو تر؟ سگ به كار مياد؟

خوب زدم تو كاره هدشات و اينا ولي اونجا براي پيدا كردن ديش و فرار از دست اونا به خاطر نداشتن خون و گلوله لازم مجبور به مخفي كاري و فرار شدم... الان رسيدم به يه ساختمان بزرگ كه لوله هاي بزرگ واردش شده بعد از اون كشتي ناو هواپيمابر... حالا يه ماموريت داده كه ميشه گفت با اينجا خيلي دور هست... ببينم...

ممنون از تمام راهنمايي ها كم كم دارم پيش روي ميكنم...بيشتر از فرار استفاده ميكنم... صحنه هاي خنده داري درست شد تو همين فرار كردن از دست اين غولهاي سبز بي ريخت... نكبت ها با يك گلوله منو نصف مي كنند... منم سعي ميكنم زيك زاكي فرار كنم... حيف كه خيلي سريع نمي دوه

خوب يه كم پيشروي كردم... از كمك هاي شما هم خيلي ممنون من بازي رو وقتي شروع كردم...به اينجا رسيدم بعد از چند ساعت و اينجا گير كردم براي همين تو سايت دنبال راهه چاره گشتم و تازه اون راهنماي شما رو خوندم... حيف خيلي بازي خوبي هست فقط جوره خاصي ميشه از توانايي هاي vats استفاده كرد؟ كلا با اين سبك...

مرسي خيلي لطف داريد ... من به خاطر اينكه بد جايي سيو كردم و اين تنها سيو من هم هست... به اين مشكل خوردم... خون من ميشه گفت با اولين گلوله تموم ميشه ضربان قلب همين جوري ميزنه... و چشم هام هي كم سو ميشه... من الان يه جايي هستم كه يك هواپيما قديمي با آرم ستاره آمريكا از زنجير ها ول ميشه و مي افتد...

ببخشيد اون ديش كه ميگيد دقيقا كجاست؟ و بايد چجوري برش دارم؟ بعد من مخفي هم كه ميشم (نامرئي) بازم نامردا من رو ميبينند ديگه دارم ديونده ميشم تا ميرم تو اون راه پله منو با يك گلوله ميكشن هيچي ندارم بخورم ديگه... ضربان قلبم صداش در اومده.... كد تقلب چيزي نداره؟

سلام من يه جاييي وارد يه موزه ميشم براي راه اندازي ايستگاه راديويي يا همچين چيزي... خونمم در حد صفر شده و اينجا سيو كردم نه راه پيش دارم نه راه پس... تو موزه وارد يك راه پله ميشم دوتا غول بد رنگ سريع من رو مي كشن...